پرش به محتوا

محمد بن ابراهیم نعمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Sama
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ابوعبدالله‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ نعمانى‌'''، معروف به '''اِبْن‌ِ اَبى‌ زِيْنَب‌''' كاتب‌ 360ق‌/971م‌)، [[متكلم‌]]، [[مفسر]] و [[محدّث‌]] [[شیعه|شيعى‌]] [[قرن چهارم]] هجری قمری که برای کسب علم و شنیدن حدیث به  شهرهای مختلف از جمله [[شیراز]]، [[قم]]، [[بغداد]] و [[حلب]] مسافرت کرد. وی از شاگردان ممتاز [[کلینی]] به شمار می رود. از ابن ابی زینب آثار زیادی بر جای مانده است که مهم ترین آن کتاب [[غیبت نعمانی|الغیبه]] اوست.
'''ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نعمانی'''، معروف به '''اِبْن‌ِ اَبی زِیْنَب''' کاتب ۳۶۰ق/۹۷۱م)، [[متکلم]]، [[مفسر]] و [[محدّث]] [[شیعه|شیعی]] [[قرن چهارم]] هجری قمری که برای کسب علم و شنیدن حدیث به  شهرهای مختلف از جمله [[شیراز]]، [[قم]]، [[بغداد]] و [[حلب]] مسافرت کرد. وی از شاگردان ممتاز [[کلینی]] به شمار می‌رود. از ابن ابی زینب آثار زیادی بر جای مانده است که مهم‌ترین آن کتاب [[غیبت نعمانی|الغیبه]] اوست.




==تولد==
==تولد==


تاريخ‌ تولد وی معلوم‌ نيست‌. زادگاه‌ او را برخى‌ شهر نُعمانيه [[مصر]] يا [[يمن‌]] و يا [[حجاز]] دانسته‌اند، <ref>مامقانى‌، 2/55</ref> اما آنچه‌ درست‌ مى‌نمايد اين‌ است‌ كه‌ نعمانى‌ از شهر نعمانيه [[عراق‌]] (در ميان‌ واسط و بغداد) بوده‌ است‌. <ref>خوانساری، 6/127</ref>
تاریخ تولد وی معلوم نیست. زادگاه او را برخی شهر نُعمانیه [[مصر]] یا [[یمن]] و یا [[حجاز]] دانسته‌اند، <ref>مامقانی، ۲/۵۵</ref> اما آنچه درست می‌نماید این است که نعمانی از شهر نعمانیه [[عراق]] (در میان واسط و بغداد) بوده است. <ref>خوانساری، ۶/۱۲۷</ref>




==سفرهای علمی==
==سفرهای علمی==


از زندگى‌ وی همين‌ اندازه‌ معلوم‌ است‌ كه‌ در سال 313ق‌ به‌ شيراز آمده‌ و در آن‌ شهر از ابوالقاسم‌ [[موسى‌ بن‌ محمد اشعری قمى‌]] حديث‌ آموخته‌ و در [[قم|قم‌]] احتمالاً از[[على‌ بن‌ حسين‌ بن‌ بابويه‌]] پدر [[شیخ صدوق]] حديث‌ شنيده‌ است‌ <ref>غفاری، 14، 16</ref>. پس‌ از آن‌ به‌ بغداد سفر كرده‌ <ref>نجاشى‌، 271</ref> و در آنجا از عالمان‌ و محدّثان‌ و فقيهان‌ بنامى‌ چون‌ [[ابن همام اسکافی|محمد بن‌ همام‌ اسكافى‌]]، [[احمد بن‌ محمد بن‌ سعيدبن‌ عقده كوفى‌]] و [[کلینی|محمد بن‌ يعقوب‌ كلينى‌]] (د 329ق‌) حديث‌ فرا گرفته‌ است‌.
از زندگی وی همین اندازه معلوم است که در سال ۳۱۳ق به شیراز آمده و در آن شهر از ابوالقاسم [[موسی بن محمد اشعری قمی]] حدیث آموخته و در [[قم|قم]] احتمالاً از[[علی بن حسین بن بابویه]] پدر [[شیخ صدوق]] حدیث شنیده است <ref>غفاری، ۱۴، ۱۶</ref>. پس از آن به بغداد سفر کرده <ref>نجاشی، ۲۷۱</ref> و در آنجا از عالمان و محدّثان و فقیهان بنامی چون [[ابن همام اسکافی|محمد بن همام اسکافی]]، [[احمد بن محمد بن سعیدبن عقده کوفی]] و [[کلینی|محمد بن یعقوب کلینی]] (د ۳۲۹ق) حدیث فرا گرفته است.


