پرش به محتوا

کاربر:Golpoor/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

قیام به سیف

معرفی اجمالی

قیام به سیف از اندیشه‌های بنیادین در تحولات سیاسی و مذهبی اسلام در قرن دوم هجری محسوب می‌شود که بر ضرورت قیام علیه حاکمان اموی و عباسی تأکید داشت. این تفکر با قیام زید بن علی (م ۱۲۲ ق) علیه حکومت اموی آغاز شد و توسط پیروان و همفکران او ادامه یافت و به عنوان یکی از اصول بنیادین زیدیه در تعیین امام شناخته شد. اصطلاح «قیام» به معنای برخاستن، بیداری، خیزش، ایستادن، استقامت، مبارزه و تلاش پایدار است و از ریشه «قام» گرفته شده است. این واژه در زبان فارسی، در حوزه‌های مختلف مانند سیاست، عرفان و علوم اجتماعی، مفهومی گسترده یافته و به معنای حرکت و نهضت استفاده می‌شود.

در علم سیاست، «قیام» به معنای حرکتی آگاهانه و ارادی برای نفی وضعیت موجود و ایجاد تغییر یا اصلاح است. این حرکت می‌تواند فردی یا جمعی باشد و هدف آن اصلاح یا انقلاب در برابر وضعیتی نامطلوب است. اصطلاح «قیام به سیف» در دوران معاصر به معنای تحرکات مسلحانه به کار می‌رود؛ اما در زمان ائمه اطهار به معنای «انقلاب» بوده است.

از مبانی اعتقادی زیدیه

یکی از اصول اساسی در تعیین امام در فرقه زیدیه که از تفکر شیعی نشأت گرفته و بر پایه نفی ظلم و تحقق عدالت بنا شده است، قیام به سیف است.[۱] با اینکه زیدیه به نص و نصب الهی در تعیین امام باور دارند و حتی از روایات خاص مهدوی بهره می‌گیرند، اما مهدویت در میان آنان جایگاه پررنگی ندارد و نقش آن بیشتر جنبه فرعی و تبعی در بحث تشکیل حکومت دارد. در دیدگاه زیدیه، اصالت با نفی ظلم و رهبری فردی فاطمی به شکلی کلی و نامشخص است.[۲]

زیدیه نصوص مربوط به امامت امام علی و امام حسن و حسین (ع) را قبول دارند، اما پس از این سه امام، تنها کسی را شایسته امامت می‌دانند که به صورت عملی و با قیام مسلحانه برای اجرای شریعت و دعوت مردم اقدام کند. در اندیشه زیدیه، امامت جایگاه معنوی و جانشینی الهی ندارد، بلکه امام به عنوان مجری شریعت و مسئول قیام برای تحقق سیره پیامبر اسلام (ص) در جامعه شناخته می‌شود.[۳] این امر تفاوتی ندارد که او از نسل حسنیان باشد یا حسینیان.[۴] زیدیه از لحاظ تاریخی به فرقه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که تمامی این فرقه‌ها بر ایده قیام علیه ظلم تأکید داشته‌اند.[۵]

زمینه‌های شکل‌گیری نظریه قیام به سیف

ظهور اندیشه قیام به سیف و تداوم آن در میان فرقه زیدیه، به عنوان یکی از آموزه‌های دینی و از اصلی‌ترین باورهای مذهب زیدیه، نتیجه برخی عوامل بوده است. این اندیشه در شرایطی شکل گرفت که جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت و بر اساس نوعی مطالبه عمومی پدید آمد. به همین دلیل، از سوی گروه‌های مختلف با استقبال مواجه شد. [۶] بنابراین، برخی از عواملی که باعث ظهور این اندیشه شدند و در ادامه در قرن دوم هجری مورد توجه قرار گرفتند، عبارت‌اند از:

واکنش به انحراف از سنت و سیره نبوی و گسترش ظلم در حکومت اموی

به باور برخی محققان دلایلی که زید بن علی و رهبران شیعه را به مطرح کردن و پافشاری بر باور قیام به سیف واداشت و همچنین استقبال گسترده گروه‌ها و مذاهب مختلف اسلامی از این باور را می‌توان در یک ریشه مشترک یافت. این ریشه را می‌توان پس از تحلیل تحولات تاریخی پس از عصر نبوی و باورهای شکل‌گرفته در جامعه، در «محرومیت نسبی پیشرونده در جامعه اسلامی» خلاصه کرد.

یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری نظریه قیام به سیف، انحراف از سنت نبوی، گسترش ظلم و بی‌عدالتی در حکومت اموی و فشار بر مناطق علوی‌نشین باعث نارضایتی عمومی و توجه مردم به قیام و خروج علیه حکومت شد. بزرگان شیعه که بر لزوم قیام تأکید داشتند، مورد استقبال مردم قرار گرفتند. این شرایط منجر به شکل‌گیری قیام‌هایی مانند قیام زید بن علی به‌عنوان نمادی از مخالفت با حکومت اموی گردید. زید بن علی نیز در پاسخ به کسانی که او را از قیام بازمی‌داشتند، خود را در برابر شرایط موجود مسئول دانست.[۷]

با این حال، نارضایتی ناشی از برآورده نشدن نیازهای اساسی و افزایش ظلم و ستم، به تدریج بر حوزه سیاست و قدرت متمرکز شد. شاید مهم‌ترین دلیل این تمرکز، استقبال مردم از دعوت جهادگران در مقابل پیروان تقیه بود. ائمه معصومین، با وجود اینکه گاهی بهترین گزینه برای رهبری معنوی علیه امویان و حتی پیشوایی سیاسی مسلمانان بودند، از هرگونه رویکرد سیاسی آشکار پرهیز می‌کردند و پیروان و اطرافیان خود را نیز از چنین اقداماتی باز می‌داشتند. از این رو، امام صادق (ع) قیام‌های زودهنگام و شتاب‌زده علویان را به پرواز جوجه‌ای تشبیه می‌کرد که بر زمین می‌افتد و بازیچه دست کودکان می‌شود. در این میان، برخی مردم به طور گسترده از بزرگان شیعه استقبال می‌کردند و قیام را تنها راه مقابله با حکومت اموی می‌دانستند. همین ظرفیت باعث شد زید بن علی، در پاسخ به کسانی که او را از قیام بازمی‌داشتند، اعلام کند که خود را در برابر آنچه در حال رخ دادن است مسئول می‌داند. این روند تدریجی، نتیجه عواملی بود که برخی از آنها عبارت‌اند از.

شکل‌گیری حس انتقام‌جویی، ترس حکومت از مخالفت مناطقی با گرایش علوی، افزایش تعداد قیام‌های اقوام مختلف، تقویت ارتباط علمای دین با رهبران قیام، شکل‌گیری گفتمان اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر و همچنین تبدیل شمشیر به نمادی عمومی برای جایگزینی قدرت، موجب تمرکز نارضایتی‌ها بر اهداف سیاسی در بالاترین حد ممکن شد.

در نهایت، در مرحله سوم که به دهه دوم قرن دوم هجری بازمی‌گردد، توجیهات هنجاری و فایده‌جویانه مربوط به شخصیت و زمانه زید بن علی، شرایط را برای مقابله با سیاست‌هایی مانند تقیه فراهم کرد. این مراحل در نهایت باعث شد باور و اعتقاد به قیام به سیف ضروری به نظر برسد و به طور طبیعی با استقبال عمومی مواجه شود.[۸]

اعتقاد به قیام مهدی موعود بر علیه ظلم و ستم

عقیده به مهدویت و ظهور مهدی موعود، به‌ویژه با محوریت قیام به سیف، نقشی مهم در تحولات اجتماعی و سیاسی داشت. جنبش کیسانیه و قیام زید نمونه‌هایی از این تأثیر هستند، به‌ویژه زمانی که مسئله پذیرش یا انکار مهدویت محمد حنفیه مطرح شد. حدیث پیامبر درباره ظهور فردی از اهل بیت در دوران ظلم، زمینه‌ای برای قیام علیه حکومت اموی فراهم کرد. پیروان زید، مهدی را نماد قیام علیه ظلم می‌دانستند و زید بن علی را به قیام تشویق کردند. زید نیز، هرچند مهدویت شخصی خود را انکار کرد، اما مهدویت نوعی را تأیید نمود و قیام را یکی از نشانه‌های مهدی دانست. در نتیجه، با افزایش نیاز مردم به منجی و ناامیدی از اصلاح امور، جنبه نظامی مهدویت برجسته شد و قیام علیه ظلم به گفتمانی غالب تبدیل گردید که مهدی را سمبل مبارزه با ستم معرفی می‌کرد.

اندیشه مهدویت و نظریه قیام به سیف

عقیده به مهدویت نقش مهمی در شکل‌گیری و تکوین نظریه قیام به سیف داشته است.

