Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمدتقی بافقی''' | '''محمدتقی بافقی''' از عالمان [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری است که نقش مهمی در تاسیس [[حوزه علمیه قم در دوران معاصر|حوزه علمیه قم]] داشت. او از مخالفین سرسخت رضاشاه بود. اعتراض او به همسر رضاشاه و برخی زنان دربار که در مراسم تحویل سال٬ بدون [[حجاب]] در [[حرم حضرت معصومه(س)]] ظاهر شده بودند، باعث شد [[رضاشاه]]، خود از [[تهران]] به [[قم]] آمده و او را پس از ضرب و شتم زندانی کند. برخی معتقدند اقدام آیت الله بافقی موجب شد تا [[کشف حجاب]] هشت سال دیرتر اجرا شود. | ||
==زندگی و تحصیلات== | ==زندگی و تحصیلات== | ||
محمدتقی بافقی در ۱۲۹۲ق در شهر بافق از توابع [[یزد]] به دنیا آمد.<ref>ممبینی٬ «تندیس شجاعت(درگذشت شیخ محمدتقی بافقی)، ۱۳۸۴ش٬ ص۱۶۱.</ref> وی فرزند بازرگانی به نام حاج محمدباقر بود. بافقی تحصیلات دینی خود را از ۱۴ سالگی در یزد آغاز کرد. او [[فقه]] و [[اصول]] را نزد «سیدعلی لبِخندقی» معروف به «سید علی مدرس بزرگ» آموخت. او در سال ۱۳۲۰ق عازم [[نجف]] شد و در درس [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]]، [[سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[میرزا حسین نوری]] شرکت کرد. او در نجف مغازهای هم دایر کرد تا محل درآمدی برایش باشد.<ref> | محمدتقی بافقی در ۱۲۹۲ق در شهر بافق از توابع [[یزد]] به دنیا آمد.<ref>ممبینی٬ «تندیس شجاعت(درگذشت شیخ محمدتقی بافقی)، ۱۳۸۴ش٬ ص۱۶۱.</ref> وی فرزند بازرگانی به نام حاج محمدباقر بود. بافقی تحصیلات دینی خود را از ۱۴ سالگی در یزد آغاز کرد. او [[فقه]] و [[اصول]] را نزد «سیدعلی لبِخندقی» معروف به «سید علی مدرس بزرگ» آموخت. او در سال ۱۳۲۰ق عازم [[نجف]] شد و در درس [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]]، [[سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[میرزا حسین نوری]] شرکت کرد. او در نجف مغازهای هم دایر کرد تا محل درآمدی برایش باشد.<ref>جمعی از مؤلفان٬ گلشن ابرار٬ ۱۳۸۶ش٬ ج۷ ٬ ص۲۷۳.</ref> | ||
[[پرونده:محمدتقی بافقی2.jpg|بندانگشتی|[[آیت الله]] محمدتقی بافقی]] | [[پرونده:محمدتقی بافقی2.jpg|بندانگشتی|[[آیت الله]] محمدتقی بافقی]] | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==همکاری در تأسیس حوزه علمیه== | ==همکاری در تأسیس حوزه علمیه== | ||
در ۱۳۰۱ ش، با ورود [[شیخ عبدالکریم حائری]] به قم، تلاشها برای احیای حوزه علمیه قم به نتیجه رسید. عدهای از علمای بزرگ شهر، از جمله بافقی، شیخ عبدالکریم حائری را ترغیب کردند که در قم بماند و خود را وقف احیای [[حوزه علمیه قم]] کند. بافقی یکی از دستیاران عمده [[آیت الله حائری]] شد و مسئولیت تهیه لباس و رسیدگی به امور طلاب را که تعدادشان روزبهروز بیشتر میشد، بر عهده گرفت و نیز، در غیاب آیت اللّه حائری، به جای او اقامه جماعت میکرد. علاوه بر این، بر ساختن سه [[مسجد]] جدید نظارت داشت و گاه خود در کار ساختمان مشارکت میکرد.<ref>رک: امین٬ | در ۱۳۰۱ ش، با ورود [[شیخ عبدالکریم حائری]] به قم، تلاشها برای احیای حوزه علمیه قم به نتیجه رسید. عدهای از علمای بزرگ شهر، از جمله بافقی، شیخ عبدالکریم حائری را ترغیب کردند که در قم بماند و خود را وقف احیای [[حوزه علمیه قم]] کند. بافقی یکی از دستیاران عمده [[آیت الله حائری]] شد و مسئولیت تهیه لباس و رسیدگی به امور طلاب را که تعدادشان روزبهروز بیشتر میشد، بر عهده گرفت و نیز، در غیاب آیت اللّه حائری، به جای او اقامه جماعت میکرد. علاوه بر این، بر ساختن سه [[مسجد]] جدید نظارت داشت و گاه خود در کار ساختمان مشارکت میکرد.<ref>رک: امین٬ مستدرکات أعیان الشیعة٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۵ ٬ ص۲۱۰</ref> | ||
