پرش به محتوا

حسن بن علی بن شدقم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ابوالمكارم بدرالدین، حسن بن على بن حسن بن على ابن شدقم حسینى''' مشهور به '''ابن شَدقَم'''، موّرخ، [[فقه|فقیه]]، [[حدیث|محدّث]]، شاعر و ادیب [[مدینه|مدنى]] در سده 10ق.
'''ابوالمکارم بدرالدین، حسن بن علی بن حسن بن علی ابن شدقم حسینی''' مشهور به '''ابن شَدقَم'''، موّرخ، [[فقه|فقیه]]، [[حدیث|محدّث]]، شاعر و ادیب [[مدینه|مدنی]] در سده ۱۰ق.
==تولد و وفات==
==تولد و وفات==
[[آقابزرگ]] به نقل از [[تحفة الازهار]]، تألیف نواده اش [[ضامن بن شدقم|ضامن بن علی]]، تاریخ تولد و وفات او را 932- 995ق ذكر مى كند<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص52.</ref> امّا سال ولادت و درگذشت او را 942-999ق نیز یاد كرده اند.<ref>اعیان الشیعة، ج5، ص175، اعلام، ج2، ص204.</ref>
[[آقابزرگ]] به نقل از [[تحفة الازهار]]، تألیف نواده‌اش [[ضامن بن شدقم|ضامن بن علی]]، تاریخ تولد و وفات او را ۹۳۲- ۹۹۵ق ذکر می‌کند<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص۵۲.</ref> امّا سال ولادت و درگذشت او را ۹۴۲-۹۹۹ق نیز یاد کرده‌اند.<ref>اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۵، اعلام، ج۲، ص۲۰۴.</ref>


== زادگاه و نسب ==
== زادگاه و نسب ==
ابن شدقم عنوانى بوده كه به پدرش نیز اطلاق مى شده است.<ref>ریاض العلماء، ج1، ص249.</ref>
ابن شدقم عنوانی بوده که به پدرش نیز اطلاق می‌شده است.<ref>ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۹.</ref>


وی در [[مدینه]] به دنیا آمد و در آنجا پرورش یافت؛ از پدرش علم آموخت و بر اقران خود برتری گرفت<ref>اعیان الشیعة، ج5، ص175.</ref> و از بزرگان علمای [[امامیه]] شد.<ref>ریاض العلماء، ج1، ص236.</ref> خاندان او نیز همه از دانشمندان بودند و خود را از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] مى دانستند.<ref>فوائد الرضوّیة، ج1، ص104؛ ریاض العلماء، ج1، ص248-249.</ref>
وی در [[مدینه]] به دنیا آمد و در آنجا پرورش یافت؛ از پدرش علم آموخت و بر اقران خود برتری گرفت<ref>اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۵.</ref> و از بزرگان علمای [[امامیه]] شد.<ref>ریاض العلماء، ج۱، ص۲۳۶.</ref> خاندان او نیز همه از دانشمندان بودند و خود را از نوادگان [[امام سجاد(ع)]] می‌دانستند.<ref>فوائد الرضوّیة، ج۱، ص۱۰۴؛ ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۹.</ref>


==مذهب==
==مذهب==
[[محمد باقر مجلسی|مجلسی]] او را با قید كلمه ''ظاهراً'' از [[امامیه]] مى داند<ref>بحارالانوار، ج1، ص25.</ref> ولى تألیفات وی و اجازه نامه هایى كه از سوی علمای زمان به او داده شده، حاكى است كه ابن شدقم [[شیعه]] بوده است.<ref>اعیان الشیعة، ج5، ص176-177؛ طبقات اعلام الشیعة، ص53؛ ریاض العلماء، ج1، ص236.</ref>
[[محمد باقر مجلسی|مجلسی]] او را با قید کلمه ''ظاهراً'' از [[امامیه]] می‌داند<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۲۵.</ref> ولی تألیفات وی و اجازه نامه هایی که از سوی علمای زمان به او داده شده، حاکی است که ابن شدقم [[شیعه]] بوده است.<ref>اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۳؛ ریاض العلماء، ج۱، ص۲۳۶.</ref>