پس‌ از چندی از [[بغداد]] آهنگ‌ سفر به‌ [[شام‌]] كرده‌ و در 333ق‌ در [[طبريه‌]] (از شهرهای اردن‌) از محمد بن‌ عبدالله‌ طبرانى‌ و عبدالله‌ بن‌ عبدالملك‌ بن‌ سهل‌ طبرانى‌ حديث‌ شنيده‌ و پس‌ از آن‌ در شام‌ از محمد بن‌ عثمان‌ بن‌ علان‌ دهنى‌ بغدادی حديث‌ آموخته‌ و در سال های پايانى‌ روزگارش‌ به‌ [[حلب‌]] كه‌ شهری شيعى‌ نشين‌ بوده‌ است‌، رفته‌ و تا پايان‌ زندگى‌ در آنجا مانده‌ و در همانجا به‌ نشر حديث‌ و معارف‌ شيعى‌ پرداخته‌ و در شام‌ درگذشته‌ است‌. <ref>غفاری، 14- 18</ref>
پس از چندی از [[بغداد]] آهنگ سفر به [[شام]] کرده و در ۳۳۳ق در [[طبریه]] (از شهرهای اردن) از محمد بن عبدالله طبرانی و عبدالله بن عبدالملک بن سهل طبرانی حدیث شنیده و پس از آن در شام از محمد بن عثمان بن علان دهنی بغدادی حدیث آموخته و در سال‌های پایانی روزگارش به [[حلب]] که شهری شیعی نشین بوده است، رفته و تا پایان زندگی در آنجا مانده و در همانجا به نشر حدیث و معارف شیعی پرداخته و در شام درگذشته است. <ref>غفاری، ۱۴- ۱۸</ref>




==اساتید==
==اساتید==


نعمانى‌ در [[ايران‌]] و [[عراق‌]] و [[شام‌]]، افزون‌ بر مشايخ‌ و استادان‌ ياد شده‌، از اين‌ كسان‌ نيز بهره‌ برده‌ است‌:
نعمانی در [[ایران]] و [[عراق]] و [[شام]]، افزون بر مشایخ و استادان یاد شده، از این کسان نیز بهره برده است:
* [[احمد بن‌ نصر بن‌ هوذه باهلى‌]]
* [[احمد بن نصر بن هوذه باهلی]]
* [[ابوعلى‌ احمد بن‌ محمد بن‌ يعقوب‌ بن‌ عمار كوفى‌]]
* [[ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب بن عمار کوفی]]
* [[حسين‌ بن‌ محمد باوری]]
* [[حسین بن محمد باوری]]
* [[سلامه ابن‌ محمد بن‌ اسماعيل‌ ارزنى‌]]
* [[سلامه ابن محمد بن اسماعیل ارزنی]]
* [[عبدالعزيز بن‌ عبدالله‌ بن‌ يونس‌ موصلى‌]]
* [[عبدالعزیز بن عبدالله بن یونس موصلی]]
* [[عبدالواحد بن‌ عبدالله‌ بن‌ يونس‌ موصلى‌]]
* [[عبدالواحد بن عبدالله بن یونس موصلی]]
* [[على‌ بن‌ احمد بندنيجى‌]]
* [[علی بن احمد بندنیجی]]
* محمد بن‌ حسن‌ بن‌ محمد جمهور قمى‌
* محمد بن حسن بن محمد جمهور قمی
* محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ جعفر حميری <ref>غفاری،16-17)</ref>
* محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری <ref>غفاری،۱۶-17)</ref>


نعمانى‌ بيش‌ از همه‌ از [[ابن‌ عقده كوفى‌]] و كلينى‌ بهره‌ گرفته‌ است‌. از تعداد حديث هايى‌ كه‌ او از [[ابن عقده]] در [[غیبت نعمانی|كتاب‌ غيبت‌]] خود نقل‌ كرده‌ و نيز جملات‌ احترام‌ آميزی كه‌ در مورد وی آورده‌ <ref>ص‌ 39</ref>، پيداست‌ كه‌ از اين‌ استاد تأثير بسيار پذيرفته‌ است‌.
نعمانی بیش از همه از [[ابن عقده کوفی]] و کلینی بهره گرفته است. از تعداد حدیث‌هایی که او از [[ابن عقده]] در [[غیبت نعمانی|کتاب غیبت]] خود نقل کرده و نیز جملات احترام آمیزی که در مورد وی آورده <ref>ص ۳۹</ref>، پیداست که از این استاد تأثیر بسیار پذیرفته است.


وی از شاگردان‌ بسيار نزديك‌ و مورد اعتماد [[کلینی|كلينى‌]] به‌ شمار مى‌آمد. كاملاً روشن‌ نيست‌ كه‌ وی هنگامى‌ كه‌ محمد بن‌ يعقوب‌ كلينى‌ در [[ری]] مى‌زيست‌ با او بوده‌ و يا هنگامى‌ كه‌ وی در اواخر زندگى‌ در [[بغداد]] به‌ سر مى‌برده‌، از او بهره‌ گرفته‌ است‌، ولى‌ با توجه‌ به‌ اينكه‌ در منابع‌ تاريخى‌ از ديدار نعمانى‌ از ری ياد نشده‌ و همچنين‌ قطعى‌ است‌ كه‌ در روزگاری كه‌ محمد بن‌ يعقوب‌ در بغداد بوده‌، نعمانى‌ هم‌ در آن‌ شهر مى‌زيسته‌ است‌، مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ نعمانى‌ در بغداد از محضر كلينى‌ بهره‌ برده‌ است‌. وی كافى‌ كلينى‌ را نوشته‌ و از اين‌ رو به‌ كاتب‌ شهرت‌ يافته‌ و نسخه او به‌ «نسخه كافى‌ نعمانى‌» مشهور شده‌ است‌.
وی از شاگردان بسیار نزدیک و مورد اعتماد [[کلینی|کلینی]] به شمار می‌آمد. کاملاً روشن نیست که وی هنگامی که محمد بن یعقوب کلینی در [[ری]] می‌زیست با او بوده و یا هنگامی که وی در اواخر زندگی در [[بغداد]] به سر می‌برده، از او بهره گرفته است، ولی با توجه به اینکه در منابع تاریخی از دیدار نعمانی از ری یاد نشده و همچنین قطعی است که در روزگاری که محمد بن یعقوب در بغداد بوده، نعمانی هم در آن شهر می‌زیسته است، می‌توان گفت که نعمانی در بغداد از محضر کلینی بهره برده است. وی کافی کلینی را نوشته و از این رو به کاتب شهرت یافته و نسخه او به «نسخه كافى‌ نعمانى‌» مشهور شده است.




==ابن ابی زینب در رجال نجاشی==
==ابن ابی زینب در رجال نجاشی==


نخستين‌ كسى‌ كه‌، هر چند به‌ اختصار، از نعمانى‌ ياد كرده‌ و موقعيت‌ وی را باز گفته‌، [[نجاشی]] است‌ كه‌ در كتاب‌ رجال‌ خويش‌ او را ستوده‌ است‌. او نعمانى‌ را از بزرگان‌ [[شیعه|شيعه‌]]، عظيم‌ القدر، شريف‌ المنزله‌، صحيح‌ العقيده‌ و كثير الحديث‌ دانسته‌ است‌ <ref>ص‌ 271</ref>.
نخستین کسی که، هر چند به اختصار، از نعمانی یاد کرده و موقعیت وی را باز گفته، [[نجاشی]] است که در کتاب رجال خویش او را ستوده است. او نعمانی را از بزرگان [[شیعه|شیعه]]، عظیم القدر، شریف المنزله، صحیح العقیده و کثیر الحدیث دانسته است <ref>ص ۲۷۱</ref>.


