بحث کاربر:Golpoor/صفحه تمرین
@Golpoor: این صفحه رو ببینم؟؟ Rezapour (بحث) ۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۴ (UTC)
@Rezapour: سلام. بله. ممنونم Golpoor (بحث) ۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)
ثقه
- بخش مفهومشناسی، پراکنده است. در عین حال که گزارههای متضاد هم دارد. مثلا چطور ممکن است «اکثر محدثان و رجالیان» معتقد باشند که واژه ثقه در معنای لغوی استعمال شده، و در عین حال چنانکه در بند دوم آمده، «[در کلام رجالیان] به راوایان راستگو و مورد اعتماد که از دانش کافی در شناخت روایات برخوردارند، ثقه میگویند»؟ ابتدا معنای مورد اتفاق ثقه را بیان کنید، بعد معنایی که اکثریت و مشهور به آن باور دارند و بعد نظرات حاشیهای و کمتر مورد توجه.
- آسانتر و همهفهمتر بنویسید؛ مخصوصا در عنوانبندیها. نمونه: طرق اثبات وثاقت راوی، بهتر است تبدیل شود به: راههای شناخت راویان ثقه، یا نشانههای راوی ثقه. عنوان «تطور واژه ثقه» هم آسانفهم نیست. پیشنهاد: شکلگیری عنوان ثقه
- از عناوین انتزاعی مانند تاریخ اسلام، به عنوان منبع و مستند استفاده نکنید. استناد به تاریخ اسلام، چیزی به مخاطب نمیدهد. حداکثر مرعوبش میکند. آن هم وقتی منبع، یک منبع دستدوم معاصر است. میتوانید دو سه منبع معتبرتر حاکی از جعل حدیث توسط ابوهریره پیدا کنید و بنویسید در منابع تاریخی شیعه یا سنی، به جعل حدیث در راستای خواست حکام جور تصریح شده.
- «لذا اهمیت پرداختن به راههای اثبات وثاقت... روشن میشود.» ویکیایی نیست. بهتر است بنویسیم رجالیون، فلان منبع، یا فلان کس، تشخیص روایات درست، از روایات مجعول را اثباتکننده ضرورت برشمردن راههای اثبات وثاقت راوی دانستهاند. یا: «رجالیون، با تکیه بر وجود روایات مجعول، و برای روشن شدن روایات صحیح، روشهایی برای تعیین راویان ثقه و تشخیص روایات صحیح، برشمردهاند. چنانکه وحید بهبهانی، ...». در جمله مذکور، از اصل گزارشگری و عدم جانبداری، تخطی شده است.
- جمله نمیتواند با «که» شروع شود. نمونه: «که برخی از مهمترین آنها».
- وحید بهبهانی برای مخاطبان ما چندان آشنا نیست. حتی اگر آشنا باشد، لازم است در حد یکی دو کلمه توضیح داده شود تا جایگاه وی مشخص شود.
- بهتر بود راههای اثبات وثاقت راوی را که ذکر کردهاید، فارسیسازی کنید تا برای مخاطب عام قابل فهم باشد. مثلا چهار مورد اول را میتوانید تجمیع کنید و بنویسید «تصریح به وثاقت راوی توسط معصومان، یا یکی از رجالشناسان متقدم یا متاخر» که گویاتر و همهفهمتر است. اگر امکان گویا کردن و همهفهم کردن عبارت یا جملهای وجود ندارد، ترجیح این است که ذکر نشود.
