آیه ۳۲ سوره نساء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
در [[اسباب نزول|شأن نزول]] آیه آمده که گروهی از زنان نزد پیامبر آمدند و گلایه کردند که چرا تنها از مردان نام برده میشود و آنها میترسند که در آنها خیری نباشد و خداوند از آنها استفاده نکند. پس آیه ۳۲ سوره نساء نازل شد.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.</ref> شأن نزولهای دیگری نیز برای این آیه ذکر شده است.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.</ref> با وجود شأن نزولها، این آیه را عام دانستهاند و معتقدند محتوای آیه عمومیت دارد هرچند پیرامون موضوع خاصی نازل شده باشد.<ref>طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۷.</ref> | در [[اسباب نزول|شأن نزول]] آیه آمده که گروهی از زنان نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] آمدند و گلایه کردند که چرا تنها از مردان نام برده میشود و آنها میترسند که در آنها خیری نباشد و خداوند از آنها استفاده نکند. پس آیه ۳۲ سوره نساء نازل شد.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.</ref> شأن نزولهای دیگری نیز برای این آیه ذکر شده است.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.</ref> با وجود شأن نزولها، این آیه را عام دانستهاند و معتقدند محتوای آیه عمومیت دارد هرچند پیرامون موضوع خاصی نازل شده باشد.<ref>طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۷.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[نهی]] در این آیه را [[نهی ارشادی]] دانسته است.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۳۷.</ref> اما [[محمدجواد مغنیه]] عالم و مفسر شیعی معتقد است آیه شامل [[غبطه]] نمیشود و تنها [[حسد]] را در بر میگیرد و آن را ممنوع بر میشمرد<ref>مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[محمدتقی مدرسی]] عالم و مفسر شیعه معتقد است؛ انسانها گمان میکنند که نعمت خداوند محدود است و اگر به فردی داده شد دیگر به آنها نخواهد رسید. پس آرزو میکنند که نعمت از دیگران گرفته شود تا به آنها برسد.<ref>مدرسی، من هدى القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۶.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[نهی]] در این آیه را [[نهی ارشادی]] دانسته است.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۳۷.</ref> اما [[محمدجواد مغنیه]] عالم و مفسر شیعی معتقد است آیه شامل [[غبطه]] نمیشود و تنها [[حسد]] را در بر میگیرد و آن را ممنوع بر میشمرد<ref>مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[محمدتقی مدرسی]] عالم و مفسر شیعه معتقد است؛ انسانها گمان میکنند که نعمت خداوند محدود است و اگر به فردی داده شد دیگر به آنها نخواهد رسید. پس آرزو میکنند که نعمت از دیگران گرفته شود تا به آنها برسد.<ref>مدرسی، من هدى القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۶.</ref> |
نسخهٔ ۲۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۹
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | سوره نساء |
جزء | ۵ |
آیه ۳۲ سوره نساء توصيهای است[۱] که آرزوی آنچه خداوند به دیگران داده را نداشته باشید.[۲] از آیه استفاده کردهاند که نباید گفت کاش اموال و مقام دیگران را من داشتم.[۳] آیه شامل استعداد، مال، شأنیت و هر چیزی که به برخی داده شده میشود.[۴] از امام صادق(ع) نقل شده که هیچ کدامتان نگویید آنچه دیگری از مال و نعمت و زن زیبا دارد کاش از برای من بود. بگویید که خداوندا به من نیز عطا بفرما.[۵] این آرزو حرام نیست بلکه عمل نکوهیده و ناپسندی است که انسان را از اصلاح خویش باز داشته و مبدأ حسادت است.[۶]
آیه اشاره به تفاوتهاى واقعى و طبيعى دارد و تفاوتهاى ساختگى كه بر اثر استعمار و ظلم به وجود میآید را شامل نمیشود؛ زیرا آنها خواست خداوند نیست و انسان میتواند آرزوی نابودی آنها را داشته باشد.[۷]
فیض کاشانی عالم و مفسر شیعه در ذیل آیه آورده که زنان و مردان بهرهای از دنیا دارند که آنها را به دست آوردهاند. دیگران نیز باید تلاش کنند و با عمل، آنها را به دست آورند، نه با آرزو کردن و حسادت.[۸] «وَلَا تَتَمَنَّوْا» در این آیه به معنای آرزو نکردن است و آن را غیر از امید گفتهاند.[۹] برخی مفسران نهی از این آرزو را به خشکاندن ریشه درخت شر و فساد تشبیه کردهاند.[۱۰]
وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
آرزو مكنيد آن چيزهايى را كه بدانها خدا بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داده است. مردان را از آنچه كنند نصيبى است و زنان را از آنچه كنند نصيبى. و روزى از خدا خواهيد كه خدا بر هر چيزى آگاه است.
آیه ۳۲سوره نساء
در شأن نزول آیه آمده که گروهی از زنان نزد پیامبر آمدند و گلایه کردند که چرا تنها از مردان نام برده میشود و آنها میترسند که در آنها خیری نباشد و خداوند از آنها استفاده نکند. پس آیه ۳۲ سوره نساء نازل شد.[۱۱] شأن نزولهای دیگری نیز برای این آیه ذکر شده است.[۱۲] با وجود شأن نزولها، این آیه را عام دانستهاند و معتقدند محتوای آیه عمومیت دارد هرچند پیرامون موضوع خاصی نازل شده باشد.[۱۳]
علامه طباطبایی، نهی در این آیه را نهی ارشادی دانسته است.[۱۴] اما محمدجواد مغنیه عالم و مفسر شیعی معتقد است آیه شامل غبطه نمیشود و تنها حسد را در بر میگیرد و آن را ممنوع بر میشمرد[۱۵] محمدتقی مدرسی عالم و مفسر شیعه معتقد است؛ انسانها گمان میکنند که نعمت خداوند محدود است و اگر به فردی داده شد دیگر به آنها نخواهد رسید. پس آرزو میکنند که نعمت از دیگران گرفته شود تا به آنها برسد.[۱۶]
پانویس
- ↑ امین، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۴، ص۶۱.
- ↑ طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۷.
- ↑ حسینی شیرازی، تبيين القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۹۴.
- ↑ سید قطب، في ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۴۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۴.
- ↑ موسوی سبزواری، مواهب الرحمان في تفسير القرآن، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۱۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۶۳.
- ↑ فیض کاشانی، تفسير الصافي، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۸.
- ↑ طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۳۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۳.
- ↑ طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۷.
- ↑ طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۳۷.
- ↑ مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۱۰.
- ↑ مدرسی، من هدى القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۶.
منابع
- امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت، دار العلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- سید قطب، فی ظلال القرآن، دارالشروق، بیروت، قاهره، چاپ هفدهم، ۱۴۱۲ق.
- طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- موسوی سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.