[[مجلسی دوم|مجلسى‌]] نيز او را از فقهای بزرگ‌ شمرده‌ <ref>ج1،ص40</ref> و فاضِل‌ كامل‌ِ پرهيزگار خوانده‌ است‌. <ref>ج1،ص14</ref>
[[مجلسی دوم|مجلسی]] نیز او را از فقهای بزرگ شمرده <ref>ج۱،ص۴۰</ref> و فاضِل کامل‌ِ پرهیزگار خوانده است. <ref>ج۱،ص۱۴</ref>




==روایت کنندگان از ابن ابی زینب==
==روایت کنندگان از ابن ابی زینب==


كسانى‌ كه‌ از نعمانى‌ حديث‌ نقل‌ كرده‌اند، اندكند: يكى‌ از كسانى‌ كه‌ از او حديث‌ آموخته‌ و نقل‌ كرده‌ [[ابوالحسين‌ محمد بن‌ على‌ شجاعى‌ كاتب‌]] است‌ كه‌ در [[حلب‌]] روزگاری نزد وی بوده‌ و كتاب‌ غيبت‌ استادش‌ را نگاشته‌ است‌ <ref>نجاشى‌، 271</ref>؛ ديگری [[ابو غالب‌ زراری]] (د 368ق‌/ 978م‌) است‌ كه‌ او را ديده‌ و از وی حديث‌ نقل‌ كرده‌ است‌. <ref>ابوغالب‌، 81</ref>
کسانی که از نعمانی حدیث نقل کرده‌اند، اندک‌اند: یکی از کسانی که از او حدیث آموخته و نقل کرده [[ابوالحسین محمد بن علی شجاعی کاتب]] است که در [[حلب]] روزگاری نزد وی بوده و کتاب غیبت استادش را نگاشته است <ref>نجاشی، ۲۷۱</ref>؛ دیگری [[ابو غالب زراری]] (د ۳۶۸ق/ ۹۷۸م) است که او را دیده و از وی حدیث نقل کرده است. <ref>ابوغالب، ۸۱</ref>
==آثار==
==آثار==
مهم‌ترين‌ آثاری كه‌ به‌ ابن‌ ابى‌ زينب‌ منسوب‌ است‌، اينهاست‌:
مهم‌ترین آثاری که به ابن ابی زینب منسوب است، این‌هاست:
*[[غیبت نعمانی|الغيبة]]
*[[غیبت نعمانی|الغیبة]]
*الرد على‌ الاسماعيلية
*الرد علی الاسماعیلیة
*الفرائض‌
*الفرائض
*التفسير و التسلى‌ <ref>خوانساری، 6/128؛ غفاری، 15</ref>. كتاب‌ تفسير او همان‌ است‌ كه‌ [[سید مرتضی|سيد مرتضى‌]] آن‌ را تلخيص‌ كرده‌ و با عنوان‌ المحكم‌ و المتشابه‌ تدوين‌ نموده‌ است‌. <ref>قمى‌، 377</ref>
*التفسیر و التسلی <ref>خوانساری، ۶/۱۲۸؛ غفاری، ۱۵</ref>. کتاب تفسیر او همان است که [[سید مرتضی|سید مرتضی]] آن را تلخیص کرده و با عنوان المحکم و المتشابه تدوین نموده است. <ref>قمی، ۳۷۷</ref>


