حسین بن حمدان جُنبُلائی خُصَیْبی، از محدثان شیعه در قرن سوم قمری بود که تأثیر زیادی در شکل‌گیری عقاید و اصول فرقه نصیریه داشت. او به دلیل گرایش‌های باطنی و عقاید غالیانه، از سوی برخی از رجالیان شیعه مانند نجاشی و ابن‌غضائری تضعیف شده است.

حُسین بن حَمدان جُنبُلائی خُصَیْبی
آرامگاه حسین بن حمدان خصیبی در حلب
آرامگاه حسین بن حمدان خصیبی در حلب
اطلاعات کلی
زادروز۲۶۰ق
زادگاهجنبلاء
وفات۳۳۴ یا ۳۴۶ق
محل دفنشمال شهر حلب
اطلاعات علمی
استادانعبداللّه جنان جنبلانی فارسی
آثارالهدایة الکبری
اطلاعات دیگر
زمینه فعالیتمحدث و راوی شیعه امامیه

خصیبی بر این باور بوده که امام حسین(ع) در واقعه کربلا به شهادت نرسیده بلکه مانند حضرت عیسی عروج کرده است. همچنین در پی اثبات ازلی‌بودن حضرت علی(ع) بوده و نیابت محمد بن نُصیر را مطرح کرده است. کتاب الهدایة الکبری او نیز که به معجزات و زندگانی چهارده معصوم اختصاص دارد، به دلیل محتواهای آن مورد انتقاد برخی علمای شیعه قرار گرفته است.

خصیبی در زمان حکومت آل بویه، فعالیت‌های خود را گسترش داد و مورد حمایت برخی دولتمردان آل بویه قرار گرفت. مقبره او در حلب مورد توجه نصیریان است و در سال ۲۰۲۴ پس از تسلط هیئت تحریر الشام بر سوریه تخریب شد.

زیست‌نامه

حسین بن حمدان خُصَیْبی در نیمه دوم سده سوم به دنیا آمد.[۱] برخی سال تولد او را ۲۶۰ق دانسته‌اند.[۲] نسبت جنبلائی به او دلیل انتسابش به منطقه جنبلاء بین واسط و کوفه است. همچنین نسبت جُنبُلانی حضینی هم به او داه‌اند.[۳] پدرش حمدان بن خصیب و عموهایش احمد و ابراهیم با امام حسن عسکری(ع) مراوده داشته‌اند.[۴]

احتمالا نخستین استاد او در علوم باطنی، پدرش بود.[۵] از اشاره‌های پراکنده‌ای که در آثار وی برجاست، چنین برمی آید که او به سال ۲۷۳ق در کوفه بوده[۶] و شاید در همانجا نزد برخی غُلات به فراگیری تعالیم غالیانه پرداخته و از برخی مشایخ خود همچون جعفر بن محمدبن مالک بزاز فرازی کوفی[۷] و حسن بن محمدبن جمهور عَمی[۸] استماع حدیث کرده است.

خصیبی مدتی در بغداد گذراند و به سبب اظهارات غالیانه‌اش به زندان افتاد.[۹] زمان این حادثه به گمان فریدمن باید بین ۳۱۴ تا ۳۳۳ق باشد.[۱۰] درباره رهایی او از زندان نیز افسانه‌هایی پرداخته‌اند که خود بر مقام معنوی وی نزد نصیریان افزوده است. خصیبی پس از رهایی از زندان دعوت خود را به سوی شام برد و با گروهی از هوادارانش به حرّان رفت.[۱۱] براساس آنچه در الباکورة السلیمانیة فی کشف اسرار الدیانة النصیریة، از منابع مهم نُصَیریان آمده است، خصیبی در حرّان جماعتی از سه گروه هفده نفره تشکیل داد که موحّدون نامیده می‌شدند. از میان این ۵۱ تن، محمد بن علی جِلّی حلبی و علی بن عیسی جِسری عراقی رهبری موحّدون را پس از خصیبی برعهده گرفتند.[۱۲]

مقبره

درگذشت خصیبی را در سال‌های ۳۳۴، ۳۴۶[۱۳] و ۳۵۸ق[۱۴] گفته‌اند. قبر او در شمال شهر حلب، «‌شیخ یابراق‌» نامیده می‌شود و نصیریان آن را تکریم می‌کنند.[۱۵] در ۲۵ دسامبر سال ۲۰۲۴م، پس از سقوط دولت بشار و تسلط گروه تحریر الشام، مقبره او تخریب و به آتش کشیده شد. در واکنش به این اقدام در مناطقی از سوریه تظاهراتی علیه هیئت تحریر الشام برگزار شد.[۱۶]

