زعفر جنی

مقاله قابل قبول
استناد ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از جعفرجنی)
نقش کاشی‌کاری از حضور زعفر جنی در کربلا؛ تکیه معاون الملک

زَعْفَر یا جعفر جِنّی در بعضی باورها رییس گروه جنیان در زمان واقعه عاشورا بوده است. بنابر بعضی نقل‌ها وی به امام حسین(ع) پیشنهاد کمک داده ولی امام قبول نکرده است.
داستان زعفر جنی و حضور او در کربلا از مطالب چالش‌برانگیز تاریخ عاشورا است که در منابع معتبر شیعی اثری از آن یافت نمی‌شود. ملاحسین واعظ کاشفی در کتاب روضة الشهدا داستانی مفصل درباره او نقل می‌کند و در مقابل، مرتضی مطهری آن را از تحریفات عاشورا دانسته و ناشی از داستان‌پردازی کاشفی می‌داند.
در فرهنگ عامیانه برخی مناطق ایران، از زعفر جنی یاد می‎‌شود و در مراسم‌هایی چون تعزیه،‎ به تصویر کشیده می‌شود. از حضور زعفر در کربلا تصاویری نیز نقاشی شده که یکی از آن‎ها کاشی‌کاری تکیه معاون الملک کرمانشاه است.

در منابع شیعی

قضیه زعفر جنی و حضور وی در واقعه عاشورا در هیچ یک از منابع معتبر شیعه و تاریخ اسلام وجود ندارد.[۱] تنها نقل موجود درباره امام حسین(ع) و جنیان، روایت مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل از شیخ مفید از امام صادق(ع) است که به ملاقات عده‌ای از ملائکه و جن با امام حسین(ع) هنگام خروج از مدینه اشاره می‌کند و می‌افزاید که این عده به امام پیشنهاد یاری دادند ولی امام نپذیرفت. البته در این روایت، نام، زمان و مکان خاصی ذکر نشده است.[۲]
برخی محققان مانند میرزا حسین نوری[۳]و مرتضی مطهری[۴] قضیه زعفر جنی را از خرافات و تحریفات وارد شده در تاریخ عاشورا به شمار آوردند.
کتاب روضة الشهدا از زعفر جنی نام برده و مشخصات ظاهری وی را توصیف می‌کند[یادداشت ۱] و همچنین به جریان حضورش در کربلا و رد پیشنهاد یاری وی توسط امام حسین(ع) اشاره می‌نماید.[۵] به همین سبب، نویسنده این کتاب را اولین نقل کننده و خالق این داستان می‌دانند.[۶]

رابطه با آیت‌الله بروجردی

در میان برخی افراد، جریانات بسیاری، پیرامون رابطه آیت‌الله بروجردی با زعفر جنی شهرت یافته است؛ به خصوص در رابطه با وقایع مرگ زعفر و برگزاری مراسم ختم وی توسط این مرجع تقلید، حواشی مختلفی ذکر می‌شود. بنابر تحقیقات انجام‌شده، این مطالب سند مشخصی نداشته و در کتاب‌ها و خاطرات مربوط به شرح‌حال زندگی آیت‌الله بروجردی، مطلبی درباره آن وجود ندارد.[۷]

با توجه به نبود دلیل معتبر درباره رابطه آیت‌الله بروجردی و زعفر، به نظر می‌رسد در نقل‌های عامیانه درباره این موضوع اشتباهی بین این مرجع مشهور و مؤلفی هم‌نام وی، صورت گرفته است. سید علی‌اصغر شفیع جابلقی بروجردی (متوفای ۱۳۱۳ق) از عالمان بروجرد و صاحب کتاب طرائف المقال در این اثر به زعفر جنی اشاره کرده و به نقل از یکی از اساتید خود که وی را مورد وثوق و اطمینان توصیف می‌کند، جریان حضور زعفر در کربلا را حکایت می‌نماید.[۸]

تعزیه زعفر

مراسم تعزیه زعفر جنی در شهر بشرویه؛ سال ۱۳۹۵ش.

تعزیه زعفر جنی معمولا در ظهر عاشورا و به عنوان بخشی از تعزیه شهادت امام حسین(ع) اجرا می‌شود. البته در برخی مناطق به عنوان نمایشی مستقل نیز شکل می‌گیرد. غالبا در این تعزیه با وزش باد گروه جنّیان نزد امام حسین(ع) آمده وآمادگی خود را مبنی بر کمک به امام حسین(ع) اعلام می‌دارند؛ ولی امام حسین(ع) پیشنهاد آن‌ها را قبول نمی‌کند. اجرای این تعزیه هنوز در بسیاری از شهرهای ایران مرسوم است.[نیازمند منبع] با مطالعه نسخه ‎های تعزیه زعفر جنی، به نظر می‎رسد که عمده منبع و سندیت این نمایش نیز همان کتاب روضة الشهداء است. وزش باد در آغاز نمایش و گفتگوهای امام(ع) و زعفر در این نسخه‌ها شباهت بسیاری به گفتار کاشفی در کتاب روضه دارد؛[نیازمند منبع] به عنوان نمونه این ابیات از نسخه‌ای از این تعزیه گویای مطلب است:

شوم فدای تو‌ای پادشاه کم لشکر
که شاه جنّم و آزاد گشته حیدر
منم کمینه غلام تو زعفر جنّی
بپای بوس تو اینک رسید لشکر جنّی
چو یاری تو نکرد آدمی اجازه یاری
بده به جنّی و منّت گذار بر سر جنّی

مراسم‎ های دیگر

در بعضی مناطق مازندران، عده‌ای در شب‌ عاشورا خود را شبیه جن‌ها می‌کنند و سر و روی خود را با پارچه‌های سیاه می‌پوشانند. بعد وارد تکیه‌ها و حسینیه‌ها‌ شده و به‌گونه خاصی ذکر «حسین» می‌گویند.[۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۲.
  2. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۳۰.
  3. نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۲.
  4. مطهری، حماسه حسینی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۸۷.
  5. کاشفی، روضة الشهداء، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۱-۴۳۲.
  6. نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۳۸۸ش، ص۲۵۲.
  7. زعفر جنی، مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.
  8. بروجردی، طرائف المقال، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۶۷۹.
  9. آن جنِّ بزرگوار که به یاری امام حسین(ع) آمد، پرتال نشریات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

یادداشت

  1. کاشفی نقل کرده است: «امام می‌خواست که حمله کند که ناگه، گردی و غباری پدید آمد، چنانچه هیچ کس را نمی‌دید مقارن این حال شخصی مهیب با شکل عجیب بر مرکبی غریب نشسته، که سر و دستش به سر و تن اسب میمانست و پایش به مثابه شیر بود... گفت: یا بن رسول من مهتر پریانم و مولای سید آخر الزّمانم و چاکر شاه مردانم. مرا زعفر زاهد می‌گویند، و لشکر من در این بیابان است.» کاشفی، روضة الشهداء، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۱.

منابع

  • جابلقی بروجردی، سید علی‌اصغر، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرواة، تحقیق: سید مهدی رجائی، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی العامة، ۱۴۱۰ ق.
  • کاشفی، حسین بن علی، روضة الشهداء، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۲ش.
  • مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۹ش.
  • نوری، میرزا حسین، لؤلؤ و مرجان، تهران، نشر آفاق، ۱۳۸۸ش.

پیوند به بیرون