خَبَر مُستَفیض یا حدیث مستفیض، حدیثی که تعداد راویان آن بیش از یک نفر است؛ اما به حد راویان خبر متواتر نمی‌رسد. خبر مستفیض در کنار خبر واحد و خبر متواتر، از اقسام سه‌گانه حدیث است. این تقسیم‌بندی بر اساس تعداد راویان حدیث شکل گرفته است.

برخی از عالمان علم درایه و نیز فقیهان خبر مستفیض را به تنهایی حجت نمی‌دانند و معتقدند مثل خبر واحد نیازمند بررسی شرایط راویان و اِحراز وثاقت آنان است. برخی دیگر نیز هنگام تعارض روایات، خبر مستفیض را بر خبر واحد ترجیح داده‌اند. گروهی نیز آن را بدون بررسی صفات راویان، معتبر دانسته‌اند.

تعریف

به گفته محمدآصف محسنی قندهاری، فقیه و حدیث‌شناس، خبر مستفیض، حدیثی است که ناقلان آن در هر مرتبه بیش از سه نفر باشند.[۱] شیخ بهائی[۲] و محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی نیز همین تعریف را پذیرفته‌اند؛[۳] هرچند برخی از عالمان علم درایه، روایت بیش از دو نفر را نیز کافی دانسته‌اند.[۴] این تعریف در مقباس الهدایه نوشته مامقانی نیز آمده است. [۵] البته به گفته مامقانی راویان خبر مستفیض کمتر از راویان خبر متواتر هستند.[۶]

کلباسی در کتاب الرسائل الرجالیه بدون ذکر نام کسی می‌گوید برخی معتقدند همین که راویان خبری بیش از یک نفر باشد، آن خبر مستفیض است.[۷] کلباسی تصریح می‌کند که در این بحث منظور از تعدد راوی، راویانی است که مستقیم از چهارده معصوم نقل می‌کنند و گرنه تعدد سندی اگر به یک راوی ختم شود، باعث مستفیض شدن روایت نمی‌شود.[۸]

مستفیض لفظی یا معنوی؟

به گفته عبدالله مامقانی از عبارت اکثر عالمان بر می‌آید که در خبر مستفیض لازم است الفاظِ همه نقل‌ها مثل هم باشد؛ ولی از عملکرد و نیز عبارات گروهی‌ دیگر مثل صاحب ریاض و صاحب جواهر برمی‌آید که لازم نیست الفاظ روایات مثل هم باشد و همین که نقل‌ها از نظر معنی با هم یکی باشند، می‌توان به این روایات مستفیض گفت.[۹] استرآبادی نیز در کتاب لب اللباب تصریح می‌کند که اتحاد لفظی لازم نیست.[۱۰]

تفاوت مستفیض با مشهور

گاهی حدیث مستفیض را حدیث مشهور هم گفته‌اند؛ ولی برخی گفته‌اند که مستفیض با مشهور متفاوت است؛ زیرا در خبر مستفیض باید تعداد ناقلان در همه طبقات نقل به حد استفاضه باشد؛ ولی در حدیث مشهور چنین شرطی وجود ندارد و گاهی حدیث مشهور به حدیثی گفته می‌شود که فقط یک سند دارد مثل حدیث «انما الاعمال بالنیات».[۱۱] محقق کَرَکی، فقیه دوران صفویان، معتقد است مشهور همان مستفیض است و حدیثی است که راویان آن بیش از سه نفر باشند.[۱۲] ِ

اعتبار

مامقانی معتقد است خبر مستفیض گونه‌ای از خبر واحد است و این باور را از شهید ثانی نیز نقل می‌کند.[۱۳] به گفته او همین که عالمان شیعه، حدیث مستفیض را در مقابل حدیث متواتر قرار داده‌اند، نشانگر آن است که اعتبار خبر مستفیض را مثل اعتبار خبر واحد می‌دانند[۱۴] که برای انسان علم نمی‌آورد و برای معتبر بودن باید صفات راویان آن بررسی و وثاقت آنان ثابت شود. مامقانی این قول را به میرزای قمی نیز نسبت داده است.[۱۵]

نویسنده مقاله «الشیخ المفید و علوم الحدیث» از کاربردهای خبر مستفیض در آثار شیخ مفید نتیجه گرفته‌ است که شیخ مفید اعتبار خبر مستفیض را بیش از خبر واحد می‌داند و به همین دلیل در فرض تعارض روایات، خبر مستفیض را بر خبر واحد ترجیح می‌دهد.[۱۶]

کلباسی، رجال‌شناس قرن سیزده قمری، بدون نام بردن از شخصی، این مبنا را مطرح می‌کند که برخی خبر مستفیض را معتبر می‌دانند.[۱۷] محمد سَنَد، مجتهد و محقق، نیز معتقد است خبر مستفیض، ظن اطمینانی ایجاد می‌کند که قوی‌تر از خبر واحدِ صحیح است[۱۸] و بلکه آن را جزو مدارک قطعی برای مطالعات دینی می‌داند.[۱۹] او هم‌چنین معتقد است که برخی از اخبار ضعیف، اگر به سایر احادیث ضمیمه شوند، ممکن است تبدیل به خبر مستفیض شوند.[۲۰] آیت‌الله سبحانی نیز وثاقت راویان را برای اعتبار خبر مستفیض لازم نمی‌داند.[۲۱] محقق کرکی نیز خبر مستفیض را همانند خبر متواتر معتبر می‌داند.[۲۲]

پانویس

  1. محسنی، بحوث فی علم الرجال، ۱۴۳۲ق، ص۳۹۹.
  2. شیخ بهائی، الوجیزه، ۱۳۹۰ق، ص۴.
  3. استرآبادی، لب اللباب، ۱۳۸۸ش، ص۷۳.
  4. محسنی، بحوث فی علم الرجال، ۱۴۳۲ق، ص۳۹۹.
  5. مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۸.
  6. مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۱.
  7. کلباسی، الرسائل الرجالیه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۴۷ و ج۳، ص۵۶۶.
  8. کلباسی، الرسائل الرجالیه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۲۱.
  9. مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۹.
  10. استرآبادی، لب اللباب، ۱۳۸۸ش، ص۷۳.
  11. مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۰.
  12. محقق کرکی، الفوائد الرجالیه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۳۸.
  13. مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۱.
  14. مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۱.
  15. مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۳.
  16. الغرباوی، «الشیخ المفید و علوم الحدیث»، ص۴۰-۴۲.
  17. کلباسی، الرسائل الرجالیه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۴۷ و ج۳، ص۵۶۶.
  18. سند، بحوث فی مبانی علم الرجال، ۱۴۲۹ق، ص۲۶۰.
  19. سند، بحوث فی مبانی علم الرجال، ۱۴۲۹ق، ص۴۲.
  20. سند، بحوث فی مبانی علم الرجال، ۱۴۲۹ق، ص۴۱ و ۲۶۰.
  21. سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ۱۴۱۰ق، ص۱۹۲.
  22. محقق کرکی، الفوائد الرجالیه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۳۸.

منابع

  • استرآبادی، محمدجعفر، لب اللباب فی علم الرجال، تصحیح: محمدباقر ملکیان، تهران، اسوه، ۱۳۸۸ش.
  • الغرباوی، ماجد، الشیخ المفید و علوم الحدیث، در مجموع المقالات و الرسالات، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۴۱۰ق.
  • سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، به قلم محمدصالح تبریزی، قم، انتشارات مدین، ۱۴۲۹ق.
  • شیخ بهائی، محمد بن عزالدین، الوجیزه فی علم الدرایة، قم، انتشارات بصیرتی، ۱۳۹۰ق.
  • کلباسی، محمد بن محمدابراهیم، الرسائل الرجالیة، تحقیق: محمدحسین درایتی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، تحقیق: محمدرضا مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۱۱ق.
  • محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، قم، مرکز المصطفی، ۱۴۳۲ق.
  • محقق کرکی، علی بن حسین، الفوائد الرجالیه، در میراث حدیث شیعه، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خوئی، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۰ش.