نقابت

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از نقابت سادات)

نِقابَت نهادی برای رسیدگی و سرپرستی امور سادات و یتیمان و تأمین نیازهای مالی و نیز حفظ احترام آنان بود. این نهاد همچنین اداره موقوفات و داوری در میان سادات را در دست داشت. نقابت در حکومت بنی‌عباس با انگیزه جلوگیری از نارضایتی طالبیان و تأیید جایگاه آنان ایجاد شد. نقیب، معمولا از افراد بانفوذ انتخاب می‌گردید. برخی از نقیبان در گسترش شیعه و مسائل سیاسی فعالیت می‌کردند. سید رضی، سید مرتضی و ابن طاووس از نقیبان مشهور هستند.

مفهوم‌شناسی

نَقیب به کسی می‌گفتند که پیوسته از اوضاع زندگی بستگان یا طایفه خود باخبر باشد و خبر بگیرد.[۱] نقیب و نقابت از نَقب گرفته شده است. نقب به معنای شکافتن، سوراخ کردن، راه گشودن و همچنین کاویدن عمق چیزها و گردش و جست‌وجوست.[۲]مشتقات واژه نقب در قرآن سه بار بکار رفته است که یک بار آن در آیه۱۲ سوره مائده درباره بنی اسرائیل است و به نقیبان دوازده‌گانه آنها اشاره شده است و مفسران مسلمان برای آن معانی مختلفی مانند رئیسان، شاهدان، ضامنان و فرزندان اسرائیل(یعقوب) برایش ذکر کرده‌اند.[۳]

وظایف

وظیفه اصلی نقیب، رسیدگی به امور اجتماعی، حقوقی و مالی سادات بود.[۴] نقیب عام اموری مانند اداره موقوفات، داوری، امور یتیمان و توزیع سهم سادات را انجام می‌داد.[۵] ثبت و نظارت نَسَب، تولد و فوت، ازدواج و اشتغال سادات را نقیبان خاص برعهده داشتند. هم‌چنین آنان وظیفه داشتند از بی‌احترامی دیگران به طالبیان و نیز از ارتکاب گناه و جرم و آزار دیگران از سوی سادات پیشگیری کنند.[۶]

روند تاریخی

نهاد نقابت در نیمه دوم قرن سوم قمری در تشکیلات حکومت بنی‌عباس با عنوان دیوان نقابت برای انجام امور سادات طالبی به وجود آمد.[۷] در ۲۴۹ق، یحیی بن عمر، از نوادگان زید بن علی، علیه حکومت مستعین (۲۵۵-۲۴۸ق) قیام کرد و در ۲۵۰ق کشته شد.‌[۸] او از تأمین‌نشدن درخواست مالی خودش توسط عمر بن فَرَج، مسئول مستمری بنی‌هاشم (طالبیان و بنی‌عباس) و رفتار تند وی، ناراحت و خشمگین شده بود.[۹] یک‌سال بعد حسین‌بن احمد، برادرزاده یحیی به مستعین توصیه کرد مسئول طالبیان را فردی از خود آنان انتخاب کند. مستعین، خود او را به عنوان نقیب طالبیان برگزید.[۱۰] شریف مرتضی از سال ۴۰۶ق از سوی سلطان آل بویه و خلیفه عباسی، نقیب علویان، امیرالحاج و رئیس دیوان مظالم شد؛ مناصبی که پیش از او پدر و برادرش شریف رضی بر عهده داشتند.[۱۱] منصب نقابت سادات تا پایان دوره خلافت عباسی جزء مشاغل دیوانی ثابت دستگاه خلافت بود.[۱۲] نقابت در دوره آل بویه و سلجوقیان اهمیت بیشتری یافت و نیز به ساختار حکومت‌های ایرانی اضافه شد.[۱۳] هم‌چنین به سبب افزایش جمعیت علویان، نسب‌شناسی پیشرفت کرد و نَسّابه‌های (افراد نسب‌شناس) بسیاری فعالیت می‌کردند.[۱۴] پس از سقوط عباسیان به‌دست هلاکوخان، مقام نقابت و احترام سادات باقی ماند.[۱۵] در دولت ایلخانی، مراکزی بنام دارالسیادة نیز برای خدمت به سادات به‌وجود آمد که بیشتر کاربرد فرهنگی داشت.[۱۶]

در عصر صفویه با وجود نقابت، بخشی از وظایف آن به عهده مقام صدارت گذاشته شد. صدارت امور مذهبی و موقوفات را به‌عهده داشت و در زمان تیموریان به وجود آمده بود و منحصر به سادات بود.[۱۷] در امپراتوری عثمانی نیز به تقلید از سلجوقیان و ایلخانیان مقام نقابت وجود داشت و عنوان نقیب الاشراف به بالاترین مقام آن داده شد.[۱۸] تا اواخر قاجاریه اداره نقابت با عنوان «دار النقابة الشریفة» فعالیت گسترده داشت و گاهی به عنوان ابزار سیاسی یا اجتماعی شاهان قاجار استفاده می‌شد.[۱۹]

انگیزه و اهداف شکل‌گیری

کاهش نارضایتی علویان از بنی‌عباس که بتواند از درگیری آنان با حکومت بکاهد، از انگیزه‌های اصلی تشکیل نقابت بود.[۲۰] ماوردی معتقد است نهاد نقابت برای حفظ احترام سادات به وجود آمد.[۲۱] برخی دلایل دیگری را نیز مانند کاهش برخورد ناشی از ارتباط سادات با ماموران حکومتی و نیز، ایجاد اختلاف بین سادات به‌خاطر رقابت و فعالیت در مقام نقابت گفته‌اند.[۲۲]

شیوه انتخاب

در دیوان نقابت، دو نوع نقیب وجود داشت: عام و خاص.[۲۳] نقیب خاص توسط خلیفه یا سلطان انتخاب می‌گردید و به نقیب النقباء نیز مشهور بود.[۲۴] در حکومت آل‌بویه و سلجوقیان، تلاش می‌شد نقیب از میان سادات بانفوذ، محترم و دانا انتخاب گردد.[۲۵]

بیشتر وقت‌ها پسر ارشد نقیب جانشین او می‌شد.[۲۶] گاهی نیز فردی از نزدیکان او مانند برادر یا داماد انتخاب می‌گردید.[۲۷] در بعضی اوقات بر سر جانشینی و مقام نقابت درگیری بین سادات به‌وجود می‌آمد.[۲۸]

فعالیت‌ها

برخی از نقیبان در گسترش شیعه نیز سهم داشتند.[۲۹] سید رضی، سید مرتضی و ابن‌طاووس از این جمله‌اند.[۳۰] تعدادی از نقیبان، سادات حنفی یا شافعی مذهب بودند.[۳۱]

اضافه بر وظایف نقابت، مواردی نیز در متون تاریخی آمده که برخی کارهایی که توان و نفوذ افراد حکومتی، ناتوان از گشایش آن بوده، با کمک نقباء سادات انجام شده است. مواردی مانند درگیری‌ها به‌خصوص برخوردهای شیعه و سنی، بخاطر احترام دو طرف به سادات، به مصالحه و سازش انجامیده است.[۳۲] بعضی از نقیب‌ها در مسائل سیاسی نیز وارد می‌شدند. در جریان مشروطه، نقیب السادات، بالاترین مقام نقابت در قاجاریه، با مشروطه مخالفت می‌کرد.[۳۳]

مطالعه بیشتر

  • خالقی، محمدهادی، دیوان نقابت، تهران، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تابستان ۱۳۸۷ش.[۳۴]

