الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از اسفار اربعه)
اَلاْسْفارُ الاْرْبَعَة
اطلاعات کتاب
نویسندهملاصدرا
موضوعحکمت اسلامی
زبانعربی
اطلاعات نشر
ناشردار احیاء التراث
تاریخ نشر۱۹۸۱ م
نسخه الکترونیکیhttp://lib.eshia.ir/71465


اًَلْحِکمَةُ الْمُتَعالیة فِی الْاَسْفارِ العَقلیّة الاَربَعَة مشهور به اَلاْسْفارُ الاْرْبَعَة عنوان اثر مشهور فلسفی صدرالدین شیرازی، ملقب به صدر المتألهین و ملاصدرا (حدود ۹۷۹-۱۰۵۰ق) است که در سال‌های آخر عمر وی نگاشته شده‌است.

این کتاب از جهت جامعیت و دامنۀ تأثیر بر حوزه حکمت اسلامی در سده‌های اخیر - به ویژه جریان «‌حکمت شیعی‌» - جایگاه ممتازی دارد. طرح نظریاتی نو همچون اصالت وجود و حرکت جوهری از عوامل پررنگ شدن تاثیرگذاری این اثر هستند. بسیاری از آثار حکمای نسل‌های بعد با اقتباس یا الهام گرفتن از این اثر پدید آمده‌اند. شروح و حواشی زیادی بر این اثر نوشته شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به حواشی ملاهادی سبزواری و سید محمدحسین طباطبایی اشاره کرد.

مؤلف نام کتاب را از چهار سفر یک حکیمِ مُتَألِّه اقتباس کرده است. سفرهای چهارگانه عبارتند از: من الخلق الی الحق؛ فی الحق بالحق؛ من الحق الی الخلق بالحق؛ فی الخلق بالحق. مباحث کتاب نیز بر اساس همین سفرهای چهارگانه ترتیب داده شده است.

نویسنده این کتاب، برای اثبات ادعاهای فلسفی خویش از براهین عقلی، آیات، روایات و کشف و شهود عرفانی استفاده کرده است. همچنین برای تدوین این اثر از آثار پیشینیان بهره برده شده است.

جایگاه و اهمیت اسفار

کتاب الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیة، مشهور به اسفار اربعه نوشته صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا مهم‌ترین کتاب فلسفی در حوزه‌های علمیه شیعه پس از قرن ۱۲ قمری شناخته می‌شود. کتاب اسفار از آنجا که کامل‌ترین منبع اندیشه ملاصدرا و تبیین کننده حکمت متعالیه است به یکی از منابع اصلی تدریسی و پژوهشی فلسفه اسلامی تبدیل شده است. مهم‌ترین فیلسوفان پس از ملاصدرا هم‌چون سبزواری و زنوزی و طباطبائی و شاگردانش جزو شارحان و مدرسان اسفار محسوب می‌شوند. در اسفار دو مبحث «اصالت وجود» و «حرکت جوهری»، نوآوری‌های مؤلف را نشان داده است.[۱]

در اسفار، گذشته از نقل قول‌های گسترده از منابع عرفانی چون آثار ابن عربی و شارحان آنها، نظریات و گفته‌های بسیاری از فیلسوفان و متکلمان مورد نقد و نظر قرار گرفته است. مؤلف در هر مبحث نخست تقریری از موضوع، مطابق مبانی مشهور حکما به دست می‌دهد و به اقتضای بحث از دیدگاه‌های کلامی نیز ذکری به میان می‌آورد.[۲]

سید محمدحسین حسینی تهرانی معتقد است «أسفار أربعه‌» از اسرار و رموز مبانی توحيد با برهان‌ و استدلال‌ و ارائه حقایق‌ و نفایس‌ مطالب‌ و رنج‌ فراوان‌ پرده‌ برداشته‌ است‌، و می‌توان‌ آنرا در صدر كتب‌ علميّه‌ و فلسفيّه‌ به‌ شمار آورد.[۳] و به گفته محمدرضا مظفر كتاب اسفار در رأس تمامی كتب فلسفه قديم و جديد قرار دارد و مادر تمامی تأليفات ملاصدار است؛ چراكه هر كتابی يا رساله‌ای كه پس از آن تأليف كرده، برگرفته از عبارات آن كتاب است.[۴]

ارزش این کتاب کمابیش توجه محققان اروپایی را جلب کرده است. نخستین بار ماکس هورتن در کتاب «نظام فلسفی شیرازی»[۵] به شناساندن این اثر پرداخت و خلاصه‌ای از مطالب آن را به زبان آلمانی برگرداند. هانری کربن نیز در مطالعات مربوط به حکمت متعالیه و اسفار، به ویژه با کتاب خود «اسلام ایرانی» سهم شایانی داشته است[۶]

وجه نامگذاری

صدرالدین شیرازی طرح کتاب خویش را منطبق بر سَفَرهای چهارگانه عارفان دانسته است.[۷] و بر همین اساس نام کتابش را «الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية» گذاشته است.[۸][یادداشت ۱]این سفرها به بیان او در مقدمه اسفار عبارتند از:

  1. سفر از خلق به سوی حق، (السیر من الخلْق الی الحقّ)
  2. سفر در حق با حق (السیر فی الحق مع الحق)،
  3. سفر از حق به سوی خلق با حق (السیر مِن الحق الی الخلق مع الحق)،
  4. سفر در خلق با حق(السیر فی الخلق مع الحق).[۹]

زمان نگارش

ملاصدرا در مقدمه کتاب اسفار، آن را حاصل دوره طولانی انزوا و کناره‌گیری از مشاغل علمی رایج می‌شمارد.[۱۰] و نیز در بخشی از کتاب برای استادش میرداماد(درگذشت ۱۰۴۰ق) طلب طول عمر می‌کند.[۱۱] نیز در اواخر بخش نخست از بخش‌های چهارگانه کتاب، در یادداشتی که در حاشیه برخی نسخه‌های خطی کتاب آمده - تاریخ ۱۰۳۷ق قید گردیده است.[۱۲]

فصل‌بندی اسفار

فصل‌بندی اسفار با آثار جامع پیش از آن در فلسفه اسلامی متفاوت است و مباحث منطق و طبیعیات و ریاضیات در اسفار جایی ندارند. کتاب صدرالدین شیرازی نیز در ۴ سفر تنظیم شده است:

  1. امور عامّه (وجود و مَظاهر آن)؛
  2. حکمت طبیعی (جواهر و اعراض)؛
  3. الهیات به معنای اَخَص؛
  4. نفس، و مبدأ و معاد آن.

محتوا

ملاصدرا کتابش را با سفر اول از سفرهای چهارگانه آغاز کرده که همان سفر از خلق به سوی حق است. وی در مقدمه این بخش سه تعریف برای فلسفه ذکر کرده است تعریف نخست: کامل شدن نفس انسانی با معرفت و شناخت حقایق موجودات (همان‌گونه که هستند) به اندازه‌ای که در توان انسان است و حکم کردن به ثبوت آنها از راه برهان نه از راه گمان و تقلید.

تعریف دوم: نظم دادن جهان بر محور نظمی عقلی به اندازه توان بشری تا شباهت به خداوند پیدا کند.[یادداشت ۲]

تعریف سوم: انسان مرکب از ماده و معنی و مرتبط با دو عالم خلق و امر است و در نفس او نیز دو جهت تعلق و تجرد وجود دارد؛ و حکمت(فلسفه) هم که کارش اصلاح هر دو جنبه(مادی و مجرد) انسان است تقسیم به حکمت نظری و عملی می شود و غایت حکمت نظری نقش‌پذیری نفس انسان به صورت وجود است بدان گونه که نَفْس، عالمَی عقلی شبیه عالم عینی و خارجی بشود (در کمالات و صورت‌های وجودی‌اش نه در ماده) ، غایتِ حکمت عملی هم نتیجه‌اش مُباشرت انسان به عمل خیر است برای این که نفس بر بدن غلبه پیدا کند و بدن در برابر نفس مطیع و منقاد شود. [۱۴]

به باور ملاصدرا ایمان در آیات قرآن کریم بیانگر کمال حکمت نظری و عمل صالح حاکی از کامل شدن حکمت عملی در انسان است. وی هم‌چنین تصریح دارد که تعریف فلسفه از سوی فلاسفه الهی به «تَشبُّه به اله» (خدایی شدن و شباهت به معبود پیداکردن) سخن رمزی آنان در اشاره به حکمت نظری (ایمان) و حکمت عملی(عمل صالح) است. صدرالمتألهین منظور از حدیث نبوی: «تَخَلَّقوا بأخلاق الله‌» (اخلاق الهی را خوی خویش کنید) را همان احاطه به معلومات و تجرد از جسمانیات دانسته است. [۱۵]

آخرین بخش کتاب اسفار فصل ۳۴ با این عنوان است (في كيفية تجدد الأحوال و الآثار على أهل الجنة و النار چگونگی تجدید حالات و آثار بر بهشتیان و دوزخیان) ملا صدرا در این فصل با استشهاد به آیات قرآن اثبات کرده که دوزخیان هیچ گاه از عذاب رهایی ندارند و همواره عذاب برایشان تجدید می‌شود زیرا دوزخ (دارالجحیم) هر چند از جنس دنیاست ولی به فرمان الهی واراده او همواره قوای مادی دوزخیان برای پذیرش عذاب و کیفر تجدید می‌شود و جاودانه در دوزخ ماندگار هستند به عنوان نمونه آیه ۵۶ سوره نساء (كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ هر چه پوستشان بريان گردد، پوست‌هاى ديگرى بر جايش نهيم تا عذاب را بچشند.) بهشتیان نیز همواره مشمول نعمت‌های جدید و غیر مکرر هستند و فراتر از عالم ماده و طبیعت هستند (هر چند نعمت‌های بهشت برای اهل بهشت محسوس است) و زمان و مکانشان از جنس زمان و مکان دنیا نیست. ملاصدرا کتابش را با سخنی از محی الدین در فتوحات درباره بهشتیان و دوزخیان ختم می‌کند که بهشتیان هر نعمتی را که در دلشان خطور کند برایشان در خارج تحقق می‌یابد و نیز دوزخیان از هیچ عذاب بزرگ‌تری نسبت به آن چه به آن گرفتارند نمی‌ترسند مگر این که گرفتارش خواهند شد و این همان دائمةالتکوین بودن آخرت است. [۱۶]

شیوه مولف

  • استفاده همزمان استدلال عقلی و شهود: از دیدگاه مولف در حکمت راستین، برهان و کشف دو وجه جدایی ناپذیر و کامل کننده یکدیگرند. وی بارها در اسفار و دیگر آثار خود از درآمیختن روش شناخت فلسفی و طریقه شهود عرفانی سخن می‌گوید و بر سستی روش‌هایی که تنها به یکی از این دو دیدگاه تکیه دارند، تأکید می‌ورزد. در مقدمه کتاب به کسانی که به دنبال حکمت هستند، توصیه می‌کند که پیش از خواندن کتاب به تزکیه نفس بپردازند و بدین گونه حکمت و معرفت را بر بنیانی استوار نهند و از اشتغال به سخنان عوام صوفیه، و اعتماد به گفته‌های متفلسفان[۱۷] به شدت پرهیز کنند.[۱۸]
  • نقل قول‌های گسترده از پیشینیان: شیوه تدوین کتاب، چنانکه از گفته‌های مؤلف برمی‌آید، متأثر از گرایش او به جستجو و سازگار کردن آرای گوناگون از دو مکتب مَشّاء و اشراق است.[۱۹] ضمن آنکه وی خواسته است که با آگاه کردن خواننده از عقاید پیشینیان، او را در فهم و قبول نظر خاص خویش یاری کند.[۲۰] به عقیده حسن زاده آملی، نظر ملاصدرا را باید از میان نقل‌ قول‌ها و بیان نظرات دیگران درک کرد و اینگونه نیست که هرچه در اسفار باشد نظر خودش باشد.[۲۱]

ویژگی‌ها

  • جنبه انتقادی نسبت به آرای گذشتگان.
  • کوشش برای هماهنگی میان حکمت و شریعت به ویژه در سفرهای سوم و چهارم.
  • داشتن صبغه کلامی در برخی مباحث.[۲۲]
  • مشتمل بودن بر مضامین دشوار و دیریاب.
  • صراحت گفتار و زیبایی و لطافت بیان.
  • زبان شاعرانه در بیان مطالب.[۲۳]

مرتضی مطهری فیلسوف و الاهی‌دان شیعه(۱۲۹۸-۱۳۵۸ش):
مکتب صدرالمتألهین مکتب توأم شدن عقل و قلب است. آقای علامه طباطبایی می‌فرمودند من اوایل که اسفار می‌خواندم خیلی کار می‌کردم و خیلی فکر می‌کردم و خیلی هم تجزیه و تحلیل می‌کردم. بعد کم کم در من این غرور پیدا شده بود که خود آخوند هم اگر بیاید دیگر بهتر از این نمی‌تواند این مطالب را تجزیه و تحلیل کند. تا بعد می‌روند نزد استادشان مرحوم آقای قاضی که استاد سیر و سلوک و معنویت بوده است. آقای طباطبایی می‌فرمودند وقتی که ایشان وارد بحث مسائل وجود شد یک‌مرتبه معتقد شدم که من تا به حال یک کلمه از اسفار نمی‌فهمیدم. اگر کسی بخواهد واقعاً حکمت متعالیه را بخواند باید زمینه قلبی و روحی و زمینه معنوی آن را هم فراهم کند و الّا «ظلمات بعضها فوق بعض» می‌شود *

* منبع: مطهری، درس های اسفار، ج۱، ص۱۳۷

منابع اسفار

موارد استناد مؤلف به عبارات کتب فلسفی، عرفانی و کلامی فراوان است، اما اغلب آنها از منابع مشهور و بازمانده بیرون نیست. مواردی را نیز می‌توان یافت که گفته کسی بدون ذکر صریح نام او نقل شده است و تعیین مآخذ اینگونه نقل‌ها درخور پژوهشی مستقل است.[۲۴] از کتب مهمی که در فصول مختلف اسفار به آنها ارجاع، و از آنها نقل شده است، اثولوجیا و رسائل اخوان الصفا را می‌توان نام برد. این دو اثر بی‌تردید بر افکار مؤلف تأثیر عمیقی نهاده‌اند.[۲۵]

شرح‌ها، حواشی و مدرسان

بر کتاب اسفار حواشی متعددی نوشته‌اند. حاشیه ملاعلی نوری (درگذشت ۱۲۴۶ق) را ظاهراً باید قدیم‌تر از همه دانست. مفصل‌ترین و معروف‌ترین آنها از ملاهادی سبزواری (درگذشت ۱۲۸۹ق) است که جز بخش جواهر و اعراض به تمام کتاب پرداخته است. حاشیه آقاعلی مدرس زنوزی نیز از حواشی عالمانه و سودمند این کتاب است. از دیگر حاشیه‌نگاران بر اسفار، ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی (درگذشت ۱۲۷۷ق)، محمد بن معصوم علی هیدجی (درگذشت ۱۳۴۹ق) و علامه طباطبایی را می‌توان نام برد.[۲۶] از دیگر شروح جدید این کتاب می‌توان به شرح مرتضی مطهری بر بخش‌های قوه و فعل اسفار، شرح محمد تقی مصباح یزدی(درگذشت ۱۳۹۹ش) بر جلد اول و هشتم اسفار، و شرح عبدالله جوادی آملی با عنوان رحیق مختوم، و شرح فارسی حسن حسن زاده آملی(درگذشت ۱۴۰۰ش) اشاره کرد.

مدرسان مشهور اسفار

چاپ‌ها

اسفار نخست در ۱۲۲۲ق به کوشش علی پناه زنوزی و محمدحسن فانی زنوزی در اصفهان، و چند بار پس از آن در ۴ جلد -از جمله در ۱۲۸۲ و ۱۲۸۸ق در تهران- به چاپ سنگی رسیده است. محمدابراهیم آیتی فهرستی از مطالب کتاب براساس چاپ‌های سنگی تنظیم کرده است.

چاپ تحقیقی اسفار با اشراف علامه طباطبایی در ۹ جلد در ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۹ق در قم صورت گرفته است.

در سال ۱۹۸۱م/۱۴۰۱ق، در ۹ جلد همراه با حواشی علامه طباطبایی و حکیم سبزواری و دیگران در انتشارات دار احیاء التراث بیروت چاپ شد.

در سال ۱۳۸۲ش، نیز بنیاد حکمت صدرا، دوره ۹ جلدی این مجموعه را با تحقیقی جدید همراه با حواشی حکیم سبزواری چاپ نمود.

انتشارات مولی، در طی سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ش، مجموعه ۹جلدی ترجمه فارسی محمد خواجوی بر کتاب اسفار را منتشر کرد.

پانویس

  1. «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ۹»، فروشگاه اینترنتی آیت اشراق.
  2. «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ۹»، فروشگاه اینترنتی آیت اشراق.
  3. تهرانی، سیدمحمدحسین، الله شناسی، ج۳، ص۳۶۵
  4. صدر‌الدین‌شیرازی، اسفارالاربعة، ۱۹۸۱م، مقدمه کتاب.
  5. استراسبورگ، ۱۹۱۳م
  6. نک: IV/54-115
  7. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۳.
  8. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۳.
  9. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۳؛ برای تعبیرهای مختلف از سفرهای چهارگانه، نک: ابن عربی، الفتوحات المکیة، ۱۹۷۲م، ج۷، صص۱۱۷، ۱۲۵؛ آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ۱۳۵۲ش، ص۲۶۸؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیة، ۱۹۸۱م، ص۸۷؛ نیز نک: مرکزی، ج۹، ص۱۰۱۳: رساله‌ای با عنوان الاسفار الاربعة از شمس الدین محمد خفری.
  10. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، صص۴-۸.
  11. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۸۱.
  12. نگاه کنید: حقوق، ۳۳۱؛ نخجوانی، فهرست کتابخانةدولتی تبریز، ص۱۲۹.
  13. جوادی آملی، رحیق مختوم، ج۱.
  14. صدر‌الدین‌شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۰-۲۱.
  15. صدر‌الدین‌شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۱-۲۲.
  16. صدر‌الدین‌شیرازی، اسفار،۱۹۸۱م، ج۹، ص۳۸۰-۳۸۲.
  17. متفلسف، کسی که ادعای فلسفه دانی دارد ولی تخصص کافی در آن ندارد.
  18. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۲.
  19. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵، صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ص۶.
  20. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، صص۱۰-۱۱؛ نیز نک: ۸۵.
  21. حسن زاده، شرح فارسی الاسفار الاربعه، ۱۹۸۱م، ص۸۲.
  22. برای نمونه، نک: صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۹۵-۳۹۹، ج۹، صص۴-۶، ۱۶۰-۱۶۱، ۲۴۳، ۲۷۳، ۳۲۱- ۳۲۷.
  23. «الاسفار الاربعه»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  24. برای نمونه، نک: صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، صص۳۱۴، ۳۱۵، ۳۸۸، ج۲، صص۱۵۸، ۱۵۹، ۲۹۴، ج۷، صص۲۱۶، ۲۱۸.
  25. «الاسفار الاربعه»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  26. تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۶، صص۱۹ - ۲۰؛ آشتیانی، مقدمه بر المسائل القدسیة، ۱۳۵۲ش، صص۵۴ - ۵۶.
  27. الهی، مکتب تهران، ۱۳۸۹ش، ص۲۰.
  28. رجوع کنید به‌اعتماد السلطنه، مآثر و الآثار، ص ۱۴۷؛ هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ص ۵۰۴؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ص ۵۲۴
  29. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۹، ص۴۲۷.
  30. طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۴.
  31. «حیات علمی و قرآنی آیت‌الله جوادی آملی»، وبگاه بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء.
  32. «ابعاد علمی»، پایگاه اطلاع‌رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی.
  33. حسن جمشیدی، گنج پنهان فلسفه و عرفان، ص ۸۹

یادداشت

  1. فرتبت كتابي هذا طبق حركاتهم في الأنوار و الآثار على أربعه أسفار و سميته بالحكمة المتعالية في الأسفار العقلية
  2. جوادی آملی حکیم و فیلسوف شیعی براساس تعریف ملاصدرا فيلسوف را كسی می‌داند که نظم خارجی جهان را در ظرف فهم خود ادراک نمايد به این معنا که خطوط کلی هستی عینی در جانش ترسيم شده باشد. وی هم‌چنین فلسفه را همان استكمال نفس به نظم عقلی جهان هستی برشمرده است ، نه به معرفت نظمِ عقلی عالَم و تقيّدِ تعریفِ فلسفه به طاقت بشری در اين تعريف را لازمه انسانی بودن فلسفه قلمداد کرده است و تحصيل تشبّه به باری تعالی را که علت غائی فلسفه است از باب حرمت بخشيدن به فلسفه می‌داند و در نهایت منظور از تشبّه فیلسوف به خدا را همان مظهر تام و آیت كبری شدن برای خداوند دانسته كه از آن به عنوان تَخَلُّق به اخلاق الهی نیز یاد می‌شود. [۱۳]

منابع

  • آشتیانی، جلال الدین، مقدمه بر المسائل القدسیة صدرالدین شیرازی، تهران، ۱۳۵۲ش.
  • آملی، حیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۲ش.
  • ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، تحقیق مجتبی زارعی، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۳ق.
  • ابن‌عربی، محیی الدین، الفتوحات المکیة فی معرفة الأسرار المالكیة و الملكیة، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۹۷۲م.
  • حقوق، خطی.
  • امام خمینی، روح‌‌الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ۱۳۸۹ش.
  • تهرانی، آقابزرگ، الذريعه إلى تصانيف الشيعه، قم، اسماعيليان، ۱۴۰۸ق.
  • تهرانی، آقابزرگ، الذريعه إلى تصانيف الشيعه، تهران، کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ق.
  • طباطبايى، محمد حسين‌، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۳۷۸ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن‌ ابراهیم، الاسفار الاربعة، با حاشيه علامه طباطبايى‌، بیروت، دار احياء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن‌ ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، حاشیه نویس: علی بن جمشید نوری، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن‌ ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، به کوشش محمد خواجوی، قم، ۱۴۱۱ق.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن‌ ابراهیم، المبدأ و المعاد، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۴ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، به کوشش محمد خواجوی، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ۹»، فروشگاه اینترنتی آیت اشراق، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۲ش.
  • قمشه‌ای، محمدرضا، حاشیه بر الاسفار.
  • کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیة، لاهور، ۱۹۸۱م.
  • «الاسفار الاربعه»، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۲ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • نخجوانی، محمد، فهرست کتابخانه دولتی تبریز، تبریز، ۱۳۲۹ش.
  • Browne, E. G., A Literary History of Persia, Cambridge, 1924.
  • Corbin, H., En Islam iranien, Paris, 1972.
  • id, Histoire de la philosophie islamique,Paris,1964.
  • Gobineau,Comte de, Les religions et les philosophies dans l'Asie Centrale, Paris, 1923.

پیوند به بیرون