علویان
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
| اطلاعات کلی | |
|---|---|
| نامهای دیگر | سادات |
| وجه نامگذاری | منسوب به خاندان امام علی(ع) و شیعیان |
| منشعب از | بنیهاشم |
| صدر خاندان | امام علی(ع) |
| انشعاب به | علویان حسنی، علویان حسینی |
| مذهب | شیعه |
| مکان استقرار | ایران، عراق، حجاز، یمن، شام، شمال آفریقا |
| ویژگی | انتقام از قاتلان امام حسین(ع)، اعتقاد به تعلق خلافت به خاندان پیامبر(ص)، تسلیم ناپذیری در برابر خلفای اموی و عباسی، برپایی حکومت هایی در ایران، یمن و مغرب |
علویان (جمع واژه علوی) اصطلاحی تاریخی و نسبی است که در اصل به فرزندان و منسوبان امام علی(ع) اطلاق میشود و در طول تاریخ اسلام، بسته به بافت سیاسی، اجتماعی و مذهبی، کاربردها و معانی متفاوتی یافته است. این واژه گاه بهطور خاص به نوادگان فاطمی امام علی(ع) ــ یعنی فرزندان حضرت فاطمه(س) ــ و گاه بهطور عام به گروههایی اطلاق شده که از نظر سیاسی یا مذهبی با امام علی(ع) و خاندان او پیوند داشتهاند.
علویان از سدههای نخستین اسلامی، بهسبب پیوند نسبی با خاندان پیامبر(ص)، جایگاهی خاص در جامعه اسلامی یافتند و در دورههایی در شکلگیری تحولات سیاسی، مذهبی و اجتماعی نقش ایفا کردند.
معنای لغوی و اصطلاحی
واژهٔ «علوی» در لغت به معنای «منسوب به علی» است.[۱] در منابع تاریخی و کلامی، این اصطلاح در چند معنا به کار رفته است:
معنای نسبی: فرزندان و نوادگان امام علی(ع)، بهویژه از طریق حضرت فاطمه(س)؛ کاربردی که در بسیاری از منابع با عنوان سادات همپوشانی دارد.[۲]
- معنای سیاسی–تاریخی: در منابع تاریخی سدههای نخستین اسلام، «علوی» به خاندانها و گروههایی اطلاق شده است که در منازعات سیاسی پس از قتل عثمان، در جبههٔ سیاسی امام علی(ع) قرار داشتند و او را شایستهترین فرد برای خلافت میدانستند.[۳] در این کاربرد، علویان در برابر جریان موسوم به عثمانیه قرار میگیرند؛ یعنی کسانی که امام علی(ع) را متهم به کوتاهی یا دخالت در قتل عثمان میکردند و با هدف خونخواهی عثمان، از عایشه و معاویه حمایت سیاسی مینمودند. ازاینرو، «علوی» در این معنا بیش از آنکه دلالتی صرفاً نسبی یا فقهی داشته باشد، ناظر به یک موضعگیری سیاسی مشخص در فضای منازعات آغازین تاریخ اسلام است.[۴]
معنای مذهبی: گروههایی که امام علی(ع) را شایستهترین جانشین پیامبر(ص) میدانستند؛ کاربردی که در بسیاری از متون با مفهوم شیعه همپوشانی دارد، هرچند همواره معادل یک مذهب فقهی مشخص نبوده است.[۵]
علویان و مسئلهٔ نسب
مسئلهٔ نسب علویان از آغاز مورد توجه مورخان و نسبشناسان بوده است. منابع کهن میان علویان فاطمی (از نسل حضرت فاطمه(س)) و علویان غیر فاطمی، مانند نسل محمد بن حنفیه، تفکیک قائل شدهاند.[۶] از قرون میانه به بعد، عنوان علوی بیشتر به نوادگان فاطمی امام علی(ع) اطلاق شد و در بسیاری از مناطق با عنوان سید پیوند خورد.[۷]
علویان در قرون نخستین اسلام
در متون تاریخی سدههای نخستین، علویان به طیفی گسترده از خاندانهای وابسته به امام علی(ع) و نیز گروههای شیعی، از جمله امامیه و زیدیه، اطلاق شده است.[۸] خلافتهای اموی و عباسی، بهسبب پیوند نسبی و جایگاه اجتماعی علویان، آنان را گاه رقیبی سیاسی تلقی کرده و سیاستهایی محدودکننده در قبال برخی از آنان اعمال کردند.[۹]
این شرایط، همراه با عوامل اعتقادی و اجتماعی، به شکلگیری قیامهای متعددی منسوب به علویان انجامید.[۱۰]
قیامها و حکومتهای علوی
علویان در برخی مناطق جهان اسلام موفق به تأسیس حکومتهای محلی شدند:
حکومت علویان طبرستان در شمال ایران (سدهٔ سوم هجری) به رهبری حسن بن زید علوی (داعی کبیر) شکل گرفت و از نخستین حکومتهای شیعی در ایران بهشمار میآید.[۱۱]
حکومتهای زیدی در یمن نیز نمونهای دیگر از حضور سیاسی علویان است که ساختار مذهبی–سیاسی خاصی ایجاد کردند و تا دورههای متأخر ادامه یافتند.[۱۲]
دولت ادریسیان در مغرب به رهبری ادریس بن عبدالله، از نوادگان امام حسن(ع)، از دیگر حکومتهای منسوب به علویان بود.[۱۳]
علویان در مناطق مختلف جهان اسلام
کاربرد واژهٔ «علوی» در دورههای مختلف تاریخی همواره یکسان نبوده و در برخی مناطق به معانی خاصتری اطلاق شده است.
