طور سیناء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
اصلاح |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Rezapour }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Rezapour }} | ||
'''طور سیناء''' یک کوه یا مجموعهای از کوهها که | '''طور سیناء''' یک کوه یا مجموعهای از کوهها در کشور مصر است که قرآن و تورات از آن نام بردهاند. در طور سینا وقایع مختلفی از جمله تکلم حضرت موسی(ع) با خداوند، میقات چهل روزه، میقات به همراه هفتاد نفر از بنیاسرائیل و حتی مرگ موسی(ع) رخ داده است. خداوند در قرآن، طور سینا را مقدس دانسته و امام صادق(ع) علت این تقدس را مواردی از جمله تکلم خداوند با حضرت موسی(ع)در آنجا دانسته است. | ||
==موقعیت جغرافیایی== | ==موقعیت جغرافیایی== | ||
طور سینا در جنوب [[صحرای سینا]] قرار گرفته و صحرای سینا نیز در بخش شمال شرقی کشور [[مصر]] و هممرز با [[فلسطین اشغالی]]، [[اردن]] و [[عربستان]] است. | طور سینا در جنوب [[صحرای سینا]] قرار گرفته و صحرای سینا نیز در بخش شمال شرقی کشور [[مصر]] و هممرز با [[فلسطین اشغالی]]، [[اردن]] و [[عربستان]] است. |
نسخهٔ ۱۶ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۵
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ توسط کاربر:Rezapour برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
طور سیناء یک کوه یا مجموعهای از کوهها در کشور مصر است که قرآن و تورات از آن نام بردهاند. در طور سینا وقایع مختلفی از جمله تکلم حضرت موسی(ع) با خداوند، میقات چهل روزه، میقات به همراه هفتاد نفر از بنیاسرائیل و حتی مرگ موسی(ع) رخ داده است. خداوند در قرآن، طور سینا را مقدس دانسته و امام صادق(ع) علت این تقدس را مواردی از جمله تکلم خداوند با حضرت موسی(ع)در آنجا دانسته است.
موقعیت جغرافیایی
طور سینا در جنوب صحرای سینا قرار گرفته و صحرای سینا نیز در بخش شمال شرقی کشور مصر و هممرز با فلسطین اشغالی، اردن و عربستان است. در آن ناحیه، کوههای متعددی وجود دارد که کوه سینا در میان آنها است.[۱] ابن منظور، طور سیناء را به عنوان کوهی در شام معرفی میکند.[۲]
برخی احتمال دادهاند که مقصود از طور سیناء نه یک کوه بلکه مجموعهای از کوهها بوده است و وقایع مختلف طور سیناء، در مجموعه این کوهها بوده و نه یک کوه خاص.[۳] همچنین بنابر اعتقاد برخی محققان، استفاده قرآن از دو تعبیر «سیناء» و «سینین» اشاره به همین نکته دارد؛ زیرا یاء و نون در انتها کلمه دلالت بر کوچک بودن دارد و طور سینین در واقع بخشی از طور سیناء میباشد.[۴]
امروزه در جنوب صحرای سینا، کوهی به نام کوه سیناء وجود دارد که در نزدیکی دِیر کاترین مقدس قرار گرفته است.
نامگذاری
قرآن یک بار از تعبیر «طور سیناء» استفاده کرده و در آن به درختی که درآنجا رشد میکند و روغن میدهد، اشاره کرده است.[۵] در یک مورد نیز تعبیر «طُورِ سینینَ» وجود دارد که به آن قسم خورده[۶] و مفسران مقصود از آنرا همان طور سیناء دانستهاند.[۷] با این حال در بسیاری آیات تعبیر به «الطور» وجود دارد که مفسران مقصود از آن را همان طور سیناء دانستهاند.[۸]
در مورد نامگذاری کوه سیناء، شیخ صدوق حدیثی را از ابن عباس نقل میکند و در آن، علت نامیدن شدن به سیناء را وجود درخت در آن دانسته است.[۹]
تقدس
خداوند بر روی کوه سیناء، به حضرت موسی(ع) دستور میدهد که کفشهایش را در بیاورد و دلیل آن را چنین برمیشمرد: «إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً؛ تو در سرزمین مقدّس طُوى هستى».[۱۰] برخی محققان از این آیه، مقدس بودن طور سیناء را استفاده کردهاند.[۱۱] علاوه بر این، خداوند نیز به این کوه قسم خورده است.[۱۲]
از پیامبر اسلام، علت مقدس بودن طور سیناء را سوال کردند و ایشان فرمودند: «زیرا در آن وادى، ارواح تقدیس میشوند و فرشتگان را در آنجا به صف كشیدهاند و خداوند در آنجا با موسى(ع) تكلّم فرموده است».[۱۳]
وقایع طور
بنابر آیات و روایات، برخی وقایع بر حضرت موسی و بنیاسرائیل در طور سیناء اتفاق افتاده است:
- عزیمت به سمت مصر و نزول اولیه وحی
حضرت موسی(ع) پس از آن که مدت تعهدش به حضرت شعیب در مدین پایان یافت، به همراه همسر، فرزند و اموال به سوى مصر رهسپار شد، راه را گم كرد[۱۴] و آتشی بر روی کوه دید و به آنجا رفت[۱۵] در آنجا وحی بر او نازل شد و این آغاز بعثت حضرت موسی(ع) بود.[۱۶] قرآن از وقوع محل این واقعه با تعبیر «الطور»[۱۷] و «طُوی»[۱۸] یاد کرده است و برخی مفسران مقصود از «الطور» را همان طور سیناء دانستهاند که «طوی» وادی در پایین این کوه بوده است.[۱۹]
سیف فرغانی شاعر قرن هشتم، در مورد همین واقعه چنین سروده: الگو:شعر۲
- میقات چهل روزه
پس از خروج بنیاسرائیل از مصر، حضرت موسی(ع) به بالای کوه رفت، چهل روز در آنجا ماند و الواح نیز در آنجا بر او نازل شد.[۲۰] برخی مفسران، این میقات چهل روزه را در طور سیناء دانستهاند.[۲۱]
تورات این واقعه را چنین نقل میکند: «هنگام بامداد آمادهباش. بامدادان به كوه سینَی (سینا) بالا آمده نزد من آنجا بر قله آن كوه بایست».[۲۲]
- رفتن به میقات به همراه هفتاد نفر از بنیاسرائیل
حضرت موسی(ع) به همراه هفتاد نفر از بنیاسرائیل به میقات رفت[۲۳] و به جهت وقایعی، خداوند کوه (یا بخشی از آنرا) بالای سر آنها قرار داد. در نهایت آنها تسلیم شده و عذاب الهی بر آنان نازل نشد.[۲۴] امام صادق(ع) در ذیل حدیثی که به این واقعه و علت آن پرداخته، تصریح میکند که آن در طور سیناء اتفاق افتاده است.[۲۵]
- بنابر برخی روایات مرگ حضرت موسی در طور سیناء بوده است.[۲۶]
پانویس
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: میر دامادی، جمال الدین، بیروت، دارالفکر، دارصادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق، مطبعة الترقی، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۳.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۰۸.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۳.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۵.
- ↑ سوره مومنون، آیه ۲۰.
- ↑ سوره تین، آیه ۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۱۴۰.
- ↑ طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۲۹۲.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۸.
- ↑ سوره طه، آیه۱۲.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ سوره طور، آیه۱.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۷۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۱۶۷.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۲-۱۳.
- ↑ سوره قصص، آیه ۲۹.
- ↑ سوره طه، آیه۱۲.
- ↑ مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۵۰۹.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۲-۱۴۵.
- ↑ ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۴۱۶.
- ↑ خروج، باب ۳۴؛ آیه۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۵۵.
- ↑ سوره بقره،آیه۹۳.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۶.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۲۸۹.