آیه ۳۵ سوره ص
![]() | |
مشخصات آیه | |
---|---|
جزء | ۲۳ |
اطلاعات محتوایی | |
درباره | دعای سلیمان(ع) برای داشتن حکومتی تکرار نشدنی |
آیات مرتبط | آیه۳۴ سوره ص |
آیه ۳۵ سوره ص دعای حضرت سلیمان(ع) را نقل میکند که محتوایش تقاضای داشتن حکومتی بود که سزاوار هیچ فردی پس از او نباشد. این حکومت، نشانه نبوت و لطفِ خداوند برای او دانسته شده است.
سلیمان(ع) حکومتی میخواست متمایز از حکومتهای دیگر که نه تکرار شود و نه در ذهن مردم مانندی برای آن وجود داشته باشد. خواستِ سلیمان برای چنین حکومتی، نه برای لذتهای دنیایی بلکه برای برپا داشتن حکومت خدا در زمین، کمک به مومنان و هدایت مستضعفان به سوی حق بوده است. خداوند، دعای سلیمان را برآورده کرد و باد و جنیان را به فرمان او در آورد.
مفسران شیعه و اهلسنت به این اشکال که خواستۀ سلیمان از روی بُخل و حسادت بوده، پاسخهایی دادهاند. از جمله اینکه سلیمان از خداوند حکومتی میخواست که از سایر حکومتها متمایز باشد؛ زیرا این حکومت و قدرت، معجزه وی بود؛ همانند دیگر پیامبران که معجزات تکرارنشدنی و مخصوص به خود داشتند.
خداوند حکومتی منحصربهفرد به سلیمان عطا نمود که حتی در حکومت امام زمان(عج) نیز تکرار نخواهد شد؛ زیرا این حکومت همراه با معجزات خاص بود. با این حال، حکومت امام زمان(عج) از نظر گستردگی و جهانیبودن، فراتر از حکومت سلیمان خواهد بود. برخی معتقدند پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) برتری کامل بر سلیمان داشتهاند، اما به دلیل اینکه مأمور به این نوع حکومت نبودند خودداری کردند. ولی این مقام پس از ظهور امام زمان و در دوره رجعت برای آنها ظاهر میشود.
«مُلکی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد»[۱]
سلیمان بر اساس آیه ۳۵ سوره ص از خداوند تقاضای ویژهای کرد[۲] که مُلک و حکومتی به وی عطا کند که بعد از وی سزاوار هیچکس نباشد.[۳] محمدجواد مغنیه مفسر شیعه معتقد است سلیمان تقاضای حکومتی از خداوند کرد که امور خارقالعاده مانند تسخیر باد و جنیان با آن همراه باشد و در کمیت و کیفیت نظیری برای آن حتی در آینده نیز نباشد.[۴]
سلیمان حکومتی فراتر از حکومتهای عادی میخواست تا معجزه[۵] و نشانهای بر درستی نبوت[۶] او باشد. سلیمان حکومتی میخواست که از حکومتهای دیگر متمایز باشد و مشخصههایی داشته باشد که نه تکرار شود و نه در ذهن مردم مانندی برای آن وجود داشته باشد.[۷] چنین حکومتی دلیلی بر لطف خداوند بر سلیمان بوده است.[۸] سید محمدتقی مدرسی عالم و مفسر شیعه معتقد است خواستِ سلیمان برای چنین حکومتی نه برای لذتهای دنیایی بلکه برای برپا داشتن حکومت خداوند در زمین، کمک به مؤمنان و هدایت مستضعفان به سوی حق بوده است.[۹]
بخش ابتدایی آیه ««پروردگارا، مرا ببخش» مرتبط با آیۀ قبل (۳۴ ص) است[۱۰] که سلیمان از آن واقعه که جسدی بر کرسی او قرار گرفت، طلب بخشش میکند.[۱۱] برخی مفسران که آیۀ قبل را مرتبط با فرزندان سلیمان دانستهاند، معتقدند وی به جای فرزندانی که به او عطا نشد، خواستهای مخصوص به خود را از خداوند تقاضا کرد.[۱۲]
از آداب دعا دانسته شده که در انتهای دعا اسماء الحسنی گفته شود و بهترین آن اسمها «وَهَّاب؛ بسیار بخشنده» است که بیشتر پیامبران از این نام در دعاهایشان استفاده میکردند.[۱۳] در انتهای این آیه نیز از زبان سلیمان تعبیر «إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ؛ بیگمان اين تويى كه بسيار بخشندهاى» آمده است.[۱۴]
استجابت دعا
خداوند دعای سلیمان را برآورده کرد[۱۵] و آیات بعدی نشانه پذیرش دعای سلیمان است.[۱۶] خداوند در آیات بعدی تشریح میکند که خواسته سلیمان را اجابت کرد[۱۷] و شیاطین[۱۸] و باد[۱۹] را در اختيار او قرار داد.
