آیه ۳ سوره طلاق

از ویکی شیعه
آیه ۳ سوره طلاق
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره طلاق
شماره آیه۳
جزء۲۸
اطلاعات محتوایی
موضوعرزاقیت خدا و تدبیر امور


آیه ۳ سوره طلاق اشاره به قدرت خدا در روزی‌رسانی، تدبیر امور و تقدیر دارد. به دلیل اینکه این آیه در میان آیاتِ آداب و چگونگی طلاق قرار گرفته؛ مفسران آیه را به روزی‌رسانی و تدبیر خدا بعد از طلاق تفسیر نموده‌اند. برخی از مفسران، آیه را توصیه‌ای کلی برای تمام شئون و تقوا را سبب جلب روزی دانسته‌اند.

به‌گفته عده‌ای از مفسران، آیه در مورد عوف بن مالک اشجعی از اصحاب رسول خدا(ص) است که بعد از اسارت پسرش، شکایت‌گونه به نزد پیامبر(ص) آمد. پیامبر اورا به صبر و تقوا دعوت نمود. بعد از مدتی پسرش با احشامی که از دشمنان ربوده بود، بازگشت. این آیه در مورد این روزی غیر منتظره نازل گشت.

طبق برخی از روایات، روی نگین انگشتر برخی از ائمه شیعه مانند امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)، «ان الله بالغ امره» حک شده بود.

معرفی اجمالی

آیه ۳ سوره طلاق در میان آیات مربوط به طلاق است.[۱] به نقل از تفسیر نمونه آیه در مورد زن و شوهری که طلاق می‌گیرند و یا در مورد شاهدان حاضر شده در جلسه طلاق است.[۲] ناصر مکارم شیرازی باور دارد چون شاهدان به‌هنگام شهادت و یا زوجین به‌هنگام طلاق ممکن است در مورد معیشت و یا مشکلات دیگر نگران باشند؛ در آیه فرموده شده است تقوا، روزی غیر منتظره و توکل گشایش در امور را به‌همراه دارد.[۳] او معتقد است توصیه‌های این آیه می‌تواند دستورالعملی کلی باشد و مختص مسئله طلاق نیست.[۴]

وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلِّ شَیءٍ قَدْرًا


و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.



سوره طلاق، آیه۳


روزیِ غیر منتظره

بنابر نظر محققان قرآنی جمله آغازین این آیه در معنا و لفظ، ادامه جمله «من یتق الله یجعل له مخرجا» در آیه سابق است.[۵] لذا روزیِ غیرمنتظره از نتایج تقوایی است که در آیه پیشین به آن اشاره شده است.[۶] به نقل از تفسیر البرهان در روایات شیعه دریافت و شنیدن احادیث اهل بیت(ع) بدون سختی و تحمل هزینه و حفظ و فهم آن مصداق روزی غیر منتظره است.[۷] بنابر روایات، این آیه نباید سبب دست‌برداشتن از کسب و کار و طلب روزی شود. در حدیثی پیامبر(ص) این کار را موجب برطرف نشدن حاجت‌ها (مستجاب‌نشدن دعا) دانسته است.[۸] در روایتی از امام صادق(ع) علت غیر منتظره بودن روزی، بیشتر شدن دعای بندگان بیان شده است.[۹]

قدرت و تقدیر الهی

به باور طبرسی منظور از «بالغ امره» نفوذ اراده خداوند در تمام امور و ناتوانی دیگران برای کارشکنی است.[۱۰] مکارم شیرازی معتقد است خداوند در این قسمت، با هشداردادن به افراد، نهراسیدن از مشکلات و ماندن در خط عدالت را توصیه می‌کند.[۱۱] طبق برخی از روایات، روی نگین انگشتر برخی از ائمه شیعه چون امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)، «ان الله بالغ امره» حک شده بود.[۱۲]