خسته نباشید. حسن اجرایی (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
@Hasanejraei: باتشکر موارد اصلاح شد.Golpoor (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
شهر نویسی
اطلاعات کلی | |
---|---|
مختصات جغرافیایی | ۳۴° شمالی ۳۳° شرقی / ۳۴°شمالی ۳۳°شرقی |
ویژگی | پایتخت زندیه |
کشور | ایران |
استان | فارس |
مساحت | ۷۵۸ کیلومتر مربع |
جمعیت کل | ۴.۳۲۴.۵۴۶ نفر |
نام محلی | شیرازو |
زبان | فارسی |
نژاد | ایرانی |
ادیان | اسلام (۹۸ درصد) |
مذهب | شیعه (۹۰ درصد)، اهل سنت (۱۰ درصد) |
جمعیت مسلمان | ۴.۳۲۴.۵۴۶ نفر |
جمیعت شیعه | ۳.۹۶۵.۰۰۰ نفر |
اطلاعات تاریخی | |
نام قدیم | پاسارگاد |
قدمت | دروه هخامنشیان |
پیشینه اسلام | قرن سوم قمری |
پیشینه تشیع | دوره صفویه |
وقایع مهم | خاموش شدن آتشکده شیراز هنگام تولد پیامبر |
مکانهای تاریخی | تخت جمشید، |
اماکن | |
زیارتگاه | شاه چراغ، شاهزاده حسین |
قبرستانها | بهشت زهرا |
حوزه علمیه | مدرسه علمیه خان |
مساجد | مسجد نصیر المکل، مسجد وکیل |
مؤسسات | مؤسسه نشر آثار |
مشاهیر | |
مذهبی | ناصر مکارم شیرازی، دستغیب، ملا صدرا |
اجتماعی | میرزا رضای کرمانی، سعدی، حافظ |
سیاسی | محمد مصدق |
پیشنهاد من برای نگارش مقالات شهر مطابقت مقاله با جعبه اطلاعات آن است. البته اختصار هم که جای خود دارد. محمد باقر حقانی (بحث) ۳۰ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۵۲ (+0330)
معتصم عباسی در صفحه تمرین
چند نکته اصلاحی:
شناسه
- تلاش کنید جمله اول شناسه را با بیان اصلیترین وجه عنوان مدخل به پایان برسانید. مثلا در اینجا: معتصم عباسی، هشتمین خلیفه از فرزندان هارون الرشید که امام جواد(ع)، امام نهم شیعیان به فرمان او مسموم شد.
- جملههای مختلف شناسه را به ترتیب اهمیت بنویسید. در اینجا: جایگزین شدن وزرا و عمّال ترک به جای عربها و ایرانیان، برای ما اهمیت چندانی ندارد؛ آن هم در مقایسه با شورشها و جنگها و حتی دوران محنت.
- به کار بردن تعابیری مانند «او عنصر ترک را ... جایگزین آنها کرد»، از سادگی و سلاست به دور است. بهتر بود اگر میگفتیم: «او به دلیل بیاعتمادی به چهرههای عرب و ایرانی، وزیران و عمّال حکومت را از میان ترکها برگزید.» پس از نوشتن هر مدخل، حتما یک بار تلاش کنید همه جملهها را سادهتر کنید. دو جمله درباره قیامها و شورشها در شناسه آمده که بهتر است ادغام شوند: قیامها و شورشهای فراوانی در دوره خلافت معتصم عباسی روی داد که همگی سرکوب شدند؛ از جمله قیامی به رهبری محمد بن قاسم طالقان که از علویان بود و «الرضا من آل محمد» را شعار خود قرار داده بود.
- همه چیز باید واضح و روشن باشد. مخاطب ما طبیعتا نمیداند «دوران محنه» چیست. پس تلاش کنید در همان شناسه هم توضیحی اضافه کنید تا معلوم باشد درباره چه چیزی حرف میزنیم.
- شناسه در مقایسه با متنی که نوشتهاید، خیلی خلاصه است و بهتر بود انتقال پایتخت، جزئیات برخی از شورشها و جزئیات دوران محنت در شناسه ذکر میشد.
- سال تولد و درگذشت شخصیتها، حتما باید بعد از ذکر نامشان در شناسه بیاید.
ساختار
- اطلاعات درباره مرگ معتصم را به بخش اول منتقل کنید و عنوان بخش را به زندگینامه تغییر دهید و اطلاعات بخش «شروع خلافت» را هم در همین بخش به طور خلاصه بیان کنید. بیان تفصیلی و شبهمدح درباره «هشت»ها در سرگذشت معتصم، ربطی به رویکرد ما ندارد و باید به حداقل برسد. مثلا استفاده از عنوان فتح برای بیان جنگها و مقابلههای او با شورشها، متناقض با رویکرد ویکیشیعه است.
