کاربر:Amiryousefi 98/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

کتاب رحیق مختوم اثری از عبدالله جوادی آملی در شرح کتاب اسفار اربعه نوشته‌ی صدرالمتألهین شیرازی است.

رحیق مختوم
اطلاعات کتاب
نویسندهعبدالله جوادی آملی
موضوعفلسفه، عرفان
زبانفارسی
قطعوزیری
مجموعه۳۸ جلدی
اطلاعات نشر
ناشرمرکز بین المللی نشر اسراء


درمورد مؤلف

جوادی آملی در سال ۱۳۱۲ش در آمل به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و دروس حوزوی را تا مرحله سطح در زادگاه خود گذراند، آنگاه برای ادامه تحصیل علوم دینی راهی تهران شد و هم‌زمان در کنار دروس فقه و اصول به فراگیری علوم عقلی (کلام، فلسفه و عرفان) پرداخت و این علوم را از محضر استادانی همچون ابوالحسن شعرانی و محی‌الدین الهی‌قمشه‌ای و فاضل تونی و محمدتقی آملی فراگرفت؛ همچنین پس از مهاجرت به حوزه علمیه قم دروس تخصصی فلسفه و کلام و عرفان را از محضر استادانی همچون علامه طباطبایی آموخت. [۱]

جوادی آملی تدریس علوم عقلی را از دوران دانش‌اندوزی در حوزه علمیه تهران آغاز کرد و هم‌اکنون حدود شصت سال از عمر تدریس او می‌گذرد.

مؤلف علاوه بر فلسفه، در فقه و تفسیر قرآن نیز صاحب‌نظر بوده و از مراجع تقلید شیعه و مفسرین قرآن محسوب می‌شود. همچنین فعالیت‌های فراوان اجتماعی نیز داشته است از جمله: عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو پیشین مجلس خبرگان رهبری، امام‌جمعه قم. [ویکی‌شیعه]

کتاب اسفار

جایگاه و اهمیت

کتاب الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیة، مشهور به اسفار اربعه نوشته صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا مهم‌ترین کتاب فلسفی در حوزه‌های علمیه شیعه پس از قرن ۱۲ قمری شناخته می‌شود. کتاب اسفار ازآنجاکه کامل‌ترین منبع اندیشه ملاصدرا و تبیین‌کننده حکمت متعالیه است به یکی از منابع اصلی تدریسی و پژوهشی فلسفه اسلامی تبدیل شده است. [ویکی‌شیعه]

شرح‌ها، حواشی و مدرسان

ازاین‌رو فیلسوفان بزرگ بعد از ملاصدرا تا کنون حواشی متعددی بر این کتاب نوشته‌اند از جمله: ملاعلی نوری، ملا هادی سبزواری، آقا علی مدرس زنوزی، ملااسماعیل درب کوشکی اصفهانی، محمد بن معصوم علی هیدجی، محمدحسین طباطبایی[۲].

همچنین از دیگر شروح جدید این کتاب می‌توان به شرح مرتضی مطهری، محمدتقی مصباح یزدی، حسن حسن‌زاده آملی و شرح عبدالله جوادی آملی با عنوان رحیق مختوم اشاره کرد. [ویکی‌شیعه] که در این میان رحیق مختوم را به‌جرئت می‌توان عمیق‌ترین و مبسوط‌ترین اثر فلسفی درباره اسفار دانست. [۳]

این اثر شاید در نوع خود تنها شرح بر اسفار صدرالدین شیرازی است. چرا که دیگر آثار، معمولاً منحصر در تعلیقه نگاری بوده است. سنت تعلیقه نگاری، بر خلاف شرح نگاری، عموماً متکی بر حساسیت‌های ذهنی فلسفی تعلیقه نگار در خصوص بعضی از مواضع خاص اثر موردنظر است؛ تعلیقه نگار چه در مقام توضیح و چه در مقام نقادی با همه فقره‌های اثر سروکار ندارد. ازاین‌رو نگارش شرح بر تمام اثری فلسفی، آن هم تا بدین حد مفصل، کاری نو و متکی بر همتی وافر است. [۴]

ماجرای تألیف

جوادی آملی از سال ۱۳۶۸ تدریس کتاب اسفار را در حوزه علمیه قم آغاز کرد [۵] و تا کنون سه دوره به تدریس آن پرداخته که سومین دوره‌ی آن، تدریسی ویژه و در بستر تمامی آثار ملاصدرا بود و بلکه فراتر از آن، آثار و آراء مهمی در زمینه‌ی هستی‌شناسی مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفت. [۶]

محتوای این دوره از تدریس جوادی آملی، به کوشش محققان و شاگردان مکتب فلسفی او در پژوهشگاه علوم وحیانی معارج نگارش و تنظیم شد و پس از بازبینی او و غنی‌سازی و رفع نواقص، در قالب کتاب رحیق مختوم آماده‌ی نشر شد. [۷]

پژوهشگاه علوم وحیانی معارج یکی از زیرمجموعه‌های بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء است که وظیفة تدوین و تنظیم آثار و اندیشه‌های جوادی آملی و پژوهش در موضوعات و مسائل جدید با رویکرد مبانی و اندیشه‌های او را برعهده دارد. [۸] فعالیت‌های علمی این پژوهشگاه در چهار پژوهشکده‌ی علوم عقلی، فقه و اصول، قرآن و عترت و مطالعات اسلامی دنبال می‌شود [۹] که هر کدام شامل چند گروه علمی است.

کتاب رحیق مختوم توسط حمید پارسانیا، در گروه علمی فلسفه، ذیل پژوهشکده‌ی علوم عقلی این پژوهشگاه تدوین و تنظیم یافت. [۱۰]

گفتنی است حمید پارسانیا که ریاست پژوهشگاه علوم وحیانی معارج را در کارنامه دارد، یکی از برجستگان مکتب فکری جوادی آملی در حکمت، عرفان نظری و فقه بوده، و بسیاری دیگر از آثار عمده‌ی جوادی آملی نیز توسط وی تنظیم و تدوین‌یافته است. [۱۱]

وضعیت نشر

رحیق مختوم پس از تهیه و تنظیم، در سال ۱۳۷۵ توسط مرکز بین المللی نشر اسراء که وظیفه‌ی انتشار آثار جوادی آملی را برعهده دارد به چاپ رسید. [۱۲] اما پس از انتشار ده جلد نخست آن، با یک وقفة طولانی روبرو شد تا اینکه در سال ۹۳ مجلدات بعدی آن در دست انتشار قرار گرفت [۱۳] که تاکنون به ۳۸ جلد رسیده است. [۱۴]

وجه نام‌گذاری

نام این اثر، برگرفته از آیهٴ ۲۵ سورهٴ مبارکه «مطفّفین» است: ﴿یُسْقون من رحیقٍ مختومٍ﴾. رحیق مختوم نوشیدنی ناب و خالص ابرار بهشتی است که با قطراتی از چشمه‌سار تسنیم (ویژه مقربان الهی) ممزوج شده: ﴿و مزاجه من تسنیم ٭ عیناً یشرب بها المقرّبون﴾ و بر اثر این مزاج، ارزشی افزون‌تر یافته است. بر این نوشیدنی مُهر مشکین صیانت از آلودگی و باطل نهاده شده و از این‌رو از هرگونه آلودگی پاک است.

پس تسنیم چشمه اعلایی است که شراب طهور ویژه مقرّبان الهی از آن می‌جوشد و رحیق مختوم چشمه‌ساری است که شراب ابرار از آن می‌تراود و ارزش رحیق مختوم با آمیزه‌ای از چشمه تسنیم افزون‌تر می‌شود و ازآنجاکه اعتبار همه دانش‌ها و از جمله حکمت، حاصل هماهنگی با قرآن کریم است، مؤلف با الهام‌گیری از این معرفت قرآنی، اثر فلسفی خود شرح حکمت متعالیه را رحیق مختوم و اثر قرآنی خود را تسنیم نام نهاده است. [۱۵]

شیوة نگارش و سبک بیان

۱- سطح کتاب

رحیق مختوم در دو سطح کاملاً متمایز به بحث‌های فلسفی پرداخته است:

الف) تبیین و توضیح مبانی، مسائل و نتایج مطرح شده در فصل‌های کتاب اسفار:

همت اصلی مؤلف در این سطح بیشتر بیان مقصود صدرالدین شیرازی و دیگر صاحبان آرای فلسفی (و گاه عرفانی یا کلامی) و از سوی دیگر برجسته‌کردن نقاط و صحنه‌های چالش بین این نظریه‌ها است. در بسیاری از موارد متن خام اسفار تا حد ممکن به لحاظ بحثی طبقه‌بندی‌شده و بر چگونگی ترتیب مسائل مختلف در ذیل یک فصل تأکید شده است، همچنین احیاناً در توجیه این رتبه‌بندی‌ها به فضاسازی بیرون از متن اقدام شده است. یک نکته بسیار عمده در طرح بسیاری از مسائل این فصل‌ها این بوده است که از «وجه فلسفیت» مسئله‌ها به جد پرسیده شده و تا حد ممکن بررسی‌هایی درباره آن انجام شده است.