==استادان==
==استادان==
ابن شدقم علاوه بر پدر خود نزد استادانى مانند جمال الدین [[محمد بن علی تولاّیی بصری]] <ref>حسن بن علی حسینی.</ref> (در معقول)، [[محمد بن احمد سدیدی حسینی حجازی]] (در [[قرائات سبع]] و [[نحو]] و [[صرف]] )، [[شیخ حسین همدانی]] در [[قزوین]] ، [[شیخ محمد بكری صدیقی]] در [[مکه]] ، [[مولا عنایت الله]] و [[شیخ نعمت الله]] در [[یزد]] و [[شیراز]] تحصیل كرده است.<ref>اعیان الشیعة، ج5، ص177.</ref>
ابن شدقم علاوه بر پدر خود نزد استادانی مانند جمال الدین [[محمد بن علی تولاّیی بصری]] <ref>حسن بن علی حسینی.</ref> (در معقول)، [[محمد بن احمد سدیدی حسینی حجازی]] (در [[قرائات سبع]] و [[نحو]] و [[صرف]])، [[شیخ حسین همدانی]] در [[قزوین]]، [[شیخ محمد بکری صدیقی]] در [[مکه]]، [[مولا عنایت الله]] و [[شیخ نعمت الله]] در [[یزد]] و [[شیراز]] تحصیل کرده است.<ref>اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۷.</ref>


==اجازات==
==اجازات==
در 966ق از [[نعمت الله بن احمد بن خاتون عاملی]] و از <ref>محمد ابن علی بن ابوالحسن عاملی.</ref> صاحب [[المدارک]] و در 983ق از شیخ [[حسین بن عبدالصمد عاملی]]، پدر [[شیخ بهایی]]، [[اجازه روایت]] گرفت.<ref>امل الامل، ج2، ص70؛ اعیان الشیعة، ج5، ص176-177؛ طبقات اعلام الشیعة، ص53؛ رجال بحرالعلوم، ج3، ص112.</ref>
در ۹۶۶ق از [[نعمت الله بن احمد بن خاتون عاملی]] و از <ref>محمد ابن علی بن ابوالحسن عاملی.</ref> صاحب [[المدارک]] و در ۹۸۳ق از شیخ [[حسین بن عبدالصمد عاملی]]، پدر [[شیخ بهایی]]، [[اجازه روایت]] گرفت.<ref>امل الامل، ج۲، ص۷۰؛ اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۳؛ رجال بحرالعلوم، ج۳، ص۱۱۲.</ref>


==سرپرستی(نقابت) سادات==
==سرپرستی (نقابت) سادات==
ابن شدقم بعد از مرگ پدر (960ق) به جای وی منصب [[نقابت]] را عهده دار شد، ولى زهد و پرهیزگاری او سبب گردید كه اندكى بعد، از این سمت استعفا كند.
ابن شدقم بعد از مرگ پدر (۹۶۰ق) به جای وی منصب [[نقابت]] را عهده دار شد، ولی زهد و پرهیزگاری او سبب گردید که‌اندکی بعد، از این سمت استعفا کند.
==مسافرت ها==
==مسافرت ها==
در روزگار جوانى (شعبان 962) از [[مدینه]] عازم هند شد و در دكن به دربار [[سلطان حسین نظامشاه]] راه یافت و پس از مدتى آن شهر را به قصد [[شیراز]] ترك گفت. در [[ذیقعده]] 964 به منظور زیارت [[حرم امام رضا(ع)|مرقد حضرت رضا(ع)]] از شیراز به [[خراسان]] رفت و در آنجا به ملاقات [[شاه تهماسب اوّل]] نایل آمد و مورد توجه او قرار گرفت.
در روزگار جوانی (شعبان ۹۶۲) از [[مدینه]] عازم هند شد و در دکن به دربار [[سلطان حسین نظامشاه]] راه یافت و پس از مدتی آن شهر را به قصد [[شیراز]] ترک گفت. در [[ذیقعده]] ۹۶۴ به منظور زیارت [[حرم امام رضا(ع) |مرقد حضرت رضا(ع)]] از شیراز به [[خراسان]] رفت و در آنجا به ملاقات [[شاه تهماسب اوّل]] نایل آمد و مورد توجه او قرار گرفت.


هنگامی که آوازه فضل و دانش او به گوش سلطان حسین رسید، وی را به [[هند]] دعوت كرد. ابن شدقم این بار به دعوت او مجدداً رهسپار هند گردید و در آنجا مورد استقبال واقع شد.<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص52؛ اعیان الشیعة، ج5، ص176.</ref>
هنگامی که آوازه فضل و دانش او به گوش سلطان حسین رسید، وی را به [[هند]] دعوت کرد. ابن شدقم این بار به دعوت او مجدداً رهسپار هند گردید و در آنجا مورد استقبال واقع شد.<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص۵۲؛ اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶.</ref>


==ازدواج==
==ازدواج==
پس از اینکه ابن شدقم به هند رفت نظامشاه خواهر خود، فتحشاه، را به او تزویج كرد و از این راه ثروتى هنگفت به ابن شدقم رسید. چون نظامشاه درگذشت، به مدینه ، پیش خانواده خود بازگشت، ولى چون ریاست و منزلتى كه در هند داشت، در موطنش فراهم نبود، به زودی بار دیگر عازم هند گردید<ref>سلافة العصر، ص249.</ref> و به دربار شاه مرتضى، پسر و جانشین سلطان حسین نظامشاه پیوست و مورد احترام و تكریم وی قرار گرفت.<ref>اعیان الشیعة، ج5، ص176.</ref>
پس از اینکه ابن شدقم به هند رفت نظامشاه خواهر خود، فتحشاه، را به او تزویج کرد و از این راه ثروتی هنگفت به ابن شدقم رسید. چون نظامشاه درگذشت، به مدینه، پیش خانواده خود بازگشت، ولی چون ریاست و منزلتی که در هند داشت، در موطنش فراهم نبود، به زودی بار دیگر عازم هند گردید<ref>سلافة العصر، ص۲۴۹.</ref> و به دربار شاه مرتضی، پسر و جانشین سلطان حسین نظامشاه پیوست و مورد احترام و تکریم وی قرار گرفت.<ref>اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶.</ref>


==محل دفن==
==محل دفن==
ابن شدقم در 57 سالگى در [[دكن]] وفات یافت و در آنجا به خاك سپرده شد. بعد از چندی پسر كوچكترش، حسین، بنا به وصیتى كه كرده بود، جنازه اش را به [[مدینه]] منتقل كرد و در [[قبرستان بقیع]] دفن نمود.<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص54؛ معجم المؤلفین، ج3، ص251.</ref>
ابن شدقم در ۵۷ سالگی در [[دکن]] وفات یافت و در آنجا به خاک سپرده شد. بعد از چندی پسر کوچکترش، حسین، بنا به وصیتی که کرده بود، جنازه‌اش را به [[مدینه]] منتقل کرد و در [[قبرستان بقیع]] دفن نمود.<ref>طبقات اعلام الشیعة، ص۵۴؛ معجم المؤلفین، ج۳، ص۲۵۱.</ref>


==آثار==
==آثار==
*[[زهرالریاض و زلال الحیاض]]. این اثر در تاریخ خلفا و [[امامان شیعه|امامان]] است و در حدود 963ق نوشته شده است.<ref>كشف الحجب والاستار، ص305.</ref>
*[[زهرالریاض و زلال الحیاض]]. این اثر در تاریخ خلفا و [[امامان شیعه|امامان]] است و در حدود ۹۶۳ق نوشته شده است.<ref>کشف الحجب والاستار، ص۳۰۵.</ref>


ضامن بن على بن حسن نواده ابن شدقم، در تألیف كتاب [[تحفة الازهار]] خود از مطالب این اثر استفاده بسیار كرده است.<ref>رجال بحرالعلوم، ص112.</ref> به نوشته وی این كتاب 4 جلد است، ولى [[آقابزرگ]]<ref>الذریعه، ج12، ص70.</ref> مى نویسد كه در دو مجلّد تدوین یافته بوده است.
ضامن بن علی بن حسن نواده ابن شدقم، در تألیف کتاب [[تحفة الازهار]] خود از مطالب این اثر استفاده بسیار کرده است.<ref>رجال بحرالعلوم، ص۱۱۲.</ref> به نوشته وی این کتاب ۴ جلد است، ولی [[آقابزرگ]]<ref>الذریعه، ج۱۲، ص۷۰.</ref> می‌نویسد که در دو مجلّد تدوین یافته بوده است.


از جلد سوم این كتاب نسخه هایى در موزه [[بریتانیا]] ، [[كتابخانه ناظر حسین]] در [[لكهنو]] و كتابخانه های دیگر موجود است.
از جلد سوم این کتاب نسخه هایی در موزه [[بریتانیا]]، [[کتابخانه ناظر حسین]] در [[لکهنو]] و کتابخانه‌های دیگر موجود است.


*[[الاسئلة الشدقمیة]] یا [[مسائل الشدقمیة]]. این اثر مشتمل بر سؤالات ابن شدقم از استاد خود [[حسین بن عبدالصمد حارثی|حسین بن عبدالصمد]] و پاسخ وی بر آنهاست. نسخه ای از این كتاب كه در 992ق در [[شهر احمدنگر]] به مقابله و تصحیح ابن شدقم رسیده، به خط ''عبدالطیف جامعى''، در [[كتابخانه رضویه]] موجود است.<ref>الذریعه، ج2، ص87.</ref>
*[[الاسئلة الشدقمیة]] یا [[مسائل الشدقمیة]]. این اثر مشتمل بر سؤالات ابن شدقم از استاد خود [[حسین بن عبدالصمد حارثی|حسین بن عبدالصمد]] و پاسخ وی بر آنهاست. نسخه‌ای از این کتاب که در ۹۹۲ق در [[شهر احمدنگر]] به مقابله و تصحیح ابن شدقم رسیده، به خط ''عبدالطیف جامعی''، در [[کتابخانه رضویه]] موجود است.<ref>الذریعه، ج۲، ص۸۷.</ref>


*[[الجواهر النظامیة من حدیث خیر البریة]] یا [[الجواهر النظامشاهیة]] كه برای نظامشاه، سلطان [[حیدرآباد]] نوشته شده و مشتمل بر اخبار فراوان در احوال [[امامان شیعه|امامان]] است. از نوشته نواده اش در كتاب تحفة الازهار چنین پیداست كه وی در 992ق از تألیف این كتاب فراغت حاصل كرده است.<ref>الذریعه، ج5، ص285؛ طبقات اعلام الشیعة، ص54.</ref>
*[[الجواهر النظامیة من حدیث خیر البریة]] یا [[الجواهر النظامشاهیة]] که برای نظامشاه، سلطان [[حیدرآباد]] نوشته شده و مشتمل بر اخبار فراوان در احوال [[امامان شیعه|امامان]] است. از نوشته نواده‌اش در کتاب تحفة الازهار چنین پیداست که وی در ۹۹۲ق از تألیف این کتاب فراغت حاصل کرده است.<ref>الذریعه، ج۵، ص۲۸۵؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۴.</ref>


*[[جواهر المطالب فى فضائل مولانا علی بن ابی طالب]]، كتاب جامعى است مشتمل بر فضایل و جنگها و [[خطبه]]ها و سخنان [[امام علی]](ع).<ref>بحارالانوار، ج1، ص25</ref>
*[[جواهر المطالب فی فضائل مولانا علی بن ابی طالب]]، کتاب جامعی است مشتمل بر فضایل و جنگها و [[خطبه]]ها و سخنان [[امام علی]](ع).<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۲۵</ref>


*[[دیوان ابن شدقم.]]<ref>الذریعه، ج9(1ص239.</ref>
*[[دیوان ابن شدقم.]]<ref>الذریعه، ج۹ (۱ص۲۳۹.</ref>


==کتابت نهج البلاغه==
==کتابت نهج البلاغه==
ابن شدقم خط زیبایى داشته است. او نسخه ای از [[نهج البلاغه]] را در 994ق به [[خط نسخ]] كتابت كرده که اكنون در [[كتابخانه مركزی دانشگاه تهران]] موجود است.<ref>فهرست نسخه های خطی، ج2، ص322.</ref>
ابن شدقم خط زیبایی داشته است. او نسخه‌ای از [[نهج البلاغه]] را در ۹۹۴ق به [[خط نسخ]] کتابت کرده که اکنون در [[کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران]] موجود است.<ref>فهرست نسخه‌های خطی، ج۲، ص۳۲۲.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۳ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۴۹

ابوالمکارم بدرالدین، حسن بن علی بن حسن بن علی ابن شدقم حسینی مشهور به ابن شَدقَم، موّرخ، فقیه، محدّث، شاعر و ادیب مدنی در سده ۱۰ق.

تولد و وفات

آقابزرگ به نقل از تحفة الازهار، تألیف نواده‌اش ضامن بن علی، تاریخ تولد و وفات او را ۹۳۲- ۹۹۵ق ذکر می‌کند[۱] امّا سال ولادت و درگذشت او را ۹۴۲-۹۹۹ق نیز یاد کرده‌اند.[۲]

زادگاه و نسب

ابن شدقم عنوانی بوده که به پدرش نیز اطلاق می‌شده است.[۳]

وی در مدینه به دنیا آمد و در آنجا پرورش یافت؛ از پدرش علم آموخت و بر اقران خود برتری گرفت[۴] و از بزرگان علمای امامیه شد.[۵] خاندان او نیز همه از دانشمندان بودند و خود را از نوادگان امام سجاد(ع) می‌دانستند.[۶]

مذهب

مجلسی او را با قید کلمه ظاهراً از امامیه می‌داند[۷] ولی تألیفات وی و اجازه نامه هایی که از سوی علمای زمان به او داده شده، حاکی است که ابن شدقم شیعه بوده است.[۸]

استادان

ابن شدقم علاوه بر پدر خود نزد استادانی مانند جمال الدین محمد بن علی تولاّیی بصری [۹] (در معقول)، محمد بن احمد سدیدی حسینی حجازی (در قرائات سبع و نحو و صرفشیخ حسین همدانی در قزوین، شیخ محمد بکری صدیقی در مکه، مولا عنایت الله و شیخ نعمت الله در یزد و شیراز تحصیل کرده است.[۱۰]

اجازات

در ۹۶۶ق از نعمت الله بن احمد بن خاتون عاملی و از [۱۱] صاحب المدارک و در ۹۸۳ق از شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی، پدر شیخ بهایی، اجازه روایت گرفت.[۱۲]

سرپرستی (نقابت) سادات

ابن شدقم بعد از مرگ پدر (۹۶۰ق) به جای وی منصب نقابت را عهده دار شد، ولی زهد و پرهیزگاری او سبب گردید که‌اندکی بعد، از این سمت استعفا کند.

مسافرت ها

در روزگار جوانی (شعبان ۹۶۲) از مدینه عازم هند شد و در دکن به دربار سلطان حسین نظامشاه راه یافت و پس از مدتی آن شهر را به قصد شیراز ترک گفت. در ذیقعده ۹۶۴ به منظور زیارت مرقد حضرت رضا(ع) از شیراز به خراسان رفت و در آنجا به ملاقات شاه تهماسب اوّل نایل آمد و مورد توجه او قرار گرفت.

هنگامی که آوازه فضل و دانش او به گوش سلطان حسین رسید، وی را به هند دعوت کرد. ابن شدقم این بار به دعوت او مجدداً رهسپار هند گردید و در آنجا مورد استقبال واقع شد.[۱۳]

ازدواج

پس از اینکه ابن شدقم به هند رفت نظامشاه خواهر خود، فتحشاه، را به او تزویج کرد و از این راه ثروتی هنگفت به ابن شدقم رسید. چون نظامشاه درگذشت، به مدینه، پیش خانواده خود بازگشت، ولی چون ریاست و منزلتی که در هند داشت، در موطنش فراهم نبود، به زودی بار دیگر عازم هند گردید[۱۴] و به دربار شاه مرتضی، پسر و جانشین سلطان حسین نظامشاه پیوست و مورد احترام و تکریم وی قرار گرفت.[۱۵]

محل دفن

ابن شدقم در ۵۷ سالگی در دکن وفات یافت و در آنجا به خاک سپرده شد. بعد از چندی پسر کوچکترش، حسین، بنا به وصیتی که کرده بود، جنازه‌اش را به مدینه منتقل کرد و در قبرستان بقیع دفن نمود.[۱۶]

آثار

ضامن بن علی بن حسن نواده ابن شدقم، در تألیف کتاب تحفة الازهار خود از مطالب این اثر استفاده بسیار کرده است.[۱۸] به نوشته وی این کتاب ۴ جلد است، ولی آقابزرگ[۱۹] می‌نویسد که در دو مجلّد تدوین یافته بوده است.

از جلد سوم این کتاب نسخه هایی در موزه بریتانیا، کتابخانه ناظر حسین در لکهنو و کتابخانه‌های دیگر موجود است.

کتابت نهج البلاغه

ابن شدقم خط زیبایی داشته است. او نسخه‌ای از نهج البلاغه را در ۹۹۴ق به خط نسخ کتابت کرده که اکنون در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.[۲۴]

پانویس

  1. طبقات اعلام الشیعة، ص۵۲.
  2. اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۵، اعلام، ج۲، ص۲۰۴.
  3. ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۹.
  4. اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۵.
  5. ریاض العلماء، ج۱، ص۲۳۶.
  6. فوائد الرضوّیة، ج۱، ص۱۰۴؛ ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۹.
  7. بحارالانوار، ج۱، ص۲۵.
  8. اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۳؛ ریاض العلماء، ج۱، ص۲۳۶.
  9. حسن بن علی حسینی.
  10. اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۷.
  11. محمد ابن علی بن ابوالحسن عاملی.
  12. امل الامل، ج۲، ص۷۰؛ اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۳؛ رجال بحرالعلوم، ج۳، ص۱۱۲.
  13. طبقات اعلام الشیعة، ص۵۲؛ اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶.
  14. سلافة العصر، ص۲۴۹.
  15. اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۷۶.
  16. طبقات اعلام الشیعة، ص۵۴؛ معجم المؤلفین، ج۳، ص۲۵۱.
  17. کشف الحجب والاستار، ص۳۰۵.
  18. رجال بحرالعلوم، ص۱۱۲.
  19. الذریعه، ج۱۲، ص۷۰.
  20. الذریعه، ج۲، ص۸۷.
  21. الذریعه، ج۵، ص۲۸۵؛ طبقات اعلام الشیعة، ص۵۴.
  22. بحارالانوار، ج۱، ص۲۵
  23. الذریعه، ج۹ (۱)، ص۲۳۹.
  24. فهرست نسخه‌های خطی، ج۲، ص۳۲۲.

منابع

  • آقابزرگ، الذریعه.
  • همو، طبقات اعلام الشیعه، قرن 10، به كوشش منزوی، تهران، 1972م.
  • ابن معصوم مدنى سید على صدرالدّین، سلافة العصر، تهران.
  • افندی اصفهانى، عبدالله، ریاض العلماء، به كوشش محمود مرعشى و احمد حسینى، قم، 1401ق.
  • امین، محسن، اعیان الشیعة، به كوشش حسن امین، بیروت، 1983م.
  • بحرالعلوم، محمد مهدی، رجال، به كوشش محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، نجف، 1212ق.
  • حرّعاملی، محمد، امل الامل، بغداد، 1385ق.
  • زركلى، اعلام.
  • قمى، عباس، فوائد الرضوّیة، تهران، 1327ش.
  • كحّاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1957م.
  • كنتوری، اعجاز حسین، كشف الحجب والاستار، كلكته، 1330ق.
  • مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق / 1983م.
  • کتابخانه مركزی دانشگاه تهران، خطى.

پیوند به بیرون

منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی