آیه ۵۳ سوره زمر درباره بندگان گناهکاری است که خداوند از آنها میخواهد که از رحمتش مأیوس نشوند و به آنها وعده بخشیدن همه گناهان را میدهد. این آیه از امیدبخشترین آیات قرآن نسبت به گناهکاران دانسته شده که پیامبر اسلام(ص) در حدیثی برای آن، جایگزینی در دنیا سراغ ندارد. در روایتی از امام علی(ع)، آیهای وسیعتر از «یا عبادی الذین اسرفوا...» در قرآن وجود ندارد که اشاره است به اینکه گستردگی آن، هرگونه گناه را دربرمیگیرد.
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | سوره زمر |
شماره آیه | ۵۳ |
جزء | ۲۳ و ۲۴ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | شیعیان |
مکان نزول | مکه |
درباره | مأیوس نشدن گناهکاران از رحمت خدا و آمرزش گناهان |
بنابر روایتی که از کلینی، علی بن ابراهیم قمی و برخی دیگر از علمای شیعه نقل شده است، شأن نزول این آیه شیعیان است. فرزندان حضرت فاطمه(س)، مشرکین مکه و جوانِ کفندزد برخی دیگر از احتمالات درباره شأن نزول این آیه است. جریان اسلام آوردن وحشی قاتل حضرت حمزه(ع) از دیگر احتمالات شأن نزول آیه از دیدگاه مفسران اهلسنت است که به باور شیخ طبرسی، درست نیست. زیرا این سوره مکی است و در آن هنگام هنوز جنگ احد رخ نداده بود؛ لذا ممکن است که این آیه برای وحشی خوانده شده و سبب اسلام او شده باشد.
علامه طباطبائی و مکارم شیرازی از مفسران شیعه، بخشایش گناهان توسط خداوند در آیه ۵۳ سوره زمر را مشروط به توبه و برخی از مفسران اهلسنت مانند ثعالبی و آلوسی، مطلق و بدون شرط ذکر کردهاند. علامه طباطبائی، مراد از «یا عبادی» در این آیه را مشرکین و فخررازی و آلوسی از مفسران اهلسنت، مقصود از آن را مؤمنین گنهکار دانستهاند.
لطف پروردگار به همه گناهکاران
آیه ۵۳ سوره زمر از امیدبخشترین آیات قرآن نسبت به گناهکاران دانسته شده است.[۱] در کتاب ریاض السالکین، حدیثی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که جایگزینی برای این آیه در دنیا و متعلقاتش سراغ ندارد.[۲] علامه مجلسی در بحارالانوار، دعایی از حضرت محمد(ص) ذکر کرده است که آیه ۵۳ سوره زمر، بخشی از دعای مربوطه است و پیامبر بر کسی که این دعا را بخواند، وعده دفع شر از اهل دنیا و آخرت و شیطان میدهد.[۳]
شیخ طبرسی (متوفای ۵۴۸ق)، روایتی از امام علی(ع) در کتابش ذکر میکند که به تعبیر امیرالمؤمنین(ع)، آیهای وسیعتر از «یا عبادی الذین اسرفوا...» در قرآن وجود ندارد.[۴] ناصر مکارم شیرازی (زاده ۱۳۰۵ش) از مفسران و مراجع تقلید شیعه، وجود کلماتی همچون «یا عبادی»، «اسرفوا»، «علی انفسهم»، «لاتقنطوا» و... را تعابیر لطف خدا به همه گناهکاران میداند و ذکر میکند که کلام امام علی(ع) درباره وسیعترین آیه، اشاره به این است که گستردگی این آیه، هرگونه گناه را دربرمیگیرد.[۵]
متن و ترجمه
خداوند در این آیه بندگانش را به لطیفترین گفتار و امیدوارکنندهترین امیدها دعوت کرده[۶] و راه بازگشتِ همراه با امیدواری را به بندگان گنهکار خود آموخته و هدف همه این امور را نه انتقام، بلکه تربیت و هدایت معرفی میکند.[۷]
قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَیٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
بگو:ای بندگان من که بر زیان خویش اسراف کردهاید، از رحمت خدا مأیوس مشوید. زیرا خدا همه گناهان را میآمرزد. اوست آمرزنده و مهربان.(سوره زمر، آیه ۵۳.)
محل نزول
مفسران شیعه همچون شیخ طبرسی، [۸] فیض کاشانی، [۹] علامه طباطبائی، [۱۰] مکارم شیرازی[۱۱] و قرائتی[۱۲] قائلند به اینکه سوره زمر در مکه نازل شده است. ابوالفتوح رازی از دیگر مفسران شیعه، معتقد است که سوره زمر مکی است، غیر از آیه ۵۳ سوره زمر که مدنی است.[۱۳]
عدهای از مفسران اهلسنت همچون آلوسی[۱۴] و فخررازی[۱۵] بر این باورند که سوره زمر، مکی است و آن را منتسب به روایتی از ابنعباس میکند. برخی دیگر نیز مانند نَحّاس[۱۶] و ثَعالِبی[۱۷] آیه «یا عبادی» و دو آیه بعد از آن را مدنی و بقیه را مکی میدانند.[۱۸]
شأن نزول
کلینی (متوفی ۳۲۹ق)، [۱۹]علی بن ابراهیم قمی، [۲۰] شیخ صدوق در فضائل الشیعه[۲۱] و شرفالدین استرآبادی در تأویل الآیات[۲۲] ذکر میکنند که شأن نزول آیه، شیعیان است. گرچه شیخ صدوق در کتاب دیگرش، معانی الاخبار[۲۳] و شرفالدین استرآبادی در روایت دیگری از کتاب تأویل الآیات[۲۴] منظور از این آیه را، فرزندان حضرت فاطمه(س) معرفی کرده است.
گروهی از مردم مُشرکِ مکه که قتل انجام دادند؛ جماعتی که در جاهلیت گناه برزگی انجام داده بودند؛[۲۵] درباره عیاش بن ابیربیعه، الولید بن الولید و جماعتی از اهل مکه که پس از اسلام آوردن، نتوانستند هجرت کنند و زیر شکنجه اهل مکه، اسلام را رها کردند؛[۲۶] درباره قبول توبه و اعلام پشیمانی جوانِ کفندزد که یک شب هنگام نبش قبر به بدن دختر مرده تجاوز کرد و خدمت پیامبر اسلام(ص) رسید[۲۷] برخی دیگر از احتمالات درباره شأن نزول این آیه است که توسط ابوالفتوح رازی از دیگر مفسران شیعه ذکر شده است. محدث نوری نیز در مستدرک الوسائل، احتمال آخر ابوالفتوح رازی یعنی جوانِ کفندزد را بهعنوان شأن نزول ذکر کرد.[۲۸] به باور شیخ طبرسی، جریان اسلام آوردن وحشی، قاتل حضرت حمزه(ع) شأن نزول آیه نیست؛ بلکه ممکن است که این آیه برای وحشی خوانده شد و سبب اسلام او شده باشد. زیرا این سوره مکی است و در آن هنگام هنوز جنگ احد رخ نداده بود.[۲۹] همچنان که مکارم شیرازی نیز معتقد است که ذکر وحشی در کلام مفسران از باب مثال است نه شأن نزول.[۳۰]
مفسران اهلسنت نیز احتمالات متعددی درباره شأن نزول این آیه مطرح کردهاند. مشرکان، مردم مکه، [۳۱] مشرکان اهل مکه، [۳۲] وحشی قاتل حضرت حمزه(ع)، [۳۳] مسلمان گناهکار، [۳۴] عیاش بن ابیربیعه و الولید بن الولید و برخی از مسلمانان، [۳۵] قوم کافری از اهل جاهلیت[۳۶] و مشرکین مکه که قتل انجام دادهاند[۳۷] از دیگر احتمالات است. نظر فخر رازی این است که سبب نزول چیزی از عمومیت داشتن آیه کم نمیکند.[۳۸]
نکات تفسیری
علامه طباطبائی در این آیه، توبه را شرط بخشایش گناهان ذکر کرده است.[۳۹] بنابر نظر مکارم شیرازی، از این آیه و آیات بعد از آن فهمیده میشود که رحمت خدا بر روی همه بندگان گسترده است؛ مشروط بر اینکه توبه کند، ایمان آورد و تسلیم فرمان خدا باشد و عمل صالح انجام دهد.[۴۰] به گفته برخی از مفسران اهلسنت مانند ثعالبی[۴۱] و آلوسی،[۴۲] بخشش گناهان در این آیه، مطلق است و خداوند همه گناهان غیر از شرک را میبخشد. مکارم شیرازی، مطلق بودن آمرزش گناهان در آیه را نادرست و با آیات بعدی ناسازگار دانسته است.[۴۳]
درباره اینکه منظور از عبادی در آیه ۵۳ سوره زمر چه کسی است، اختلاف شده است. ازنظر علامه طباطبائی، بهدلیل تناسب این آیه تا هفت آیه بعد از آن که متصل به یکدیگر و در مقام دعوت است و نبود قرینهای بر مؤمنین، مراد از عباد در این آیه مشرکان است.[۴۴] به باور فخررازی و آلوسی از مفسران اهلسنت مقصود از عباد، مؤمنان گنهکار است.[۴۵]
به باور سید محمدحسین طباطبائی، اسراف در این آیه بهدلیل متعدی شدن با «عَلی»، به معنای جنایت یا نزدیک به این معنا که به خاطر عمومیت آیه، به معنی ارتکاب گناه است.[۴۶] آلوسی[۴۷] و ثعالبی[۴۸] نیز این کلمه را به افراط در گناهان معنا کردهاند. از نظر راغب، «سرف» به معنی تجاوز از حد در هر عملی و در مسئله انفاق و مال مشهورتر است.[۴۹]
منظور از «لاتقنطوا» به معنای یأس و ناامیدی است.[۵۰] ثعالبی آن را به معنای بزرگترین ناامیدی ذکر کرده است.[۵۱] از دیدگاه علامه طباطبائی، منظور از رحمت در این آیه، با قرینه خطاب و دعوت گنهکاران، رحمت در آخرت به معنای مغفرت خداوند است.[۵۲]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۹.
- ↑ مدنی، ریاض السالکین، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۳۰۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۳۳۸.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۸ش، ج۸۶، ص۳۷۶.
- ↑ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق. ج۸، ص۴۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۹-۵۰۰.
- ↑ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۳۴۹ش، ج۱، ص۲۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۱۸۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۹.
- ↑ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق. ج۸، ص۴۰۷-۴۰۸.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۶، ص۲۵۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۳۰ و ۲۳۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۰۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۱۳۷.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۲۹۵.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۲۳.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۶، ص۴۱۸.
- ↑ ابوجعفر النحاس، معانی القرآن، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۴۷؛ آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۲۳.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۷۸.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۷۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۸۹ق، ج۸، ص۳۵.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۵۰.
- ↑ شیخ صدوق، فضائل الشیعة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ص۲۴.
- ↑ استرآبادی، تأویل الآیات، ۱۴۰۹ق، ص۵۰۸؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، معانی الأخبار، دار المعرفة، ص۱۰۷.
- ↑ استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ۱۴۰۹ق، ص۵۰۷-۵۰۸.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۳۳۶.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۳۳۶-۳۳۷.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۶، ص۳۳۸-۳۳۹.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸-۱۴۲۹ق، ج۱۲، ص۱۳۶.
- ↑ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق. ج۸، ص۴۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۰۲.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۱۰.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۱۰؛ آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۷۰.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۱۰؛ ابوجعفر النحاس، معانی القرآن، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۴۷ و ۱۸۴؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۷۸ و ۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۵.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۱۱.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۱۱؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۵؛ آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۷۰.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۵.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۵.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۴۸ و ۲۴۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۹-۵۰۱-۵۰۳.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۹۷.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۶۹-۲۷۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۰۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۳۰ و ۲۳۲.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴۶۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۶۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۷۸.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۶۹.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۹۷.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۴۰۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۷۹؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۶۹.
- ↑ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۹۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۷، ص۲۷۹.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، جمهوری اسلامی، ۱۳۸۸ش.
- آلوسی، محمود بن عبدالله، تفسیر روح المعانی، به تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵-۱۴۱۶ق.
- ابوجعفر النحاس، احمد بن محمد، معانی القرآن، به تحقیق محمدعلی الصابونی، مکه، جامعة ام القری، الطبعة الاولی، ۱۴۰۹ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، گردآورنده محمدمهدی ناصح و محمدجعفر یاحقی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش.
- استرآبادی، علی، تأویل الآیات، به تحقیق حسین استادولی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة: مرکز الطباعة و النشر، ۱۴۱۵ق.
- ثعالبی، ابوزید، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، به تحقیق شیخ محمدعلی معوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب، ترجمه هدایتالله مسترحمی، تهران، مصطفوی، چاپ سوم، ۱۳۴۹ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، به تصحیح صفوان عدنان داوودی، بیروت، دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، فضائل الشیعة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، بیتا.
- شیخ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری)، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
- علامه طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق.
- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر الصافی، به تحقیق سید محسن حسینی امینی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، به تحقیق طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۹ق.
- مدنی، علیخان بن احمد، ریاض السالکین، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة،
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۰۸-۱۴۲۹ق.۱۳۷۱-۱۳۷۴ش.