قیام صاحب زنج: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| نتیجه = پانزده سال حکومت زنگیان | | نتیجه = پانزده سال حکومت زنگیان | ||
| جنگنده۱ = خلیفه عباسی | | جنگنده۱ = خلیفه عباسی | ||
| جنگنده۲ = صاحب | | جنگنده۲ = صاحب زنج | ||
| فرمانده۱ = موفق برادر خلیفه | | فرمانده۱ = موفق برادر خلیفه | ||
| فرمانده۲ = سلیمان بن | | فرمانده۲ = صاحب زنج ، سلیمان بن جامع | ||
| قوای۱ = | | قوای۱ = | ||
| قوای۲ = | | قوای۲ = |
نسخهٔ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۴
زمان | ۲۵۵ق تا ۲۷۰ق |
---|---|
مکان | جنوب عراق و بخشهایی از خوزستان ایران |
نتیجه | پانزده سال حکومت زنگیان |
جنگندگان | |
طرفین جنگ | خلیفه عباسی صاحب زنج |
فرماندهان | |
فرماندهان جنگ | موفق برادر خلیفه صاحب زنج ، سلیمان بن جامع |
قیام صاحب زنج شورش بردگان و مردم تهیدست علیه خلیفه عباسی که از سال ۲۵۵ق آغاز و پانزده سال ادامه داشت.
محققان علت این قیام را اختلاف طبقاتی میان اشراف و بردگان دانستهاند. زنگی (در عربی: زنج) بردگان سیاهی بودند که بیشتر از شرق افریقا آورده شده بودند و بیشترین نقش را در این قیام داشتند و رهبر آنان با نام علی بن محمد به «صاحب زنج» معروف گردید. زنگیان بخش وسیعى از جنوب عراق و خوزستان ایران را تحت حکومت خود قرار دادند.
صاحب زنج با وجود اینکه ادعای علوی بودن داشت اما مورخان و محققان او را در نَسَب و عمل به دور از اهل بیت دانسته و علوی بودن او را رد کردهاند. امام حسن عسکری(ع) نیز او را پیرو اهل بیت نمیداند. در حکومت صاحب زنج، زنان علوی و شیعه به کنیزی برده میشدند. برخی معتقدند امام علی(ع) تصرف بصره توسط صاحب زنج را پیشبینی کرده بود.
صاحب زنج
علی بن محمد بن عبدالرحیم[۱] از قبیله عبدالقیس[۲] که در ایران، اطراف شهر ری در روستایی به نام ورزنین به دنیا آمد.[۳] او را ورزنینی نیز خواندهاند.[۴] از آنجا که او رهبر قیام زنگیان (در عربی: زنج[۵]) بود، او را «صاحب زنج» نیز خواندهاند.[۵]
صاحب زنج خود را علوی و از نسل زید فرزند امام سجاد(ع) معرفی میکرد.[۶] برخی نسب علوی او را قبول کردهاند.[۷] اما بیشتر مورخان و محققان معتقدند او از نسل اهلبیت(ع) نبوده است.[۸] و تنها به جهت اینکه در آن زمان بیشتر قیامها توسط زیدیه انجام میشد، او چنین ادعایی را مطرح کرد.[۹]
زمینهها و آغاز قیام
زنگیان غلامان سیاهی بودند که بیشتر از مناطق شرقی آفریقا آورده میشدند.[۵] شورش زنگیان بیشتر توسط بردههای سیاهی بود که در زمینهای کشاورزی کار میکردند.[۱۰] غلامان سیاه در مقایسه با غلامان سفید، زندگى سخت و پر مشقتى داشتند. همین زندگى سخت و عاملی در جذب آنها توسط صاحب الزنج شد.[۱۱]
محققان معتقدند؛ منابع، با غرض در مورد قیام صاحب زنج سخن گفتهاند[۱۲] جرجی زیدان از نویسندگان اهل سنت سیاهان زنگی را مخلوقات درنده وحشتناکی معرفی میکند که گوشت آدم و مردار را با لذت میخوردند و هر قدر آنها را کیفر میدادند از این کار زشت دست برنمیداشتند.[۱۳]
صاحب زنج در ماه رمضان[۱۴] سال ۲۵۵ق قیام خود را شروع کرد.[۱] در نماز عید فطر آن سال، بیش از پانزده هزار نفر شرکت کرده و با او بیعت کردند.[۱۵] آغاز قیام در زمان خلافت «المهتدی بالله» بوده است.[۱۶] سلیمان بن جامع فرمانده نیروهای نظامی او گشت.[۱۷]
پانزده سال حکومت
زنگیان پس از آغاز قیام در سال ۲۵۵ق، توانستند در سال ۲۵۷ق شهر بصره را تصرف کنند و آنرا مرکز قیام خود قرار دهند.[۱۸] صاحب زنج ده شهر در اطراف بصره ساخت.[۱۹] زنگیان در سال ۲۶۱ق توانستند اهواز را تصرف کنند[۲۰] و اهل آبادان نیز تسلیم آنان شدند.[۲۱] در سالهای ابتدایی قیام صاحب زنج، خلیفه عباسی با قیامها و شورشهای مختلف دیگری نیز مواجه شده بود و این موجب شد که حکومت توانایی سرکوب قیام صاحب زنج را نداشته باشد.[۲۲]
در مورد کشتهشدگان دو طرف در این قیام، آمارهایی ذکر شده[۲۳] و حتی برخی منابع، کشتهشدگان را دو میلیون و پانصد هزار نفر دانستهاند.[۲۴] محققان در درست بودن این آمار تردید کردهاند.[۲۵]
در نهایت، قیام صاحب زنج حدود پانزده سال طول کشید[۱۴] و زنگیان توانستند بر بخشهای وسیعی از جهان اسلام مسلط شوند.[۲۶]
موفق عباسی برادر خلیفه[۲۷] در سال ۲۶۷ق به جنگ زنگیان رفت و در نهایت در ماه صفر[۲۸] سال ۲۷۰ق و پس از چند سال جنگ، صاحب زنج شکست خورده و کشته شد.[۲۹]
ماهیت قیام
محققان شورش زنگیان را نه یک شورش مذهبی بلکه شورشی اجتماعی - اقتصادی دانستهاند[۱۵] و معتقدند این قیام تنها بر پایه اختلاف طبقاتی میان اشراف و بردگان شکل گرفت.[۳۰]
صاحب زنج ادعای علوی بودن داشت[۳۱] با این حال قیام وی را قیام شیعی حساب نکردهاند.[۱۵] بنابر روایتی که ابنشهر آشوب از امام حسن عسکری(ع) نقل کرده، ایشان صاحب زنج را پیرو اهل بیت ندانسته است.[۳۲] علامه مجلسی نیز صاحب زنج را در نَسَب، اعتقاد و عمل دور از اهل بیت دانسته است.[۳۱] در حکومت صاحب زنج، زنان شیعه و علوی با قیمتی اندک به عنوان کنیز فروخته میشدند.[۲۳]
