پرش به محتوا

کوه ثور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Ahmadian
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ثَور''' کوهی مشهور در [[مکه]] است. شهرت این کوه به سبب غار آن است که [[پیامبر (ص)]] در آغاز [[هجرت|هجرتش]] از مکه به [[مدینه]] در شبی که [[لیلة المبیت]] نامیده شده است، برای رهایی از دست مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در آن غار، معجزه‌آسا اقامت گزید.<ref>سهیلی، ج 4، ص 182ـ183؛ ابن‌کثیر، ج 2، ص 239</ref>
'''ثَور''' کوهی مشهور در [[مکه]] است. شهرت این کوه به سبب غار آن است که [[پیامبر(ص)]] در آغاز [[هجرت|هجرتش]] از مکه به [[مدینه]] در شبی که [[لیلة المبیت]] نامیده شده است، برای رهایی از دست مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در آن غار، معجزه آسا اقامت گزید.<ref>سهیلی، ج۴، ص۱۸۲ـ۱۸۳؛ ابن کثیر، ج۲، ص۲۳۹</ref>
== کوه ثور ==
== کوه ثور ==
کوه ثَور در جنوب [[مکه]] و [[مسجدالحرام]]<ref>ازرقی، ج 2، ص 294؛ حِمیَری، ص 151؛ بلادی، ص 27، 57</ref> و در راه [[یمن]] قرار دارد.<ref>ابن‌جُبَیْر، ص 93</ref>
کوه ثَور در جنوب [[مکه]] و [[مسجدالحرام]]<ref>ازرقی، ج۲، ص۲۹۴؛ حِمیری، ص۱۵۱؛ بلادی، ص۲۷، ۵۷</ref> و در راه [[یمن]] قرار دارد.<ref>ابن جُبَیر، ص۹۳</ref>


برخی نام این کوه را اَطحَل یا ثور اَطحَل ثبت کرده‌اند، برخی از مورخان نیز به این کوه، ابوثور گفته‌اند که صحیح به نظر نمی‌رسد.<ref>رجوع کنید به ابن‌جُبَیْر، ص 93؛ فاسی، ج 1، ص 450؛ اسدی مکی، ص 212</ref> بعید نیست نام‌گذاری این کوه به «ثور» (به معنای گاو) به این سبب باشد که همچون گاوی است که رو به جنوب مکه کرده است.<ref>بلادی، ص 27</ref>
برخی نام این کوه را اَطحَل یا ثور اَطحَل ثبت کرده‌اند، برخی از مورخان نیز به این کوه، ابوثور گفته‌اند که صحیح به نظر نمی‌رسد.<ref>رجوع کنید به ابن جُبَیر، ص۹۳؛ فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ اسدی مکی، ص۲۱۲</ref> بعید نیست نام گذاری این کوه به «‌ثور‌» (به معنای گاو) به این سبب باشد که همچون گاوی است که رو به جنوب مکه کرده است.<ref>بلادی، ص۲۷</ref>


در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور می‌رفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و و دیگری آسان ولی طولانی‌تر بود. فاصلة کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که انتخاب می‌شد؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت، حدود یک فرسخ،<ref>ابن‌جبیر، ص 93، قس ص 139 که فاصله را سه میل ذکر کرده است</ref> دو ـ سه میل<ref>فاسی، ج 1، ص 450؛ ابن‌ظهیره، ص 300</ref> و در فاصلة دو ساعت راه<ref>بَتَنُونی، ص 128</ref> از مکه ذکر کرده‌اند. در مسیرهای امروزه، فاصله کوه ثور را تا [[مسجدالحرام]] سه یا چهار کیلومتر است.<ref>کردی، ج 1، جزء 2، ص 384</ref>
در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور می‌رفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و و دیگری آسان ولی طولانی‌تر بود. فاصلة کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که انتخاب می‌شد؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت، حدود یک فرسخ، <ref>ابن جبیر، ص۹۳، قس ص۱۳۹ که فاصله را سه میل ذکر کرده است</ref> دو ـ سه میل<ref>فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ ابن ظهیره، ص۳۰۰</ref> و در فاصلة دو ساعت راه<ref>بَتَنُونی، ص۱۲۸</ref> از مکه ذکر کرده‌اند. در مسیرهای امروزه، فاصله کوه ثور را تا [[مسجدالحرام]] سه یا چهار کیلومتر است.<ref>کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۸۴</ref>


== غار ثور ==
== غار ثور ==
غار ثَور در قله کوه قرار دارد، بر کوه‌های اطراف مسلط و به صورت صخره یا سنگی توخالی و شبیه قایقی وارونه است. ارتفاع آن از زمین کمی بیش از 500 متر و صعود به غار بسیار دشوار و مستلزم تلاش فراوان است.<ref>ابن‌جبیر، ص 139؛ عیاشی، ج 2، ص 102ـ103؛ رفعت باشا، ج 1، ص 61، 63</ref>
غار ثَور در قله کوه قرار دارد، بر کوه‌های اطراف مسلط و به صورت صخره یا سنگی توخالی و شبیه قایقی وارونه است. ارتفاع آن از زمین کمی بیش از ۵۰۰ متر و صعود به غار بسیار دشوار و مستلزم تلاش فراوان است.<ref>ابن جبیر، ص۱۳۹؛ عیاشی، ج۲، ص۱۰۲ـ۱۰۳؛ رفعت باشا، ج۱، ص۶۱، ۶۳</ref>


غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود پیامبر به غار، به معجزة الاهی ایجاد شده است.<ref>ابن‌جبیر، ص 94، 139ـ140؛ اسدی مکی، ص 213؛ عیاشی، ج 2، ص 103؛ رفعت باشا، ج 1، ص 62</ref>
غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود پیامبر به غار، به معجزة الاهی ایجاد شده است.<ref>ابن جبیر، ص۹۴، ۱۳۹ـ۱۴۰؛ اسدی مکی، ص۲۱۳؛ عیاشی، ج۲، ص۱۰۳؛ رفعت باشا، ج۱، ص۶۲</ref>
طول خود غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب است.<ref>ابن‌جبیر، ص 140</ref> ارتفاع داخل غار به اندازة قد یک انسان و مساحتش دو و نیم مترمربع است.<ref> عیاشی، ج 2، ص 103؛ بتنونی، ص 131</ref>
طول خود غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب است.<ref>ابن جبیر، ص۱۴۰</ref> ارتفاع داخل غار به‌اندازة قد یک انسان و مساحتش دو و نیم مترمربع است.<ref> عیاشی، ج۲، ص۱۰۳؛ بتنونی، ص۱۳۱</ref>


برخی از مورخان غار ثور را که پیامبر به آن پناه برد با [[غار حراء]] که محل نزول نخستین وحی الاهی بود، خلط کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به ازرقی، ج 2، ص 288؛ فاسی، ج 1، ص 448؛ ابن‌ظهیره، ص 299؛ نهروالی، ص 447ـ 448</ref>
برخی از مورخان غار ثور را که پیامبر به آن پناه برد با [[غار حراء]] که محل نزول نخستین وحی الاهی بود، خلط کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به ازرقی، ج۲، ص۲۸۸؛ فاسی، ج۱، ص۴۴۸؛ ابن ظهیره، ص۲۹۹؛ نهروالی، ص۴۴۷ـ ۴۴۸</ref>




=== حضور پیامبر (ص) در غار ===
=== حضور پیامبر(ص) در غار ===
پس از آنکه خداوند پیامبر را از توطئه مشرکان برای قتل او آگاه کرد، قرار شد که [[علی (ع)]] در بستر پیامبر بخوابد و پیامبر (ص) شبانه مکه را به سمت [[یثرب]] ترک کند.(نک: [[لیلة المبیت]]) پیامبر (ص) برای فرار از دست مشرکان قریش که در جست‌وجوی او بودند به همراه [[ابوبکر]] در غار ثور پنهان شد و سه شبانه‌روز در آنجا بود. قرآن نیز به داستان توطئة مشرکان و خروج پیامبر اکرم از منزل خویش در مکه و پناه بردن به این غار در جبل ثور اشاره کرده است.<ref>رجوع کنید به توبه : 40؛ طبری ؛ نسفی، ذیل همین آیه</ref>
پس از آنکه خداوند پیامبر را از توطئه مشرکان برای قتل او آگاه کرد، قرار شد که [[علی(ع)]] در بستر پیامبر بخوابد و پیامبر(ص) شبانه مکه را به سمت [[یثرب]] ترک کند. (نک: [[لیلة المبیت]]) پیامبر(ص) برای فرار از دست مشرکان قریش که در جست وجوی او بودند به همراه [[ابوبکر]] در غار ثور پنهان شد و سه شبانه روز در آنجا بود. قرآن نیز به داستان توطئة مشرکان و خروج پیامبر اکرم از منزل خویش در مکه و پناه بردن به این غار در جبل ثور اشاره کرده است.<ref>رجوع کنید به توبه: ۴۰؛ طبری؛ نسفی، ذیل همین آیه</ref>
==== معجزات الاهی ====
==== معجزات الاهی ====
در این غار، به برکت اقامت پیامبر اکرم در آن، معجزات متعددی روی داد، همچون تنیده شدن تار عنکبوت جلو ورودی آن و لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر.
در این غار، به برکت اقامت پیامبر اکرم در آن، معجزات متعددی روی داد، همچون تنیده شدن تار عنکبوت جلو ورودی آن و لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر.


مشرکان درجست‌وجوی پیامبر تا در غار ثور هم رسیدند، اما خداوند آنان را از ورود به غار بازداشت. بدین ترتیب که [[قریش]] با دیدن تار عنکبوت و تخم کبوتر، به این نتیجه رسید که غار متروک است و احدی وارد آن نشده است وگرنه تار عنکبوت پاره می‌شد و تخم کبوتر می‌شکست و کبوتر نمی‌نشست.<ref>ابن‌سعد، قسم 1، ص 154؛ ابن‌جبیر، ص 93؛ ابن‌کثیر، ج 2، ص 239ـ241؛ نهروالی، ص 448ـ449</ref>
مشرکان درجست وجوی پیامبر تا در غار ثور هم رسیدند، اما خداوند آنان را از ورود به غار بازداشت. بدین ترتیب که [[قریش]] با دیدن تار عنکبوت و تخم کبوتر، به این نتیجه رسید که غار متروک است و احدی وارد آن نشده است وگرنه تار عنکبوت پاره می‌شد و تخم کبوتر می‌شکست و کبوتر نمی‌نشست.<ref>ابن سعد، قسم ۱، ص۱۵۴؛ ابن جبیر، ص۹۳؛ ابن کثیر، ج۲، ص۲۳۹ـ۲۴۱؛ نهروالی، ص۴۴۸ـ۴۴۹</ref>


=== تبرک‌جستن مردم به غار ===
=== تبرک جستن مردم به غار ===
کوه ثور که از زمان اقامت سه روزه پیامبر(ص) در آن نزد مسلمانان مبارک شمرده می‌شود،<ref>نهروالی، ص 448؛ کردی، ج 1، جزء 2، ص 393؛ بلادی، ص 57</ref> همواره محل [[زیارت]] حاجیان بوده است.<ref>ابن‌جبیر، ص 93؛ فاسی، ج 1، ص 449</ref>
کوه ثور که از زمان اقامت سه روزه پیامبر(ص) در آن نزد مسلمانان مبارک شمرده می‌شود، <ref>نهروالی، ص۴۴۸؛ کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۹۳؛ بلادی، ص۵۷</ref> همواره محل [[زیارت]] حاجیان بوده است.<ref>ابن جبیر، ص۹۳؛ فاسی، ج۱، ص۴۴۹</ref>


با وجود دشواری بسیار و سختی ورود از دهانه تنگ غار، که [[پیامبر اکرم]] از آن داخل شده بود، مردمی که به دیدار غار می‌رفتند از باب [[تبرک]]، سعی می‌کردند از آن وارد شوند و چه بسیار کسانی که در میانه شکاف به سبب تنگی آن محبوس می‌شدند.<ref>ابن‌جبیر، ص 93، 139؛ خلوصی، ص 117؛ قس ابن‌ظهیره، ص 300؛ نهروالی، ص 450ـ 451</ref> میان عوام شایعه زشت و بی‌اساسی راجع به کسانی که نتوانند از شکاف غار ثور بگذرند، رواج داشت. برای مثال، ابن‌جبیر می‌گوید: «بیشتر مردم به دلیل دشوارىِ ورود، از وارد شدن به آن از دهانه تنگ آن خوددارى مى‌کنند؛ چون گفته مى‌شود هرکس وارد آن نگردد حلال زاده نیست».<ref>رجوع کنید به فاسی، ج 1، ص 450؛ ابن‌جبیر، ص 94؛ نهروالی، ص 451؛ اسدی مکی، 213؛ بلادی، ص 27</ref>
با وجود دشواری بسیار و سختی ورود از دهانه تنگ غار، که [[پیامبر اکرم]] از آن داخل شده بود، مردمی که به دیدار غار می‌رفتند از باب [[تبرک]]، سعی می‌کردند از آن وارد شوند و چه بسیار کسانی که در میانه شکاف به سبب تنگی آن محبوس می‌شدند.<ref>ابن جبیر، ص۹۳، ۱۳۹؛ خلوصی، ص۱۱۷؛ قس ابن ظهیره، ص۳۰۰؛ نهروالی، ص۴۵۰ـ ۴۵۱</ref> میان عوام شایعه زشت و بی‌اساسی راجع به کسانی که نتوانند از شکاف غار ثور بگذرند، رواج داشت. برای مثال، ابن جبیر می‌گوید: «‌بیشتر مردم به دلیل دشواری ورود، از وارد شدن به آن از دهانه تنگ آن خودداری می‌کنند؛ چون گفته می‌شود هرکس وارد آن نگردد حلال زاده نیست ».<ref>رجوع کنید به فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ ابن جبیر، ص۹۴؛ نهروالی، ص۴۵۱؛ اسدی مکی، ۲۱۳؛ بلادی، ص۲۷</ref>
 
در حدود سال ۸۰۰ و به روایتی ۸۱۰ هجری، حاکمِ وقت اقدام به گشاد کردن دهانه تنگ غار کرد تا دیگر مردم در آن محبوس نشوند.<ref>رجوع کنید به فاسی، ج۱، ص۴۴۹ـ۴۵۰؛ ابن ظهیره، ص۳۰۰؛ کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۹۵</ref> در دوره‌های بعد نیز حاکم مکه، بار دیگر دهانه غار را وسیع کرد.<ref>بتنونی، ص۱۳۱</ref> امروزه ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است.<ref>بتنونی، ص۱۳۱</ref>


در حدود سال 800 و به روایتی 810 هجری، حاکمِ وقت اقدام به گشاد کردن دهانه تنگ غار کرد تا دیگر مردم در آن محبوس نشوند.<ref>رجوع کنید به فاسی، ج 1، ص 449ـ450؛ ابن‌ظهیره، ص 300؛ کردی، ج 1، جزء 2، ص 395</ref> در دوره‌های بعد نیز حاکم مکه، بار دیگر دهانه غار را وسیع کرد.<ref>بتنونی، ص 131</ref> امروزه ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است.<ref>بتنونی، ص 131</ref>
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
*[[لیلة المبیت]]
*[[لیلة المبیت]]

نسخهٔ ‏۱۸ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۴۹

ثَور کوهی مشهور در مکه است. شهرت این کوه به سبب غار آن است که پیامبر(ص) در آغاز هجرتش از مکه به مدینه در شبی که لیلة المبیت نامیده شده است، برای رهایی از دست مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در آن غار، معجزه آسا اقامت گزید.[۱]

کوه ثور

کوه ثَور در جنوب مکه و مسجدالحرام[۲] و در راه یمن قرار دارد.[۳]

برخی نام این کوه را اَطحَل یا ثور اَطحَل ثبت کرده‌اند، برخی از مورخان نیز به این کوه، ابوثور گفته‌اند که صحیح به نظر نمی‌رسد.[۴] بعید نیست نام گذاری این کوه به «‌ثور‌» (به معنای گاو) به این سبب باشد که همچون گاوی است که رو به جنوب مکه کرده است.[۵]

در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور می‌رفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و و دیگری آسان ولی طولانی‌تر بود. فاصلة کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که انتخاب می‌شد؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت، حدود یک فرسخ، [۶] دو ـ سه میل[۷] و در فاصلة دو ساعت راه[۸] از مکه ذکر کرده‌اند. در مسیرهای امروزه، فاصله کوه ثور را تا مسجدالحرام سه یا چهار کیلومتر است.[۹]

غار ثور

غار ثَور در قله کوه قرار دارد، بر کوه‌های اطراف مسلط و به صورت صخره یا سنگی توخالی و شبیه قایقی وارونه است. ارتفاع آن از زمین کمی بیش از ۵۰۰ متر و صعود به غار بسیار دشوار و مستلزم تلاش فراوان است.[۱۰]

غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود پیامبر به غار، به معجزة الاهی ایجاد شده است.[۱۱] طول خود غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب است.[۱۲] ارتفاع داخل غار به‌اندازة قد یک انسان و مساحتش دو و نیم مترمربع است.[۱۳]

برخی از مورخان غار ثور را که پیامبر به آن پناه برد با غار حراء که محل نزول نخستین وحی الاهی بود، خلط کرده‌اند.[۱۴]


حضور پیامبر(ص) در غار

پس از آنکه خداوند پیامبر را از توطئه مشرکان برای قتل او آگاه کرد، قرار شد که علی(ع) در بستر پیامبر بخوابد و پیامبر(ص) شبانه مکه را به سمت یثرب ترک کند. (نک: لیلة المبیت) پیامبر(ص) برای فرار از دست مشرکان قریش که در جست وجوی او بودند به همراه ابوبکر در غار ثور پنهان شد و سه شبانه روز در آنجا بود. قرآن نیز به داستان توطئة مشرکان و خروج پیامبر اکرم از منزل خویش در مکه و پناه بردن به این غار در جبل ثور اشاره کرده است.[۱۵]

معجزات الاهی

در این غار، به برکت اقامت پیامبر اکرم در آن، معجزات متعددی روی داد، همچون تنیده شدن تار عنکبوت جلو ورودی آن و لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر.

مشرکان درجست وجوی پیامبر تا در غار ثور هم رسیدند، اما خداوند آنان را از ورود به غار بازداشت. بدین ترتیب که قریش با دیدن تار عنکبوت و تخم کبوتر، به این نتیجه رسید که غار متروک است و احدی وارد آن نشده است وگرنه تار عنکبوت پاره می‌شد و تخم کبوتر می‌شکست و کبوتر نمی‌نشست.[۱۶]

تبرک جستن مردم به غار

کوه ثور که از زمان اقامت سه روزه پیامبر(ص) در آن نزد مسلمانان مبارک شمرده می‌شود، [۱۷] همواره محل زیارت حاجیان بوده است.[۱۸]

با وجود دشواری بسیار و سختی ورود از دهانه تنگ غار، که پیامبر اکرم از آن داخل شده بود، مردمی که به دیدار غار می‌رفتند از باب تبرک، سعی می‌کردند از آن وارد شوند و چه بسیار کسانی که در میانه شکاف به سبب تنگی آن محبوس می‌شدند.[۱۹] میان عوام شایعه زشت و بی‌اساسی راجع به کسانی که نتوانند از شکاف غار ثور بگذرند، رواج داشت. برای مثال، ابن جبیر می‌گوید: «‌بیشتر مردم به دلیل دشواری ورود، از وارد شدن به آن از دهانه تنگ آن خودداری می‌کنند؛ چون گفته می‌شود هرکس وارد آن نگردد حلال زاده نیست ».[۲۰]

در حدود سال ۸۰۰ و به روایتی ۸۱۰ هجری، حاکمِ وقت اقدام به گشاد کردن دهانه تنگ غار کرد تا دیگر مردم در آن محبوس نشوند.[۲۱] در دوره‌های بعد نیز حاکم مکه، بار دیگر دهانه غار را وسیع کرد.[۲۲] امروزه ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است.[۲۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سهیلی، ج۴، ص۱۸۲ـ۱۸۳؛ ابن کثیر، ج۲، ص۲۳۹
  2. ازرقی، ج۲، ص۲۹۴؛ حِمیری، ص۱۵۱؛ بلادی، ص۲۷، ۵۷
  3. ابن جُبَیر، ص۹۳
  4. رجوع کنید به ابن جُبَیر، ص۹۳؛ فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ اسدی مکی، ص۲۱۲
  5. بلادی، ص۲۷
  6. ابن جبیر، ص۹۳، قس ص۱۳۹ که فاصله را سه میل ذکر کرده است
  7. فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ ابن ظهیره، ص۳۰۰
  8. بَتَنُونی، ص۱۲۸
  9. کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۸۴
  10. ابن جبیر، ص۱۳۹؛ عیاشی، ج۲، ص۱۰۲ـ۱۰۳؛ رفعت باشا، ج۱، ص۶۱، ۶۳
  11. ابن جبیر، ص۹۴، ۱۳۹ـ۱۴۰؛ اسدی مکی، ص۲۱۳؛ عیاشی، ج۲، ص۱۰۳؛ رفعت باشا، ج۱، ص۶۲
  12. ابن جبیر، ص۱۴۰
  13. عیاشی، ج۲، ص۱۰۳؛ بتنونی، ص۱۳۱
  14. رجوع کنید به ازرقی، ج۲، ص۲۸۸؛ فاسی، ج۱، ص۴۴۸؛ ابن ظهیره، ص۲۹۹؛ نهروالی، ص۴۴۷ـ ۴۴۸
  15. رجوع کنید به توبه: ۴۰؛ طبری؛ نسفی، ذیل همین آیه
  16. ابن سعد، قسم ۱، ص۱۵۴؛ ابن جبیر، ص۹۳؛ ابن کثیر، ج۲، ص۲۳۹ـ۲۴۱؛ نهروالی، ص۴۴۸ـ۴۴۹
  17. نهروالی، ص۴۴۸؛ کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۹۳؛ بلادی، ص۵۷
  18. ابن جبیر، ص۹۳؛ فاسی، ج۱، ص۴۴۹
  19. ابن جبیر، ص۹۳، ۱۳۹؛ خلوصی، ص۱۱۷؛ قس ابن ظهیره، ص۳۰۰؛ نهروالی، ص۴۵۰ـ ۴۵۱
  20. رجوع کنید به فاسی، ج۱، ص۴۵۰؛ ابن جبیر، ص۹۴؛ نهروالی، ص۴۵۱؛ اسدی مکی، ۲۱۳؛ بلادی، ص۲۷
  21. رجوع کنید به فاسی، ج۱، ص۴۴۹ـ۴۵۰؛ ابن ظهیره، ص۳۰۰؛ کردی، ج۱، جزء ۲، ص۳۹۵
  22. بتنونی، ص۱۳۱
  23. بتنونی، ص۱۳۱

منابع

  • ابن‌جُبَیْر، رحلة ابن‌جبیر، بیروت، 1986.
  • ابن‌سعد، طبقات، (لیدن).
  • ابن‌ظهیره، الجامع اللطیف فی فضل مکة و اهلها و بناء البیت الشریف، چاپ علی عمر، قاهره، 1423/ 2003.
  • ابن‌کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، قاهره 1383ـ1386/ 1964ـ 1966، چاپ افست بیروت، [بی‌تا].
  • ازرقی، محمد بن‌عبداللّه، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403/1983، چاپ افست قم، 1369ش.
  • اسدی مکی، احمد بن‌محمد، اخبارالکرام بأخبار المسجدالحرام، چاپ حافظ غلام مصطفی، بنارس، 1396/1976.
  • بتنونی، محمد لبیب، الرحلة الحجازیة، قاهره، 1415/1995.
  • بلادی، عاتق، معالم مکة التاریخیة و الاثریة، مکه، 1400/1980.
  • حمیری، محمد بن‌عبداللّه، الروض المعطار فی خبرالاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت، 1984.
  • ابراهیم رفعت باشا، مرآة الحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحج و مشاعره الدینیة، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • سهیلی، عبدالرحمان بن‌عبداللّه، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن‌هشام، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره، 1387ـ1390/1967ـ1970، چاپ افست 1410/ 1990.
  • طبری، جامع.
  • عیاشی، عبداللّه بن‌محمد، الرحلة العیاشیة (ماءالموائد)، [فاس] 1316، چاپ افست رباط، 1397/1977.
  • فاسی، محمد بن‌احمد، شفاء الغرام بأخبار البلدالحرام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1405/ 1985.
  • کردی، محمدطاهر، التاریخ القویم لمکة و بیت اللّه الکریم، بیروت، 1420/2000.
  • نسفی، عبداللّه بن‌محمد، تفسیر القرآن الجلیل، المسمی بمدارک التنزیل و حقائق التأویل، بیروت، دارالکتاب العربی، [بی‌تا].
  • نهروالی، محمد بن‌احمد، کتاب الاعلام باعلام بیت اللّه الحرام، در اخبار مکة المشرفة، ج 3، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن، 1857، چاپ افست بیروت، 1964.

منبع