- اقدامات سیاسی و نظامی را تفکیک کنید. «استفاده از ترکان»، «انتقال پایتخت»، و «ادامه دوران محنت»، صبغه سیاسی دارند و بقیه موارد، وجه نظامی. میتوانید این موارد را در دو بخش «اقدامات سیاسی» و «جنگها، قیامها و شورشها» جای دهید.
- برای بخشهایی که زیربخش دارند، شناسه بنویسید.
نگارش و پاراگرافنویسی
- ابتدا مضمون اصلی را بیان کنید، و پس از آن به دلایل و تحلیلها بپردازید. این کار علاوه بر حفظ ترتیب اولویت بر اساس اهمیت، یک نکته دیگر هم دارد؛ ما باید تلاش کنیم مسائل عینی را ابتدا بیان کنیم و بعد از آن به مسائل انتزاعی بپردازیم. اینکه معتصم، ترکان را وارد دستگاه خلافت کرد، یک مسئله عینی و مورد توافق است، اما دلیل این کار، انتزاعی و تحلیلی است. در گزارش کردن این دو مسئله هم تفاوتی هست؛ چرا که مسائل عینی و مورد توافق را میتوان راحتتر گزارش کرد، اما مسائل انتزاعی و تحلیلی را باید حتما با تاکید بر قائل آن گزارش کرد. دلیل جذب ترکان (نسب مادری)، پیامدهای (رقابت شدید میان عربها و ایرانیها) و نتایج آن (افول حکومت عباسی)، حتما باید با اتکا به قائلان آن بیان شود. حتی اگر نخواهیم نامی از قائلان ببریم، حتما باید لحن گزارشگرانه صریح به کار ببریم. همین مسئله در زیربخش «انتقال پایتخت به سامرا» هم دیده میشود. پایتخت قرار دادن سامرا، آباد کردن آن، دارالخلافه خواندن، و سکنی دادن نظامیان ترک در سامرا، و همچنین ساخته شدن کاخها و بازار و غیره، همگی از امور عینی هستند که باید در همان ابتدای متن بیایند، و دلایلی که برای انتقال پایتخت بیان شده، پس از این ذکر شود.
- این مشکل در «شورش بابک خرمدین» هم هست. متن با تحلیل شروع شده، پیش از آنکه حتی کوچکترین اشارهای به اصل مسئله کنیم. در اینجا ابتدا تحلیل آمده، بعد پیشینه و بعد اصل ماجرا. تلاش کنید ابتدا اصل ماجرا را بیان کنید که عینی و واقعی است، بعد از آن تحلیلها را بیان کنید، و سپس پیشینه که طبیعتا در حاشیه قرار دارد و حذف آن هم نباید مشکلی ایجاد کند. اصل مسئله چیست؟ ماجرای سرکوب بابک خرمدین توسط معتصم عباسی. تحلیل؟ اهمیت و جایگاه شورش مذکور. پیشینه؟ شکلگیری شورش در دوران مأمون.
- نقلقول مستقیم از ابن اثیر، علاوه بر اینکه هیچ لزومی ندارد، دقیق هم نیست. در حقیقت ابن اثیر دلیلی نگفته، بلکه از زبان خود معتصم نقل کرده است. باید بگویید «بنابر نقل ابن اثیر، معتصم، دلیل انتقال پایتخت را ترس از شورش سپاهیان و کشته شدن غلامانش دانسته است. بر این اساس، معتصم عباسی برای پایتخت خلافت خود در پی محلی بوده که بتواند بر سپاه خود اشراف داشته و در صورت لزوم بتواند از راه خشکی و آبی بر آنها تسلط یابد.»
- گمان نمیکنم ذکر نام فضل الله صلواتی، کمکی به فهم بهتر متن در زیربخش «سرکوب قیامها» کند. تعداد دقیق قیامها هم همینطور. در این مورد بهتر است بدون نام بردن، نتایج پژوهش صلواتی را خیلی خلاصه ذکر کنیم. مثلا: «بنابر برخی پژوهشهای تاریخی، در دوران حکومت معتصم، بیش از پنجاه قیام توسط علویان و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد.» در چکیده، حتما خلاصه کوتاهی از مواردی که در زیربخشها آمده را ذکر کنید. مثلا اینکه زطها که در دوران مأمون قدرت گرفته بودند، در خلافت معتصم سرکوب و تبعید شدند.