===مشهورترين‌ اثر===
===مشهورترین اثر===


مشهورترين‌ اثر نعمانى‌ كتاب‌ [[غیبت نعمانی|غيبت‌]] اوست‌ كه‌ اخيراً به‌ فارسى‌ ترجمه‌ شده‌ و همراه‌ با متن‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌ <ref>نك: مآخذ همين‌ مقاله‌</ref>. اين‌ كتاب‌ كه‌ در 342ق‌/953م‌ در حلب‌ تأليف‌ شده‌، دارای 26 باب‌ و 445 حديث‌ است‌ و ظاهراً نخستين‌ كتابى‌ است‌ كه‌ در موضوع‌ غيبت‌ [[امام مهدی|مهدی منتظر(ع‌)]] نگاشته‌ شده‌ است‌. <ref>صدر، 336</ref>
مشهورترین اثر نعمانی کتاب [[غیبت نعمانی|غیبت]] اوست که اخیراً به فارسی ترجمه شده و همراه با متن به چاپ رسیده است <ref>نک: مآخذ همین مقاله</ref>. این کتاب که در ۳۴۲ق/۹۵۳م در حلب تألیف شده، دارای ۲۶ باب و ۴۴۵ حدیث است و ظاهراً نخستین کتابی است که در موضوع غیبت [[امام مهدی|مهدی منتظر(ع)]] نگاشته شده است. <ref>صدر، ۳۳۶</ref>


===دلیل نگارش کتاب غیبت===
===دلیل نگارش کتاب غیبت===


در نيمه اول‌ [[قرن چهارم]] هجری قمری كه‌ غيبت‌ [[امام مهدی|امام‌ مهدی (ع‌)]] به‌ درازا كشيد و به‌ ويژه‌ پس‌ از درگذشت‌ ابوالحسن‌ صيمری (329ق‌/940م‌آخرين‌ نفر از نايبان‌ چهارگانه امام‌ و پايان‌ دوره [[غیبت صغری|غيبت‌ صغری]]، آشفتگى‌ فكری و تزلزل‌ اعتقادی بسياری در شيعيان‌ پديد آمد و بسياری به‌ شك‌ و دودلى‌ دچار شدند و برخى‌ به‌ اعتراض‌ و حتى‌ انكار برخاستند. نعمانى‌ كه‌ در اين‌ روزگار مى‌زيست‌، برای استحكام‌ بخشيدن‌ به‌ بنيادهای فكری تشيع‌ و نيز برای پاسخگويى‌ به‌ نيازهای اعتقادی شيعيان‌ در امر امامت‌ و راز غيبت‌ امام‌ دوازدهم‌ كتاب‌ غيبت‌ را تأليف‌ كرد. اين‌ كتاب‌ شامل‌ روايات‌ نقل‌ شده‌ از [[پیامبر (ص)|پيامبر(ص‌)]] و [[ائمه (ع)|ائمه‌(ع‌)]] در موضوع‌ غيبت‌ و بحث هايى‌ در همين‌ موضوع‌ است‌. نعمانى‌ در مقدمه كتاب‌ به‌ اوضاع‌ و احوال‌ آن‌ روزگار و انگيزه خود در تدوين‌ كتاب‌ غيبت‌ اشاراتى‌ دارد. <ref>ص‌ 30-34</ref>
در نیمه اول [[قرن چهارم]] هجری قمری که غیبت [[امام مهدی|امام مهدی (ع)]] به درازا کشید و به ویژه پس از درگذشت ابوالحسن صیمری (۳۲۹ق/۹۴۰مآخرین نفر از نایبان چهارگانه امام و پایان دوره [[غیبت صغری|غیبت صغری]]، آشفتگی فکری و تزلزل اعتقادی بسیاری در شیعیان پدید آمد و بسیاری به شک و دودلی دچار شدند و برخی به اعتراض و حتی انکار برخاستند. نعمانی که در این روزگار می‌زیست، برای استحکام بخشیدن به بنیادهای فکری تشیع و نیز برای پاسخگویی به نیازهای اعتقادی شیعیان در امر امامت و راز غیبت امام دوازدهم کتاب غیبت را تألیف کرد. این کتاب شامل روایات نقل شده از [[پیامبر (ص)|پیامبر(ص)]] و [[ائمه (ع)|ائمه(ع)]] در موضوع غیبت و بحث‌هایی در همین موضوع است. نعمانی در مقدمه کتاب به اوضاع و احوال آن روزگار و انگیزه خود در تدوین کتاب غیبت اشاراتی دارد. <ref>ص ۳۰-34</ref>