==درگیری با رضاخان== | ==درگیری با رضاخان== | ||
بافقی مکررا با نوشتن نامههای تند و صریح به رضا خان، او را از اعمال زشت و منکر بر حذر میداشت، او کوچکترین تعارفات معمول را در نامهها رعایت نمیکرد و آغاز نامههایش چنین بود: از آخوند بافقی به فلان...<ref>جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۲۴ق٬ ج۳ ٬ ص۱۴۴۷</ref> | |||
تلاش مجدّانه او در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، در شیوه زندگی مردم بسیار مؤثر بود. از جمله اینکه وی توانست سلمانیهای قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. یک بار، دولت خواست بافقی و سایر علما را از این کار بازدارد، اما وقتی با جواب تند بافقی که رضاخان را با فراعنه مقایسه میکرد روبرو شد، موقّتاً از اصرار خود چشم پوشید. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود، چنانکه گفته شده، چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاستهایی را که به نظر علما مخالف با [[اسلام]] است، تغییر دهد. | تلاش مجدّانه او در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، در شیوه زندگی مردم بسیار مؤثر بود. از جمله اینکه وی توانست سلمانیهای قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. یک بار، دولت خواست بافقی و سایر علما را از این کار بازدارد، اما وقتی با جواب تند بافقی که رضاخان را با فراعنه مقایسه میکرد روبرو شد، موقّتاً از اصرار خود چشم پوشید. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود، چنانکه گفته شده، چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاستهایی را که به نظر علما مخالف با [[اسلام]] است، تغییر دهد. | ||
[[دوشنبه]] [[۲۹ اسفند]] ماه ۱۳۰۶ش، عصمتالملوک دولتشاهی، همسر چهارم رضاشاه، همراه گروهی که اشرف و شمس٬ دختران رضاخان از زن دومش٬ نیز بین آنان بودند،<ref>[http://yazdfarda.com/news/af/29856/همسر-رضاشاه-از-درون-کاخ-پهلوی-میگوید-مصاحبه-منتشر-نشده-با-عصمتالملوک-دولتشاهی-درباره-کشف-حجاب مصاحبه منتشر نشده با عصمت الملوک دولتشاهی درباره کشف حجاب]، سایت یزد فردا.</ref> برای حضور در مراسم تحویل سال، وارد [[حرم حضرت معصومه|حرم]] [[حضرت معصومه(س)]] شده<ref>بهبودی، خاطرات، ص۱۹۹؛ مکی، تاریخ بیست سالة ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب نشستند که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند شد. وقتی بافقی که در مسجد بالاسر حرم مشغول نماز بود٬ از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به وضعیت حضور آنان در حرم، اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حجاب بر سر کنند. همسر رضا شاه ابتدا بیاعتنایی کرد اما با بلند شدن صدای اعتراض مردم٬ همراه دیگر زنان به اتاق پشت غرفه رفت. واقعه به [[تهران]] گزارش شد. <ref>نوری همدانی٬علمای بزرگ اسلام٬ | [[دوشنبه]] [[۲۹ اسفند]] ماه ۱۳۰۶ش، عصمتالملوک دولتشاهی، همسر چهارم رضاشاه، همراه گروهی که اشرف و شمس٬ دختران رضاخان از زن دومش٬ نیز بین آنان بودند،<ref>[http://yazdfarda.com/news/af/29856/همسر-رضاشاه-از-درون-کاخ-پهلوی-میگوید-مصاحبه-منتشر-نشده-با-عصمتالملوک-دولتشاهی-درباره-کشف-حجاب مصاحبه منتشر نشده با عصمت الملوک دولتشاهی درباره کشف حجاب]، سایت یزد فردا.