آیه ۲۸ سوره نساء اشاره‌ای است به آسان‌گرفتن در تکالیف شرعی توسط خداوند به‌خصوص در موضوع اجازه‌دادن به ازدواج با کنیز. علت این آسان‌گرفتن، ضعف انسان در برابر وسوسه‌ها و لذت‌های دنیایی دانسته شده است.

آیه ۲۸ سوره نساء
مشخصات آیه
واقع در سورهنساء
شماره آیه۲۸
جزء۵
اطلاعات محتوایی
دربارهآسان گرفتن خداوند در تکالیف شرعی
ناتوانی انسان در برابر لذت‌های دنیایی
آیات مرتبطآیه ۱۸۵ سوره بقره، آیه ۷۸ سوره حج

ناتوان و ضعیف‌بودن انسان را نه به معنای ضعف در خلقت بلکه به معنای ضعف در برابر وسوسه‌های بسیار در تبعیت از شهوت و هوای نفس دانسته‌اند. مغنیه مفسر شیعه معتقد است انسان برای مقاومت در برابر لذت‌ها به‌خصوص لذت جنسی ضعیف است.

ناتوانی انسان سبب شد خداوند در احکام شرع بر انسان آسان بگیرد. مفسران به جهت اینکه آیات قبل، پیرامون اجازه ازدواج با کنیز است، این ازدواج را مصداق آسان‌گرفتن در آیه دانسته‌اند.

﴿يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا ۝٢٨ [نساء:28]|﴿خدا می‌خواهد تا بارتان را سبک گرداند و [می‌داند که] انسان ناتوان آفریده شده‌است ۝٢٨

آسان گرفتن خداوند بر انسان

آیات قبل از آیه ۲۸ نساء، پیرامون اجازه ازدواج با کنیز بوده است.[۱] به همین جهت این آیه را در احکام پیرامون زنان به‌خصوص اجازه ازدواج با کنیزان دانسته‌اند.[۲] شیخ طوسی در تفسیر التبیان آسان‌گرفتنِ در این آیه را پیرامون ازدواج با کنیزان دانسته است. وی معتقد است انسان‌ها در موضوعات پیرامون زنان ضعیف هستند و اجازه ازدواج با کنیز این سختی را از بین می‌برد.[۳]

برخی مفسران شیعه مانند طبرسی[۴] و شبر[۵] و برخی مفسران اهل‌سنت از جمله زمخشری[۶] و ثعلبی[۷] با اینکه آسان‌گرفتن آیه را در معنای کلی دانسته‌اند اما بر دلالت آیه بر آسان‌گرفتنِ مسئله ازدواج با کنیز تأکید کرده‌اند.

مکارم شیرازی از مفسران شیعه معتقد است حکم به آزادی ازدواج با کنیز تحت شرائط معین، در حقیقت یک نوع تخفیف و آسان‌گرفتن محسوب می‏شود؛ زیرا انسان موجود ضعیفی است و نیروی غریزه فشار بسیار بر او وارد می‌کند.[۸] علامه طباطبایی مفسر شیعه معتقد است؛ خداوند در انسان قوه شهوت قرار داده که همیشه با انسان ستیز دارد. به همین جهت به انسان کمک شده تا با ازدواج برخی شهوات بر او حلال گردد.[۹]

برخی مفسران این آیه را عام و در مورد همه احکام شرع دانسته و معتقدند تمام احکامی که بر ما آسان گرفته شده احسانی از طرف خداوند است.[۱۰] این احتمال نیز داده شده که مقصود از تخفیف و آسان‌گرفتن در آیه قبول توبه و توفیق بر انجام توبه بوده باشد.[۱۱]

آدمی را ناتوان آفریده‌اند

مطلب پایانی آیه ۲۸ نساء، «آدمی را ناتوان آفریده‌اند»، را به منزله علت برای ابتدای آیه، که خداوند بر انسان‌ها آسان می‌گیرد، دانسته‌اند.[۱۲] ناتوان و ضعیف‌بودن انسان را نه به معنای ضعف در خلقت بلکه به معنای ضعف انسان در مقابل وسوسه‌های بسیار در تبعیت از شهوت و لذت[۱۳] و میل او به تبعیت از هوای نفس دانسته‌اند.[۱۴]

برخی مفسران شیعه[۱۵] و اهل‌سنت[۱۶] ضعف انسان در این آیه را چنین دانسته‌اند که تحمل سختی‌های بندگی را ندارد و بر شهوت نمی‌تواند صبوری کند. مغنیه مفسر شیعه معتقد است انسان برای مقاومت در برابر لذت‌ها به‌خصوص لذت جنسی ضعیف است.[۱۷] طبرسی در تفسیر مجمع البیان احتمال داده ضعف انسان پیرامون موضوع زنان بوده باشد.[۱۸]

محمدحسین فضل‌الله عالم و مفسر شیعه معتقد است برداشتی اشتباه از این آیه وجود دارد که قرآن احساس ضعف در انسان را بیشتر می‌کند. به‌طوری که قدرت اراده و خواسته‌های بزرگ را فلج می‌کند در حالی که استعدادهای انسان توانایی آنها را دارد. وی معتقد است این اشکال به جهت ندیدن همه جوانب آیه است. از نگاه وی، شریعت برنامه‌ریزی است که انسان را به هدایت و قوت برساند. ضعف انسان بر همین موضوع قرار داشته و خداوند بر انسان آسان‌گرفته تا بتواند راهی که مناسب توانایی و امکانات او است را طی نماید.[۱۹]

پانویس

  1. سوره نساء، آیه ۲۵.
  2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۸.
  3. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۳، ص۱۷۷.
  4. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۸.
  5. شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق، ص۱۱۳.
  6. ‏زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۱.
  7. ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۹۱.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۵۴.
  9. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۲.
  10. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۸؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۵۵.
  11. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۸.
  12. طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۰.
  13. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۵۵.
  14. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۳، ص۱۷۷.
  15. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۴۲.
  16. زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۱.
  17. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۰۲.
  18. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۸.
  19. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۱۹۸.

منابع

  • ثعلبی نیشابوری، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق احمد قصیرعاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
  • طباطبائی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.