محمد بن حسین خثعمى اشنانى
محدّث کوفی | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
کنیه | ابوجعفر |
نسب | قبیله خثعم |
تولد | سال ۲۲۱ق |
محل تولد | کوفه |
وفات | روز پنجشنبه، ۷ صفر ۳۱۵ق |
مذهب | اهلسنت با گرایشهای شیعی و زیدی |
اطلاعات حدیثی | |
مشایخ | عَبّادبن یعقوب رواجنی • ابوکریب محمدبن علاء همدانی • فضالة بن فضل تمیمی• اسماعیل بن اسحاق راشدی |
راویان از او | محمد بن محمد بن سلیمان باغندی • محمد بن عمر جعابی • ابوالمفضل شیبانی • ابوالفرج اصفهانی |
تألیفات | القضایا |
سایر | وجود نام خثعمی در طریق حدیث منزلت، روایت نزول آیه تطهیر، آیه نجوا و ... |
ابوجعفر محمدبن حسین خَثعمی اُشنانی (۲۲۱-۳۱۵ق) محدث کوفی قرن سوم و چهارم هجری قمری است. وی از محدّثان بسیاری در کوفه حدیث شنیده و روایت کرده است و افرادی از خثعمی حدیث نقل کردهاند. تنها کتاب شناخته شده از خثعمی، القضایا است.
در مورد مذهب وی اختلافاتی وجود دارد؛ شواهدی از گرایشهای شیعی خثعمی وجود دارد از جمله وجود نام وی در طریق حدیث منزلت، روایت نزول آیه تطهیر درشان اهل بیت(ع)، آیه نجوا درباره علی(ع)، روایت حدیث مشهور گفتگوی علی(ع) با کمیل درباره اصناف مردم و...، همچنین شواهدی چون وجود نام خثعمی در طریقِ روایتِ تحریری از اصلِ ابوالجارود زیادبن منذر به روایت محمدبن بکر ارحبی و کتاب یحیی بن سالم فرّاء کوفی و برخی احادیث دیگر حاکی از تمایلات زیدی اوست.
نسب، ولادت و درگذشت
وی در سال ۲۲۱ در کوفه در قبیله مشهور خثعم متولد شد[۱] و در پنجشنبه، ۷ صفر ۳۱۵ قمری درگذشت.[۲]
خطیب بغدادی نسبت اُشنانی او را به سبب ولاء میداند، اما سمعانی[۳] آن را اشاره به خرید و فروش گیاهی به همین نام دانسته است.
اساتید
خثعمی در کوفه از محدّثان بسیاری حدیث شنید و روایت کرد، از جمله:
- عَبّادبن یعقوب رواجنی (متوفی ۲۵۰) عالم و محدّث نامور زیدی؛
- عَبّادبن احمد عَرزَمی؛
- ابوکریب محمدبن علاء همدانی؛
- فضالة بن فضل تمیمی؛
- اسماعیل بن اسحاق راشدی.[۴]
ناقلان روایات خثعمی
افرادی از خثعمی حدیث نقل کردهاند مثل:
- محمدبن عمر، مشهور به ابن جعابی؛
- محمد بن محمد بن سلیمان باغندی، محدّث شیعی؛
- ابومُفضَّل محمدبن عبداللّه شیبانی، عالم زیدی؛
- ابوالفرج اصفهانی.[۵]
از دیگر راویان خثعمی، مظفر بن جعفر بن حسن، مؤلف الرسالة الموضحة، است که در کتابش روایاتی به نقل از خثعمی در باب اختصاص دادن برخی القاب مانند «امیرالمؤمنین »، به علی(ع) توسط پیامبر(ص) آورده است.
از عالمان شیعی
- خثعمی با عالمان شیعه کوفه مناسبات نزدیکی داشت و نام وی در طریق روایت برخی از آثار آنها آمده است.[۶] بنابه نقل شیخ طوسی، [۷] هارون بن موسی تَلَّعُکبَری در سال ۳۱۵ و پس از آن، از خثعمی روایات را شنیده است و اجازه روایت آثاری را که او در روایت خود داشته، اخذ کرده است.
- وجود نام خثعمی در طریق حدیث منزلت، روایت نزول آیه تطهیر درشان اهل بیت(ع) و آیه نجوا درباره علی(ع)، روایت حدیث مشهور گفتگوی علی(ع) با کمیل درباره اصناف مردم و برخی روایات دیگر از گرایشهای شیعی وی نشان دارد.[۸]
تمایلات زیدی
همچنین شواهدی چون وجود نام خثعمی در طریقِ روایتِ تحریری از اصلِ ابوالجارود زیادبن منذر به روایت محمدبن بکر ارحبی و کتاب یحیی بن سالم فرّاء کوفی و برخی احادیث دیگر حاکی از تمایلات زیدی اوست.[۹]
اثر علمی
از خثعمی تنها کتاب القضایا شناخته شده است. این کتاب یکی از منابع قاضی نعمان مغربی (متوفی ۳۶۳) در تألیف الایضاح بوده است.[۱۰] همه روایاتی که قاضی نعمان از القضایا نقل کرده، درباره نماز و مسائل مربوط بدان است. براساس اسناد برخی روایات، [۱۱] خثعمی در تدوین کتاب خود از کتاب قضایا امیرالمؤمنین تألیف ابوعبداللّه محمدبن قیس بَجَلی (متوفی ۱۵۱ق) که در محافل امامیه کوفه مشهور و متداول بود، [۱۲] بهره برده است. وجود نام خثعمی در طریق روایت کتاب بجلی[۱۳] شاهدی دیگر بر این مدعاست. ابن شهرآشوب[۱۴] نیز به القضایای خثعمی اشاره کرده است.به گزارش خطیب بغدادی، [۱۵] خثعمی به بغداد سفر و در آنجا کتابش را املا کرده است. اما بغدادی به نام این کتاب اشاره نمیکند.
