فاسق: تفاوت میان نسخهها
imported>Shadpoor |
imported>Shadpoor جز ←منابع |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
* سبحانی، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق. | * سبحانی، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق. | ||
* شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش. | * شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش. | ||
* | * طوسی، محمد بن محمد،الخلاف، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق. | ||
* طوسی، نصیرالدین، قواعد العقائد، انتشارات دار الغربۀ، ۱۴۱۳ق. | |||
* شیخ مفید، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. | * شیخ مفید، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. | ||
* علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۲ش. | * علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۲ش. |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۶
فاسِقْ کسی که از دستورات خداوند نافرمانی میکند. تکذیب آیههای قرآن، پیمانشکستن، قطع صله رحم و فساد کردن از ویژگیهای فاسق دانسته شده است. فاسق أحکام خاصی در فقه و کلام دارد؛ از جمله این که فاسق نمی تواند به مقام امامت برسد، نمی تواند امام جماعت باشد و شهادتش قابل قبول نیست. طبق آیه قرآن، خداوند فاسقی را که توبه کند، بخشیده و هدایت میکند. متفکران شیعه امامیه معتقدند، فقط فاسقِ کافر به عذاب ابدی مبتلا میشود و عذاب فاسقِ مسلمان ابدی نیست.
مفهومشناسی
فسق در لغت به معنای نافرمانی و ترک دستور خدا و خروج از راه حق و تمایل به گناه است؛ از این رو، فاسق کسی است که در برابر دستورات خدا، نافرمانی میکند و از راه حق خارج میشود.[۱]
اوصاف فاسق در قرآن
در قرآن برای فاسق ویژگی های مختلفی ذکر شدهاست؛ از جمله:نقض عهد خداپرستی، قطع پیوند های خویشاوندی و دوستی، فساد در زمین[۲] [۳]، تکذیب آیات الهی[۴]، ظلم کردن[۵]، عدم پیروی از دستورات خدا[۶]، مستکبر بودن[۷]، فراموش کردن خدا و در نتیجه، ابتلا به خودفراموشی[۸] و غیره.
ایمان و عذاب فاسق
شیعیه امامیه معتقد است فاسق کافر نیست؛ و خلود(جاودانگی عذاب) مختص به کافر است؛ و مسلمان حتی اگر فاسق باشند، برای همیشه در عذاب الهی باقی نمی ماند.[۹]
اما وعیدیه -که گروهی از خوارج هستند- معتقدند که عمل صالح بخشی از ایمان است[۱۰]؛ و به همین جهت، کسی که مرتکب گناهان کبیره میشود، کافر می شود و در نتیجه، همیشه در عذاب باقی می ماند[۱۱].
اما معتزله به «المنزلة بین المنزلتین» (جایگاهی میان دو جایگاه کفر و ایمان) معتقدند. به باور معتزله، فاسق نه مومن است و نه کافر بلکه جایگاهش بین آن دو است؛ و به همین جهت، سرنوشت اخروی او نیز نه پاداش عالی است و نه عذاب شدید بلکه عذاب معمولی است.[۱۲]
البته هیچ اختلافی نیست که اگر فاسق توبه کند، خداوند او را میبخشاید و هدایت مینماید و به خلود در عذاب گرفتار نمی شود: «ای کسانی که ایمان آورده اید، به سوی خدا توبه کنید، توبهای خالص؛ امید است(با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد.»[۱۳]
فاسق و امامت
شیعه امامیه معتقد است که فاسق به مقام امامت نمیرسد؛ چرا که فاسق، ظالم است[۱۴] و ظالم به مقام امامت نمیرسد.[۱۵]
اما اکثر اهل سنت معتقدند که بعد از تعیین امام، اگر او بواسطه ظلم و غصب اموال و غیره فاسق شود، از امامت برکنار نمی شود و از مشروعیت ساقط نمی شود. [۱۶]
احکام فقهی فاسق
فاسق احکام خاصی دارد از جمله این که:غیبت کردن درباره فاسقی که آشکارا گناه میکند و متجاهر به فسق است، حرام نیست.[۱۷] شهادتش قابل قبول نیست [۱۸] و خبرش قابل پذیرش نیست و باید جداگانه درباره درستی یا نادرستی خبرش تحقیق کرد.[۱۹] همچنین، فاسق نمیتواند امام جماعت باشد.[۲۰]
پانویس
منابع
- ابن منظور، لسان العرب، بیجا، بینا، بیتا.
- الفراهیدی، الخلیل بن أحمد، العین، بیجا، بینا، بیتا.
- باقلانی، ابوبکر، تمهيد الأوائل في تلخيص الدلائل، لبنان، مؤسسة الكتب الثقافية، ۱۴۰۷ق.
- سبحانی، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش.
- طوسی، محمد بن محمد،الخلاف، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
- طوسی، نصیرالدین، قواعد العقائد، انتشارات دار الغربۀ، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۲ش.
- علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- قاضی عبدالجبار، شرح الأصول الخمسة، دار احياء التراث العربي، ۱۴۲۲ق.
- مجموعهای از نویسندگان، امامت پژوهی(بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله واشاعره)، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش.
- مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش.
- ↑ فراهیدی، العین، ج۵، ص۸۲؛ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۳۰۸
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۷.
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، صص۱۵۳-۱۵۵.
- ↑ سوره انعام، آیه ۴۹.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۶۵.
- ↑ سوره کهف، آیه ۵۰.
- ↑ سوره أحقاف، آیه ۲۰.
- ↑ سوره حشر، آیه ۱۹.
- ↑ علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۴-۲۷۶؛ سبحانی، محاضرات فی الإلهیات، ۱۴۲۸ق، صص۴۶۱-۴۶۳.
- ↑ طوسی، نصیرالدین، قواعد العقائد، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۶.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ قاضی عبدالجبار، شرح الأصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱-۴۷۲.
- ↑ سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۶۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۲۴؛ مجموعهای از نویسندگان، امامت پژوهی (بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله واشاعره)، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۸.
- ↑ باقلانی، تمهيد الأوائل في تلخيص الدلائل، ۱۴۰۷ق، ص۴۷۸.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۶۱؛ مکارم، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، صص۷۲۶-۷۲۷.
- ↑ سوره حجرات، آیه ۶
- ↑ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۱.