بحث:واقعه کربلا

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه
  • آتش زدن خیمه ها نیامده است.--Shamsoddin (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۴۹ (+0430)
  • به نظر میرسد این مدخل را باید ذیل واقعه کربلا آورد. خود حرکت امام حسین نه اصطلاح است و نه مسئله. برای همین اصلا نمیشود برایش شناسه خوبی هم نوشت.--Ebrahim ahmadian ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۲ (IRST)
  • شناسه دقیق نیست. قیام امام حسین، حرکت امام حسین به سوی کوفه و کربلا نیست. بلکه اگر ایشان به کوفه و کربلا هم نمیرفت، باز قیام وجود داشت.--Ebrahim ahmadian ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۴ (IRDT)

کم کردن بخش سفیر امام به کوفه

قبل از تغییر من، ذیل عنوان بخش سفیر امام به کوفه این موارد بود که من احساس کردم بسیار گسترده است؛ به همین جهت آن را کمی تلخیص کردم و به این صورتی که الان هست، درآوردم. اگر به نظر شما اشتباه است، همین موارد را دوباره جایگزین نمایید. --Hasaninasab (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۸ (IRST)

امام(ع) نامه‌ای به مردم کوفه نوشت[۱] و آن را به پسر عمویش مسلم بن عقیل داد تا عازم عراق شود و اوضاع و احوال آنجا را بررسی کند و به ایشان گزارش دهد.[۲] مسلم در نیمه ماه رمضان، مخفیانه از مکه بیرون رفت و در پنجم شوال به کوفه رسید[۳] و مسلم پس از رسیدن به کوفه در خانه‌ مختار بن ابی عبیده،[۴] و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد.[۵] در این زمان، امیر کوفه نعمان بن بشیر انصاری بود. شیعیان پس از آگاهی از ورود مسلم، نزد او رفتند و با او بیعت کردند. مبناى این بیعت، عمل به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص)، مبارزه با ستمگران، دفاع از مستضعفان و تقسیم غنائم به طور عادلانه بود. در برخی گزارش‌های تاریخی آمده است که هجده هزار نفر از مردم کوفه با او بیعت کردند.[۶] بر این اساس مسلم نامه‌ای را توسط عابس بن ابی شبیب شاکری، برای امام حسین(ع) فرستاد[۷] و در آن یادآور شد که «‌هجده هزار نفر با من بیعت کرده‌اند. چون نامه‌ام به تو رسید، در آمدن، شتاب کن.‌» [۸]

از آن سو، افرادی همچون عبدالله بن مسلم و عُمارة بن عُقبه و عمر بن سعد وضع کوفه و ناتوانی نعمان بن بشیر – والی کوفه- در اداره امور را به یزید گزارش دادند و خواستار اقدام فوری و جدی او شدند.[۹] یزید با مشورت سِرجون مسیحی، اداره همزمان حکومت کوفه و بصره را به عبیداللّه بن زیاد سپرد.[۱۰] عبیداللّه با لباسی مبدل وارد کوفه شد و پس از ورود به قصر (دارالاماره) خود را به همگان شناساند.[۱۱]

عبیدالله در مسجد کوفه به سخنرانی پرداخت و مردم را از مخالفت با خویش ترساند؛ او بر سران قبایل و مردم بسیار سخت گرفت و مخالفان را به شدت تهدید کرد.[۱۲] مسلم بن عقیل، چون خبر آمدن عبیداللّه و سخنرانی او را شنید و از سختگیری‌هایش بر مردم و سران قبایل با خبر شد، از خانه مختار بیرون آمد و به منزل هانی بن عروه مرادی پناه برد.[۱۳] ابن زیاد پس از تسلط نسبی بر کوفه، جهت اطلاع از محل اختفای مسلم، غلام خود معقل را میان یاران مسلم نفوذ داد[۱۴] و پس از اطلاع از مخفیگاه مسلم، هانی را با حیله‌ای به دارالاماره کشاند و او را زندانی کرد.[۱۵]

