حسین وارث آدم، کتابی از علی شریعتی، حاوی هشت سخنرانی ایرادشده در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ش در حسینیه ارشاد. عنوان کتاب، از زیارت وارث الهام گرفته شده است. سخنرانیهای این کتاب، ابتدا در جزوههای مستقل منتشر شده و بعدها در یک مجلد چاپ شده است. مرتضی مطهری، از نگاه تاریخی و فلسفه تاریخ انتقادهایی جدی به تحلیل شریعتی از واقعه کربلا وارد کرد و این کتاب را نوعی روضه مارکسیستی خواند.
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | علی شریعتی |
موضوع | واقعه کربلا |
سبک | تحلیلی |
زبان | فارسی |
مجموعه | یک جلد |
معرفی کتاب
کتاب حسین وارث آدم، مجموعهای از سخنرانیها و یادداشتهای علی شریعتی است که در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ش در مناسبتهای مختلف ایراد شده است. این کتاب، هفت بخش و یک ضمیمه دارد:
- حسین وارث آدم: این بخش که شامل مقدمه و متن اصلی است، توسط علی شریعتی در عاشورای ۱۳۴۹ش (۱۳۹۱ق) نوشته شده و پیش از چاپ به همراه سخنرانیهای دیگر، به صورت مستقل هم انتشار یافته و در جلد ۱۹ از مجموعه آثار دکتر شریعتی هم آمده است. در انتخاب نام آن از زیارت وارث الهام گرفته شده است.[۱] مرتضی مطهری، انتقادات جدی و بنیادینی به این بخش وارد کرده است.
- ثار: این بخش، از آخرین سخنرانی شریعتی در ماه محرم پیاده شده و مربوط به دی ۱۳۵۵ش است.[۲]
- شهادت: این متن از سخنرانی علی شریعتی در اسفند ۱۳۵۰ش در حسینیه ارشاد پیاده شده و مطالبی هم از سوی او و پیش از چاپ به آن اضافه شده است.[۳]
- پس از شهادت: این بخش، متن پیادهشده سخنرانی علی شریعتی در اسفند ۱۳۵۰ش است که در مسجد جامع نارمک ایراد شده است. او در این سخنرانی، تحتتاثیر کشته شدن ۱۰ تن از مبارزان مسلحانه با حکومت پهلوی، از جمله مسعود و مجید احمدزاده بوده است.[۴]
- بحثی راجع به شهید:
- بینش تاریخی شیعه: این بخش، متن پیادهشده سخنرانی در مسجد الجواد است که در شب ۱۴ اسفند ۱۳۴۹ش ایراد شده و نام دیگر آن، «اسلام دین تاریخ» است.[۵]
- انتظار مذهب اعتراض: این بخش، متن پیادهشده سخنرانی در حسینیه ارشاد، در ۸ آبان ۱۳۵۰ش است.[۶]
- ضمیمهها: این بخش حاوی دو مطلب است که اولی فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام نام دارد و سخنرانی آن در سال ۱۳۴۹ش در حسینیه ارشاد ایراد شده. مطلب دوم، متن مقدمهای است که دکتر علی شریعتی بر کتاب حجر بن عدی، نوشته حسن اکبری مرزناک نگاشته است.[۷]
محتوای کتاب
حسین وارث آدم
این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط دکتر شریعتی در عاشورای سال ۱۳۴۹ش تهیه شده و پاورقیها نیز در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی، برای خواننده معمولی سنگین است و گاه خواننده را از فهم معنای اصلی دور میسازد.
حسین وارث آدم، واقعه کربلا را چکیده و خلاصه تمام درگیریهای تاریخ از فرعون تا خود امام حسین(ع) میداند که بر ضد تثلیث فرعون و قارون و بلعم (زر و زور و تزویر) شوریده است.[۸] این بخش نوعی فلسفه تاریخ است. شریعتی با الهام از زیارت وارث به نوعی پیوستگی و وراثت تاریخی معتقد است.[۹] از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است.[۱۰] این کتاب، حوادث زمانه را با استفاده از زیارت وارث، به حوادث تاریخی صدر اسلام گره زده است.
شریعتی معتقد است آنگونه که دجله و فرات از یک منبع سرچشمه میگیرند و بر بستر تاریخ پیش میآیند، از هم دور میشوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین میرسند، آغاز تاریخ بشر نیز در آغاز، اشتراک و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز میشود و سرانجام به وحدت بازمیگردد.[۱۱]
در این کتاب، انسان دو گونه است؛ طبقه برخوردار و استعمارگر، و فقیر و استثمار شده. طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: سیاست، اقتصاد، مذهب؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند میآورد، دومی جیبش را خالی میکند، و سومی آرام و مهربان فریبش میدهد.[۱۲] از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاهاند.[۱۳] تیغ و طلا و تسبیح یک کار میکنند.[۱۴] نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضتهایی بوده محکوم، قیامها و انقلابهایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.[۱۵]
ثار
شریعتی در بخش ثار کتاب حسین وارث آدم، واژه ثار را تحلیل میکند و معنای آن را فراتر از محدوده وجودی خود کلمه میداند.[۱۶] وی معتقد است که پیامبر اسلام (ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعهاش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که رسول اکرم (ص) خونخواهی و ثار قبیلهای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.[۱۷]
از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطهای وجود دارد، که این دو مفهوم، فلسفه تاریخ انسان را در اسلام میسازند و معنی میکنند؛ در فلسفه تاریخ شیعه، بر اساس مفهوم وراثت امام حسین(ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از آدم تا آخر الزمان به هم پیوسته است، مطرح است.[۱۸] تاریخ بشر با ثار شروع میشود و تداوم و توسعه پیدا میکند، تا وقتی که به انفجار میرسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت میرسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.[۱۹]
شهادت
نویسنده در این بخش به تحلیل شهادت میپردازد. شریعتی معتقد است که عظمت امام حسین(ع) از یک سو و شخصبینی مردم از سوی دیگر، موجب شده است که از آنچه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوتمندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم.[۲۰] شهادت در فرهنگ شیعه، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب میکند.[۲۱]
به تعبیر شریعتی، حسین، از شهر خویش بیرون میآید، زندگیش را رها میکند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی برای مبارزه ندارد، اگر نمیتواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمیتواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.[۲۲]
پس از شهادت
شریعتی در این بخش به مسئولیتهای سنگین پس از شهادت اشاره میکند و میگوید: اکنون شهیدان کارشان را به پایان بردهاند، و خاموش رفتهاند. اینها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید چگونه زندگی کنیم اگر میتوانیم و چگونه بمیریم اگر نمیتوانیم. دیگر آنکه با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.[۲۳]
حسین با ناتمام گذاشتن حج، آموخت که اگر امامت نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت مساوی است.[۲۴] زینب رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ بازنگوید، کربلا در تاریخ میماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم میمانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین میگریند.[۲۵]
به گفته شریعتی، ما وارث عزیزترین امانتهایی هستیم که با جهادها و شهادتها انسانهای بزرگ در تاریخ اسلام فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد.[۲۶] آنها که رفتند، کاری حسینی کردند، و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدیاند![۲۷]
بحثی راجع به شهید
علی شریعتی در این بخش پس از تشریح مفهوم شهید و اشاره به وحدت معنایی مفهوم شهید در زبانهای عربی و لاتین[۲۸]، دو نوع شهید برمیشمرد. او حمزه سید الشهداء را نماد یک نوع، و امام حسین (ع) را نماد نوع دیگر معرفی میکند. به باور او، حمزه برای پیروزی آمده بود و هدفش شکست دادن دشمن بود، اما امام حسین (ع)، به دنبال نفی خود در راه تقدسی بود که آن را در حال نفی شدن و از بین رفتن میدید. شریعتی، عمل حمزه را جهاد مینامد و عمل امام حسین (ع) را شهادت.[۲۹]
در این بخش، شهادت، نه به معنای کشته شدن، بلکه به این معنا توصیف شده که چیزی غیب شده و در حال کنار رفتن است و مردم کمکم آن را فراموش میکنند، و شهید شهادت میدهد و آن را دوباره طرح میکند و به جامعه بازمیگرداند.[۳۰] به گفته شریعتی، گرچه هم حمزه و هم امام حسین (ع)، ملقب به سیدالشهداء شدهاند، اما «شهادت حمزهای» و «شهادت حسینی» از یک مقوله نیستند.[۳۱]
بینش تاریخی شیعه
نویسنده پیش از آنکه بینش تاریخی شیعه را معرفی کند، مقصود خودش از شیعه را بیان میکند. وی دو چهره برای شیعه قایل است؛ چهره دروغین و قلابی که همان شیعه ابوسفیانی است، و دیگری چهره راستین و حقیقی که شیعه ابوذری است که همواره پرچمدار عدالت و آزادی بوده.[۳۲] او که معتقد به پیوستگی تاریخی است، نگاه مقطعی و بریده از حوادث گذشته و آینده را موجب فلج شدن بینش شیعی میداند؛ شریعتی میگوید: ما داستان کربلا را از زمینه تاریخیاش جدا کردهایم و آن را از معنی انداختهایم آن گونه که قلبی را از داخل بدن بیرون بکشیم که دیگر قلب نیست و از کارآیی میافتد.[۳۳]
وی میگوید: عدل، خاتمیت نبوت و استمرار خط امامت از مهمترین اصول بینشی تفکر شیعی است؛ از دیدگاه شریعتی؛ خاتمیت نبوت، غیر از خاتمیت نهضت انبیا است؛ در بینش تشیع، نبوت خاتمه یافته اما نهضت انبیاء به وسیله امامت ادامه دارد و سرانجام عدالت در جهان استقرار مییابد. از نگاه شریعتی این جبر تاریخ و فلسفه تاریخ است.[۳۴]
انتظار، مذهب اعتراض
انتظار، به گفته شریعتی، دو معنی دارد؛ یکی مثبت و دیگری منفی؛ یکی بزرگترین عامل انحطاط است و دیگری بزرگترین عامل حرکت و ارتقاء، یکی تن دادن به ذلت و توجیه وضع موجود است، و دیگری پیشرونده و آیندهگرا.[۳۵] انتظار به معنای مثبت، نیرومندترین سلاح برای نابودی فساد و بزرگترین ضربه برای درهم کوبیدن ظلم است.[۳۶] مهمترین ویژگیهای انتظار مثبت عبارتند از:
- انتظار هم یک اصل فکری اجتماعی و هم یک اصل فطری انسانی است. به این معنی که اساسا انسان موجودی است منتظر.[۳۷]
- انتظار، سنتز تضاد میان دو اصل حقیقت و واقعیت است. این تضاد میان واقعیت باطل حاکم و حقیقت نجاتبخش محکوم را جز انتظار نمیتواند حل کند. انتظار یعنی نه گفتن به آنچه که هست، انتظار یعنی اعتراض به وضع موجود.[۳۸]
- انسان منتظر، هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی، یک انسان آماده است که هر لحظه منتظر حضور در انقلاب نهایی است و خودش را در برابر آن مسئول میداند.[۳۹]
نقد مرتضی مطهری بر کتاب حسین وارث آدم
متن سخنرانی حسین وارث آدم که بلافاصله پس از ایراد آن در حسینیه ارشاد، تبدیل به جزوه شد، در تحلیل وقایع تاریخی از جمله واقعه کربلا رویکردی ویژهای دارد که مرتضی مطهری، برخی از محورهای اساسی آن را مورد نقد قرار داده است. مهمترین نقدهای مرتضی مطهری بر آن جزوه که اکنون بخشی از کتاب «حسین وارث آدم» است، عبارتند از:
- ترویج مکتب مارکسیستی
مطهری معتقد است که این کتاب نوعی توجیه تاریخ بر اساس مکتب مارکسیستی است و نوعی روضه مارکسیستی برای امام حسین(ع) است که تازگی دارد. طبق این کتاب، آغاز تاریخ بشر اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل یعنی مالکیت آغاز میگردد و از اینجا جامعه بشر دو بخش میشود؛ آنچنانکه دجله و فرات از یک سرچشمه میجوشند و سپس دو بخش میگردند و از یکدیگر جدا میشوند. سرنوشت دجله و فرات این است که در نهایت به دریا بریزند و آرامش یابند. سرنوشت بشریت و پایان تاریخ بشر نیز اشتراکیت و سوسیالیسم است و تنها در آن وقت است که بشر از بلای مالکیت و نظام طبقاتی نجات مییابد.
- امام حسین مورد نظر کتاب، نقشی در تاریخ ندارد
امام حسینِ این کتاب، همان امام حسین مظلوم و محکوم روضهخوانهاست که هیچ نقشی در تاریخ ندارد؛ با این تفاوت که امام حسین روضهخوانها لااقل سفره گریهای برای توشه معاد، یکی از اصول دین، پهن کرده و امام حسینِ این جزوه، به وسیله روضهها و گریهها ابزاری است در دست جناح حاکم برای بهرهکشی طبقه محکوم.آنچه در این جزوه به چشم نمیخورد شخصیت امام حسین و آثار نهضت اوست
- معبد، قصر و روحانی
در این کتاب، معبد همیشه در کنار قصر و دکان، و روحانی همواره در کنار حاکم و سرمایهدار است و البته آنچه در کنار است معبد است نه خصوص کلیسا و یا دیر و صومعه و یا بتخانه که شامل مسجد هم میشود. طبعا تکلیف روحانی هم روشن است.[۴۰]
زاویه دید ادبی و اجتماعی
به طور معمول به کتاب حسین وارث آدم از منظر تاریخی نگاه می شود و از این منظر پرسش اصلی، پرسش از واقع نمایی و مطابقت با منابع و اسناد تاریخی است و نقد مرتضی مطهری نیز از نظر تاریخ و فلسفه تاریخ است ولی سید رضا شاکری به کتاب حسین وارث آدم از زاویه دید ادبی و اجتماعی نگریسته و به تبیین وجوه هرمنوتیک مقدمـه سـخنرانی حسـین وارث آدم پرداخته است. او می گوید: مقدمـه سـخنرانی حسـین وارث آدم، یک اثر ادبـی مستقل و نزدیک بـه یـک مـتن نمایشـی فـرض شـده کـه بـر اسـاس پیرنـگ و مولّفههای آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامـل بـرانگیختن او بـه کـنش اجتماعی است و نشانگر دغدغههـای وجـودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت است.[۴۱]
پانویس
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص۱۱.
- ↑ علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۲ و ۱۳.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۳۳.
- ↑ سوسن شریعتی، ناگفتههای کتاب حسین وارث آدم پس از ۴۳ سال، در روزنامه آرمان روابط عمومی، ش ۲۰۶۵، ۱۱ آذر ۱۳۹۱ش، ص۱۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۳۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۴۴ و ۴۵.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۶۸.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۶۳.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۶۸.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۷۶.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۹۶.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۹۹.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۱۰۲.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۵ و ۱۰۶.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۹.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۰.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۷.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۱۸۶ و ۱۸۷.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۰ و ۱۹۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۲ و ۱۹۳.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۵.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۴.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۷.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۲ و ۲۰۳.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۵.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۹.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۲۱۷.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۲۱ و ۲۲۲.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ص۲۶۴.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۱.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۴.
- ↑ شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار،۱۳۹۰ش، ج۱۷، ص۶۷۱-۶۷۳.
- ↑ شاکری، شیوه و شگرد بیان «دکتر علی شریعتی» از عاشورا.
منابع
- شریعتی، سوسن، ناگفتههای کتاب حسین وارث آدم پس از ۴۳ سال، در روزنامه آرمان روابط عمومی، ش ۲۰۶۵، ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ص۱۱.
- شریعتی، علی، حسین وارث آدم (مجموعه آثار، ج ۱۹)، تهران، شرکت انتشارات قلم، چاپ نهم، ۱۳۸۰ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، جلد ۱۷، صدرا، تهران، ۱۳۹۰ش، چاپ پانزدهم.
- شاکری، سید رضا، «شیوه و شگرد بیان «دکتر علی شریعتی» از عاشورا»، در مجله پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره ٣٠، پاییز ١٣٩٢ش.