طبری در تفسیر جامع البیان معتقد است منظور از «قد جعل اللّه لکل شیء قدرا» قراردادن زمان و وقت معین برای طلاق و عدّه است.[۱۳] مکارم شیرازی این بخش را گویای وجود مقدار و اندازه‌ای معین برای هرچیز اعم از مسئله طلاق و غیر آن دانسته است.[۱۴] برخی از مفسران معتقدند این بخش از آیه به مثابه علت برای وجوب توکل بر خدا است؛ چرا که وقتی بندگان بدانند که هر اتفاقی موکول به تقدیر و زمانی است که خدا می‌خواهد تسلیم او شده و کار را به او وا‌گذار می‌کنند.[۱۵]

شأن نزول

به گفته فخررازی بیشتر مفسران شأن نزول این آیه را در مورد اسارت پسر عوف بن مالک اشجعی می‌دانند.[۱۶] به نقل از تفسیر نمونه عوف یکی از یاران پیامبر(ص) بود که بعد از اسارت پسرش به نزد پیامبر(ص) آمد و از فقر و تنگدستی و اسارت او گِله نمود. پیامبر(ص) به او فرمود تقوا و صبر پیشه کن و ذکر لا حول و لا قوة الا باللَّه را بگو. بعد از مدتی فرزند عوف به‌همراه برخی از چهارپایان که اموال دشمن بودند به خانه بازگشت. آیه مورد بحث در وصف این گشایش و روزی غیرمنتظره‌ای که به همراه فرزند عوف بود، اشاره دارد.[۱۷]

اختلاف قرائت در آیه

طبرسی در مجمع البیان گفته است این آیه در عبارت «بالغ امره» و «قد جعل» دارای اختلاف قرائت است.[۱۸] حفص کلمه «بالغ» را به رفع و بدون تنوین و کلمه «امر» را مجرور بنابر مضاف‌الیه، به صورت «بالغُ امرِه» خوانده است.[۱۹] باقی قاریان «بالغ» را به تنوین و «امر» را به نصب به صورت «بالغٌ امرَه» خوانده‌اند.[۲۰] همچنین به‌گفته طبرسی در قرائت نادری «بالغ» به تنوین و «امر» به رفع به صورت «بالغٌ امرُه» خوانده شده است.[۲۱] به گفته فخررازی، مفضّل به صورت «بالغاً امره» بنابر اینکه «بالغ» حال باشد خوانده است. طبق این قرائت عبارت «قد جعل» خبر برای «إن اللهَ» محسوب شده است.[۲۲] به نقل از کتاب اتحاف فضلاء البشر، برخی از قاریان چون کسایی و حمزه در عبارت «قد جعل» دال را در لام به صورت ادغام می‌خوانند.[۲۳]

پانویس

  1. قرآن کریم.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۴.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۴.
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۵.
  5. کرباسی، اعراب القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲۳۷.
  6. حوی، الاساس فی التفسیر، ۱۴۲۴ق، ج۱۰، ص۵۹۷۵.
  7. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۰۹.
  8. بروجردی، جامع احادیث الشیعة، ۱۳۸۶ش، ج۲۲، ص۱۷۲.
  9. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۸۴.
  10. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۶۱.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۴-۲۳۵.
  12. عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۰۰.
  13. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۹۰.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۴-۲۳۵.
  15. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۵۶۲؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۰۹.
  16. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۵۶۲.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۷.
  18. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۵.
  19. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۵.
  20. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۵.
  21. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۵.
  22. فخررازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۵۶۲.
  23. بناء، إتحاف فضلاء البشر، ۱۴۲۲ق، ص۵۴۶.

منابع

  • قرآن کریم.
  • بروجردی، جامع احادیث الشیعة، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، ۱۳۸۶ش.
  • بناء، احمد بن محمد، إتحاف فضلاء البشر في القراءات الأربعة عشر، بیروت، دار الكتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • حوی، الاساس فى التفسير، قاهره، دار السلام‏، چاپ ششم، ۱۴۲۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن بابویه، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طبرسی تفسير جوامع الجامع، قم، مركز مديريت‏ حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ایران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، لبنان، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • کرباسی، اعراب القرآن،بیروت، محمدجعفر، دار و مكتبة الهلال‏، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ ۱۴۰۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.