وثاقت
منابع اهل سنت در توثیق خثعمی اختلافی ندارند؛ علی بن عمر دارقطنی، [۱۶] خطیب بغدادی[۱۷] و سمعانی[۱۸] او را ثقه، امین، صدوق و حجت دانستهاند و ذهبی[۱۹] از او با عنوان امام، حجت و محدّث کوفه یاد میکند.
پانویس
- ↑ خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۳
- ↑ ذهبی، ج۱۴، ص۵۲۹، خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۳
- ↑ سمعانی، ج۱، ص۱۷۰
- ↑ ر.ک:خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۲؛ سمعانی، ج۱، ص۱۷۰؛ ابن طاووس، ص۱۳۲، ۳۶۷
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، ص۵، ۳۲، ۸۶؛ دلائل الامامة، ص۱۳۵؛ طوسی، ۱۴۱۴، ص۴۴۷، ۴۵۱، ۴۸۴، ۴۹۲؛ خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۲
- ↑ ر.ک:نجاشی، ص۷۸، ۱۱۳، ۴۴۵؛ طوسی، الفهرست، ص۶۶، ۱۷۶
- ↑ طوسی، رجال الطوسی، ص۴۴۲؛ طوسی، الفهرست، ص۱۷۶
- ↑ ر.ک:ابن بابویه، ج۲، ص۵۴۸ـ ۵۵۳؛ خزاز رازی، ص۲۲۱ـ۲۲۲؛ علوی، ص۶۴ـ۶۵؛ خطیب بغدادی، ج۱۴، ص۲۵۲؛ حسکانی، ج۲، ص۳۹، ۷۹، ۱۶۷، ۲۲۷، ۳۲۴؛ ابن عساکر، ج۴۲، ص۱۲۹ـ۱۳۰، ۳۸۳ـ ۳۸۴، ج۵۰، ص۲۵۲ـ۲۵۳، ج۷۰، ص۲۰ـ۲۱
- ↑ ر.ک:نجاشی، ص۴۴۴؛ ابن عساکر، ج۱۹، ص۴۵۸، ج۳۳، ص۲۱۰ـ۲۱۱
- ↑ ر.ک:قاضی نعمان، ص۲۱، ۳۲، ۱۱۴
- ↑ ر.ک:قاضی نعمان، ص۴۲، ۹۰، ۹۵، ۱۲۰، ۱۲۲
- ↑ ر.ک:نجاشی، ص۳۲۳؛ طوسی، الفهرست، ص۲۰۶
- ↑ ر.ک:طوسی، الفهرست، ص۱۷۶
- ↑ ابن شهرآشوب، ص۲۵
- ↑ خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۲
- ↑ دارقطنی، سؤالات الحاکم النیسابوری، ص۱۵۲؛ دارقطنی، سؤالات حمزةبن یوسف السهمی، ص۸۰
- ↑ خطیب بغدادی، ج۳، ص۲۳
- ↑ سمعانی، ج۱، ص۱۷۰
- ↑ ذهبی، ج۱۴، ص۵۲۹
منابع
- ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
- ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
- ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی (علیهالسلام) بامرة المومنین، چاپ انصاری، قم ۱۴۱۳.
- ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
- علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
- عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوهکمری خوئی، قم ۱۴۰۱.
- خطیب بغدادی؛
- علی بن عمر دارقطنی، سؤالات الحاکم النیسابوری للدارقطنی فی الجرح و التعدیل، چاپ موفق بن عبدالله، ریاض ۱۴۰۴الف.
- علی بن عمر دارقطنی، سؤالات حمزةبن یوسف السهمی للدارقطنی و غیره من المشایخ من الجرح والتعدیل، چاپ موفق بن عبدالله، ریاض ۱۴۰۴ب.
- دلائل الامامة، منسوب به محمدبن جریر طبری آملی، قم: مؤسسةالبعثة، ۱۴۱۳؛
- ذهبی؛
- سمعانی؛
- محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
- محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
- محمدبن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
- محمدبن علی علوی، الفوائد المنتقاة و الغرائب الحسان عن الشیوخ الکوفیین، انتخبها محمدبن علی صوری، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
- نعمان بن محمد قاضی نعمان، الایضاح، چاپ محمدکاظم رحمتی، بیروت ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
- احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
منبع لاتین
- Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام