تحمید: تفاوت میان نسخهها
imported>Smnazem جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Smnazem جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[ | [[tr:Tahmid]] | ||
[[رده:اصطلاحات حدیثی]] | [[رده:اصطلاحات حدیثی]] | ||
[[رده:اصطلاحات قرآنی]] | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] | ||
[[رده:ذکرهای دینی]] | [[رده:ذکرهای دینی]] |
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۵
تحمید، گفتن یا نوشتن «الحمدللّه » یا «الحمدللّه رب العالمین »، به این معنا که تمام حمد و ستایشها مخصوص خداوند است. در روایات، در مورد این ذکر تاکید زیادی شده است. در بین مسلمانان نیز این ذکر از جایگاه خاصی برخوردار است.
واژه شناسی
تحمید، به معنای گفتن یا نوشتن «الحمدللّه » یا «الحمدللّه رب العالمین » است.
بیشتر نحویان و مفسران، کلمه «الحمد» را در جمله «الحمدللّه » مبتدا و مرفوع، و «ال» را در الحمد به معنای جنس میدانند. بر این اساس، معنای این واژه آن است که تمام موارد ستایش و حمد مخصوص خداوند است.[۱]
بسامد قرآنی
گفتن «الحمدللّه » در چندین آیه قرآن کریم توصیه شده است. [۲] گذشته از این، «الحمدللّه » در عبارات آغازین پنج سوره حمد و انعام و کهف و سبأ و فاطر، پس از بسمله آمده است. به همین جهت به این پنج سوره، سُوَر حمد گفته میشود. [۳]
فضیلت تحمید
این ذکر، فضیلت زیادی دارد و سفارش زیادی بر آن شده است. این ذکر از اذکاری است که مسلمانان آن را مدام بر زبان جاری میکنند، زیرا بنا بر احادیث، گفتنِ الحمدللّه بجا آوردن شکر نعمتهای بزرگ و کوچک خداوند است. [۴] بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، پیامبر اکرم هر روز 360 مرتبه شکل خاصی از تحمید را تکرار میکرد و میفرمود:«الحمدللّه رب العالمین کثیراً علی کل حال». [۵] احادیث متعدد و مشابهی از پیامبر اکرم و امامان شیعه نقل شده است. مضمون تمام آنها این است که هیچ چیز نزد خدا، دوست داشتنیتر از گفتن «الحمدللّه » نیست و بدان جهت است که خداوند خود را با این کلمه ستوده است. [۶] برخی از مفسران اهل سنت بیان کردهاند که الحمدلله، اولین کلمهای که آدم(ع) به زبان آورد. [۷] و برخی دیگر گفتهاند که او اولین کسی بود که الحمدللّه گفت. [۸] بنا بر آیه دهم سوره یونس، واپسین درخواست اهل بهشت نیز تحمید است.
جایگاه فقهی
در فقه نیز این ذکر، جایگاه خاصی دارد. این ذکر، یکی از اجزای خطبه نماز جمعه است که برخی آن را واجب و برخی مستحب میدانند. [۹]
تحمید، نزد شیعیان پس از خواندن سوره حمد در نماز [۱۰] و قبل از تشهد [۱۱] و پس از سلام نماز، مخصوصاً 33 مرتبه در تسبیحات حضرت زهرا سلام اللّه علیها، مستحب شمرده میشود.[۱۲]
گفتن الحمدللّه را در برخی موارد، از جمله در مکانهای ناپاک، ناپسند دانستهاند و در مواردی که گناهی روی میدهد، به زبان آوردن آن، حرام است. [۱۳]
در یک مورد، سرّیِ سقَطی صوفی، به خاطر در امان ماندن مغازه خود در حادثه آتش سوزی بازار بغداد الحمدلله گفت. به دلیل گفتن همین ذکر نابهجا، سالها استغفار میکرد؛ بر این اساس، برخی تحمید را در جایی که به جمعی رنج و مصیبت رسیده است و خود فرد از آن مصیبت در امان مانده باشد، ناپسند دانستهاند. [۱۴]
اهمیت
بنا بر روایتی از پیامبر اکرم(ص) هر امر مهمی که با تحمید آغاز نشود، به سرانجام نمیرسد و نامبارک است. [۱۵] بر این اساس، کتابها و نامهها و خطبهها و خطابهها را با تحمید آغاز میکردهاند. [۱۶] این امر به حدّی رواج داشت که خطبه معروف زیاد را در بصره به سبب نداشتن تحمید، «خطبه بَتراء» (به معنای خطبه ناقص) خواندهاند. [۱۷]
پانویس
- ↑ رجوع کنید: سیبویه، ج1، ص329؛ فخررازی، ج1، ص220؛ ابوحیّان، ج1، ص18؛ زمخشری، ج1، ص9ـ10؛ قرطبی، ج1، ص135ـ136
- ↑ مثلاً رجوع کنید به مؤمنون: 28؛ نحل: 59، 93؛ عنکبوت: 63؛ لقمان: 25
- ↑ رامیار، ص597
- ↑ کلینی، ج2، ص102
- ↑ کلینی، ج2، ص488
- ↑ ابوالفتوح رازی، ج1، ص64؛ کلینی، ج2، 488
- ↑ فخر رازی، ج1، ص225
- ↑ ابن رسته، ص200؛ فؤاد صالح السیّد، ص273
- ↑ ابواسحاق شیرازی، ج1، ص118؛ مسلم بن حجاج، ج1، ص593؛ حرّ عاملی، ج7، ص342
- ↑ مقدس اردبیلی، ج2، ص234؛ حرّ عاملی، ج6، ص67
- ↑ نجفی، ج10، ص273
- ↑ نجفی، ج10، ص396ـ401؛ برقی، ج1، ص106؛ برای آگاهی از دیگر موارد مستحب رجوع کنید به ابوداود، ج1، ص491، ج5، ص290؛ مسلم بن حجاج، ج3، ص2095؛ ترمذی، ج5، ص508؛ نووی، ص42، 104؛ مجلسی، ج71، ص222، ج73، ص55، ج81، ص309
- ↑ الموسوعه الفقهیّه، ج10، ص266، 276
- ↑ عطار، ص337؛ فخررازی، ج1، ص224ـ 225
- ↑ نووی، ص103؛ ابوداود، ج5، ص172
- ↑ رجوع کنید به ستوده و نجف زاده بارفروش، ج1
- ↑ جاحظ، ج2، ص47؛ مقایسه کنید با دایره المعارف اسلام، چاپ دوم، ذیل «حَمدَله»
منابع
- قرآن؛
- ابن رسته، الاعلاق النفسیة؛
- شیرازی، ابراهیم بن علی ابواسحاق، المهذّب فی فقه الامام الشافعی، بیروت 1379/1959؛
- ابوالفتح رازی، حسین بن علی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛
- ابوحیّان، محمدبن یوسف، تفسیر البحر المحیط، بیروت 1403/1983؛
- ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، استانبول 1401/ 1981؛
- برقی، احمدبن محمد، المحاسن، چاپ مهدی رجائی، قم 1413؛
- ترمذی، محمدبن عیسی، سنن الترمذی، استانبول 1401/1981؛
- جاحظ، عمربن بحر، البیان و التبیین، چاپ حسن سندوبی، قاهره 1351/ 1932؛
- حرّ عاملی، وسائل الشیعه؛
- رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛
- زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل؛
- ستوده، غلامرضا و نجف زاده بارفروش، محمدباقر، تحمیدیه در ادب فارسی، ج1، تهران 1365ش؛
- سیبویه، عمروبن عثمان، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره 1385/1966، چاپ افست بیروت 1411/ 1991؛
- عطار، محمدبن ابراهیم، تذکره الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران 1346ش؛
- فخررازی، محمدبن عمر، التفسیرالکبیر، قاهره بی تا. چاپ افست تهران بی تا؛
- فؤاد صالح السیّد، معجم الاوائل فی تاریخ العرب والمسلمین، بیروت 1412/1992؛
- قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت : دارالفکر، بی تا؛
- کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، چاپ محمدجواد فقیه، بیروت 1413/1992؛
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار؛
- مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول 1401/1981؛
- مقدّس اردبیلی، احمدبن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج2، قم 1362 ش؛
- الموسوعه الفقهیّه، ج10، کویت: وزاره الاوقاف و الشئون الاسلامیه، 1407/1986؛
- نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج10، چاپ عباس قوچانی، بیروت 1981؛
- نووی، یحیی بن شرف، الاذکار المنتخبه من کلام سیّد الابرار صلی اللّه علیه وآله وسلّم، قاهره 1375/ 1956، چاپ افست بیروت 1406/1986؛
پیوند به بیرون
منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام