پرش به محتوا

ماوراء النهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
| سال تأسیس        =
| سال تأسیس        =
| قدمت            = پیش از اسلام
| قدمت            = پیش از اسلام
| پیشینه اسلام      = [[سال ۸۵ هجری قمری|۸۵ق]]
| پیشینه اسلام      = اواخر قرن اول قمری
| پیشینه تشیع      =
| پیشینه تشیع      =
| وقایع مهم        = حضور گسترده علویان
| وقایع مهم        = حضور گسترده علویان
خط ۳۵: خط ۳۵:
| سیاسی            =
| سیاسی            =
}}
}}
'''ماوراء النهر''' (فرا رود) سرزمینی تاریخی است که در شمال رود آمو یا جیحون قرار دارد. عنوان ماوراءالنهر، بعد از فتح این مناطق توسط [[مسلمانان]] شهرت یافت. از شهرهای مشهور آن می‌توان به [[بخارا|بخارا]]، [[سمرقند]]، [[ترمذ]]، [[چاچ]] (تاشکند) و [[خیوه]] و دو ناحیه باستانی [[سغد]] و [[خوارزم]] اشاره کرد.  
'''ماوراء النهر''' (فرا رود) سرزمینی تاریخی است که در شمال رود آمو یا جیحون قرار دارد و امروزه در گستره کشورهای [[ازبکستان]]، [[تاجیکستان]]، [[قرقیزستان]] و [[قزاقستان]] قرار دارد. عنوان ماوراءالنهر، بعد از فتح این مناطق توسط [[مسلمانان]] شهرت یافت. از شهرهای مشهور آن می‌توان به [[بخارا|بخارا]]، [[سمرقند]]، [[ترمذ]]، [[چاچ]] (تاشکند) و [[خیوه]] و دو ناحیه باستانی [[سغد]] و [[خوارزم]] اشاره کرد.  


فرا رود در اواخر قرن اول قمری به تصرف مسلمانان درآمد. این منطقه از سده دوم قمری به‌علت دوری از [[بغداد]]، مرکز خلافت [[عباسیان|عباسی]] مکان مناسبی برای مخالفان و ناراضیان بخصوص افرادی با گرایش‌های [[شیعه]] به‌شمار می‌آمد. تسامح مذهبی [[سامانیان]] و سختگیری‌های مذهبی [[سلجوقیان]] در هجرت شیعیان به این منطقه بی‌تاثیر نبوده است.  
فرا رود در اواخر قرن اول قمری به تصرف مسلمانان درآمد. این منطقه از سده دوم قمری به‌علت دوری از [[بغداد]]، مرکز خلافت [[عباسیان|عباسی]] مکان مناسبی برای مخالفان و ناراضیان بخصوص افرادی با گرایش‌های [[شیعه]] به‌شمار می‌آمد. تسامح مذهبی [[سامانیان]] و سختگیری‌های مذهبی [[سلجوقیان]] در هجرت شیعیان به این منطقه بی‌تاثیر نبوده است.  
خط ۴۵: خط ۴۵:
ماوراءالنهر مشتمل بر سرزمین‌های واقع در شمال رود آمو<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراء النهر.</ref> (جیحون)<ref>برای اطلاعات بیشتر در مورد رود جیحون رجوع کن به: مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۴.</ref> است.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۴۵؛ مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰؛ قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ۱۹۹۸م، ص۵۵۷؛ ابن عبد الحق بغدادی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۲۳.</ref> پس از فتح این ناحیه توسط [[مسلمانان]] به علت قرار گرفتن در آنسوی رود جیحون، ماوراء النهر نام گرفت.<ref>مجهول، حدود العالم، ۱۴۲۳ق، ص۵۵؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref> و به عنوان یکی از اقالیم شرقی حکومت اعراب مسلمان<ref> مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰.</ref> و گاهی ربع چهارم [[خراسان]] شهرت یافت.<ref> مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۳.</ref>  
ماوراءالنهر مشتمل بر سرزمین‌های واقع در شمال رود آمو<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراء النهر.</ref> (جیحون)<ref>برای اطلاعات بیشتر در مورد رود جیحون رجوع کن به: مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۴.</ref> است.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۴۵؛ مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰؛ قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ۱۹۹۸م، ص۵۵۷؛ ابن عبد الحق بغدادی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۲۳.</ref> پس از فتح این ناحیه توسط [[مسلمانان]] به علت قرار گرفتن در آنسوی رود جیحون، ماوراء النهر نام گرفت.<ref>مجهول، حدود العالم، ۱۴۲۳ق، ص۵۵؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref> و به عنوان یکی از اقالیم شرقی حکومت اعراب مسلمان<ref> مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۰.</ref> و گاهی ربع چهارم [[خراسان]] شهرت یافت.<ref> مقدسی، أحسن التقاسیم، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۳.</ref>  
===محدوده===
===محدوده===
در برخی منابع جغرافیای تاریخی، عناوینی چون آسیای میانه، آسیای مرکزی و ماوراء النهر را یکسان و مترادف دانسته‌اند.<ref>گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۶.</ref> از شهرهای مشهور ماوراءالنهر می‌توان به [[سمرقند]]، [[بخارا]]، [[ترمذ]]، [[نخشت]]، [[خجند]]، [[خوارزم]]، [[سغد|سُغد]]، [[تاشکند]] (چاچ)، [[کش|کَش]]، [[خیوه]] و گرگانج (جرجان/جرجانیه) اشاره کرد.<ref> مهلبی، الکتاب العزیزی أو المسالک و الممالک، ۲۰۰۶م، ص۱۶۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref> اکنون بیشتر شهرهای تاریخی ماوراءالنهر در قلمرو کشور ازبکستان واقع شده است.<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref>
در برخی منابع جغرافیای تاریخی، آسیای میانه، آسیای مرکزی و ماوراء النهر را یکسان و مترادف دانسته‌اند.<ref>گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۶.</ref> از شهرهای ماوراءالنهر می‌توان به [[سمرقند]]، [[بخارا]]، [[ترمذ]]، [[نخشت]]، [[کاث]]، [[خوقند]]، [[خجند]]، [[قرغان تپه]]، [[خوارزم]]، [[سغد|سُغد]]، [[تاشکند]] (چاچ)، [[کش|کَش]]، [[خیوه]]، طراز، اوش و گرگانج (جرجانیه) اشاره کرد.<ref> مهلبی، الکتاب العزیزی أو المسالک و الممالک، ۲۰۰۶م، ص۱۶۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref> اکنون بیشتر شهرهای تاریخی ماوراءالنهر در قلمرو کشور ازبکستان واقع شده است.<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref>  
==تاریخ==
==تاریخ==
این منطقه در دوره تاریخی، با توجه به اسناد تاریخی تحت نفوذ حکومت‌هایی چون [[هخامنشیان]]، سلوکیان، [[اشکانیان]]، سکاها، کوشانیان، هپتالیان، ترکان و [[ساسانیان]] بوده است به همین جهت نقش مهمی را در تحولات مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در تاریخ [[ایران]] و جهان داشته است.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۵.</ref> برخی معتقدند که این منطقه محل ظهور [[زرتشت]] بوده و برخی محل تولد و زندگی اولیه او را شهر [[بلخ]] دانسته‌اند<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۷.</ref> قبل از حمله اعراب آتشکده‌های فراوانی در [[بخارا]] به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ماوراء النهر<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۳۵۳.</ref> و سایر شهرهای آن دیار وجود داشت.<ref> نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۰.</ref> در این منطقه تسامح و تساهل مذهبی فراوانی وجود داشته و فقدان حضور آیین مذهبی [[تعصب|تعصب‌آمیز]] سبب شد پناهندگان آیین‌های گوناگون، این نواحی را برای سکونت خود انتخاب کنند و همین امر این منطقه را به صورت مرکزی برای تبادل اعتقادات و مذاهب گوناگون در آورده بود.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۹.</ref>
این منطقه تحت نفوذ حکومت‌های [[هخامنشیان]]، سلوکیان، [[اشکانیان]]، سکاها، کوشانیان، هپتالیان، ترکان و [[ساسانیان]] بوده است.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۵.</ref> برخی معتقدند که این منطقه محل ظهور [[زرتشت]] بوده و برخی محل تولد و زندگی اولیه او را شهر [[بلخ]] دانسته‌اند<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۷.</ref> قبل از حمله اعراب آتشکده‌های فراوانی در [[بخارا]] به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ماوراء النهر<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۳۵۳.</ref> و سایر شهرهای آن دیار وجود داشت.<ref> نرشخی، تاریخ بخارا، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۰.</ref> در این منطقه تسامح و تساهل مذهبی فراوانی وجود داشته و فقدان حضور آیین مذهبی [[تعصب|تعصب‌آمیز]] سبب شد پناهندگان آیین‌های گوناگون، این نواحی را برای سکونت خود انتخاب کنند و همین امر این منطقه را به صورت مرکزی برای تبادل اعتقادات و مذاهب گوناگون در آورده بود.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۹.</ref>
 
==ورود مسلمانان==
==ورود مسلمانان==
سه سال پس از فتح [[مرو]] توسط [[مسلمانان]]، اولین حملات به این سرزمین آغاز گردید تا آنکه در سال [[سال ۸۵ هجری قمری|۸۵ق]] پس از آنکه [[قتیبه بن مسلم باهلی]] والی [[خراسان]] گردید،<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۳ش، ص۳۲۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰۵.</ref> موفق شد اکثر شهرهای این منطقه را<ref> سمعانی، ۱۳۸۲ش، الأنساب، ج۲، ص۷۱.</ref> یا تمامی آن را یکی پس از دیگری فتح نماید.<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۰.</ref> این سرزمین بعد از فتح توسط اعراب به ماوراء النهر معروف شد.  
سه سال پس از فتح [[مرو]] توسط [[مسلمانان]]، اولین حملات به این سرزمین آغاز گردید تا آنکه در سال [[سال ۸۵ هجری قمری|۸۵ق]] پس از آنکه [[قتیبه بن مسلم باهلی]] والی [[خراسان]] گردید،<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۳ش، ص۳۲۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰۵.</ref> موفق شد اکثر شهرهای این منطقه را<ref> سمعانی، ۱۳۸۲ش، الأنساب، ج۲، ص۷۱.</ref> یا تمامی آن را یکی پس از دیگری فتح نماید.<ref> دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۰.</ref> این سرزمین بعد از فتح توسط اعراب به ماوراء النهر معروف شد.  


بخارا پس از مدتی به عنوان یک مرکز علمی و فرهنگی در برابر [[بغداد]] ظاهر شد.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۲.</ref> بنابر ادعای برخی از مورخان، شهرهایی چون [[سمرقند]] و [[بخارا]] به‌عنوان دو مرکز مهم اسلامی شهرت یافت؛ آنچنان که با بغداد برابری می‌کرد.<ref>بخارایی، تاریخ بخارا، خوقند و کاشغر، ۱۳۷۷ش، ص۱۶.</ref> این منطقه به مدت پنج قرن بزرگ‌ترین مهد [[تمدن اسلامی]] و مرکز حکومت‌های مختلفی بوده است. <ref>بخارایی، تاریخ بخارا، خوقند و کاشغر، ۱۳۷۷ش، ص۱۵-۲۵.</ref> ماوراء النهر زادگاه و محل دفن بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref>
بخارا پس از مدتی به عنوان یک مرکز علمی و فرهنگی در برابر [[بغداد]] ظاهر شد.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۲.</ref> بنابر ادعای برخی از مورخان، شهرهایی چون [[سمرقند]] و [[بخارا]] به‌عنوان دو مرکز مهم اسلامی شهرت یافت؛ آنچنان که با بغداد برابری می‌کرد.<ref>بخارایی، تاریخ بخارا، خوقند و کاشغر، ۱۳۷۷ش، ص۱۶.</ref> این منطقه به مدت پنج قرن بزرگ‌ترین مهد [[تمدن اسلامی]] و مرکز حکومت‌های مختلفی بوده است. <ref>بخارایی، تاریخ بخارا، خوقند و کاشغر، ۱۳۷۷ش، ص۱۵-۲۵.</ref> ماوراء النهر زادگاه و محل دفن بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ماوراءالنهر.</ref>
== حضور سادات علوی و شیعیان ==
== حضور سادات علوی و شیعیان ==
ماوراء النهر از سده دوم قمری مکان مناسبی برای [[شیعیان]] به شمار می‌آمد. دلیل آن را دوری از مرکز [[خلافت]] عربی و [[عباسیان|عباسی]] و عدم دسترسی مخالفان [[شیعه]] بدانجا ذکر کرده‌اند.<ref>رحمتی، تکاپوهای سادات برای تشکیل حکومت ماوراء النهر در سده پنجم هجری قمری، ۱۳۸۹ش، ص۸۹-۱۱۰.</ref> حضور چشمگیر [[علویان]] در این منطقه به زمان حکومت [[سامانیان]] در قرن سوم و چهارم هجری باز می‌گردد.<ref>ناجی، فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، ۱۳۸۶ش، ص۴۴۸-۴۵۱.</ref> عدم تعصب مذهبی سامانیان باعث شد [[سادات]] و شیعیان با امنیت کامل در آن منطقه سکنی گزینند. برخی از محققان دلائل دیگری در زمینه هجرت شیعیان به خصوص علویان در قرن پنجم و ششم هجری، به این منطقه نقل کرده‌اند که می‌توان به برخورد تعصب‌آمیز [[سلجوقیان]] با شیعیان اشاره کرد.<ref>غفرانی، تاریخ شیعه در ماوراء انهر از سقوط سامانیان تا حمله مغول، تابستان ۱۳۸۵ش، ۷-۲۴.</ref>
ماوراء النهر از سده دوم قمری مکان مناسبی برای [[شیعیان]] به شمار می‌آمد. دلیل آن را دوری از مرکز [[خلافت]] عربی و [[عباسیان|عباسی]] و عدم دسترسی مخالفان [[شیعه]] بدانجا ذکر کرده‌اند.<ref>رحمتی، تکاپوهای سادات برای تشکیل حکومت ماوراء النهر در سده پنجم هجری قمری، ۱۳۸۹ش، ص۸۹-۱۱۰.</ref> حضور چشمگیر [[علویان]] در این منطقه به زمان حکومت [[سامانیان]] در قرن سوم و چهارم هجری باز می‌گردد.<ref>ناجی، فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، ۱۳۸۶ش، ص۴۴۸-۴۵۱.</ref> عدم تعصب مذهبی سامانیان باعث شد [[سادات]] و شیعیان با امنیت کامل در آن منطقه سکنی گزینند. برخی از محققان دلائل دیگری در زمینه هجرت شیعیان به خصوص علویان در قرن پنجم و ششم هجری، به این منطقه نقل کرده‌اند که می‌توان به برخورد تعصب‌آمیز [[سلجوقیان]] با شیعیان اشاره کرد.<ref>غفرانی، تاریخ شیعه در ماوراء انهر از سقوط سامانیان تا حمله مغول، تابستان ۱۳۸۵ش، ۷-۲۴.</ref>
خط ۷۳: خط ۷۱:
در سال [[سال ۶۱۶ هجری قمری|۶۱۶ق]] [[مغولان]] از طریق ماوراء النهر به سرزمین‌های اسلامی هجوم آوردند و با شکست [[خوارزمشاهیان]]<ref> خلعتبری، تاریخ خوارزمشاهیان، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۱-۱۲۵.</ref> و فتح ماوراء النهر وارد سرزمین‌های اسلامی شدند. [[مسلمانان]] زیادی توسط آنان کشته شدند و شهرها یکی پس از دیگری تخریب و غارت شد.<ref> اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش.</ref> هر چند این ناحیه نخستین کانون مبارزه با مغولان بود<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۲.</ref> و مردم ماوراء النهر مبارزات فراوانی با مغولان انجام دادند؛<ref> برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: بایمتف، مبارزات مردم ماوراء النهر در برابر بیداد مغولان، ۱۳۷۹ش.</ref> اما مغولان تا مدت‌ها بر این منطقه حکم راندند؛<ref> برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش.</ref> لذا بعد از آن هیچگاه نتوانست به عنوان یک پایگاه و مرکز علمی و فرهنگی قد علم کند.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref>
در سال [[سال ۶۱۶ هجری قمری|۶۱۶ق]] [[مغولان]] از طریق ماوراء النهر به سرزمین‌های اسلامی هجوم آوردند و با شکست [[خوارزمشاهیان]]<ref> خلعتبری، تاریخ خوارزمشاهیان، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۱-۱۲۵.</ref> و فتح ماوراء النهر وارد سرزمین‌های اسلامی شدند. [[مسلمانان]] زیادی توسط آنان کشته شدند و شهرها یکی پس از دیگری تخریب و غارت شد.<ref> اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش.</ref> هر چند این ناحیه نخستین کانون مبارزه با مغولان بود<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۲.</ref> و مردم ماوراء النهر مبارزات فراوانی با مغولان انجام دادند؛<ref> برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: بایمتف، مبارزات مردم ماوراء النهر در برابر بیداد مغولان، ۱۳۷۹ش.</ref> اما مغولان تا مدت‌ها بر این منطقه حکم راندند؛<ref> برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش.</ref> لذا بعد از آن هیچگاه نتوانست به عنوان یک پایگاه و مرکز علمی و فرهنگی قد علم کند.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref>


بعد از مغولان [[تیموریان]] به حکومت رسیدند. در این دوره، ماوراء النهر جان تازه‌ای یافت و دوباره مرکز علمی و فرهنگی ایران شد که به آن رنسانس عصر تیموری نیز گفته شده است.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref> از دیگر حکومت‌هایی که در این منطقه به حکومت رسیدند و زمینه جدایی کامل ماوراء النهر از ایران و فرهنگ و تمدن آن فراهم آورد، حکومت شیبانیان یا [[ازبکان]] بود که در تقابل با حکومت [[صفوی]] قرار داشت.<ref>قطغان، مسخر البلاد «تاریخ شیبانیان»، ۱۳۸۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۳، ۱۳۸۵ش. </ref>
بعد از مغولان [[تیموریان]] به حکومت رسیدند. در این دوره، ماوراء النهر جان تازه‌ای یافت و دوباره مرکز علمی و فرهنگی شد که به آن رنسانس عصر تیموری نیز گفته شده است.<ref> گلجان، میراث مشترک، نظری اجمالی بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ایران و ماوراء النهر، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref> از دیگر حکومت‌هایی که در این منطقه به حکومت رسید حکومت شیبانیان یا [[ازبکان]] بود که در تقابل با حکومت [[صفوی]] قرار داشت.<ref>قطغان، مسخر البلاد «تاریخ شیبانیان»، ۱۳۸۵ش، ص۲۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس