پرسش:چه حوادثی برای اسیران کربلا در کوفه رخ داد؟

از ویکی شیعه
روزشمار حوادث پس از عاشورا
سال ۶۰ قمری
۱۰ محرم واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش
۱۱ محرم محرم حرکت اسرا به سوی کوفه
۱۱ محرم دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه)
۱۲ محرم دفن شهدا بنابر نقلی دیگر
۱۲ محرم ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه
۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام
۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام
۲۰ صفر اربعین حسینی
۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا
۲۰ صفر بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال

کاروان اسیران کربلا روز یازدهم محرم، پس از واقعه عاشورا، از کربلا حرکت داده شده،[۱] و روز دوازدهم به کوفه وارد شدند.[۲]

هنگامی که ابن‌زیاد از نزدیک شدن اسراء به کوفه باخبر شد، به پاسبانان شهر دستور داد تا مردم کوفه را خبر کنند که در روز ورود اسیران هیچ‌کس سلاحی را با خود حمل نکند. او ده‌هزار سرباز را بر راه‌ها، محله‌ها و بازار شهر کوفه گماشت، تا مبادا در وقت عبور آن‌ها شیعیان امام علی(ع) قیام کنند.[۳]

سید بن طاووس در کتاب اللهوف و ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه آورده‌اند، اسیران کربلا، سوار بر مرکب‌ها، به کوفه برده شده و مردم به تماشای آنها پرداختند و در همین حال زنان کوفی از دیدن اسرا گریه می‌کردند.[۴] امام سجاد(ع) به آن‌ها می‌گوید شما که بر حال ما نوحه و گریه می‌کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟![۵]

علامه مجلسی در بحارالانوار نقل می‌کند که امام سجاد(ع) را با غل و زنجیر بر روی شتر بسته بودند و از سختی زنجیر، خون از رگ‌های گردنش جاری بود و گریه می‌کرد. او در ادامه آورده است مردم کوفه به کودکان اسیر خرما و نان و گردو می‌دادند. ام کلثوم با بیان اینکه صدقه بر ما اهل‌بیت حرام است آن‌ها را از دست کودکان می‌گرفت و دور می‌انداخت و به مردم می‌گفت ای اهل کوفه، ساکت باشید! مردان شما ما را می‌کشند و زنان شما بر ما می‌گریند! خداوند در روز قیامت بین ما و شما حکم می‌کند. در همین حال سرهای شهدای کربلا را بر نیزه کرده؛ آوردند.[۶]

پس از ورود اسیران کربلا به کوفه، امام سجاد(ع)، و حضرت زینب(س) با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کرده‌اند.[۷] سید جعفر شهیدی، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش چنین سخنان و خطبه‌هایی را در کوفه دشوار دانسته است.[۸] خطبه‌هایی نیز به ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) [۹] و فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)[۱۰] نسبت داده شده است.

ماموران عمر سعد، پس از گذر دادن اسیران از کوچه‌های کوفه، آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. عبیدالله دستور داد تا سر امام حسین(ع) را به نزدش برده پیش روی او قرار دادند.[۱۱] حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) بر علیه عبیدالله، سخنان تندی را بیان کردند.[۱۲] جمله معروف و ما رأیت الا جمیلا از حضرت زینب در اینجا بیان شد.[۱۳] به همین دلیل عبیدالله دستور داد تا امام سجاد(ع) را بکشند، اما پس از اعتراض حضرت زینب(س) و نیز سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن او صرف‌نظر کرد.[۱۴]

پس از پایان این مجلس، ابن‌زیاد دستور داد امام سجاد(ع) و دیگر خانواده امام حسین(ع) را در گوشه‌ای از کاخ دارالاماره[۱۵] و به نقلی دیگر به خانه‌ای که جنب مسجد اعظم کوفه بود، انتقال دادند.[۱۶]سپس نامه‌ای به یزید بن معاویه نوشت و کشته شدن امام حسین(ع) و یارانش را به او اطلاع داد.[۱۷]

فردای آن روز عبیدالله بن زیاد دستور داد تا سر امام حسین(ع) را در کوچه‌های کوفه و در میان قبائل بگردانند.[۱۸] از زید بن ارقم روایت شده که سر امام حسین(ع) را بر نیزه کرده از کنار خانه من عبور دادند من در طبقه بالای خانه‌ام نشسته بودم که آن سر از کنار خانه‌ام عبور داده شد. زمانی که آن سر از کنارم رد می‌شد شنیدم که آیه نهم سوره کهف را می‌خواند.[۱۹]

پس از گرداندن سر در شهر کوفه، مأموران آن را به قصر باز گرداندند. ابن‌زیاد سر امام حسین(ع) و دیگر سرهای شهدا را همراه تعدادی از سربازان خود به نزد یزید فرستاد.[۲۰]

اسیران کربلا دو روز در کوفه به سر بردند[۲۱] و آن‌گاه به دستور عبیدالله بن زیاد به طرف شام حرکت داده شدند.[۲۲]

پانویس

  1. ابن‌نما حلی، مثیر الأحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۳.
  2. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۴.
  3. لسان الملک سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۳۵.
  4. سید بن طاووس، اللهوف، العالم، ص۱۴۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۳۶.
  5. سید بن طاووس، اللهوف، العالم، ص۱۴۴.
  6. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۴.
  7. ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۶-۹۰.
  8. شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.
  9. ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۸.
  10. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.
  11. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۴؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ص۴۷۱.
  12. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۴۵۷.
  13. ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۵، ص۱۲۲-۱۲۳.
  14. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۳، خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۳.
  15. ابن‌سعد، طبقات الکبری، ص۴۸۴.
  16. ابن‌اعثم، الفتوح، ص۱۲۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۳ و سیدبن طاووس، اللهوف، العالم، ص۱۶۳.
  17. طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۸ق، ص۴۶۳؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۸۴؛ سیدبن طاووس، اللهوف، العالم، ص۱۷۱.
  18. طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ص۴۷۳.
  19. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۷؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ص۴۷۳.
  20. بلاذری، فتوح البلدان، مکتبة النهضة المصریة، ص۲۱۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۸ق، ص۴۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۸.
  21. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۱.
  22. طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۸ق، ص۴۶۳؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ص۸۴.

منابع

  • ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبه آیت الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
  • ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌اعثم، الفتوح، بیروت، دار الأوضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، بی‌تا.
  • خوارزمی، محمد بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق.
  • سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، قم، شریف رضی، ۱۴۱۸ق.
  • سید بن طاووس، اللهوف، بی‌جا، العالم، بی‌تا،
  • شیخ مفید؛ الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • طبرسی؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادری و محمدهادی‌به، چاپ دوم، قم، اسوه، ۱۴۱۶ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
  • لسان الملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
آیا می‌دانستید که... جدیدترین پرسش‌ها
درگاه:پرسش/آیا می‌دانستید