آشنایی با بزرگان نصیریه

آشنایی با عبدالله جنان جنبلانی

خصیبی در سال ۲۸۲ در مکه حضور داشته[۱۷] و پس از این سفرها به مصر بازگشته است. در همان سال‌ها با عبداللّه جنان جنبلانی فارسی رئیس فرقه نصیریه ـ که به مصر سفر کرده بود ـ آشنا شد و به جمع پیروان و شاگردان او پیوست. خصیبی با گروهی از غلات به همراه جنبلانی عازم جنبلاء شد و تا مرگ جنبلانی در آنجا ماند.[۱۸] جنبلانی اصول باطنی را که خود از محمد بن نُصَیر نُمیری آموخته بود به خصیبی آموخت؛ محمدبن نصیر خود را باب سرّ امام حسن عسکری (ع) می‌دانست.[۱۹] به گفته دجیلی دو اندیشه محوری در این تعالیم یکی تأویل باطنی و دیگری بغض مردم عرب بود. خصیبی خود در سروده‌هایش به اقامت در جنبلاء[۲۰] و اخذ تعالیم باطنی، به ویژه آنچه خود آن را «‌علوم فارسیات‌» خوانده، [۲۱] اشاره کرده است.[۲۲]

پس از درگذشت جنبلانی، خصیبی جنبلاء را ترک کرد. از زندگی او تا سال ۳۱۴ق خبری در دست نیست. محمدامین غالب طویل بر آن است که او در این مدت به بلاد علویان از جمله شهرهای خراسان و دیلم سفر کرده است.[۲۳] فریدمن نیز احتمال داده که او در این ۲۷ سال به دنبال مردی بوده است که دیگر تعالیم محمد بن نُصیر را از او بیاموزد.[۲۴]

دیدار با علی بن احمد طربائی

به گزارش طبرانی نصیری، خصیبی در ۱۰ محرم ۳۱۴ق نزد علی بن احمد طُربائی رفت. طربائی که بیش از صد سال عمر داشت در این ملاقات ادعا کرد که امام عسکری(ع) نمیری را «‌باب اللّه‌» و «‌ولی المؤمنین‌» خطاب کرده و او را بر اسحاق بن محمد نخعی و دیگر اصحابش ترجیح داده و به ایشان توصیه کرده بود که از آن پس سؤالات خود را از او بپرسند.[۲۵] همچنین طربائی خود را سفیر بین امام و اولیا معرفی کرده و با انتقال اسرار ولایت، خصیبی را مهیای جانشینی محمد بن نصیر ساخته است.[۲۶] فرقه نصیریه او را از بزرگان خود می‌‏دانند و معتقدند خصیبی با محمد بن نصیر رئیس این فرقه مرتبط بوده و او را باب امام دوازدهم می‌‏دانسته است. این درحالی است که نمیری مورد لعن ائمه قرار گرفته است.[۲۷]

عقاید و باورها

خصیبی در اشعارش محبت فراوان خود به اهل‌بیت پیامبر(ص) را با غلو در بیان مراتب آنان درآمیخته است. او در اظهاری امام حسین و عیسی بن مریم را یکی دانسته و بر آن شده که در واقعه کربلا همچون واقعه به صلیب کشیدن عیسی کسی شبیه به امام حسین کشته شد و امام در حجاب از چشم دشمنان به آسمان رفت.[۲۸] همچنین او در بحث نسبت «معنی»، «اسم» و «باب» از اصطلاحات نصیریه بر این باور است که «معنی» حضرت علی(ع)، «اسم» حضرت محمد(ص) و «باب» سلمان فارسی است. خصیبی همچنین در پی اثبات ازلی بودن «معنی» بوده است.

خصیبی در الهدایه به تحریف قرآن و تفاوت آن با قرآنی که قائم به هنگام ظهور با خود می‌آورد[۲۹] و نیابت محمد بن نصیر[۳۰] اشاره کرده است.

برخی از رجالیان شیعه همچون نجاشی[۳۱] و ابن‌غضائری[۳۲] او را «فاسد المذهب» می‌دانند. با این حال، افندی اصفهانی از او به عنوان «فاضل، عالم، محدث و از قدما» یاد کرده است. برخی همچون سید محسن امین[۳۳] و محدث نوری[نیازمند منبع] تلاش کرده‌اند او را از تضعیفات مبرا سازند. آیت‌الله شبیری زنجانی نیز او را به دلیل گرایش‌های غلوآمیز غیرقابل اعتماد دانسته و توجیهاتی را که محدث نوری برای برائت او از تضعیفات مطرح کرده، نادرست شمرده است.[۳۴] هارون بن موسی تلعکبری (متوفای ۳۸۵ق) از شاگردان خصیبی مورد اعتماد شیعه امامیه است.[۳۵]

ارتباط با حاکمان آل بویه

با سلطه آل بویه (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸) بر بغداد، اوضاع برای مراجعت خصیبی به آنجا مهیا شد. به گفته طبرانی نصیری، وی در سال ۳۳۶ق به طرباء رفت و در آنجا ۱۴۰ نفر را که پیش از این پیرو علی بن احمد طربائی بودند، با خود همراه کرد.[۳۶] فریدمن آنان را دومین گروه موحّدون دانسته است.[۳۷]

در بغداد نیز شماری از دولتمردان آل بویه به شاگردی خصیبی درآمدند.[۳۸] محمدامین غالب طویل، پیروزی‌های معزالدوله در عراق، اهواز، کرمان و مناطق کردنشین را مرهون تأثیرات روحانی خصیبی بر وی دانسته است،[۳۹] اما حبیب بر آن است که سندی تاریخی برای این ادعا در دست نیست،[۴۰] با این وجود گفته شده که خصیبی رسالة الرأس باشیة را برای عضدالدوله نگاشته است.[۴۱] علویان بر آن‌اند که عنوان این رساله تعریب عبارت «‌راست باش‌» فارسی است که دعای نویسنده در حق شاگردش عضدالدوله بود.[۴۲]

خصیبی پیش از آنکه بغداد را برای آخرین بار ترک کند رسالة التوحید را برای شاگردش علی بن عیسی جِسری، ناظر پل‌های بغداد، تقریر کرد و در آن برخی از تعالیم عبداللّه جنان جنبلانی را بازگفت، بخش پایانی این رساله حاکی از آن است که خصیبی، جِسری را به عنوان جانشین خود برگزیده است.[۴۳]

خصیبی در سال‌های پایانی زندگی خود در زمان حکومت سیف الدوله حمدانی بر حلب و حوالی آن دوباره به شام بازگشت و در حلب یا حوالی آن ساکن شد. محمدامین غالب طویل بر آن است که او نیز تحت ارشاد و حمایت معنوی خصیبی بوده و در جنگ‌هایش با رومیان از وی دستور می‌گرفت.[۴۴] حبیب، دلایلی در رد این مدعا می‌آورد. نخست آنکه شخصیت و روحیه جنگاورانه سیف‌الدوله با چنین متابعتی سازگار نبوده است، به علاوه خصیبی در سال ۳۴۴ق در کوفه سکونت داشته و هارون بن موسی تَلَّعُکبَری در خانه او از وی استماع حدیث کرده است و اگر سال درگذشت وی نیز مطابق قول طویل سال ۳۴۶ق باشد، زمانی برای تلمذ سیف الدوله نزد او و حضور او در غزوات سیف الدوله باقی نمی‌ماند.[۴۵] البته خصیبی معروف‌ترین اثر خود، الهدایة الکبری، را به سیف‌الدوله تقدیم کرده است.[۴۶]

فریدمن بر آن است که خصیبی در مدتی از حیات خود، به ویژه نزد آل بویه در بغداد، تقیه می‌کرد و عقاید غالیانه خود را از شیعیان امامیه پنهان می‌داشت.[۴۷]

آثار

 
کتاب الهدایة الکبری

تعداد آثار خصیبی را متفاوت گزارش کرده‌اند به طوری که برخی مانند طوسی یک کتاب و نجاشی چهار کتاب را بدو نسبت داده‌اند. سید محسن امین تعداد کتب او را تا نه عدد رسانده است.

  1. الهدایة الکبری
  2. الاخوان
  3. المسائل
  4. تاریخ الائمة
  5. الرسالة
  6. اسماء النبی(ص)
  7. اسماء الائمة(ع)
  8. المائدة
  9. کتاب فی احوال اصحاب الائمه(ع) واخبارهم.[۴۸]

الهدایة الکبری

الهِدایَةُ الکُبْریٰ کتابی است که به زندگانی و معجزات چهارده معصوم(ع) پرداخته است. این کتاب در ۱۴ باب تنظیم شده و هر باب آن به یکی از ائمه اختصاص دارد. در این کتاب، کرامات معصومین از جمله علم غیب، زنده کردن مردگان، طی الارض و سخن گفتن با موجودات مختلف ذکر شده است.

این اثر به دلیل گرایش‌های غالیانه خصیبی مورد انتقاد برخی علمای شیعه قرار گرفته است. کتاب به‌ویژه در میان پیروان فرقه نصیریه اهمیت ویژه‌ای دارد و تأثیر زیادی بر عقاید این فرقه گذاشته است.

دیوان اشعار

اشعار خصیبی در دیوانی گردآوری شده است که از جمله مهم‌ترین این اشعار قصیده غدیریه اوست. این قصیده در منابع اصلی فرقه نصیریه بارها به آن استناد شده است.[۴۹] خصیبی در اشعار خود، آموزه‌های باطنی‌اش را، از جمله آداب و اسرار ایام و اعیاد مختلف، به پیروانش می‌آموخت. او همچنین در سروده‌هایش به نقد گروه‌هایی چون نواصب، کیسانیه، اسماعیلیه و واقفیه پرداخته است.[۵۰] در برخی از اشعار خصیبی، واژه‌های عبری نیز وجود دارد که حبیب آن را نشانه آشنایی او با زبان عبری می‌داند.[۵۱] همچنین، حبیب اشاره کرده که برخی تغییرات و اضافات توسط دیگران به دیوان خصیبی افزوده شده است.[۵۲]

رساله‌های غالیانه

رسالة التوحید و رسالة الرأسباشیه دو اثر خصیبی در تعالیم فرقه نصیریه هستند. رسالة الرأسباشیه خطاب به علی بن عیسی جسری و رسالة التوحید خطاب به عضدالدوله دیلمی نگاشته شده است. در این آثار، خصیبی با استفاده از اصطلاحات نصیریه، به تبیین مفاهیمی چون نسبت میان معنی، اسم و باب پرداخته است. باورهای مطرح‌شده در الرأسباشیه اعتراضاتی را برانگیخت که خصیبی در اثر دیگری به نام فقه الرسالة به پاسخگویی به آن‌ها پرداخت. این اثر نیز در میان نصیریان مورد پرسش قرار گرفت، و طبرانی نصیری و ابن‌شعبه حرانی در دفاع از آن اقدام کردند.[۵۳] خصیبی نیز در اثر المسائل به توضیح دوباره باورهای خود برای شاگردش ابوعبداللّه بن هارون صائغ پرداخت.[۵۴]

نقش آثار خصیبی در تدوین عقاید نصیریه

آثار حسین بن حمدان خصیبی در تدوین عقاید فرقه نصیریه نقش کلیدی دارند. نصیریان خود را وامدار تعالیم خصیبی می‌دانند و گاهی این فرقه را به نام طریقه خصیبیه می‌شناسند. در آغاز پیوستن به این فرقه، اعضا به کتاب مجموع الاعیاد طبرانی نصیری سوگند یاد کرده و متعهد می‌شوند که به اصول خاصی مانند «شُعیبی مذهب»، «جندبی رأی»، «جنبلانی حقیقت» و «خصیبی طریقت» پایبند باشند.[۵۵]

پانویس

  1. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۳۰۶.
  2. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۳، ص۲۶۸؛ محمدامین غالب طویل، ص۲۰۶.
  3. امین، اعیان الشیعة، ج۵، ص۴۹۰.
  4. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ص۵۴، ۶۷؛ فریدمن، ص۹۷.
  5. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، مقدمه حبیب، ص۱۴.
  6. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ، ص۱۲۱.
  7. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ص۳۷، ۷۰، ۸۲، ۱۰۸.
  8. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ص۲۵۰، ۳۱۴، ۳۶۰.
  9. رجوع کنید به خصیبی، ۱۴۲۱، ص۴۷.
  10. فریدمن، ص۱۰۱.
  11. فریدمن، ص۱۰۱.
  12. رجوع کنید به خصیبی، ۱۴۲۱، ص۴۷؛ محمدامین غالب طویل، ص۲۰۶.
  13. خصیبی، الهدایة الکبری، ص۵.
  14. ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۴۰.
  15. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۶.
  16. «فيديو - بعد حرق مقام للعلويين.. اشتباكات وتظاهرات في محافظات سورية»، المشهد.
  17. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۰۶، ص۶۷ـ ۶۸.
  18. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۵.
  19. خصیبی، الهدایة الکبری، ص۲۰۴ـ۲۰۵؛ فریدمن، ص۹۸.
  20. رجوع کنید به خصیبی، الهدایة الکبری، ص۱۳۳.
  21. خصیبی، الهدایة الکبری، ص۳۴، ۹۲.
  22. دجیلی، ص۶۲۰.
  23. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۵.
  24. فریدمن، ص۹۸.
  25. طبرانی نصیری، ص۱۲۶ـ۱۳۱.
  26. برای تحلیلی از این خبر و گزارشی از تأثیر آن در شکل گیری مقام معنوی خصیبی رجوع کنید به فریدمن، ص۹۸ـ۱۰۰.
  27. نرم افزار سیره معصومان.
  28. رجوع کنید به خصیبی، ۱۴۲۱، ص۶۵ـ۶۷.
  29. رجوع کنید به خصیبی، ص۹۲، ۴۰۴.
  30. خصیبی، ص۳۲۳، ۳۶۷.
  31. رجال نجاشی، ص۶۷.
  32. رجال ابن غضائری، ص۵۴.
  33. امین، اعیان الشیعه، ج۵، ص۴۹۱.
  34. شبیری زنجانی، دروس خارج صوم، مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)، ج۱، ص۹۹۵.
  35. طوسی، رجال طوسی، ص۴۲۳.
  36. طبرانی نصیری، ص۱۳۱.
  37. فریدمن، ص۱۰۲.
  38. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۶ـ۲۰۷.
  39. محمدامین غالب طویل، ص۲۳۸ـ۲۳۹.
  40. خصیبی، الهدایة الکبری، مقدمه، ص۱۲.
  41. دجیلی، ص۶۲۱.
  42. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۷.
  43. رجوع کنید به فریدمن، ص۱۰۵.
  44. محمدامین غالب طویل، ص۲۶۱، ۲۶۳.
  45. خصیبی، ۱۴۲۱، مقدمه، ص۱۲ـ۱۳.
  46. محمدامین غالب طویل، ص۲۰۷؛ دجیلی، ص ۶۲۰.
  47. فریدمن، ص۱۰۲ـ۱۰۳.
  48. امین، اعیان الشیعه، ج۵، ص۴۹۱.
  49. فریدمن، ص۱۰۷ـ۱۰۸.
  50. خصیبی، مقدمه حبیب، ص۱۶.
  51. رجوع کنید به خصیبی، ۱۴۲۱، مقدمه، ص۱۵ـ۱۶.
  52. خصیبی، ۱۴۲۱، مقدمه، ص۲۱.
  53. رجوع کنید به رحمتی، ص۱۸۸ـ ۱۸۹.
  54. برای متن المسائل رجوع کنید به بارـاَشر و کوفسکی، ص۱۰۶ـ۱۰۹؛ برای نشانی برخی از نسخه‌های خطی آثار خصیبی رجوع کنید به ضیائی، ج۱، ص۹۷، ۱۳۱، ۱۴۶ـ۱۴۷؛ برای گزارشی کوتاه از محتوای این آثار و نیز آثار منسوب به او رجوع کنید به منصف بن عبدالجلیل، ص۱۷۲ـ۱۸۶.
  55. رجوع کنید به دجیلی، ص۶۲۳ـ۶۲۴.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • ابن‌غضائری، احمد بن حسین، الرجال، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، تحقیق: حسن الامین، بیروت، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۶م.
  • خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، بیروت، مؤسسة البلاغ، ۱۴۱۱ ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م.
  • شبیری زنجانی، موسی، دروس خارج صوم، قم، مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
  • کتاب شناخت سیره معصومان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای علوم اسلامی نور.
  • نجاشی، احمد بن علی، اسماء مصنفی الشیعة، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق.
  • Friedman, Yoran, “Al-Husayn ibn Hamdan al-Khasibi: A historical biography of the founder of the NusayrI- 'Alawlte sect”, Studia Islamica no.93, 2001

پیوند به بیرون