خط ۶۴: خط ۶۴:
==منابع==
==منابع==


*ابن‌ ابى‌ زينب‌، محمد، غيبت‌، ترجمه جواد غفاری، تهران‌، 1363ش‌
*ابن ابی زینب، محمد، غیبت، ترجمه جواد غفاری، تهران، ۱۳۶۳ش
*ابوغالب‌ زراری، احمد، رساله آل‌ اعين‌، به‌ كوشش‌ محمدعلى‌ ابطحى‌، اصفهان‌، 1399ق‌
*ابوغالب زراری، احمد، رساله آل اعین، به کوشش محمدعلی ابطحی، اصفهان، ۱۳۹۹ق
*اردبيلى‌، محمد، جامع‌ الرواه، بيروت‌، 1983م‌
*اردبیلی، محمد، جامع الرواه، بیروت، ۱۹۸۳م
*افندی اصفهانى‌، ميرزا عبدالله‌، رياض‌ العلماء، به‌ كوشش‌ احمد حسينى‌ و محمود مرعشى‌، قم‌، 1401ق‌
*افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق
*حلى‌، حسن‌ بن‌ على‌، رجال‌، به‌ كوشش‌ جلال‌الدين‌ محدث‌ ارموی، تهران‌، 1342ش‌
*حلی، حسن بن علی، رجال، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش
*خوانساری، محمد باقر، روضات‌ الجنات‌، بيروت‌، 1390ق‌
*خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، بیروت، ۱۳۹۰ق
*صدر، حسن‌، تأسيس‌ الشيعه، بغداد، 1370ق‌
*صدر، حسن، تأسیس الشیعه، بغداد، ۱۳۷۰ق
*علامه حلى‌، حسن‌ بن‌ يوسف‌، خلاصه الافوال‌ فى‌ معرفه الرجال‌، تهران‌، 1311ق‌
*علامه حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الافوال فی معرفه الرجال، تهران، ۱۳۱۱ق
*غفاری، على‌اكبر، مقدمه‌ بر غيبت‌ ابن‌ ابى‌ زينب‌
*غفاری، علی‌اکبر، مقدمه بر غیبت ابن ابی زینب
*قمى‌، عباس‌، فوائد الرضويه، تهران‌، 1327ش
*قمی، عباس، فوائد الرضویه، تهران، ۱۳۲۷ش
*مامقانى‌، حسن‌، تتقيح‌ المقال‌، نجف‌، 1352ق‌
*مامقانی، حسن، تتقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق
*مجلسى‌، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت‌، 1983م‌
*مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۹۸۳م
*نجاشى‌، احمد، رجال‌، به‌ كوشش‌ شيخ‌ على‌ محلانى‌ حائری، تهران‌، 1317ق‌
*نجاشی، احمد، رجال، به کوشش شیخ علی محلانی حائری، تهران، ۱۳۱۷ق
*نوری، ميرزا حسين‌، مستدرك‌ الوسائل‌، تهران‌، 1321ق‌
*نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۲۱ق
 





نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۰۲:۴۶

ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نعمانی، معروف به اِبْن‌ِ اَبی زِیْنَب کاتب (د ۳۶۰ق/۹۷۱م)، متکلم، مفسر و محدّث شیعی قرن چهارم هجری قمری که برای کسب علم و شنیدن حدیث به شهرهای مختلف از جمله شیراز، قم، بغداد و حلب مسافرت کرد. وی از شاگردان ممتاز کلینی به شمار می‌رود. از ابن ابی زینب آثار زیادی بر جای مانده است که مهم‌ترین آن کتاب الغیبه اوست.