- در زیربخش «شورش زطها» ساختار اولویت بر اساس ارتباط و اهمیت را کنار گذاشتهاید. جمله اول این زیربخش باید درباره رابطه معتصم و زطها باشد. بنابراین ابتدا باید بگویید زطها در دوران معتصم پس از یک نبرد نه ماهه سرکوب و تبعید شدند. در جمله بعدی، درباره جزئيات نبرد، امان خواستن و محل تبعید حرف بزنید و بعد از آن، اگر لازم بود درباره قدرتگرفتنشان در زمان مأمون و پیشینه قیامشان توضیح بدهید. عنوان زیربخش هم باید برآیند رابطه معتصم و زطها باشد که طبیعتا سرکوب زطهاست، نه شورش آنها.
پانویس
پانویسها را در متن، بعد از نقطه و علائم ویرایشی قرار دهید. کد پانویس را مثل علائم ویرایشی در نظر بگیرید که به قبل از خود میچسبد و از بعد از خود فاصله میگیرد. این قاعده بارها در متن شکسته شده؛ گرچه در موارد بسیاری هم درست به کار رفته است.
حسن اجرایی (بحث) ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۸ (+0330)
کافور
- مدخل به ویژه بخش چیستی و در قرآن به شدت زیادهنویسی دارد. حتی بسیاری از این مطالب در یادداشت هم لازم نیست بیاید. به طور کلی مخالفم که وقت ویکینویس صرف این مباحث شود. اینکه این درخت در کجا میروید، چه خواصی دارد و... مد نظر نیست. نهایتا میتوان در حد اشاره گفت که در علم پزشکی خواصی برای آن بیان شده چند مورد را هم نام برد. به نظرم تمام یادداشتها باید حذف شود.
- آنچه که از کافور در ویکی مدنظر است بحث کاربرد شرعی آن است که مدخل باید با این رویکرد و تکیه بر این مباحث نوشته شود این بخش حتی از نظر ساختاری و جایگاه هم باید در اولویت بهتری قرار گیرد.
- عبارات و متن باید خنثی باشد بعضا از کلماتی استفاده شده که نگاه مثبت و جانبدارانه نویسنده را نشان میدهد. مثلا این ماده بسیار با ارزش ...
- بخشها باید با یک توضیح شروع شوند. در بخش کاربرد شرعی قبل از لیست کردن و تقسیمبندی لازم است توضیحی داده شود.--Shamsoddin (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۶ (+0330)
ماوراء النهر
با سلام ضمن تشکر از زحمات شما مطالبی درباره مدخل ماوراء النهر
- انتساب مطالب به نویسندگان(تلاش در گزارشی نوشتن)؛ در مواردی مطالب به گونهای نوشته شده که به نظر میرسد تحلیل نویسنده مدخل است در حالی که این چنین نیست و مطالب از منابع دیگر نقل شده است برای این کار باید مطالب را به نویسندگان دیگر منتسب کرد. فقط یک مورد از باب نمونه ذکر میشود. این باید یک رویه بشود.
- ماوراء النهر از سده دوم هجری به سبب دوری از مرکز خلافت عربی و عباسی و عدم دسترسی مخالفان شیعه بدانجا، ازمناسبترین مناطق برای اقامت شیعیان بود.
میتوان مطلب را گزارشیتر نوشت به این صورت که ماوراء النهر از سده دوم قمری مکان مناسبی برای شیعیان به شمار میآمد دلیل آن را دوری از مرکز خلافت اسلامی و... دانستهاند.