ب) اشارات پایانی فصل‌های اسفار:

سطح مباحث در اشارات پایانی کتاب به گونة انکارناپذیری پیچیده‌تر و دشوارتر می‌شود. مؤلف در این سطح سه نوع کار را در برنامه خود قرار می‌دهد:

اول: نقادی بعضی نظریه‌ها و آرای صدرالدین شیرازی شامل انتقاد از نظرات موردی وی و همچنین گاه پاسخ‌گویی از نقادی‌های صدرالدین شیرازی درباره معاصران یا فلسفی‌اش.

دوم: چالش فکری با متأخران صدرالدین شیرازی، و خصوصاً بعضی از آثار معاصران مؤلف، شامل پاسخ‌گویی از انتقاد‌های ناوارد آنان بر مبانی و نظریه‌های صدرالدین شیرازی، اثبات نادرستی بعضی از برداشت‌ها و تفسیرهای آنان از کلمات صدرالدین شیرازی و بحث مستقیم درباره نظریه‌های متاخران صدرالدین که اگر چه در آثار وی یافت نمی‌شوند؛ ولی به‌عنوان فروع و نتایج مرتبط با دستگاه فکری - فلسفی حکمت متعالیه مورد ادعا واقع شده‌اند.

سوم: تفریع فروع جدید متناسب با دستگاه فکری - فلسفی حکمت متعالیه و اشاره به اشباه و نظایر هر مسئله در ذیل بخش‌های گوناگون.

۲- سبک بیان

شکل گفتاری اولی کتاب مقتضی تلاش بسیار زیادی بوده است تا به شکل نوشتاری تحویل یابد. باوجود این، اثر موردبحث، از دشوارنویسی و موجزنویسی کاملاً بر کنار نیست و در مواردی خواننده در فهم مراد مؤلف دچار اشکال می‌شود.

۳- انسجام منطقی

انسجام منطقی به‌عنوان یک عامل مؤثر در هر نوشته مستلزم این است که هندسه کتاب در تدوین و ترتیب فصل‌ها و بخش‌های کتاب، پشتیبانی لازم را از ادعاهای مطرح شده به‌وسیله استدلال‌ها و شواهد به عمل آورد. پشتیبانی یاد شده، هم به گونه‌ی طولی - ترتیب استدلال‌ها و ادعاها به گونه طبقه‌های پی‌درپی - و هم به گونه‌ی شبکه‌ای انجام‌شدنی است. در برخی موارد چنین نظام و انسجامی در کتاب یافت نمی‌شود، و دلیل آن هم تقریباً روشن است، زیرا این شرح در نقشه، ترتیب و نظام، تابع متن اصلی است. اسفار، به خلاف آثاری چون الهیات شفا و اشارات، کتابی کاملاً منسجم و متکی بر روش‌های معمول متن نویسی نیست، به همین جهت شارح می‌بایست همان موارد یادشده در اسفار را تکرار کند، و در موارد فاقد ترتیب منطقی از ترتیب طرح مباحث پیروی کند.

شرایط شرح چنین متنی مشکل جدی‌تری نیز به بار آورده است، زیرا شارح بسیاری از مفاهیم و مبانی کلیدی را که بارها با «قدتبین» «قد تقدم» و «سیاتی» مورد اشاره قرار گرفته بارها تبیین و تقریر مجدد کرده است.

ذکر این نکته لازم است که عدم انسجام کامل اسفار و عدم تناسب آن با کتاب‌درسی ازآن‌رو است که بنای صدرالمتالهین در این کتاب بر مشروح نویسی و بررسی دقیق نظرات مختلف است و این امر در بسیاری از موارد، موجب تکرار می‌شود. افزون بر این که قصد ایشان بر این نیست که تنها به بیان مقدمات لازم برای تبیین نظریه‌ی خود اکتفا کند؛ بلکه در بسیاری از مباحث روش وی ورود در بحث به مسلک مشهور فلاسفه است. گر چه در بخش پایانی بحث از نظریه خود دفاع می‌کنند، اما این سبک و روش موجب عدم تناسب اثر با کتاب‌درسی مطلوب می‌گردد.

فقدان انسجام کامل و عدم تناسب اسفار با کتاب‌درسی مطلوب به معنای آن نیست که صدرالمتالهین برای کل این اثر طرح منطقی جامع نداشته است. اسفار در کلیت خود دارای انسجام منطقی است و مراحل و مسالک آن تا جلد ششم و مواقف و ابواب آن تا پایان جلد نهم بر اساس یک طرح جامع طراحی شده است. عدم انسجام مربوط به برخی فصول جزئی و تقدم‌وتأخر آن‌ها و تداخل و تکرار در مضامین آن‌هاست. [۱۶]

تمایزات اثر

۱-چکیدة سه نسل فلسفی

بنا بر آنچه در ماجرای تألیف گفته شد، این اثر، نه‌تنها حاصل تأمل‌ورزی‌های اخیر مؤلف، بلکه برآیند بحث‌های دامنه‌دار حداقل سه نسل تحصیلی فلسفه است؛ یعنی اساتید مؤلف، شخص مؤلف و معاصران و طبقة شاگردان وی و به‌جرئت می‌توان ادعا کرد که اثر این هر سه نسل در این شرح مفصل قابل‌بازشناسی است. [۱۷]

۲- توفیق نسبی در بیان مبانی مسائل و نتایج حکمت متعالیه

دلایل و وجوه این امتیاز را حداقل در سه مورد می‌توان موردتوجه قرارداد:

الف روش تحلیلی:

شارح اولاً: تلاش زیادی برای تبیین مبادی تصوری و تصدیقی هر مسئله به کار برده، ثانیاً: افراز مقدمه‌های اساسی در هر مسئله انجام داده و ثالثاً: در تفریع فروع - و بیان چگونگی انجام آن - سعی بسیاری کرده است.

بی شک روش بحثی علامه طباطبائی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در نگاهی از این سنخ بوده است.

ب موجه‌سازی مسائل فلسفی در پرتو فهم متون دینی:

در موارد احساس تعارض یا همبسته بودن بعضی مسئله‌های فلسفی با نگاه‌هایی متفاوت مشابه در معرفت‌های متکی بر متون دینی، شارح به اتکای شواهد و دلایل نقلی اقدام به تثبیت - و گه گاه تعدیل - فلسفیات کرده است. رویکرد اصلی مؤلف همواره این بوده است که «برهانیات فلسفه» قابلیت تأیید با شواهد نقلی را داراست.

ج تأیید مبانی فلسفی به‌وسیله اصول عرفان نظری:

شارح در همه جای این شرح بر ارتباط وثیق حکمت متعالیه و مدرسه عرفانی ابن عربی تأکید داشته و همواره سعی کرده شواهد و گاه اصول مؤید این مدرسه عرفانی را به کار گیرد. اعتقاد مؤلف بر این است که اگر چه صدرالدین شیرازی در شکوفایی فلسفه اسلامی و طراحی مبانی اصلی حکمت متعالیه بهره‌های فراوانی از عرفان نظری برده است، لیکن این حکمت متعالیه است که بسیاری از مدعیات مکتب ابن عربی را بر کرسی برهان نشانده است.

عدم ارائه تصویری کامل و جامع از حدود و ثغور و مشخصه‌های اصلی حکمت متعالیه را نمی‌توان نقطه‌ضعفی برای این اثر شمرد، زیرا هدف این شرح ترسیم چنین تصویری نیست؛ بلکه هدف آن چالش و تحقیق در زوایای این فلسفه در ابعاد مختلف آن است. این کتاب در وسعت فراوان خود در حکم یک دائرة المعارف فلسفه اسلامی است نه کتابی که به جهت ارائه تصویری جامع و منسجم از حکمت متعالیه پدیدآمده باشد.

۳- توجه به تمایز حکمت متعالیه از دیگر سنت‌های فکری

اگر سنت‌های فکری بدیل و رقیب حکمت متعالیه را فلسفه مشایی، فلسفه اشراقی، مکاتب کلامی و عرفان نظری به سبک ابن عربی بدانیم، مهم‌ترین کار بیان تمایز حکمت متعالیه از آن دیگر سنت‌های فکری در دو محور مفاهیم و مبادی، و همچنین میزان بهره‌مندی حکمت متعالیه از آن سنت‌های فکری است. آن مرزبندی و این بهره‌مندی تا حد نسبتاً خوبی در این شرح موردتوجه بوده است.

دشواری عمده در انجام چنین مهمی آن است که صدرالدین شیرازی، به هر دلیل، حرف‌های خود را درضمن سخنان دیگران آورده است، قهراً تشخیص آنچه به گونه‌ی بنیادی نشئت‌گرفته از سنخ تفکر و فلسفیدن در حکمت متعالیه است کاری بس دشوار است، زیرا چنین کاری نه‌تنها نیازمند تسلط بر آن چند سنت فکری بدیل و رقیب بلکه وابسته به میزان احاطه بر حکمت متعالیه به‌عنوان تفکری ساختاری است.

۴- مسئله محوری

خصیصه برجسته این شرح مسئله‌محوری آن است. یعنی تأکید بر خود مسئله فلسفی به لحاظ رسایی یا نارسایی، و همچنین بازشناسی همه فاکتورهای تأثیرگذار در چگونگی آن است.

۵- روز آمدی

این شرح ناظر بر آخرین تقریرهای مکتب فلسفی حکمت متعالیه است. این تقریرها معمولاً در آثار معاصران مؤلف انعکاس یافته است. این شرح در مواردی معدود نگاهی کلی بر بعضی مسئله‌های فلسفی در آثار فیلسوفان مغرب‌زمین دارد. بیشتر این فیلسوفان متعلق به طبقه کلاسیک از دوران مدرن‌اند.

۶- مراجع و مصادر اسفار

مراجع و مصادر اسفار تا حد زیادی در این شرح معلوم شده‌اند. این مصادر در اسفار معمولاً بدون ذکر منبع و گاه با تصرفات و تلخیص ذکر شده‌اند. مصدریابی کامل و چگونگی و میزان استفاده صدرالدین شیرازی از این مصادر ازاین‌جهت مطلوب است که نشان می‌دهد سهم فلسفی صدرالدین شیرازی در این موارد به چه میزان است.

۷- تصحیح متن اسفار

یکی از کارهای انجام شده در این شرح تصحیح و چاپ متن اسفار به همراه شرح است. به نظرمی رسد مهم‌ترین مشکل در این متن مصحح این است که تصحیح آن به گونه قیاسی انجام شده است نه متکی بر نسخه‌های معتبر اسفار. البته تصحیح قیاسی که توسط استاد با سابقه‌ای همچون جوادی آملی که بهره‌مند از اساتید گران‌قدر این فن بوده‌اند، ارزش خاص خویش را دارد. [۱۸]

پانویس

  1. «زندگینامه آیت الله جوادی آملی»، سایت بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
  2. تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۶، صص۱۹ - ۲۰؛ آشتیانی، مقدمه بر المسائل القدسیة، ۱۳۵۲ش، صص۵۴ - ۵۶.
  3. «زندگینامه آیت الله جوادی آملی»، سایت بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
  4. «نگاهی به رحیق مختوم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  5. «داستان ناتمام «رحیق مختوم» و کام‌ تشنه مشتاقان حکمت متعالیه در سطح جهان»، خبرگزاری بین المللی قرآن.
  6. «زندگینامه آیت الله جوادی آملی»، سایت بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
  7. «زندگینامه آیت الله جوادی آملی»، سایت بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
  8. «معرفی پژوهشگاه معارج»، سایت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج.
  9. «سایت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج»، سایت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج.
  10. «پژوهشکده علوم عقلی»، سایت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج.
  11. «اعضای هیئت علمی - دکتر حمید پارسانیا - زندگینامه»، سایت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج.
  12. «رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه دوره 5 جلدی اول»، سایت.
  13. «داستان ناتمام «رحیق مختوم» و کام‌ تشنه مشتاقان حکمت متعالیه در سطح جهان»، خبرگزاری بین المللی قرآن.
  14. «رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه»، سایت مرکز بین المللی نشر اسراء.
  15. «زندگینامه آیت الله جوادی آملی»، سایت بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
  16. «نگاهی به رحیق مختوم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  17. «نگاهی به رحیق مختوم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  18. «نگاهی به رحیق مختوم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

یادداشت

منابع