تولد

تاریخ تولد وی معلوم نیست. زادگاه او را برخی شهر نُعمانیه مصر یا یمن و یا حجاز دانسته‌اند، [۱] اما آنچه درست می‌نماید این است که نعمانی از شهر نعمانیه عراق (در میان واسط و بغداد) بوده است. [۲]


سفرهای علمی

از زندگی وی همین اندازه معلوم است که در سال ۳۱۳ق به شیراز آمده و در آن شهر از ابوالقاسم موسی بن محمد اشعری قمی حدیث آموخته و در قم احتمالاً ازعلی بن حسین بن بابویه پدر شیخ صدوق حدیث شنیده است [۳]. پس از آن به بغداد سفر کرده [۴] و در آنجا از عالمان و محدّثان و فقیهان بنامی چون محمد بن همام اسکافی، احمد بن محمد بن سعیدبن عقده کوفی و محمد بن یعقوب کلینی (د ۳۲۹ق) حدیث فرا گرفته است.

پس از چندی از بغداد آهنگ سفر به شام کرده و در ۳۳۳ق در طبریه (از شهرهای اردن) از محمد بن عبدالله طبرانی و عبدالله بن عبدالملک بن سهل طبرانی حدیث شنیده و پس از آن در شام از محمد بن عثمان بن علان دهنی بغدادی حدیث آموخته و در سال‌های پایانی روزگارش به حلب که شهری شیعی نشین بوده است، رفته و تا پایان زندگی در آنجا مانده و در همانجا به نشر حدیث و معارف شیعی پرداخته و در شام درگذشته است. [۵]


اساتید

نعمانی در ایران و عراق و شام، افزون بر مشایخ و استادان یاد شده، از این کسان نیز بهره برده است:

نعمانی بیش از همه از ابن عقده کوفی و کلینی بهره گرفته است. از تعداد حدیث‌هایی که او از ابن عقده در کتاب غیبت خود نقل کرده و نیز جملات احترام آمیزی که در مورد وی آورده [۷]، پیداست که از این استاد تأثیر بسیار پذیرفته است.

وی از شاگردان بسیار نزدیک و مورد اعتماد کلینی به شمار می‌آمد. کاملاً روشن نیست که وی هنگامی که محمد بن یعقوب کلینی در ری می‌زیست با او بوده و یا هنگامی که وی در اواخر زندگی در بغداد به سر می‌برده، از او بهره گرفته است، ولی با توجه به اینکه در منابع تاریخی از دیدار نعمانی از ری یاد نشده و همچنین قطعی است که در روزگاری که محمد بن یعقوب در بغداد بوده، نعمانی هم در آن شهر می‌زیسته است، می‌توان گفت که نعمانی در بغداد از محضر کلینی بهره برده است. وی کافی کلینی را نوشته و از این رو به کاتب شهرت یافته و نسخه او به «نسخه كافى‌ نعمانى‌» مشهور شده است.


ابن ابی زینب در رجال نجاشی

نخستین کسی که، هر چند به اختصار، از نعمانی یاد کرده و موقعیت وی را باز گفته، نجاشی است که در کتاب رجال خویش او را ستوده است. او نعمانی را از بزرگان شیعه، عظیم القدر، شریف المنزله، صحیح العقیده و کثیر الحدیث دانسته است [۸].

مجلسی نیز او را از فقهای بزرگ شمرده [۹] و فاضِل کامل‌ِ پرهیزگار خوانده است. [۱۰]


روایت کنندگان از ابن ابی زینب

کسانی که از نعمانی حدیث نقل کرده‌اند، اندک‌اند: یکی از کسانی که از او حدیث آموخته و نقل کرده ابوالحسین محمد بن علی شجاعی کاتب است که در حلب روزگاری نزد وی بوده و کتاب غیبت استادش را نگاشته است [۱۱]؛ دیگری ابو غالب زراری (د ۳۶۸ق/ ۹۷۸م) است که او را دیده و از وی حدیث نقل کرده است. [۱۲]