﴿قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ٣٥﴾ [ص:35]|﴿گفت پروردگارا مرا ببخش و ملکی به من ارزانی دار که هیچکس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویی که خود بسیار بخشندهای ٣٥﴾
انگیزه سلیمان در دعا
مفسران شیعه[۲۰] و اهلسنت[۲۱] به این اشکال که خواستۀ سلیمان از روی بُخل و حسادت بوده و چرا وی از خدا خواسته مثل سلطنت او را بعد از او به هیچ فردی ندهد، پاسخهای مختلفی دادهاند. سید مرتضی متکلم شیعه معتقد است انبیاء خواستهای را مطرح نمیکنند مگر اینکه خداوند به آنها اجازه چنین خواستهای را داده باشد. و خداوند نیز میدانست که خواسته سلیمان به صلاح وی خواهد بود و دیگران اگر چنین خواستهای داشتند، خداوند اجابت نمیکرد زیرا به صلاح آنها نبود.[۲۲] شیخ طوسی[۲۳] و طبرسی[۲۴] از عالمان و مفسران شیعه نیز معتقدند سلیمان با اذن خداوند این خواسته را مطرح کرد و خداوند میدانست خواسته سلیمان لطف به او خواهد بود، برخلاف دیگران که چنین خواستهای مفسدههایی برای آنان داشت.
گفتار دیگری نیز در ردّ بخیل بودن سلیمان گفته شده که مکارم شیرازی مفسر شیعه آنرا «از همه مناسبتر و منطقیتر»[۲۵] دانسته است. براساس این مطلب سلیمان از خداوند یک نوع حکومت خواست که توأم با معجزات ویژهای باشد، و حکومت وی را از سایر حکومتها متمایز کند. مانند معجزات پیامبران که مخصوص به خود آنها بوده است. سلیمان نیز به مانند پیامبران دیگر معجزهای از خداوند خواست که اختصاص به او داشته و به دیگران داده نشده باشد. این معجزه در آمیخته با اعجازهای الهی از جمله تسخیر باد و جنیان بوده است.[۲۶]
حکومت سلیمان و امام زمان(عج)
خداوند دعای سلیمان را اجابت کرد و حکومتی به وی داد که حتی پس از او نیز تکرار نشود.[۲۷] پیرامون مقایسه حکومت سلیمان با حکومت امام زمان(عج) سخنهایی گفته شده است. مکارم شیرازی مفسر شیعه معتقد است حکومت سلیمان ویژگیهایی داشت که مخصوص خودش بوده و در هیچ حکومت دیگری حتی حکومت امام زمان یافت نخواهد شد. این خصوصیات خاص به این جهت بوده که حکومت سلیمان معجزه وی بوده و باید متمایز از دیگر حکومتها باشد.[۲۸] اما حکومت امام زمان اگرچه ویژگیهای حکومت سلیمان را ندارد ولی حکومتی جهانی خواهد بود و از حکومتهای دیگران از جمله حکومت سلیمان، وسیعتر و گستردهتر خواهد بود.[۲۹]
البته برخی معتقدند پیامبر اکرم و اهلبیت(ع) اگر میخواستند حکومتی برتر از حکومت سلیمان میداشتند، اما چون مأمور به این امر نبودند خودداری کردند؛ ولی این مقام پس از ظهور امام زمان و در دوره رجعت برای آنها ظاهر میشود.[۳۰] برخی روایات نیز تأکید کردهاند که آنچه سلیمان داشته و نداشته است به اهلبیت(ع) داده شده است.[۳۱]
پانویس
- ↑ سوره ص، آیه ۳۵.
- ↑ قرشی، تفسیر أحسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۹، ص۲۲۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۸۲.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۷۹.
- ↑ حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنا عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۱، ص۱۹۷.
- ↑ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۳۷.
- ↑ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۰۲۰.
- ↑ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۴۶۷.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۳۶۰.
- ↑ قرشی، تفسیر أحسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۹، ص۲۲۹.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۴.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۳۶۰.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۳۶۱.
- ↑ سوره ص، آیه ۳۵.
- ↑ حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۱۴، ص۱۲۷.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۷۹.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۸، ص۵۶۴.
- ↑ سوره ص، آیه ۳۷.
- ↑ سوره ص، آیه۳۶.
- ↑ فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۲۹ق، ج۱۹، ص۲۶۴.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۶، ص۳۹۵- ۳۹۶.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء علیهم السلام، ۱۳۷۷ش، ص۹۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۸، ص۵۶۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۸۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۸۲.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۳۶۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۸۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۸۳.
- ↑ طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۵۵.
منابع
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ق.
- حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت، دار العلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، ۱۴۱۲ق.
- سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء علیهم السلام، قم، دار الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: احمد قصیرعاملی، دار بیروت، احیاء التراث العربی، بیتا
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فضلالله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
- قرشی، سید علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
- مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.