با دستگیری هانی، مسلم یاران خود را با شعار «‌یا منصور امت‌» فرا خواند[۱۶] و با چهار هزار نفر دارالاماره را در محاصره گرفت.[۱۷] عبیداللّه از برخی سران کوفی مانند کثیر بن شهاب بن حُصَین حارثی، محمد بن اشعث، قَعقاع بن شَور ذُهْلی، شَبَث بن رِبعی تمیمی، حَجّار بن اَبجَر عِجلی و شمر بن ذی الجوشن عامری خواست تا هر کدام از آنان افراد قبایل خود را از اطراف پسر عقیل پراکنده سازند و در این راه، از فریفتن مردم با دادن وعده و ترساندن از لشکر شام دریغ نکنند.[۱۸]

بدین ترتیب، رفته رفته یاران مسلم از اطراف او پراکنده شدند[۱۹] تا آنجا که شب هنگام جز سی مرد، کسی همراهش نبود[۲۰] و پس از اقامه نماز مغرب و عشاء و خروج از مسجد کوفه، نیز باقی مانده همراهانش، پراکنده شدند و او تنها ماند.[۲۱]

دستگیری مسلم

مسلم در حالیکه تنها مانده و در کوچه‌ها سرگردان شده بود به منزل زنی به نام "طوعه" پناه برد.[۲۲] ابن زیاد پس از فروکش کردن قیام مسلم، به مسجد رفت و پس از اقامه نماز و سخنرانی، دستور جستجوی خانه به خانه مردم، برای یافتن مسلم، را صادر کرد.[۲۳] در این هنگام پسر طوعه که از محل اختفای مسلم با خبر شده بود آن را به اطلاع عوامل حکومتی رساند. [۲۴] عبیدالله نیز محمد بن اشعث را همراه هفتاد نفر راهی منزل طوعه کرد. [۲۵] وقتی مسلم از محاصره خانه مطّلع شد، با شمشیر از خانه بیرون آمد و با آنان به نبرد پرداخت[۲۶] تا اینکه زخمی شد و به اسارت درآمد.[۲۷]

شهادت مسلم

مسلم پس از اسارت از محمّد بن اشعث و عمر بن سعد خواست تا پیکی به سوی امام(ع) بفرستند و او را از اوضاع کوفه با خبر سازند.[۲۸] سرانجام مسلم در روز چهارشنبه نهم ذی حجّه (روز عرفه) [۲۹] سال شصت هجری[۳۰] پس از دو ماه و چهار روز اقامت در کوفه، به شهادت رسید.[۳۱]

فرستاده محمّد بن اشعث و عمر بن سعد در منزل زُباله به کاروان امام حسین(ع) رسید و پیام مسلم درباره پراکنده شدن کوفیان را به ایشان رساند.[۳۲] شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، امام را بسیار متأثر کرد.[۳۳]

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

به نظر می رسد که همه منابعی که در مقاله استفاده شده در بخش منابع معرفی نشده اند مثل لهوف.--Ebrahim ahmadian ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۱۰ (IRST)

نقد ساختاری به مدخل

هدف نویسنده از ایجاد واقعه کربلا چه بوده است؟ اگر منظور آن بوده که وقایع روز عاشورا را منعکس کند حوادث، تحولات و زمینه‌های منتهی به روز عاشورا در نهایت در یک بخش قابل ارائه بود و وقایع روز عاشورا باید به صورت مفصل پرداخته می‌شود. اما در حال حاضر عکس این وضعیت است. در حقیقت وزن مدخل به سمت وقایع ماقبل از روز عاشورا گرایش دارد.--Amid' (بحث) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۵ (UTC)

