کاربر:Yadegari/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

پرسش:آشنایی کلی درباره سوره مبارکه نورقرآن کتاب هدایت، عمل و انسان سازی است، لذا تلاوت آن مقدمه ای برای تفکر و ایمان، و در مرحله بعد وسیله ای است برای عمل به محتوای آن، و رسیدن نتیجه نهایی که همان تکامل و سعادت ابدی است. بنابراین، همۀ قرآن نور است و نباید هیچ فردی از برکات آن محروم بماند.
بیست و چهارمین سوره و از سوره‌های مدنی که در جزء ۱۸ قرآن جای گرفته است. این سوره را از آن جهت نور می‌نامند که کلمه نور ۷ بار در آن به کار رفته و آیه نور در آن آمده است.

پرسش

درباره سوره مبارکه نور توضیح بفرمایید؟

پاسخ

قرآن کتاب هدایت، عمل و انسان سازی است، لذا تلاوت آن مقدمه ای برای تفکر و ایمان، و در مرحله بعد وسیله ای است برای عمل به محتوای آن، و رسیدن نتیجه نهایی که همان تکامل و سعادت ابدی است. بنابراین، همۀ قرآن نور است و نباید هیچ فردی از برکات آن محروم بماند.
بیست و چهارمین سوره و از سوره‌های مدنی که در جزء ۱۸ قرآن جای گرفته است. این سوره را از آن جهت نور می‌نامند که کلمه نور ۷ بار در آن به کار رفته و آیه نور در آن آمده است.

هدف سوره

هدف این سوره همان است که سوره با آن افتتاح شده و آن بیان پاره‌اى از احکام تشریع شده، و سپس پاره‌اى از معارف الهى مناسب با آن احکام است، معارفى که مایه تذکر مؤمنین می شود) [۱]


اهداف و آموزه‌ها

هدف هاى اساسى سوره نور عبارت اند از:

  1. تربيت اجتماعى و اخلاقى مسلمانان
  2. بيان آداب و اخلاق و احكام اسلامى
  3. حفظ پاك دامنى و عفت مردم و مبارزه با آلودگى هاى جنسى[۲]


•دربارۀ فضیلت سوره نور احادیثی از ائمه اطهار علیهم السلام رسیده است از جمله: پیامبراکرم صل الله علیه وآله فرمود: "هر که سوره نور را بخواند، خداوند ده حسنه به او می دهد، به اندازه اجر همۀ مؤمنان گذشته و آینده. [۳]

•«نُورُ» یعنی چیزی که هم خودش روشن است و هم سبب روشنی اشیای دیگر می شود

جالب اینکه هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانیت کسب می کند:

قرآن نور است،چون کلام اوست.

اسلام نور است،چون آئین او است.

پیامبران نورند،چون فرستادگان اویند.

ائمه معصومین علیهم السلام انوار الهی هستند،چون حافظان آئین او بعد از پیامبرانند.

ایمان نور است،چون رمز پیوند با او است.

علم نور است،چون سبب آشنایی با او است.[۴]

در فرهنگ اسلام اموری به عنوان «نُورُ» معرفی شده است:قرآن، علم، عقل، ایمان، هدایت، اسلام، پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام.

در قرآن مجید و روایات اسلامی از چند مورد به عنوان (نور) یاد شده است :

  • قرآن مجید - چنانکه در آیه ۱۵ سوره مائده می خوانیم : قد جائکم من الله نور و کتاب مبین : (از سوی خداوند نور و کتاب آشکاری برای شما آمد) و در آیه ۱۵۷ سوره اعراف نیز می خوانیم : و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون : (کسانی که پیروی از نوری می کنند که با پیامبر نازل شده است آنها رستگارانند).
  • (ایمان) - چنانکه در آیه ۲۵۷ بقره آمده است : {الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور}: (خداوند ولی کسانی است که ایمان آورده اند، آنها را از ظلمتهای (شرک و کفر) به سوی نور (ایمان ) رهبری می کند).
  • (هدایت الهی) و روشن بینی - چنانکه در آیه ۱۲۲ سوره انعام آمده : {او من کان میتا فاحیینا و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها}: (آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد)؟
  • (آئین اسلام) - چنانکه در آیه ۳۲ سوره توبه می خوانیم : {و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون} : (خداوند ابا دارد جز از اینکه نور (اسلام ) را کامل کند هر چند کافران نخواهند).
  • شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) - در آیه ۴۶ سوره احزاب درباره پیامبر می خوانیم : {و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا}: (ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن و فرمان او قرار دادیم و چراغی نور بخش
  • معصوم زیارت جامعه آمده : (خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین) : ((خداوند شما را نورهائی آفرید که گرد عرش او حلقه زده بودید. و نیز در همان زیارتنامه آمده است : و انتم نور الاخیار و هداة الابرار: (شما نور خوبان و هدایت کننده نیکوکاران هستید).
  • و بالاخره از (علم و دانش) نیز به عنوان نور یاد شده چنانکه در حدیث مشهور است : (العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء): (علم نوری است که خدا در قلب هر کس که بخواهد می افکند)... . [۵]

سوره نور تنها سوره قرآن است كه با واژۀ «سوره» آغاز مى شود و آيۀ سي‌وپنجم اين سوره كه با جملۀ «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» آغاز مى شود آيۀ نور نام دارد.[۶]

اَللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَهٍ الزُّجاجَهُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لا شَرْقِیَّهٍ وَ لا غَرْبِیَّهٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللّهُ الْأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ«35» خداوند،نور آسمان ها وزمین است.مَثَل نور او همچون چراغدانی است که در آن چراغی(پر فروغ)باشد.آن چراغ در میان حبابی شیشه ای و آن شیشه همچون ستاره ای تابان و درخشان،چراغ از روغن درخت پر برکت زیتونی بر افروخته شده،که نه شرقی است و نه غربی.(روغنش به قدری صاف و شفّاف است)که بدون تماس آتش نزدیک است(شعله ور شود و)روشنی دهد.نوری است بر فراز نور دیگر.هر کس را خداوند بخواهد به نور خویش هدایت می کند،و خداوند برای مردم مَثَل ها می زند و خداوند به هر چیزی آگاه است

توضیح اینکه :

نور ایمان که در قلب مؤ منان است دارای همان چهار عاملی است که در یک چراغ پر فروغ موجود است :

  • (مصباح) همان شعله های ایمان است که در قلب مؤمن آشکار می گردد و فروغ هدایت از آن منتشر می شود.
  • (زجاجه) و حباب، قلب مؤمن است که ایمان را در وجودش تنظیم می کند.
  • و (مشکاة) سینه مؤمن و یا به تعبیر دیگر مجموعه شخصیت ، آگاهی ، علوم و افکار او است که ایمان وی را از گزند طوفان حوادث مصون می دارد.
  • و (شجره مبارکه زیتونه) همان وحی الهی است که عصاره آن در نهایت صفا و پاکی می باشد و ایمان مؤمنان به وسیله آن شعله ور و پر بار می گردد.

در حقیقت این نور خدا است همان نوری است که آسمانها و زمین را روشن ساخته و از کانون قلب مؤمنان سر بر آورده و تمام وجود و هستی آنها را روشن و نورانی می کند.

دلائلی را که از عقل و خرد دریافته اند با نور وحی آمیخته می شود و مصداق نور علی نور می گردد.

و هم در اینجا است که دلهای آماده و مستعد به این نور الهی هدایت می شوند و مضمون ( یهدی الله لنوره من یشاء) در مورد آنان پیاده می گردد.



بنابراین برای حفظ این نور الهی (نور هدایت و ایمان ) مجموعه ای از معارف و آگاهیها و خودسازیها و اخلاق لازم است که همچون مشکاتی این مصباح را حفظ کند.

و نیز قلب مستعد و آماده ای می خواهد که همچون زجاجه برنامه آن را تنظیم نماید.

و امدادی از ناحیه وحی لازم دارد که همچون شجره مبارکه زیتونه به آن انرژی بخشد.

و این نور وحی باید از آلودگی به گرایشهای مادی و انحرافی شرقی و غربی که موجب پوسیدگی و کدورت آن می شود بر کنار باشد.

آن چنان صاف و زلال و خالی از هر گونه التقاط و انحراف که بدون نیاز به هیچ چیز دیگر تمام نیروهای وجود انسان را بسیج کند، و مصداق (یکاد زیتها یضی ء و لو لم تمسسه نار) گردد.[۷]

پانویس

  1. ترجمه المیزان، ج‌۱۵، ص111
  2. [تفسير قرآن مهر، ج 14، ص 114]
  3. (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، سید ابراهیم میرباقری، ج 7، ص 195، سوم، ناصر خسرو، تهران، 1372 ش)
  4. (تفسیر نمونه)
  5. (تفسیر نمونه جلد ۱۴ صفحه ۴۸۴)
  6. [ تفسير قرآن مهر، ج 14، ص 114
  7. (تفسیر نمونه جلد ۱۴ صفحه ۴۸۴).