علویان طبرستان
علویان طبرستان سادات زیدی بودند که در شمال ایران قدرت سیاسی یافتند و نقش مهمی در گسترش تشیع در این منطقه ایفا کردند.[۱۴]
علویان سوریه (نصیریه)
در منابع کلامی، علویان سوریه با عنوان نصیریه شناخته میشوند. این گروه به محمد بن نصیر نمیری منسوب دانسته شده و در مناطق کوهستانی ساحل شام استقرار یافتند. از نظر اعتقادی، آموزههای آنان با تشیع امامی تفاوتهایی دارد و در آثار فرقنگاری بهعنوان جریانی متمایز بررسی شدهاند.[۱۵]
علویان ترکیه
در آناتولی و ترکیه، اصطلاح علوی به گروهی مذهبی–فرهنگی اطلاق میشود که گرایش به امام علی(ع) را با عناصر عرفانی و آیینهای محلی درآمیختهاند. پژوهشگران این گروه را از نظر فقهی و اعتقادی متمایز از تشیع امامی دانستهاند.[۱۶]
پانویس
- ↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ماده «علوی».
- ↑ کحالة، عمر رضا، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1414ق، ج۵، ص۳۴۴.
- ↑ برای نمونه بنگرید به: بلاذری، أنساب الأشراف، ج۲، ص۲۷۸.
- ↑ هدایتپناه، بازتاب تفکر عثمانی در واقعهٔ کربلا، قم، ۱۳۸۹ش، ص۲۵، ۳۱–۳۲.
- ↑ مدرسی طباطبایی، حسین، تکوین اندیشه سیاسی شیعه، قم، ۱۳۷۴ش.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، قم، ۱۳۸۰ش.
- ↑ یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل والملوک، بیروت، دارالتراث.
- ↑ ابناثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
- ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، تصحیح عباس اقبال، تهران، ۱۳۲۰ش؛ مادلونگ، ویلفرد، جانشینی محمد، کمبریج، 1997.
- ↑ Halm, Heinz, Shi‘a Islam: From Religion to Revolution, Princeton University Press, 1997.
- ↑ Madelung, Wilferd, The Succession to Muhammad, Cambridge University Press, 1997.
- ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل؛ بغدادی، الفرق بین الفرق؛ Friedman, Yaron, The Nusayris–Alawis, Brill, 2010.
- ↑ Dressler, Markus, Writing Religion, Oxford University Press, 2013؛ van Bruinessen, Martin, Alevi Identity, 1996.
منابع
- ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، تهران، ۱۳۲۰ش.
- ابناثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
- بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، دمشق، دارالفکر.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل والملوک، بیروت، دارالتراث.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر.
- کحالة، عمر رضا، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت، مؤسسة الرسالة.
- مدرسی طباطبایی، حسین، تکوین اندیشه سیاسی شیعه، قم.
- جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، قم.
- Heinz Halm, Shi‘a Islam: From Religion to Revolution, Princeton University Press, 1997.
- Wilferd Madelung, The Succession to Muhammad, Cambridge University Press, 1997.
- Yaron Friedman, The Nusayris–Alawis, Brill, 2010.
- Markus Dressler, Writing Religion: The Making of Turkish Alevi Islam, Oxford University Press, 2013.
- Martin van Bruinessen, Alevi Identity, 1996.