برخی از این جریان‌ها مانند کیسانیه ابتدا علیه ظلم قیام کردند اما پس از مرگ رهبرانشان به انتظار منفعلانه و دوری از فعالیت اجتماعی روی آوردند. در مقابل، زیدیه تنها بعد نظامی مهدویت را پذیرفتند و بعد اعتقادی آن را به حاشیه بردند، به‌گونه‌ای که محور اصلی عقایدشان بر قیام مسلحانه و جهاد بنا شد و اعتقاد به امامت امام غایب در میانشان کمرنگ شد. با این حال، بررسی مراحل آغازین زیدیه نشان می‌دهد که زیدیان نخستین منکر مهدویت نبودند و این اندیشه در شکل‌گیری نظریه قیام به سیف نقش داشته است.[۹]

این شواهد نشان می‌دهد که اندیشه مهدویت در شکل‌گیری و تبیین قیام‌های زیدی تأثیرگذار بوده است.[۱۰]

اعتقاد زیدیه به مهدویت و قیام به سیف، در آغاز بسیار پررنگ بوده و حتی پیامدهای اجتماعی نیز به همراه داشته است. این مسئله نشان‌دهنده جایگاه برجسته اندیشه مهدویت در نظریه قیام به سیف است.

در زیدیه، مهدویت بیشتر به صورت نوعی مطرح بود و به مهدویت شخصی اعتقاد نداشتند. اما ارتباط تنگاتنگی میان امامت، مهدویت و قیام به سیف وجود داشت. از دید زیدیان، بارزترین ویژگی مهدی موعود، قیام علیه ظلم و ستم بود و این نگرش سیاسی-اجتماعی به مهدویت، نظریه قیام به سیف را شکل داد که به یکی از شروط اصلی امامت در زیدیه تبدیل شد و سایر جنبه‌های اعتقادی مهدویت به حاشیه رفت.

باور به مهدویت و اعتقاد به قیام امام به سیف در میان زیدیان نخستین، ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و این ارتباط در قیام زید و دیگر قیام‌های رهبران زیدی تا چند قرن پس از او دیده می‌شود. نمونه‌هایی از این تأثیر را می‌توان در ادعای مهدویت نفس زکیه و حسین القاسم العیانی مشاهده کرد.

اندیشه مهدویت بر تفکر قیام با شمشیر در زیدیه تأثیر عمیقی گذاشت، زیرا در روایات، یکی از ویژگی‌های اصلی قیام امام مهدی، مبارزه با حکومت‌های ظالم عنوان شده بود. در نتیجه، شیعیانی که تحت فشار حکومت اموی قرار داشتند و راه اصلاحات را بسته می‌دیدند، از عقیده مهدویت تنها جنبه سیاسی و نظامی آن را برداشت کردند. به این ترتیب، قیام به شمشیر به نمادی از مهدویت تبدیل شد و در گفتمان نخبگان جامعه، مانند زید بن علی، گسترش یافت.

با این حال، به دلیل عدم ترکیب جامع و کامل میان جنبه‌های اعتقادی و حکومتی، هرچند نظریه قیام به سیف در ابتدا از اندیشه امامت و مهدویت تأثیر پذیرفته بود، اما در ادامه، جنبه حکومتی و نظامی آن غالب شد و ابعاد اعتقادی مهدویت به حاشیه رانده شد. در نهایت، این نظریه به یکی از شرایط مسلم امامت در فرقه زیدیه تبدیل گردید.[۱۱]

امام صادق علیه‌السلام، قیام به سیف را به‌تنهایی معیار مهدی بودن نمی‌دانست و پیروزی و متابعت مردم را شرط اصلی معرفی کرد تا از اعتقاد به مهدویت افراد صرفاً به دلیل قیام جلوگیری شود. پس از کشته شدن زید، مخالفان او با طعنه و تمسخر، مهدویت او را زیر سوال بردند و این نشان‌دهنده ارتباط مهدویت با قیام علیه ظلم در میان زیدیه بود.

علامه مجلسی نیز تأکید می‌کند که قیام به سیف می‌تواند مصادیق متعددی داشته باشد و صرفاً این امر نمی‌تواند معیار تشخیص قائم باشد.

  1. تحلیل و بررسی جایگاه‌اندیشه مهدویت در نظریه« قیام به سیف» در فرقه زیدیه، ص۶۲
  2. تحلیل و بررسی جایگاه‌اندیشه مهدویت در نظریه«قیام به سیف» در فرقه زیدیه، ص۶۲
  3. ص۶۷
  4. تحلیل و بررسی جایگاه‌اندیشه مهدویت در نظریه« قیام به سیف» در فرقه زیدیه، ص۶۲
  5. ص۶۵-۶۶
  6. توحیدی نیا، زمینه ها و عوامل طرح اندیشه سیاسی قیام به سیف در قرن دوم هجری، ص.96
  7. ص۶۷-۶۸
  8. زمینه‌ها و عوامل طرحِ اندیشه سیاسی «قیام به سیف» در قرن دوم هجری، ص۱۱۳
  9. تحلیل و بررسی جایگاه‌اندیشه مهدویت در نظریه« قیام به سیف» در فرقه زیدیه، ص۶۳
  10. ص۷۱-۷۳
  11. ص۷۶