- عدم تناسب برخی مطالب بخش موقعیت جغرافیایی با عنوان؛
- برخی معتقدند که این منطقه کاملا آباد بوده و منطقهای خالی از سکنه در آن یافت نمیشده است.[۱۵] و بهترین آب و خاک در این منطقه وجود دارد.[۱۶] در اکثر منابع از مردمان این سرزمین به نیکی یاد شده است.[۱۷]برخی از منابع به بلاد مختلف ماوراء النهر اشاره کردهاند
- بخش موقعیت جغرافیایی زیاده نویسی دارد :
- برخی از منابع به بلاد مختلف ماوراء النهر اشاره کردهاند.[۱۸] از شهرهای مهم آن منطقه، میتوان به سمرقند، بخارا، بلخ، خجند، ترمذ، خورازم، مرو، سغد، تاشکند، کش، تخارستان، سجستان، گرگانج و... اشاره کرد. برخی چون دهخدا در لغتنامه خود نام تمامی شهرهای این منطقه را ذکر کرده است[۱۹] و برخی دیگر از محققان به صورت کامل به تقسیمات جغرافیایی این منطقه پرداختهاند.[۲۰]
به نظرم در یک یا دو جمله میتوان عبارت را خلاصه کرد.
- برخی ادعاها نیاز به منبع دارد. مثلا
- اگر چه به منزلت اهل بیت پیامبر اقرار داشتند هرچند شیعیان حضور فعالی در آن دیار داشتهاند.
- در مدخل نتیجهگیری و تحلیل نویسنده وجود دارد.
- این موضوع در کنار روایت حدیث در فضائل اهل بیت در مجالس نقل حدیث ماوراء النهر و عزاداری در روز عاشورامیتواند نشان از حضور گسترده شیعیان در این منطقه باشد؛ همانطور که میتوان به اشعاری که در مدح اهلبیت(ع) که در آن دیار توسط شاعران معروفی چون سوزنی سمرقندی و صابونی کشی و... سروده شده و در متون ادبی آن زمان باقی مانده اشاره کرد.
- ضمن آنکه اثبات این ادعا خیلی ساده هم نیست زیرا اهل سنت نیز برای اهل بیت عزاداری میکرده و در مدح آنان شعر میگفته اند این دو دلیل بر شیعه بودن نیست بهتر است گفته شود در فلان قرن در ماوراء النهر در روز عاشورا عزاداری به پا میشده است و اشعاری در مدح اهل بیت سرودهاند مگر اینکه در منابع تصریح به شیعی بودن مراسمها یا شاعران شده باشد. یا اینکه گفته شود فلان نویسنده این دو را نشان از شیعه بودن اهالی آنجا دانسته است.--Shamsoddin (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)
عرفان نظری
با سلام
مطالبی ذیل مدخل عرفان نظری جهت بهبود مدخل خدمت شما ارائه می گردد.
۱- اگرچه مدخل عرفان نظری مدخلی تخصصی است ولی فهم برخی از اصطلاحات نیاز به دانش پیشینی دارد و برای مخاطب عام قابل درک نیست به عنوان مثال عبارت «عرفان نظری به جنبه معرفتی و طریقتی عرفان گفته میشود» کاملا نیاز به توضیح و تفسیر دارد.
۲- به نظر می رسد کارکرد و وظایف عرفان نظری باید ذیل یک عنوان مستقل قرار گرفته و برای فهم بهتر مخاطب توضیح شفاف تری نسبت به آن ارائه گردد. قرار دادن وظایف و کارکردهای عرفان نظری ذیل عنوان مفهوم شناسی باعث کم رنگ شدن این عنوان است.
۳- فوائد عرفان نظری نیز ذیل یک عنوان مستقل جدا از مفهوم شناسی مطرح گردد.
۴- به نظر قسمت «در ادب و شعر» می تواند به بهتر فهمیدن مفهوم کمک کند. طبق بحثی که با مدیران داشتیم این عناوین کلیشه ای است و بهتر است بدون تیتر زدن در قسمت مفهوم شناسی آورده شود. اگر برای شاهد مثال یکی دو بیت شعر یا نثر ذکر شود بر غنای بحث می افزاید.
۵- دوره های تاریخی عرفان نظری نیازمند خلاصه سازی است.
۶- نکات ویرایشی رعایت شود به عنوان مثال زمانی که کلمه «لذا» استفاده می شود قبل از آن باید نقطه ویرگول بکار رود.
۷- رابطه عرفان نظری با عرفان عملی ذیل عنوان مفهوم شناسی با تیتر سطح ۳ مشخص گردد.
۸- یک بار دیگر متن بازخوانی شود تا عبارات سلیس تر گردد.
۹- موضوع عرفان نظری که در خلاصه سازی آقای حسنی حذف گردیده به نظرم تحت یک عنوان سطح سه ذیل مفهوم شناسی اضافه گردد.
۱۰- لینک کلمات فراموش نشود.
با تشکر
Salehi (بحث) ۶ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)
یحیی بن هرثمه
با سلام و عرض ادب نکاتی ذیل این مدخل خدمت شما عرض می شود
- نکات ویرایشی را در مدخل در صفحه تمرین شما اعمال کردم به عنوان مثال عبارت «برخی از منابع تاریخی به صورت اجمالی به حکمرانی او بر شهر قم در سال ۲۴۳ق اشاره کردهاند؛ چنانکه برخی معتقدند که در زمان او مساحت شهر قم استخراج گردید. چناکه برخی وی را در سال ۲۶۰ق والی اصفهان دانستهاند» را به عبارت «بنا بر گزارش برخی از منابع تاریخی یحیی بن هرثمه در سال ۲۴۳ق حکمران شهر قم شد و در زمان او مساحت شهر قم استخراج گردید. چناکه عدهای وی را والی اصفهان در سال ۲۶۰ق دانستهاند.» تغییر دادم. اگر به نظر شما اشکالی وارد بود تغییرات را اعمال بفرمایید.
- لینک کلمات و ویکی سازی متن انجام گردد.
- اگر در ماجرای سفر امام هادی و اتفاقات آن که احتمالا به شیعه شدن یحیی منجر شد اطلاعات تکمیلی پیدا گردد می تواند ربط او را به تشیع بیشتر نمایان سازد.
باتشکر Salehi (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)
نکتة
در پانویس مقالههایی که کار میکنید عنوان کوتاه کتاب را بیاورید و در کتابنامه نام کامل را ذکر کنید تا هم زیباتر و هم گویاتر و هم خواناتر شود.--Roohish (بحث) ۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
آیه رکوب
با سلام با مشورت آقای شمس الدین به نظر رسید فقط آیه ۱۳ کار شود و آیه چهاردهم را حذف کردیم. البته اگر ارتباط وثیقی وجود داشته باشد می توان دوباره آن را اضافه کردSalehi (بحث) ۲۳ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)
حدیث معیت
@Golpoor:
- مدخل این گونه شروع شود «علی مع الحق و ... روایتی است که ....
- به نظرم در بخش راویان نیازی به تفکیک میان صحابه زن و مرد نیست.
- بهتر از عباراتی همچون می توان اشاره کرد استفاده نشود.
- در تعابیری همچون بزرگان صحابه و صحابه سرشناس داوری خوابیده است
- بهتر است تیتر احتجاج دیگران را به احتجاج صحابه و علما تغییر بدهیم
- در مورد عبارت زیر بهتر است اول بگوییم آن را از دلایل عصمت دانسته اند بعد بدون قید و شرط و چراییش را ذکر کنیم
- این حدیث را با توجه به عدم قید و شرط، یکی از دلائل عصمت امام علی(ع) در تمام زمینه های علمی، عملی، شرعی، عرفی، اجتماعی و اخلاقی نیز دانستهاند.
- آیا از سوی اهل سنت توجیهی یا انکاری صورت نگرفته است؟
- درباره صدور آن ماجرای مشهوری وجود ندارد که چرا پیامبر این حدیث را فرمود؟--Shamsoddin (بحث) ۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)
سال 184 هجری قمری
@Fallah:
با سلام و احترام
حجم مدخل سال ۱۸۴ هجری قمری در صفحه تمرین حقیر، در حد توان، طبق نظرات شما (که در گفتگوی حضوری صورت گرفت،) کم شد. اما احتمالا همچنان مغایر نظر بقیه همکاران باشد. لطفا مطالعه بفرمایید و اگر مورد تأیید حضرتعالی است بارگزاری شود و الا مطالب توضیحی کاملا حذف شود.
Golpoor (بحث) ۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC) سلام علیکم. با اجازه شما مطالبی که به نظرم قابل حذف است در صفحه کاربری شما مشخص کردم.
@Fallah: با سلام و احترام و تشکر از راهنماییهای حضرتعالی. نکات اصلاحی شما اعمال و مدخل بارگزاری شد.