  1. محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۵۳ و ابن اثیر، علی بن ابی الکرم؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱.
  2. ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۳۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۷؛ ابن اعثم؛ مقتل الحسین(ع)، پیشین، ص۳۹و ابن اثیر، پیشین، ص۲۱.
  3. علی بن الحسین المسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۵۴.
  4. بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص ۳۵۵
  5. طبری، تاریخ، ج۵، ص ۳۴۷؛المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج۳، ص۵۴؛
  6. ابن سعد؛ الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۵۹ و الطبری، پیشین، ج۵، ص۳۷۵.الدینوری، پیشین، ص۲۴۳ و ابن اثیر، پیشین، ج۴، ص۳۳.
  7. الطبری، پیشین، ص۳۷۵.
  8. الدینوری، پیشین، ص۲۴۳ و الطبری، پیشین، ص۳۷۵ و ابن اثیر، پیشین، ج۴، ص۳۳.
  9. االطبری، پیشین، ص۳۵۶؛ ابن اعثم؛ الفتوح، پیشین، صص۳۵-۳۶ و الخوارزمی، پیشین، ص۱۹۸
  10. الطبری، پیشین، ص۳۴۸؛ ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۴۱ و ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۹۱. و ابن کثیر، پیشین، ص۱۵۲؛ البلاذری، پیشین، ج۵، ص۳۷۹.
  11. الدینوری، پیشین، ص۲۳۲؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۸؛ مسکویه، پیشین، ج۲، ص۴۱ و عبدالرحمن بن علی ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۳۲۵.
  12. الدینوری، پیشین، صص۲۳۲-۲۳۳؛ الطبری، پیشین، ص۳۶۰ و مسکویه، پیشین، ج۲، ص۴۲.
  13. الدینوری، پیشین، ص۲۳۳؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۸ و ابن اعثم؛ الفتوح، پیشین، ص۴۰.
  14. الدینوری، پیشین، صص۲۳۵-۲۳۷؛ الطبری، پیشین، ص۳۶۲ و ابن اعثم؛ الفتوح، پیشین، ص۴۱.
  15. الطبری، پیشین، صص۳۴۸-۳۴۹؛ ابن اعثم؛ الفتوح، پیشین، ص۴۴؛ مسکویه، پیشین، صص۴۵-۴۶ و الخوارزمی، پیشین، صص۲۰۳-۲۰۴.
  16. شیخ مفید، پیشین، ص۵۲؛ مروج الذهب، پیشین، ص۵۸؛ مسکویه، پیشین، صص۴۸-۴۹ و ابن اثیر، پیشین، ص۳۰.
  17. شیخ مفید، پیشین، ص۵۲؛ مروج الذهب، پیشین، ص۵۸؛ مسکویه، پیشین، صص۴۸-۴۹ و ابن اثیر، پیشین، ص۳۰.
  18. الدینوری، پیشین، ص۲۳۹؛ الطبری، پیشین، ص۳۵۰؛ ابن اثیر، پیشین، ص۳۱ و الخوارزمی، پیشین، صص۲۰۶-۲۰۷.
  19. الطبری، پیشین، ص۳۵۰؛ مسکویه، پیشین، ص۴۹ و الخوارزمی، پیشین، ص۲۰۷.
  20. الدینوری، پیشین، ص۲۳۹ و شیخ مفید، پیشین، ص۵۴.
  21. الدینوری، پیشین، ص۲۳۹؛ الطبری، پیشین، ص۳۵۰ و مسکویه، پیشین، ج۲، ص۴۹.
  22. الطبری، پیشین، ص۳۵۰ و کوفی، ابن اعثم؛ مقتل الحسین(ع)، ص۶۲ و مسکویه، ابوعلی؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.
  23. الطبری، پیشین، صص۳۷۲-۳۷۳؛ مسکویه، پیشین، ج۲، صص۵۱-۵۲ و ابن اثیر، پیشین، ص۳۲.
  24. الدینوری، پیشین، ص۲۴۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۵۰؛ ابن اعثم؛ مقتل الحسین(ع)، پیشین، ص۶۳ و الخوارزمی، پیشین، ص۲۰۸. المسعودی، پیشین، ج۳، ص۵۸ و ابن اثیر، پیشین، صص۳۳-۳۴.
  25. الطبری، پیشین، ص۳۷۳؛ مسکویه، پیشین، ص۵۲ و ابن اثیر، پیشین، ص۳۲.
  26. المسعودی، پیشین، ص۵۸؛ الخوارزمی، پیشین، ص۲۰۹ و ابن اثیر، پیشین، صص۳۳-۳۴.
  27. ابن اعثم؛ الفتوح، پیشین، صص۵۴-۵۵ و ابن عبدربه؛ العقد الفرید، ج۵، ص۱۲۷.
  28. الدینوری، پیشین، ص۲۴۷.
  29. الطبری، پیشین، ص۳۸۱ و المسعودی، پیشین، ص۶۰ و ابوالفداء اسماعیل بن عمر ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۵۸.
  30. الطبری، پیشین، ص۳۸۱؛ المسعودی، پیشین، ص۶۰ و ابن کثیر، یشین، ص۱۵۸.
  31. مروج الذهب، پیشین، ج۳، ص۵۴.
  32. الدینوری، پیشین، صص۲۴۷-۲۴۸.
  33. الدینوری، پیشین، ص۲۴۷ - ۲۴۸.