ذهبیه
اطلاعات کلی | |
---|---|
مؤسس | سید عبدالله برزشآبادی |
سال تأسیس | قرن نهم |
قدمت | صفویه |
گرایش | شیعی |
گستره جغرافیایی | ایران |
شهرهای مهم | خراسان بزرگ • شیراز • اصفهان |
علل پیدایش | عدم بیعت با محمد نوربخش |
نامهای دیگر | امالسلاسل • ذهبیه اغتشاشیه • ذهبیه خالصه |
اطلاعات دینی | |
از فرقههای | صوفیه |
از شاخههای | طریقت همدانیه کبرویه |
باورها | قطب ناطق و صامت • ولایت شمسیه و قمریه، |
رهبر/امام کنونی | عبدالحمید گنجویان |
رهبران/امامان | معروف کرخی • جنید بغدادی • شهابالدین عمر سهروردی |
آئینها | خرقه پوشی • سماع • فرهنگ مرید و مرادی |
ذَهَبیه، از طریقتهای صوفیه شیعی و از پیروان سید عبدالله برزشآبادی مشهدی. پیدایش این طریقت به قرن نهم در ایران برمیگردد. ذهبیه به نامهایی مانند ذهبیه اغتشاشیه و ذهبیه خالص خوانده شده است. از این طریقت، گروههای متعددی منشعب شدند؛ به همین علت این طریقت را امالسلاسل نامیدهاند.
ذهبیه، طریقت خود را از طریق معروف کرخی به امام رضا(ع) و دیگر ائمه(ع) منتسب میکنند و به ولایت قَمریه، قطب ناطق و صامت معتقدند. البته انتسابشان به ائمه(ع) و برخی اعتقادات آنان از سوی علمای شیعه رد شده است.
معروف کَرخی، سَرِی سَقَطی، جُنید بغدادی و شهابالدین عمر سهروردی از قطبهای ذهبیه هستند.
ذهبیه مانند سایر صوفیان دارای آداب خانقاهی از جمله خرقهپوشی قطبها، مراسم سماع و فرهنگ مرید و مرادی هستند. ذهبیه دورههای مختلفی را در طول تاریخ مانند دوره زهد و عبادت، دوره اعتلای ذهبیه، دوره رکود و دوره تجدد را طی کرده است.
معرفی و تاریخچه
ذهبیه، از طریقتهای صوفیه[۱] شیعی[۲] قرن نهم[۳] و پیروان سید عبدالله برزشآبادی مشهدی هستند.[۴] در ایران، پس از تشکیل دولت صفویه، این طریقت گسترش یافت و سپس از آن فرقههای زیادی منشعب شده است.[۵] به همین جهت، آن را امالسلاسل نیز میگویند.[۶] ریشه ذهبیه از صوفیان همدانیه کبرویه است.[۷] برخی ذهبیه را تا قبل از برزشآبادی سنی دانسته که پس از آن گرایش شیعی دانسته اند.[۸]
مؤسس
مؤسس سلسله ذهبیه، سید عبدالله بن عبدالحی علی الحسین ملقب به مجذوب، متولد ۷۷۰ تا ۷۸۰ق در برزشآباد مشهد بوده است.[۹] وی داماد استادش خواجه اسحاق ختلانی[۱۰] و قبل از خواجه، از میرزا شاه قاسم انوار که به دو واسطه به صفی الدین اردبیلی میرسد، نیز کسب رسوم طریقت کرده است، ولی مرتبه کمال وصول و تکمیل وی نزد خواجه ابواسحاق بوده است.[۱۱] اثر مشهور برزشآبادی کتابی است با عنوان رساله کمالیه.[۱۲]
دو نقل دیگر هم درباره مؤسس این فرقه وجود دارد که برخی شیخ نجم الدین احمد بن عمر خیوقی معروف به نجم الدین کبری و برخی دیگر خواجه اسحاق ختلانی را به عنوان مؤسس این فرقه معرفی کردهاند.[۱۳]
علت نامگذاری
زمانی عبدالله برزشآبادی، از دستور استادش خواجهاسحاق رئیس طریقت همدانیه کبرویه برای بیعت با سید محمد نوربخش، سرپیچی و سلسلهای جداگانه تشکیل میدهد،[۱۴] خواجه میگوید: «ذهب عبدالله»، یعنی عبدالله از بیعت ما بیرون رفت، به همین دلیل آن فرقه معروف به ذهبی شدند.[۱۵] نقل شده، این علت با واقعیت تناسب بیشتری دارد.[۱۶] بعدها دو طریقت با عنوانهای نوربخشیه و ذهبیه تشکیل میشود.[۱۷]
برخی علتهای دیگری را نیز ذکر کردهاند از جمله اینکه، این نامگذاری را به جهت متصل کردن این سلسله به اهل بیت و پیامبر(ص) میدانند و این سلسله را به ذهب (طلا) تشبیه کردند.[۱۸] وجه دیگر این است که ذهبیه، خود را به حدیث سلسله الذهب امام، متصل و به این اسم، نامگذاری شدهاند.[۱۹]علتهای دیگری مانند شیعه خالص بودن قطبها مانند ذهب (طلا)، پاک و طاهر کردن وجود مریدان مانند ذهب از جمله علتهای نامگذاری هستند.[۲۰]
مخالفان این فرقه آنان را ذهبیه اغتشاشیه مینامند، اما آنان خود را ذهبیه خالص یا ذهبیه مرتضویه میخوانند.[۲۱] نامهای دیگر این سلسله عبارتند از ذهبیه رضویه، مهدیه، کبرویه و احمدیه. این نامها به این دلیل است که آنها خود را منتسب به علی(ع)، امام رضا(ع)، حضرت مهدی(ع)، نجم الدین کبری و میرزا احمد عبدالحی مرتضوی میدانند.[۲۲]
جغرافیا
ذهبیه ابتدا در خراسان قدیم و منطقه ختلان (شهری نزدیک سمرقند) که مرکز قطبهای و مشایخ طریقت کبرویه خصوصا میرسید علی همدانی و خواجه اسحاق ختلانی بوده، به وجود آمدهاند. این منطقه در قرن نهم تا یازدهم مرکز اقطاب ذهبیه بوده است. بعد از سالها، مرکزیت طریقت ذهبیه به شیراز[۲۳] و در زمان قطب سیام ذهبیه، مرکز آنها به اصفهان منتقل میشود.[۲۴] و در زمان شاه حسین صفوی در اثر فشار فقها، مرکزیتشان به شیراز منتقل میشود.[۲۵]
در میان سلسلههای تصوف اسلامی، تنها سلسلهای که در غیر محیط ایران، پیرو و پیر طریقت و خانقاه ندارد، سلسله ذهبیه است.[۲۶] و تا امروز نیز فعالیت دارد.[۲۷]
باورها
ذهبیه دارای اندیشههایی است. برخی، این اعتقادات و نسبت آنها به اهل بیت (ع) و شیعه را نقد کردهاند.[۲۸] اندیشههای ذهبیه از این قرار است:
اعتقاد به قطب
مقصود ذهبیه از قُطب، مردان کامل و اولیای جزئی هستند که از طریق سلوک الهی مدارج و کمالات را طی نموده و بعد از مرحله فنا به مرحله بقای باللّه رسیده و به درک فیض ولی علی الاطلاق و امام زمان به عنوان قطب الاقطاب زمان رسیده باشد.[۲۹]
از قطبهای آنها به معروف کَرخی، سَرِی سَقَطی، جُنید بغدادی و شهابالدین عمر سهروردی (درگذشت: ۶۳۲ق) اشاره شده است.[۳۰] فطبهای اخیر این سلسله پرویز سلماسی، میرزا احمد نایبالایاله تبریزی و حب حیدر بودند.[۳۱] شیخ فعلی آنها عبدالحمید گنجویان معروف به حمیدالاولیا، پزشک و استاد دانشگاه تبریز است.[۳۲] وی پس از انقلاب اسلامی ایران به انگلستان مهاجرت کرد و قطب صامت سلسله، عصاریان است که در آینده چهلمین قطب ذهبیه را به خود اختصاص میدهد.[۳۳]
از ابتدای پایهگذاری ذهبیه تا به امروز، برای آنها ۳۹ نفر رکن و قطب به ترتیب نام میبرد.[۳۴]
قطب ناطق و صامت
ذهبیه، قطب فعلی را قطب ناطق و جانشین وی را در ایام حیات استادش، قطب صامت مینامند. اصطلاح ناطق و صامت، از اصطلاحات خاص فرقه اسماعیلیه است که برخی در تصوف به کار میبرند[۳۵]
انتساب به اهلبیت
یکی از اعتقادات ذهبیه، استناد سلسله این فرقه به ائمه(ع) است. ذهبیه سلسله همه اولیا را به علی(ع) منتهی و روایت معراج پیامبر(ص) را از کتاب ابن ابی جمهور احسائی نقل میکنند که پیامبر اسلام، خرقه را در معراج، به وسیله جبرئیل از خداوند دریافت کرد و بعد این خرقه را به علی(ع) و او نیز به ائمه دیگر و ائمه نیز آن خرقه را به بعضی از اولیا تحویل دادند.[۳۶]
این سلسله خود را از طریق معروف کرخی به امام رضا(ع) متصل میکند و امام را منتسب به پدرش موسی بن جعفر(ع) و این سلسله را ادامه میدهند تا به علی(ع) و پیامبر اسلام میرسد.[۳۷] دلایلی در رد انتصاب این فرقه از طریق معروف کرخی به امام رضا و سایر اهل بیت(ع) آورده شده است.[۳۸]
ولایت شَمسیه و قَمَریه
فرقه ذهبیه ولایت را به دو قسم ولایت کلیه شمسیه و ولایت جزئیه قَمَریه تقسیم میکنند.[۳۹] ولایت کلیه شمسیه مخصوص پیامبر (ص) و دوازده امام است که آنها را مظهر تام اسماء، صفات، کمال و جمال خداوند میدانند و ولایت جزئیه قمریه، متعلق به مشایخ و اقطاب صوفیه است.[۴۰]
ذهبیه معتقدند که در زمان غیبت امام زمان، شخصی که ولایت جزئیه قمریه داشته و رابطه معنوی با امام دارد به مردم برای رسیدن به کمال کمک میکند.[۴۱] همچنین معتقدند سند ولایت جزئیه قمریه این سلسله به سند ولایت کلیه شمسیه منتهی میشود.[۴۲]
غلو و باطنیگری
برخی معتقدند ذهبیه به غلو اعتقاد داشتهاند[۴۳] و علاوه بر آن به باطنیگری نیز قائل هستند و میگویند باطن قرآن را میتوان به راحتی از ظاهر آن متوجه شد.[۴۴] ذهبیه بدون هیچ قرینهای، ظاهر را تأویل و تفسیر به رأی میکنند.[۴۵] آنها میگویند قلب عارف بیت الله معنوی است و بیت الله الحرام، بیت ظاهری است.[۴۶]
مراسم خانقاهی
فرقه ذهبیه مانند سایر فرقههای صوفیه ملتزم به مراسم خانقاهی است.[۴۷] از جمله این مراسم، خرقهپوشی قطبها است که از قطب قبلی به قطب بعدی منتقل،[۴۸] سنت دیگر ذهبیه سماع یا رقص؛[۴۹] و سومین رسم آنها، فرهنگ مراد و مریدی که در میان ذهبیه زیاد است.[۵۰]
دورههای تاریخی و تحولات فکری
تاریخ یازده قرن تصوف ذهبی از زمان درگذشت معروف کرخی در سال ۲۰۰ق تا زمان مرگ مجدالاشراف سال ۱۳۳۱ق به دورههای مختلفی تقسیم شده است.[۵۱] دوره زهد و عبادت، این دوره از فوت معروف کرخی شروع شده و تا اواخر قرن پنجم هجری و مرگ ابوبکر نساج، خاتمه مییابد. در این دوره، اقطاب ذهبیه غیر از جملات پراکنده و کلمات قصار، آثار مدونی ندارند.[۵۲] دوره دوم، دوره اعتلای تصوف یا دوره علمیت و تألیف است. این دوره از اوایل قرن ششم و با وجود احمد غزالی (متوفای۵۲۵ق) شروع و تا اواخر قرن نهم هجری و فوت خواجه اسحاق ختلانی خاتمه مییابد.[۵۳] در همین دوره، تصوف دوره رکود خود را طی کرده و در زمان سید عبدالله برزشآبادی و تا اواخر قرن دوازدهم و فوت سید قطبالدین محمد(۱۱۷۳ق) ادامه داشته است.[۵۴]
دوره تجدد تصوف
این دوره از اواخر قرن دوازدهم و آغاز ارشاد محمدهاشم شیرازی (۱۱۷۳ق) شروع و در اوایل قرن چهاردهم و فوت مجدالاشراف (۱۳۳۱ش) پایان یافته است.[۵۵] در این دوره، تصوف و تعلیمات خانقاهی از سیر عوالم توحید، به تدبر در ولایت ائمه(ع) و تشیع از آداب ظاهر، به حقیقت ولایت و باطن تغییر کرده[۵۶] و این تغییر و تحولات تا اوایل دهه آخر سده چهاردهم ادامه داشته است.[۵۷]
پانویس
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی،۱۳۷۳ش، ج۲، ص۸۹۲.
- ↑ مادلونگ، فرقههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.
- ↑ مادلونگ، فرقههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ شیرازی، میرزا بابا، ابوالقاسم بن عبدالنبی، مناهج أنوار المعرفة، ۱۳۶۳ش، ج۲ ص۸۴۱.
- ↑ شیرازی، میرزا بابا، ابوالقاسم بن عبدالنبی، مناهج أنوار المعرفة، ۱۳۶۳ش، ج۲ ص۸۴۱.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ دزفولی، «تحلیلی از تصوف با تأکید بر فرق ذهبیه»، ص۱۲۱.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۴۹.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۴۹.
- ↑ «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی»
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۴۹.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی،۱۳۷۳ش، ج۲، ص۸۹۲.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۳.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۸.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۹۴.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۰.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۹۴.
- ↑ مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۹.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۱.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۷.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۶.
- ↑ دزفولی، «تحلیلی از تصوف با تأکید بر فرق ذهبیه»، ص۱۲۴.
- ↑ مادلونگ، فرقههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.
- ↑ دزفولی، «جستاری در تصوف»، ص۹۹.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳.
- ↑ عابدی، حاجی خلف، «تأملی در وجه تسمیه، بررسی و نقد فرقه ذهبیه»، ص۴۱.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۸.
- ↑ مدرسی چهاردهی، سیری در تصوف، ۱۳۶۱ش، ص۲۸۲.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۱.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۰.
- ↑ مدرسی چهاردهی، سیری در تصوف، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۰.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۰.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۰.
- ↑ دزفولی، «جستاری در تصوف»، ص۹۹.
- ↑ عابدی، حاجی خلف، «تأملی در وجه تسمیه، بررسی و نقد فرقه ذهبیه»، ص۳۴.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۰.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۷ و ۱۶۰ و۱۶۱.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۹۴.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۵.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۷.
- ↑ دزفولی، «جستاری در تصوف»، ص۱۰۰.
- ↑ شیرازی، میرزا بابا، ابوالقاسم بن عبدالنبی، مناهج أنوار المعرفة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۶۶.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۷.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۸.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۸.
- ↑ رفیعی، «فرقه ذهبیه»، ص۶۹.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۴۹.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۵.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۵.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۵.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۶.
- ↑ حاجتی، صانعی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، ص۵۶.
- ↑ خاوری، ذهبیه، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۰.
منابع
- حاجتی شورکی، سیدمحمد، صانعی، مرتضی، «معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن»، در مجله معرفت، شماره ۱۹۳، دیماه ۱۳۹۳ش.
- خاوری، اسدالله، ذهبیه تصوف علمی و آثار ادبی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.
- دزفولی، حسین، «تحلیلی از تصوف با تأکید بر فرق ذهبیه»، در فصلنامه کتاب نقد، شماره ۳۹، ۱۳۸۵ش.
- دزفولی، حسین، «جستاری در تصوف»، در مجله رواق اندیشه، شماره ۴۷، آبان ۱۳۸۴ش.
- رفیعی زابلی، حمیدالله، «فرقه ذهبیه»، در مجله کلام اسلامی، شماره۷۵، پاییز۱۳۸۹ش.
- سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ: سوم، ۱۳۷۳ ش.
- شیرازی، میرزا بابا، ابوالقاسم بن عبدالنبی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، محقق: باقری، محمدجعفر، تهران، نشر: خانقاه احمدی، ۱۳۶۳ش.
- عابدی، احمد، حاجی خلف، محمد، «تأملی در وجه تسمیه، بررسی و نقد فرقه ذهبیه»، در مجله پژوهشهای اعتقادی، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۰ش.
- «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی»، سایت مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید:۲۸ بهمن ۱۳۹۷
- مادلونگ، فرقههای اسلامی، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، ناشر: انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
- مدرسی چهاردهی، نورالدین، سیری در تصوف، تهران، انتشارات اشراقی، ۱۳۶۱ش.
- مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، ناشر: آستان قدس رضوی، چاپ: دوم، ۱۳۷۲ش.
پیوند به بیرون