سید رضی عالم شیعی قرن چهارم معتقد است امام علی(ع) تصرف بصره توسط صاحب الزنج را پیشبینی کرده بود: «گویا او را میبینم با ارتشى به راه افتاده كه نه غبار دارد و نه هیاهو، و نه صداى لجام مركبها، و نه شیهه اسبان! ... پس واى بر كوچههاى آباد و خانههاى زینت شده بصره ... ».[۳۳]
صاحب زنج در اعتقاد و عمل شبیه خوارج دانستهاند.[۳۴] عملکرد او در قتل زنان، کودکان و دیگرانی که شایسته قتل نبودهاند شبیه عملکرد خوارج بوده است.[۱۶] او همچنین مرتکب گناه کبیره را مشرک میدانست که از اعتقادات اصلی خوارج بوده است.[۱۶] پیروی صاحب زنج از خوارج سبب شد که قرامطه با آنان ارتباطی برقرار نکردند در حالی که اتحاد آنان میتوانست خطر بزرگی برای خلافت باشد.[۳۵]
پانویس
منابع
- ابنالعمرانی، محمد بن علی، الإنباء فی تاریخ الخلفاء، محقق، قاسم السامرائی، القاهرة، دارالآفاق العربیة، ۲۰۰۱م.
- ابنتغری بردی، جمال الدین، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، مصر، دارالكتب، بیتا.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دارصادر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
- ابنالطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری، تحقیق، عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، محمد عبدالقادر عطا، مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1408ق.
- ابنشهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
- ابنعنبه حسنی، سیداحمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبیطالب، قم، انتشارات انصاریان، ۱۴۱۷ق.
- ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- أبوالفداء، إسماعیل بن علی، المختصر فی أخبار البشر، مصر، المطبعة الحسینیة المصریة، بیتا.
- جعفریان، رسول، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، تهران، اندیشه معاصر، ۱۳۷۹ش.
- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
- زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۸ش.
- زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرکلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۲ش.
- سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق، محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ابوالفداء، المختصر فی أخبار البشر، مصر، ج۲، ص۴۶.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۷۷.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۰۸.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹ق، ج۴، ص۳۲۴.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ روحانی، «نهضت صاحب الزنج»، ص۸۳.
- ↑ ابناثیر، الكامل، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۰۵.
- ↑ ابنعنبه حسنی، عمدة الطالب فی أنساب آل ابی طالب، ۱۴۱۷ق، ص۲۶۸.
- ↑ علیبیگی، «صاحب الزنج؛ چالشى دیگر در برابر دستگاه خلافت عباسى»، ص۷۸.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۷۷.
- ↑ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، ۱۳۷۹ش، ص۵۸.
- ↑ علیبیگی، «صاحب الزنج؛ چالشى دیگر در برابر دستگاه خلافت عباسى»، ص۷۶.
- ↑ علیبیگی، «صاحب الزنج؛ چالشى دیگر در برابر دستگاه خلافت عباسى»، ص۸۳.
- ↑ زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۸۷.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۲۳۵.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، ۱۳۷۹ش، ص۵۹.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ، ج۴، ص۱۰۸.
- ↑ ابناثیر، الكامل، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۰۶.
- ↑ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، ۱۳۷۹ش، ص۵۹.
- ↑ ابنالعمرانی، الإنباء فی تاریخ الخلفاء، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۳۷.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۳۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۴۷۲.
- ↑ علیبیگی، «صاحب الزنج؛ چالشى دیگر در برابر دستگاه خلافت عباسى»، ص۸۵.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ محمود مقدیش، نزهة الأنظار فی عجائب التواریخ والأخبار، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخرى، ۱۴۱۸ق، ص۲۴۶.
- ↑ زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۳۶۸ش، ص۴۷۶.
- ↑ ابنالعمرانی، الإنباء فی تاریخ الخلفاء، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۳۶۸ش، ص۴۷۷.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۱۰.
- ↑ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
- ↑ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان، ۱۳۷۹ش، ص۶۰.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۳، ص۱۹۷.
- ↑ ابنشهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۲۹.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۱۸۵.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۰۸.
- ↑ زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۳۶۸ش، ص۴۷۸.