</ref> برای حضور در مراسم تحویل سال، وارد [[حرم حضرت معصومه|حرم]] [[حضرت معصومه(س)]] شده<ref>بهبودی، خاطرات، ص۱۹۹؛ مکی، تاریخ بیست سالة ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب نشستند که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند شد. وقتی بافقی که در مسجد بالاسر حرم مشغول نماز بود٬ از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به وضعیت حضور آنان در حرم، اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حجاب بر سر کنند. همسر رضا شاه ابتدا بیاعتنایی کرد اما با بلند شدن صدای اعتراض مردم٬ همراه دیگر زنان به اتاق پشت غرفه رفت. واقعه به [[تهران]] گزارش شد.<ref>نوری همدانی٬علمای بزرگ اسلام٬ ص۲۳۹-۲۴۲ </ref> | ||
[[رضاخان]] همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریه قم مستقر کرد و خود به همراه عدهای از گارد، وارد شهر شد.<ref>حکمت، سی خاطره، ۱۳۵۵ش، ص۲۰۳.</ref> او که غیبت موقت [[آیت الله حائری]] از قم، موجب جرأتش شده بود٬ با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عدهای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. . رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. <ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | [[رضاخان]] همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریه قم مستقر کرد و خود به همراه عدهای از گارد، وارد شهر شد.<ref>حکمت، سی خاطره، ۱۳۵۵ش، ص۲۰۳.</ref> او که غیبت موقت [[آیت الله حائری]] از قم، موجب جرأتش شده بود٬ با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عدهای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند.. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | ||
او چند روز بعد، در هشتم فروردین، در تلگرامی به فرماندهان لشکرها؛ وعاظ، ذاکرین و آخوندها را افراد «پست و بیوجدان و طبقه مفسد مملکت» خواند و خاطر نشان کرد ممکن بود اشخاص آن حوزه همه اعدام شوند و خود آن محوطه [= حرم حضرت معصومه] نیز... محو و معدوم گردد» اما به اقتضائات سیاسی خودداری شد.<ref>«سندهای بدون شرح»، فصلنامه مطالعات تاریخی، ۱۳۸۹ش، | او چند روز بعد، در هشتم فروردین، در تلگرامی به فرماندهان لشکرها؛ وعاظ، ذاکرین و آخوندها را افراد «پست و بیوجدان و طبقه مفسد مملکت» خواند و خاطر نشان کرد ممکن بود اشخاص آن حوزه همه اعدام شوند و خود آن محوطه [= حرم حضرت معصومه] نیز... محو و معدوم گردد» اما به اقتضائات سیاسی خودداری شد.<ref>«سندهای بدون شرح»، فصلنامه مطالعات تاریخی، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۸.</ref> | ||
آیت الله حائری از طلابی که حاضر و ناظر صحنه بودند درباره عکسالعمل مردم پرسید، وقتی که فهمید مردم با تأسف خوردن و بدون عکسالعمل، به تدریج پراکنده شدند، فتوا داد که «صحبت و مذاکره در اطراف قضیه اتفاقیه مربوط به شیخ محمدتقی (بافقی) برخلاف شرع انور و مطلقاً [[حرام]] است».<ref>مجله حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷.</ref> بافقی پس از چند ماه، بر اثر اقدام آیت اللّه حائری، از زندان آزاد ولی به شهر [[ری]] تبعید شد و در [[آستان حضرت عبدالعظیم]] به امامت جماعت و حلّ و فصل امور دینی پرداخت. وی به لحاظ [[تقوا]] و صداقت و روحیه مساعدت به مردم از محبوبیت بسیار برخوردار بود. سرانجام، در ۱۳۱۴ش توانست به [[مشهد]] سفر کند. | آیت الله حائری از طلابی که حاضر و ناظر صحنه بودند درباره عکسالعمل مردم پرسید، وقتی که فهمید مردم با تأسف خوردن و بدون عکسالعمل، به تدریج پراکنده شدند، فتوا داد که «صحبت و مذاکره در اطراف قضیه اتفاقیه مربوط به شیخ محمدتقی (بافقی) برخلاف شرع انور و مطلقاً [[حرام]] است».<ref>مجله حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷.</ref> بافقی پس از چند ماه، بر اثر اقدام آیت اللّه حائری، از زندان آزاد ولی به شهر [[ری]] تبعید شد و در [[آستان حضرت عبدالعظیم]] به امامت جماعت و حلّ و فصل امور دینی پرداخت. وی به لحاظ [[تقوا]] و صداقت و روحیه مساعدت به مردم از محبوبیت بسیار برخوردار بود. سرانجام، در ۱۳۱۴ش توانست به [[مشهد]] سفر کند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==احیاء مسجد مقدس جمکران== | ==احیاء مسجد مقدس جمکران== | ||
آن زمان تنها خواص به مسجد جمکران | آن زمان تنها خواص به مسجد جمکران میرفتند و کسی از فضیلت آن خبر نداشت. بافقی به همراهی تعدادی از طلاب آن مسجد را که مخروبه بود٬ بازسازی کرد و امکاناتی برای پذیرایی از نمازگزاران آماده کرد. به تدریج توجه مردم زیاد شد و مسجد رونق گرفت. بافقی خود شبهای چهارشنبه با عدهای از طلاب پیاده به آن مسجد میرفت.<ref>جمعی از مؤلفان٬ گلشن ابرار٬ ۱۳۸۶ش٬ ج۷ ٬ ص۲۷۶.</ref> | ||
==استفاده از اجناس ایرانی== | ==استفاده از اجناس ایرانی== | ||
کسانی که از نزدیک با زندگی بافقی آشنا بودند٬ نقل | کسانی که از نزدیک با زندگی بافقی آشنا بودند٬ نقل کردهاند که او مقید بود تنها از وسایل و اجناسی استفاده کند که در داخل ایران ساخته شده است. سرتا پا کرباس میپوشید. چای ایرانی با خرما یا توت خشک میخورد. از سماور حلبی٬ فنجان و قوری گلی که همه ساخت قم بود٬ استفاده میکرد. او مطلقاً از اجناس خارجی استفاده نمیکرد.<ref>جمعی از مؤلفان٬ گلشن ابرار٬ ۱۳۸۶ش٬ ج۷ ٬ ص۲۷۴.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
[[پرونده:مرقد آیت الله بافقی.jpg|بندانگشتی|محل دفن [[آیت الله]] بافقی در [[حرم حضرت معصومه]]]] | [[پرونده:مرقد آیت الله بافقی.jpg|بندانگشتی|محل دفن [[آیت الله]] بافقی در [[حرم حضرت معصومه]]]] | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
برخی از محققان، واکنشِ تند بافقی را به حضور زنان بیحجاب در [[حرم حضرت معصومه]] در ۱۳۰۷ش، سبب تأخیر هشت ساله در [[کشف حجاب]] میدانند. مهدیقلی هدایت در یادداشتهای راجع به کشف حجاب گفته است که در سنوات ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ش ملکه، رفع حجاب را تشویق میکرده است<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۶۳ش، ص۴۰۷.</ref>؛ با این حال تصمیم جدّی رضاخان درباره رفع حجاب پس از سفر او به [[ترکیه]] (۱۳۱۳) بوده است.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۶۱، به نقل از خاطرات محمود جم.