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۳۹۹ق، ج۵، ص۴۶۶-۴۶۵؛ خلیل، العین، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۸۰-۱۷۹؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۱۵.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۳۹۹ق، ج۵، ص۴۶۶-۴۶۵؛ خلیل، العین، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۸۰-۱۷۹؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۱۵.
  3. طوسی‌، التبیان‌، الناشر : احياء التراث العربي ـ بيروت، ج۳، ص۴۶۵؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۴، ص۶۰؛ العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۷.
  4. الهی‌زاده، سیروسی، «کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۱-۱۳۰.
  5. ماوردی، احکام السلطانیة و الولایات الدینیة، ۱۹۹۶م، ص۱۲۳.
  6. ماوردی، احکام السلطانیة و الولایات الدینیة، ۱۹۹۶م، ۱۲۲.
  7. فقیه‌بحرالعلوم، تاریخ نقبای مکه و مدینه، ۱۳۹۵ش، ص۱۴.
  8. طبری، تاریخ طبری، ج۹، ص۲۶۹-۲۶۶.
  9. طبری، تاریخ طبری، ج۹، ص۲۶۹-۲۶۶.
  10. حسینی، عمدة الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۲۷۴.
  11. ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۱۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۲۶۳.
  12. زیدان، تاریخ تمدن اسلامی، ج۱، ص۲۴۵.
  13. مدرسی طباطبائی، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، ۱۳۵۸ش، ص۷۶۵-۷۵۴.
  14. الهی‌زاده، سیروسی، «کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۱-۱۳۰.
  15. کریمی، «نقابت و نقیبان در ایران عصر ایلخانی»، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷-۱۳۷.
  16. کریمی، «نقابت و نقیبان در ایران عصر ایلخانی»، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷-۱۳۷.
  17. جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۹۴.
  18. اوزون چارشلی، «نقیب الاشرافی در زمان عثمانی‌ها»،‌ ۱۳۷۶ش، ص۱۶۴-۱۵۱.
  19. طیبی، دشتکی‌نیا، «سیادت و سادات در دوره قاجار»، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۳-۱۳۵.
  20. مدرسی طباطبائی، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، ۱۳۵۸ش، ص۷۶۵-۷۵۴.
  21. ماوردی، احکام السلطانیة و الولایات الدینیة، ۱۹۹۶م، ۱۲۱.
  22. مدرسی طباطبائی، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، ۱۳۵۸ش، ص۷۶۵-۷۵۴.
  23. فقیه‌بحرالعلوم، تاریخ نقبای مکه و مدینه، ۱۳۹۵ش، ص۱۴.
  24. مدرسی طباطبائی، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، ۱۳۵۸ش، ص۷۶۵-۷۵۴.
  25. مدرسی طباطبائی، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، ۱۳۵۸ش، ص۷۶۵-۷۵۴.
  26. بیهقی، لباب الانساب، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۰.
  27. بیهقی، لباب الانساب، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۰۹.
  28. برای نمونه:بیهقی، لباب الانساب، ۱۳۸۵ش، ص۵۲۶؛ بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۵۰ش، ص۵۶.
  29. الهی‌زاده، سیروسی، «نهاد نقابت در خراسان طی قرون چهارم و پنجم هجری»، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۲-۸۵.
  30. بیهقی، لباب الانساب، ص۱۹۸-۱۹۹؛ کلبرگ، کتابخانه ابن‌طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۳۱-۳۲.
  31. الهی‌زاده، سیروسی، «نهاد نقابت در خراسان طی قرون چهارم و پنجم هجری»، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۲-۸۵.
  32. برای نمونه:بیهقی، تاریخ بیهقی، ص۶۷۳-۶۷۴؛ روملو، احسن التواریخ روملو، ج۱۱، ص۴۸۵ و۷۸۰؛ حبیب السیر، ج۴، ص۱۰۶ و ۱۰۸.
  33. طیبی، دشتکی‌نیا، «سیادت و سادات در دوره قاجار»، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۳-۱۳۵.
  34. https://ketab.ir/book/0b3bb1b9-774b-408c-8a2c-b4277f7018fc

منابع

  • ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۳۹۹ق.
  • الهی‌زاده، محمدحسن، سیروسی، راضیه، «نهاد نقابت در خراسان طی قرون چهارم و پنجم هجری»، نشریه شیعه شناسی، ش۳۲، زمستان۱۳۸۹ش.
  • الهی‌زاده، محمدحسن، سیروسی، راضیه، «کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی»، نشریه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ش۲۰، پاییز ۱۳۹۴ش.
  • اوزون چارشلی، اسماعیل حقی؛ «نقیب الاشرافی در زمان عثمانی‌ها»،‌ مترجم: محمدتقی امامی خویی؛ نشریه نامه پژوهش فرهنگی، ش۴، بهار ۱۳۷۶ش.
  • بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، چاپ علی اکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۰ش.
  • بیهقی، ظهیرالدین ابوالحسن، تاریخ بیهق، تهران، نشر فروغی، ۱۳۶۱ق.
  • بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب والاعقاب و الالقاب، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۵ش.
  • جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۹ش.
  • حسینی (ابن عنبه)، احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ق.
  • خلیل بن احمد، العین، قم، نشر هجرت، ۱۴۰۹ق.
  • خواندمیر، محمدبن غیاث‌الدین، حبیب‌السیر، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۲ش.
  • روملو، حسن بیگ، احسن‌التواریخ، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹ش.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه:علی جواهرکلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، ابی‌جعفر محمد،‌ تاریخ طبری،‌ هلند، لیدن، بریل، ۱۸۷۹م.
  • طیبی، سیدمحمد، دشتکی‌نیا، فرهاد، «سیادت و سادات در دوره قاجار»، نشریه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، ش۱۶، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش.
  • فقیه‌بحرالعلوم، محمدمهدی، تاریخ نقبای مکه و مدینه، تهران، سازمان حج و زیارت، ۱۳۹۵ش.
  • کریمی، علیرضا، «نقابت و نقیبان در ایران عصر ایلخانی»، پژوهش‌نامه تاریخ اسلام، سال اول، ش ۱، بهار ۱۳۹۰ش.
  • کلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاووس، ترجمه علی قرایی و رسول جعفریان، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۳۷۱ش.
  • ماوردی، ابوالحسن، احکام السلطانیة و الولایات الدینیة، بیروت، دارالفکر، ۱۹۹۶م(۱۳۷۵ش).
  • مدرسی طباطبائی، سیدحسین، «سخنی چند درباره نقابت سادات و برنامه کار نقیب»، نشریه آینده، ش۱۰، دی و اسفند ۱۳۵۸ش.