پرش به محتوا

محمدتقی بافقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲
(ویرایش جعبه اطلاعات)
خط ۴۶: خط ۴۶:
تلاش مجدّانه او در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، در شیوه زندگی مردم بسیار مؤثر بود. از جمله اینکه وی توانست سلمانی‌های قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. یک بار، دولت خواست بافقی و سایر علما را از این کار بازدارد، اما وقتی با جواب تند بافقی که رضاخان را با فراعنه مقایسه می‌کرد روبرو شد، موقّتاً از اصرار خود چشم پوشید. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود، چنانکه گفته شده، چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاست‌هایی را که به نظر علما مخالف با [[اسلام]] است، تغییر دهد.
تلاش مجدّانه او در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، در شیوه زندگی مردم بسیار مؤثر بود. از جمله اینکه وی توانست سلمانی‌های قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. یک بار، دولت خواست بافقی و سایر علما را از این کار بازدارد، اما وقتی با جواب تند بافقی که رضاخان را با فراعنه مقایسه می‌کرد روبرو شد، موقّتاً از اصرار خود چشم پوشید. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود، چنانکه گفته شده، چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاست‌هایی را که به نظر علما مخالف با [[اسلام]] است، تغییر دهد.


[[دوشنبه]] [[۲۹ اسفند]] ماه ۱۳۰۶ش، عصمت‌الملوک دولتشاهی، همسر چهارم رضاشاه، همراه گروهی که اشرف و شمس٬ دختران رضاخان از زن دومش٬ نیز بین آنان بودند،<ref>[http://yazdfarda.com/news/af/29856/%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%AE-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D8%B5%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%88%DA%A9-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8 مصاحبه منتشر نشده با عصمت الملوک دولتشاهی درباره کشف حجاب]، سایت یزد فردا.</ref> برای حضور در مراسم تحویل سال، وارد [[حرم حضرت معصومه|حرم]] [[حضرت معصومه(س)]] شده<ref>بهبودی، خاطرات، ص۱۹۹؛ مکی، تاریخ بیست سالة ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب نشستند که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند شد. وقتی بافقی که در مسجد بالاسر حرم مشغول نماز بود٬ از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به وضعیت حضور آنان در حرم، اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حجاب بر سر کنند. همسر رضا شاه ابتدا بی‌اعتنایی کرد اما با بلند شدن صدای اعتراض مردم٬ همراه دیگر زنان به اتاق پشت غرفه رفت. واقعه به [[تهران]] گزارش شد. <ref>نوری همدانی٬علمای بزرگ اسلام٬ ص ۲۳۹-۲۴۲ </ref>  
[[دوشنبه]] [[۲۹ اسفند]] ماه ۱۳۰۶ش، عصمت‌الملوک دولتشاهی، همسر چهارم رضاشاه، همراه گروهی که اشرف و شمس٬ دختران رضاخان از زن دومش٬ نیز بین آنان بودند،<ref>[http://yazdfarda.com/news/af/29856/همسر-رضاشاه-از-درون-کاخ-پهلوی-می‌گوید-مصاحبه-منتشر-نشده-با-عصمت‌الملوک-دولتشاهی-درباره-کشف-حجاب مصاحبه منتشر نشده با عصمت الملوک دولتشاهی درباره کشف حجاب]، سایت یزد فردا.</ref> برای حضور در مراسم تحویل سال، وارد [[حرم حضرت معصومه|حرم]] [[حضرت معصومه(س)]] شده<ref>بهبودی، خاطرات، ص۱۹۹؛ مکی، تاریخ بیست سالة ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب نشستند که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند شد. وقتی بافقی که در مسجد بالاسر حرم مشغول نماز بود٬ از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به وضعیت حضور آنان در حرم، اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حجاب بر سر کنند. همسر رضا شاه ابتدا بی‌اعتنایی کرد اما با بلند شدن صدای اعتراض مردم٬ همراه دیگر زنان به اتاق پشت غرفه رفت. واقعه به [[تهران]] گزارش شد. <ref>نوری همدانی٬علمای بزرگ اسلام٬ ص ۲۳۹-۲۴۲ </ref>  


[[رضاخان]] همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریه قم مستقر کرد و خود به همراه عده‌ای از گارد، وارد شهر شد.<ref>حکمت، سی خاطره، ۱۳۵۵ش، ص۲۰۳.</ref> او که غیبت موقت [[آیت الله حائری]] از قم، موجب جرأتش شده بود٬ با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عده‌ای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. . رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. <ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۶.</ref>  
[[رضاخان]] همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریه قم مستقر کرد و خود به همراه عده‌ای از گارد، وارد شهر شد.<ref>حکمت، سی خاطره، ۱۳۵۵ش، ص۲۰۳.</ref> او که غیبت موقت [[آیت الله حائری]] از قم، موجب جرأتش شده بود٬ با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عده‌ای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. . رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. <ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۵۶.</ref>  
۶٬۰۴۳

ویرایش