</ref> | برخی از محققان، واکنشِ تند بافقی را به حضور زنان بیحجاب در [[حرم حضرت معصومه]] در ۱۳۰۷ش، سبب تأخیر هشت ساله در [[کشف حجاب]] میدانند. مهدیقلی هدایت در یادداشتهای راجع به کشف حجاب گفته است که در سنوات ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ش ملکه، رفع حجاب را تشویق میکرده است<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، ۱۳۶۳ش، ص۴۰۷.</ref>؛ با این حال تصمیم جدّی رضاخان درباره رفع حجاب پس از سفر او به [[ترکیه]] (۱۳۱۳) بوده است.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۶۱، به نقل از خاطرات محمود جم.</ref> | ||
[[شجاعت]] بافقی در رویارویی با رضاخان، تأثیر شایانی در[[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] بر جای نهاد<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۷.</ref>، به طوری که [[امام خمینی]] در درس اخلاقش میگفت: | [[شجاعت]] بافقی در رویارویی با رضاخان، تأثیر شایانی در[[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] بر جای نهاد<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۷.</ref>، به طوری که [[امام خمینی]] در درس اخلاقش میگفت: «هر کس بخواهد در این عصر مؤمنی را زیارت و دیدار کند که شیاطین تسلیم او میشوند و به دست او ایمان میآورند، مجاهد بافقی را ببیند».<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، قم٬ ج۸، ص۱۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
*آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن٬ | *آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن٬ طبقات اعلام الشیعة، مشهد، ۱۴۰۴ق. | ||
*بهبودی، سلیمان، خاطرات (منتشر نشده). | *بهبودی، سلیمان، خاطرات (منتشر نشده). | ||
*حکمت، علیاصغر، سی خاطره، تهران، ۱۳۵۵ش. | *حکمت، علیاصغر، سی خاطره، تهران، ۱۳۵۵ش. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
*مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، ۱۳۶۳ش. | *مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، ۱۳۶۳ش. | ||
*مجله حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷. | *مجله حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷. | ||
* | *امین، حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، بیروت،دار التعارف للمطبوعات، چاپ۱، ۱۴۰۸ق. | ||
*جواهر | *جواهر کلام، عبد الحسین، تربت پاکان قم، قم، انصاریان٬ چ۱، ۱۴۲۴ق. | ||
* | *جمعی از مؤلفان٬ گلشن ابرار٬ قم٬ انتشارات نورالسّجاد٬ چ۱ ٬ ۱۳۸۶ش. | ||
*«سندهای بدون شرح»، در فصلنامه مطالعات تاریخی، ش۲۸ ٬ بهار ۱۳۸۹ش. | *«سندهای بدون شرح»، در فصلنامه مطالعات تاریخی، ش۲۸ ٬ بهار ۱۳۸۹ش. | ||
*شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، قم، بیتا. | *شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، قم، بیتا. | ||
*حسین٬ نوری همدانی٬ علمای بزرگ اسلام٬ قم٬ بیجا٬ بیتا. | *حسین٬ نوری همدانی٬ علمای بزرگ اسلام٬ قم٬ بیجا٬ بیتا. | ||
* ممبینی٬ صغری٬ «تندیس شجاعت(درگذشت شیخ محمدتقی بافقی»، در مجله گلبرگ٬ ۱۳۸۴ | * ممبینی٬ صغری٬ «تندیس شجاعت(درگذشت شیخ محمدتقی بافقی»، در مجله گلبرگ٬ ۱۳۸۴ فرودرین٬ش ۶۱. | ||
{{چپچین}} | {{چپچین}} | ||
Akhavi, Religion and politics in contemporary Iran , Albany, N.Y.1980, 41-42*. | Akhavi, Religion and politics in contemporary Iran , Albany, N.Y.1980, 41-42*. |