واجب: تفاوت میان نسخهها
imported>Hrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hrezaei جز ←منابع |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* مجتبى، ملکی اصفهانی، فرهنگ اصطلاحات اصول - قم، چاپ: اول، 1379ش؛ | |||
* عبدالرحمن، محمود، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه؛ | |||
* مشكينى، ميرزا على، اصطلاحات الأصول و معظم أبحاثها، در يك جلد، نشر الهادي، قم - ايران، ششم، 1416 ق؛ | |||
* خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، قم، موسسه مطبوعات دارالعلم، بیتا؛ | |||
* مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389ش؛ | |||
----- | ----- | ||
[[رده:اصطلاحات اخلاقی]] | [[رده:اصطلاحات اخلاقی]] |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۲
در دست ویرایش حسن رضایی ۳۰ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۲۵ (IRDT)
تعریف
عملی است که حکم شرعی آن وجوب است و انجام آن لازم است و ترک کردن آن گناه و باعث توبیخ از جانب شارع میشود.[۱]
فرق بين وجوب و واجب در اين است كه وجوب خود حكم است، (كه يكى از احكام پنجگانه تكليف است) ولى واجب فعلى است كه وجوب به آن تعلق گرفته باشد.
اقسام
واجب، از جهات گوناگون تقسیم بندی میشود و اقسامی دارد که عبارتند از:
نام واجب | محور و ملاک تقسیم | تعریف |
---|---|---|
مطلق و مقید | از جهت مقدمات تکلیف | واجب مطلق، عملی است که واجب بودن آن وابسته به هیچ شرط و قیدی نیست.
واجب مقید، عملی است که وجوب آن مشروط به وجود چیزی یا نبودن چیزی دیگر است. |
منجّز و معلّق | از جهت کیفیت دستور شارع | واجب منجز، عملی است که واجب است و وجوب آن وابسته به تحقق هیچ امر دیگری نیست.
واجب معلق، نیز عملی است که انجامش واجب است ولی انجام آن، وابسته به تحقق یک امری دیگر مانند رسیدن زمان است. |
اصلی و تبعی | از جهت تعلق تکلیف | واجب اصلی، عملی است که انجامش خود آن مورد توجه شارع است، نه اینکه به خاطر انجام عملی دیگر واجب شده باشد.
واجب تبعی، نیز عملی است که وجوب آن به واسطه مطلوب بودن کاری دیگر است. |
تعیینی و تخیری | از جهت متعلق تکلیف | واجب تعیینی، عملی است که بهخصوصه خودش واجب شده است و هیچ جایگزینی ندارد.
واجب تخییری، عملی است که در کنار آن دو یا چند عمل دیگر قرار داده شده است و شخص در انتخاب آنها، مخیّر است.[۲] |
عینی و کفائی | از جهت مکلّف یا موضوع | واجب عینی، عملی است که انجام آن بر هر فردی واجب است و انجام آن توسط برخی، باعث ساقط شدن آن از دیگران نمیشود.
واجب کفایی، عملی است که با انجام برخی از مکلفان، از عهده دیگران ساقط میشود و انجام آن بر آنان واجب نیست. |
موقت و غیر موقت | از جهت زمان انجام | واجب موقت، عملی است که زمان خاصی برای انجام آن قرار داده شده است.
واجب غیر موقت، عملی است که انجام آن زمان خاصی ندارد. مثل راستگویی. |
موسع و مضیق | از جهت فرصت انجام | واجب موسع، عملی است که زمانی که برای آن قرار داده شده، بیش از مقدار زمانی است که نیاز دارد. مثل نمازهای روزانه.
واجب مضیق، عملی است که زمانی که برای آن قرار داده شده، به اندازه زمانی است که برای انجام نیاز دارد. مثل روزه. |
تعبدی و توصلی | از جهت شرط انجام تکلیف | واجب توصلی، عملی است که انجامش نیاز به قصد قربت ندارد. مثل شستن لباس برای نماز.
واجب تعبدی، عملی است که انجام آن حتما باید به قصد قربت باشد.[۳] |
نفسی و غیری | از جهت کیفیت مطلوب بودن متعلق تکلیف | واجب نفسی، واجب است که وجوب آن به خاطر خودش است نه به عنوان مقدمهای برای واجبی دیگر.
واجب غیری، عملی است که بهعنوان مقدمه برای واجبی دیگر است. مثل وضو برای نماز[۴] |
واجبات معروف
نمازهای واجب
- نمازهای روزانه که در غیر سفر ۱۷ رکعت است. این نمازها عبارتند از: دو رکعت نماز صبح، چهار رکعت نماز ظهر، چهار رکعت نماز عصر، سه رکعت نماز مغرب، چهار رکعت نماز عشاء. در سفر، نمازهای چهار رکعتی، دو رکعتی میشود.
- نماز آیات که در هنگام بروز برخی وقایع و اتفاقات نادر طبیعی مانند خورشید یا ماه گرفتگی، زمین لرزه، آذرخش و صاعقه و طوفانها و حوادث طبیعی دیگر در صورتی که موجب وحشت اکثر مردم شود، خوانده میشود.
- نماز قضای پدر (و مادر) که بر اساس نظر مشهور فقهای امامیه، پسر بزرگ، لازم است نمازهایی که پدرش به هر دلیلی نخوانده را بعد از مرگ او بخواند. البته برخی از فقها، خواندن نمازهای مادر را نیز بر پسر بزرگتر واجب میدانند.
روزههای واجب
پانویس
- ↑ ر.ک: ملكى اصفهانى، ص335؛ عبدالرحمن، ج3، ص 461
- ↑ مشكينى، ص277
- ↑ مشکینی، ص277
- ↑ فرهنگ نامه اصول فقه؛ ص865
- ↑ خمینی، ج1، ص135
- ↑ بقره:۱۹۶ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْک عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِک لِمَنْ لَمْ یکنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرام-- پس کسی که قربانی نداشت, سه روز در روزهای حج روزه بگیرد و هفت روز, زمانی که بازگشت. این ده روز کامل است.
منابع
- مجتبى، ملکی اصفهانی، فرهنگ اصطلاحات اصول - قم، چاپ: اول، 1379ش؛
- عبدالرحمن، محمود، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه؛
- مشكينى، ميرزا على، اصطلاحات الأصول و معظم أبحاثها، در يك جلد، نشر الهادي، قم - ايران، ششم، 1416 ق؛
- خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، قم، موسسه مطبوعات دارالعلم، بیتا؛
- مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389ش؛