آثار

مهم‌ترین آثاری که به ابن ابی زینب منسوب است، این‌هاست:

  • الغیبة
  • الرد علی الاسماعیلیة
  • الفرائض
  • التفسیر و التسلی [۱۳]. کتاب تفسیر او همان است که سید مرتضی آن را تلخیص کرده و با عنوان المحکم و المتشابه تدوین نموده است. [۱۴]

مشهورترین اثر

مشهورترین اثر نعمانی کتاب غیبت اوست که اخیراً به فارسی ترجمه شده و همراه با متن به چاپ رسیده است [۱۵]. این کتاب که در ۳۴۲ق/۹۵۳م در حلب تألیف شده، دارای ۲۶ باب و ۴۴۵ حدیث است و ظاهراً نخستین کتابی است که در موضوع غیبت مهدی منتظر(ع) نگاشته شده است. [۱۶]

دلیل نگارش کتاب غیبت

در نیمه اول قرن چهارم هجری قمری که غیبت امام مهدی (ع) به درازا کشید و به ویژه پس از درگذشت ابوالحسن صیمری (۳۲۹ق/۹۴۰م)، آخرین نفر از نایبان چهارگانه امام و پایان دوره غیبت صغری، آشفتگی فکری و تزلزل اعتقادی بسیاری در شیعیان پدید آمد و بسیاری به شک و دودلی دچار شدند و برخی به اعتراض و حتی انکار برخاستند. نعمانی که در این روزگار می‌زیست، برای استحکام بخشیدن به بنیادهای فکری تشیع و نیز برای پاسخگویی به نیازهای اعتقادی شیعیان در امر امامت و راز غیبت امام دوازدهم کتاب غیبت را تألیف کرد. این کتاب شامل روایات نقل شده از پیامبر(ص) و ائمه(ع) در موضوع غیبت و بحث‌هایی در همین موضوع است. نعمانی در مقدمه کتاب به اوضاع و احوال آن روزگار و انگیزه خود در تدوین کتاب غیبت اشاراتی دارد. [۱۷]


پانویس

  1. مامقانی، ۲/۵۵
  2. خوانساری، ۶/۱۲۷
  3. غفاری، ۱۴، ۱۶
  4. نجاشی، ۲۷۱
  5. غفاری، ۱۴- ۱۸
  6. غفاری،۱۶-17)
  7. ص ۳۹
  8. ص ۲۷۱
  9. ج۱،ص۴۰
  10. ج۱،ص۱۴
  11. نجاشی، ۲۷۱
  12. ابوغالب، ۸۱
  13. خوانساری، ۶/۱۲۸؛ غفاری، ۱۵
  14. قمی، ۳۷۷
  15. نک: مآخذ همین مقاله
  16. صدر، ۳۳۶
  17. ص ۳۰-34


منابع

  • ابن ابی زینب، محمد، غیبت، ترجمه جواد غفاری، تهران، ۱۳۶۳ش
  • ابوغالب زراری، احمد، رساله آل اعین، به کوشش محمدعلی ابطحی، اصفهان، ۱۳۹۹ق
  • اردبیلی، محمد، جامع الرواه، بیروت، ۱۹۸۳م
  • افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی و محمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق
  • حلی، حسن بن علی، رجال، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش
  • خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، بیروت، ۱۳۹۰ق
  • صدر، حسن، تأسیس الشیعه، بغداد، ۱۳۷۰ق
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الافوال فی معرفه الرجال، تهران، ۱۳۱۱ق
  • غفاری، علی‌اکبر، مقدمه بر غیبت ابن ابی زینب
  • قمی، عباس، فوائد الرضویه، تهران، ۱۳۲۷ش
  • مامقانی، حسن، تتقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۹۸۳م
  • نجاشی، احمد، رجال، به کوشش شیخ علی محلانی حائری، تهران، ۱۳۱۷ق
  • نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۲۱ق


پیوند به بیرون

اين مقاله با تلخيص از دايرة المعارف بزرگ اسلامي، اخذ شده است