پرش به محتوا

درایة الحدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
imported>Pourrezaei
خط ۲: خط ۲:
'''درایة الحدیث''' از شاخه‌های علوم حدیثی است. این دانش به طور کلی درباره نقل و فهم [[حدیث]] بحث می‌کند. میان تعاریف [[شیعه]] و [[سنی]] اختلافاتی وجود دارد. آثار زیادی در این دانش تدوین شده است.
'''درایة الحدیث''' از شاخه‌های علوم حدیثی است. این دانش به طور کلی درباره نقل و فهم [[حدیث]] بحث می‌کند. میان تعاریف [[شیعه]] و [[سنی]] اختلافاتی وجود دارد. آثار زیادی در این دانش تدوین شده است.


==معنای درایه الحدیث==
==معنای دِرایَةُ الحدیث==
در ادبیات حدیثی شیعیان در طول تاریخ واژه درایه‌الحدیث به معانی متفاوتی به کار رفته است. از سوی دیگر کاربرد این اصطلاح بین عالمان حدیث شیعه و سنی نیز متفاوت بوده است. در ادامه تلاش می‌شود کاربرد و معنای این واژه در زمینه‌های مختلف و نسبت آن‌ها با یکدیگر بیان شود. 
درایه، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه «د-ر-ی» به معنای دانستن است؛ البته دانستن و دانشی که به دنبال یک سلسله مقدمات و با نوعی تدبیر<ref>راغب اصفهانی، ذیل «دری»</ref> و به شیوه غیر معمول به دست می‌آید نه از طریق مقدمات معمول.<ref> مصطفوی، ذیل «دری»</ref> برخی گفته اند درایه نوعی دانستن است که به دنبال شک کردن ایجاد می شود.<ref>مامقانی، ج۱، ص ۴۰</ref>
 
===معنای لغوی===
درایه، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه «د-ر-ی» به معنای دانستن است؛ البته دانستن و دانشی که به دنبال یک سلسله مقدمات و با نوعی تدبیر<ref>راغب اصفهانی، ذیل «دری»</ref> و به شیوه غیر معمول به دست می‌آید نه از طریق مقدمات معمول.<ref> مصطفوی، ذیل «دری»</ref>برخی گفته اند درایه نوعی دانستن است که به دنبال شک کردن ایجاد می شود.<ref>مامقانی، ج۱، ص ۴۰</ref>


===کاربرد کهن اصطلاح درایة الحدیث===
===کاربرد کهن اصطلاح درایة الحدیث===
'''در احادیث [[شیعه]]'''، واژه درایه به معنای فهم [[حدیث]] و در مقابل روایه به معنای نقل و روایت حدیث به کار رفته است.<ref> کراجکی، ج۲، ص ۳۱؛ مجلسی، ج ۲، ص ۱۶۰</ref> در این احادیث بر لزوم فهم حدیث، برتری فهم بر نقل و اندک بودن فهم کنندگان در مقایسه با نقل کنندگان تأکید شده است.<ref>کلینی، ج ۱، ص ۴۰؛ مجلسی، ج ۱، ص ۱۰۶</ref> از این رو به بیان برخی پژوهشگران معنای اصطلاح درایه الحدیث همان معنایی بوده است که امروزه از اصطلاح فقه الحدیث دریافت می‌شود. <ref>سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص 53-54</ref>  
'''در احادیث [[شیعه]]'''، واژه درایه به معنای فهم [[حدیث]] و در مقابل روایه به معنای نقل و روایت حدیث به کار رفته است.<ref> کراجکی، ج۲، ص ۳۱؛ مجلسی، ج ۲، ص ۱۶۰</ref> در این احادیث بر لزوم فهم حدیث، برتری فهم بر نقل و اندک بودن فهم کنندگان در مقایسه با نقل کنندگان تأکید شده است.<ref>کلینی، ج ۱، ص ۴۰؛ مجلسی، ج ۱، ص ۱۰۶</ref> از این رو به بیان برخی پژوهشگران، معنای اصطلاح درایة الحدیث همان معنایی بوده است که امروزه از اصطلاح فقه الحدیث دریافت می‌شود. <ref>سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص 53-54</ref>  


با دور شدن از عصر حضور امامان٬ نیاز به بررسی سند روایت برای اطمینان از صحت انتساب روایت به امام بیشتر شد و بدین ترتیب بررسی سند روایات اهمیت زیادی یافت. بدین ترتیب در طول زمان درایه الحدیث دامنه موضوعی وسیع‌تری یافت که شامل متن و سند حدیث می‌شد.  
با دور شدن از عصر حضور امامان٬ نیاز به بررسی سند روایت برای اطمینان از صحت انتساب روایت به امام بیشتر شد و بدین ترتیب بررسی سند روایات اهمیت زیادی یافت. بدین ترتیب در طول زمان درایة الحدیث دامنه موضوعی وسیع‌تری یافت که شامل متن و سند حدیث می‌شد.


==تعریف درایه الحدیث==
==تعریف درایه الحدیث==

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۲

درایة الحدیث از شاخه‌های علوم حدیثی است. این دانش به طور کلی درباره نقل و فهم حدیث بحث می‌کند. میان تعاریف شیعه و سنی اختلافاتی وجود دارد. آثار زیادی در این دانش تدوین شده است.

معنای دِرایَةُ الحدیث

درایه، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه «د-ر-ی» به معنای دانستن است؛ البته دانستن و دانشی که به دنبال یک سلسله مقدمات و با نوعی تدبیر[۱] و به شیوه غیر معمول به دست می‌آید نه از طریق مقدمات معمول.[۲] برخی گفته اند درایه نوعی دانستن است که به دنبال شک کردن ایجاد می شود.[۳]

کاربرد کهن اصطلاح درایة الحدیث

در احادیث شیعه، واژه درایه به معنای فهم حدیث و در مقابل روایه به معنای نقل و روایت حدیث به کار رفته است.[۴] در این احادیث بر لزوم فهم حدیث، برتری فهم بر نقل و اندک بودن فهم کنندگان در مقایسه با نقل کنندگان تأکید شده است.[۵] از این رو به بیان برخی پژوهشگران، معنای اصطلاح درایة الحدیث همان معنایی بوده است که امروزه از اصطلاح فقه الحدیث دریافت می‌شود. [۶]

با دور شدن از عصر حضور امامان٬ نیاز به بررسی سند روایت برای اطمینان از صحت انتساب روایت به امام بیشتر شد و بدین ترتیب بررسی سند روایات اهمیت زیادی یافت. بدین ترتیب در طول زمان درایة الحدیث دامنه موضوعی وسیع‌تری یافت که شامل متن و سند حدیث می‌شد.

تعریف درایه الحدیث

تغییر دامنه موضوعی درایه الحدیث در تعاریفی که از این علم به دست داده شده نیز منعکس شده است. شهید ثانی که معمولا او را نخستین نویسنده کتاب درایه الحدیثی دانسته‌اند درایه الحدیث را دانشی دانسته است که در آن از متن حدیث و طرق آن، اعم از صحیح و سقیم و علیل و همه آنچه برای بازشناختن حدیث مقبول از مردود لازم است، بحث می‌شود.[۷] و شیخ بهایی نیز در تعریف خود درایه الحدیث را شامل بحث از سند و متن حدیث و چگونگی دریافت و آداب نقل حدیث دانسته است.[۸]

با تمرکز بیشتر درایه الحدیث بر مباحث سندشناسی٬ آقا بزرگ تهرانی در تعریف خود از این دانش٬‌ دامنه آن را منحصر به بررسی سند حدیث دانست. آقا بزرگ در تعریف خود داریه الحدیث را در مقابل فقه الحدیث قرار داده و فقه الحدیث را متکفل بحث از متن حدیث دانسته است.[۹]

موضوع و دامنه درایه الحدیث

بنابر برخی تعاریفی که در بالا ذکر شد موضوع این علم تحقیق درباب سند و محتوای احادیث است اما بر اساس نظر برخی از پژوهشگران٬ آثار درایه الحدیث بیشتر به سندشناسی و مسایل مربوط به آن می‌پردازند و مباحث مربوط به متن و محتوای حدیث در کتاب‌های درایه الحدیث تنها بخش اندکی از محتوای درایه الحدیث را شامل می‌شود. بر اساس این نظر با اینکه واژه درایه در کاربرد اولیه به معنای فهم عمیق حدیث بوده است و در مقابل مفهوم روایت قرار می‌گرفته اما کاربرد آن در طول زمان تغییر یافته و امروزه مسایل مربوط به فهم حدیث در علم فقه الحدیث مورد بحث قرار می‌گیرد و درایه الحدیث بیشتر بر قواعد سند و نقل روایت تمرکز دارد.[۱۰]

محتوای کتاب‌های داریه الحدیث

کتاب‌های داریه الحدیث به طور معمول به مباحث زیر می‌پردازند[۱۱]:

الف) اصطلاحات مقدماتی (مانند حدیث، خبر و اثر)

ب) اصطلاحات مربوط به روات (حافظ، شیخ، مولی و ...)

ج) اصطلاحات مربوط به طرق تحمل حدیث.

د) اصطلاحات مربوط به روایت که دارای اقسام متعددی است و به تقسیم‌بندی‌های حدیث از منظر‌های زیر می‌پردازد:

  • یقین آور بودن یا نبود روایت (خبر متواتر و واحد)
  • اوصاف راویان (صحیح، حسن، موثق و ضعیف)
  • تعداد راویان (مستفیض و عزیز)
  • اتصال و انقطاع سند (مسند، متصل، مرسل، معلق و منقطع)
  • انتساب به آخرین گوینده (حدیث قدسی، مرفوع، موقوف و مقطوع)
  • تغییراتی که در متن یا سند رخ داده(مدرج، مقلوب، مصحف، محرف، مضطرب و موضوع)
  • تعداد واسطه‌ها تا امام معصوم(عالی و نازل)
  • سن راویان(روایة الاقران و مدبج)
  • تشابه نام راویان(مشترک، مفترق، متشابه السند، موتلف و مختلف)
  • حالات وارد بر متن روایت (نص، ظاهر، موول، مجمل، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه و ...)

تاریخ درایه الحدیث

در میان اهل سنت از دوره صحابه و پس از آن‌ها شاهد توجه به بعضی از مباحث درایه هستیم.[۱۲] نمونه‌هایی از نگارش در برخی موضوعات درایه از اواخر قرن دوم در دست است. شافعی، اولین فردی است که در الرسالة مباحثی از این دست را به بحث گذاشته است.[۱۳]

معمولا شهید ثانی را نخستین نویسنده کتابی در درایه الحدیث شیعه دانسته‌اند. کتاب شهید ثانی کتاب البدایه را در این علم نگاشت و خود شرحی با عنوان الرعایه بر آن تالیف کرد. با این حال برخی جمال الدین احمد بن طاوس حلی را به دلیل نگارش کتاب حل الاشکال فی معرفه الرجال نخستین نویسنده شیعی درایه الحدیث دانسته‌اند. [۱۴] برخی دیگر قطب‌الدین راوندی(م ۵۷۳ق) نویسنده رساله فی بیان احوال احادیث اصحابنا را نخستن نویسنده شیعه در این علم دانسته‌اند و برخی نیز اثر حاکم نیشابوری با عنوان معرفه علوم الحدیث را نخستن اثر شیعه در درایه الحدیث دانسته‌اند.[۱۵]

رابطه درایة الحدیث و دیگر علوم حدیثی

درایه الحدیث و رجال

از دیدگاه عالمان شیعه برخلاف اهل سنت، دو دانش درایه و رجال یکی یا زیر مجموعه هم نیستند.[۱۶] عالمان شیعه از آنجا که دانش رجال را جزئی از درایه ندانسته‌اند، به این معنی که به طور کلی بحث از سند را در درایه بحثی کبروی و ناظر به سند و در رجال بحثی صغروی و ناظر به یکایک راویان دانسته‌اند،[۱۷] به تفکیک روشن مباحث این دو دانش از یکدیگر توفیق یافته‌اند. با این همه، در عمل، چون در درایه از نتایج دانش رجال استفاده می‌شود، پرداختن به برخی مباحث رجالی مانند الفاظ جرح و تعدیل، معرفی کتاب‌های رجالی و تعارض احوال رجالی، امری معمول است.[۱۸]

نام‌های دیگر درایه

از دانش درایه به علوم الحدیث، درایة الحدیث، مصطلح الحدیث و اصول الحدیث نیز تعبیر شده است. [۱۹]در میان علمای شیعه، اصطلاح درایه پراستعمال‌ترین عنوان برای این دانش است.[۲۰] نزد علمای شیعه تعبیر اصول الحدیث عموماً برای اشاره به کتاب‌های اصلی حدیثی، مثل کتب اربعه به کار رفته است.[۲۱]

شکل‌گیری اصطلاحات علوم حدیث

بسیاری از اصطلاحات این دانش در قرن سوم شکل گرفت و محدثان و رجالیان در مقدمه آثار حدیثی و رجالی خود برخی از مباحث مطرح در درایه مانند آداب تحمل و اداء، انواع روایات مقبول و منکر و نیز طبقات راویان و امثال آن را طرح کردند. [۲۲] به گفته نورالدین عتر [۲۳] در میان این آثار، العلل ترمذی متوفی ۲۷۹ که در انتهای جامع [۲۴]آمده، به دلیل تعریف بعضی اصطلاحات علم درایه و مباحث گوناگون آن ممتاز است.

پانویس

  1. راغب اصفهانی، ذیل «دری»
  2. مصطفوی، ذیل «دری»
  3. مامقانی، ج۱، ص ۴۰
  4. کراجکی، ج۲، ص ۳۱؛ مجلسی، ج ۲، ص ۱۶۰
  5. کلینی، ج ۱، ص ۴۰؛ مجلسی، ج ۱، ص ۱۰۶
  6. سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص 53-54
  7. شهید ثانی،ص ۱۴۹
  8. شیخ بهایی، ص ۵۳۴
  9. سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص 58-59
  10. طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ ص57
  11. طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ص58
  12. نورالدین عتر، ص ۳۷-۵۸
  13. عبدالماجد غوری، ج ۱، ص ۲۴
  14. حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص ۷۵-۷۶.
  15. حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص ۷۵-۷۶، دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، ص ۴۵۸-۴۵۹
  16. دربندی، ص ۸۲
  17. عبدالله مامقانی، ج۱، ص ۴۲
  18. جیلانی رشتی، ص ۳۰۴-۳۳۲؛ حسینی جلالی، همانجا
  19. فضلی، ص ۹، عبدالماجد غوری، ۱۴۲۸، ج ۱، ص ۲۳
  20. صدرایی خویی، ص ۵۵-۵۸
  21. برای نمونه حسینی صدر، الفوائد الرجالیة، ص ۳۱؛ توحیدی، ج۱، ص۹۴
  22. نورالدین عتر، ص ۶۱-۶۳؛ عبدالماجد غوری، ج ۱، ص ۲۵-۲۹
  23. نورالدین عتر، ص ۶۲-۶۳
  24. ترمذی، ج ۵، ص ۳۹۲-۴۱۸

منابع

  • ترمذی، سنن ترمذی.
  • توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهه، تقریرات درس آیت الله ابوالقاسم خویی، قم، ۱۳۷۷ش.
  • حسینی صدر، احمد، الفوائد الرجالیه، نشر دلیل ما، قم، ۱۳۷۸.
  • جیلانی رشتی، علی، رساله فی علم الدرایه، چاپ حسن حسینی آل مجدد شیرازی، در رسایل فی درایه الحدیث، همان، ج۱، ۱۳۸۲ش.
  • حائری اصفهانی، عبدالرزاق بن علی رضا، الوجیزه فی علم درایه الحدیث، چاپ رضا قبادلو، در رسایل فی درایه الحدیث، ج۲، ۱۳۸۲ش.
  • حسینی جلالی، محمد حسین، درایه الحدیث، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، بیروت، ۱۴۲۵ق/۲۰۰۴م.
  • خطیب بغدادی، احمد بن علی، اقتضاء‌العلم العمل، چاپ محمدناصر الدین البانی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • د. اسلام، چاپ دوم، ذیل اصول الحدیث.
  • دربندی، آقابن عابد، الفن الثانی من القوامیس، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، در رسایل فی درایه الحدیث، ج۲، ۱۳۸۲ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید گیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.
  • رامهرمزی، حسن بن عبدالرحمن، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت، ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
  • ربانی، محمد حسن، دانش درایه الحدیث: همراه با نمونه های حدیثی و فقهی، مشهد، ۱۳۸۰ش.
  • سلیمانی، داود، نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، فصلنامه مقالات و بررسی ها، دفتر ۷۲، زمستان ۸۱.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
  • شهید ثانی، زین الدین علی، البدایه فی علم الدرایه، چاپ غلام حسین قیصریه ها، در رساپل فی درایه الحدیث، ج۱، ۱۳۸۲، ش الف.
  • شیخ بهایی، محمد بن حسین، الوجیزه فی علم الدرایه، چاپ حسن حسینی آل مجدد شیرازی، د رسایل ففی درایه الحدیث، ج۱ ،‌۱۳۸۲ش.
  • صباغ، محمد بن لطف، الحدیث النبوی: مصطلحه، بلاغته و کتبه، بیروت، ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
  • صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، بیروت، ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
  • صدرایی خویی، علی، درایه و رجال شیعه در فهرستگان نسخه های خطی حدیث و علوم حدیث شیعه، سفینه، سال۱، ش۲، بهار۱۳۸۳.
  • طاشکوپری زاده،‌ احمد بن مصطفی، مفتاح السعاده و مصباح السیاده، حیدرآباد، دکن، ج۱، ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
  • طباطبایی٬ کاظم و رضاداد٬ علیه٬ تاملی در باب عنوان درایه الحدیث٬ دوفصلنامه حدیث پژوهی٬ سال چهارم٬ شماره هفتم٬ 1391
  • غوری، عبدالماجد، علم مصطلح الحدیث، نشأته و تطوره و تکامله، دمشق، ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
  • فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، بیروت، ۱۴۲۰.
  • کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، چاپ عبدالله نعمه، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی.
  • مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه فی علم الدرایه، چاپ محمدرضا مامقانی، قم، ۱۴۱۱/۱۴۱۳.
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.
  • مدیر شانه چی، کاظم، درایه الحدیث، قم، ۱۳۶۲.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القران الکریم، تهران، ۱۳۶۰-۱۳۷۱ش.
  • مهریزی، مهدی،‌علم درایه، دانش های حدیثی، گذشته، حال، آینده، علوم حدیث، سال۵، ش۲، تابستان۱۳۷۹.
  • عتر،نورالدین، منهچ النقد فی علوم الحدیث، دمش،‌۱۴۰۱/۱۹۸۱.


حدیث‌شناسی
حدیث متواتر متفق علیه مشهور عزیز غریب حدیث حسن
حدیث متصل حدیث صحیح حدیث منکر
حدیث مسند → از نظر سند حدیث از نظر متن حدیث متروک
خبر آحاد حدیث ضعیف حدیث مدرج
حدیث مقطوع حدیث مضطرب حدیث مدلس حدیث موقوف حدیث منقطع حدیث موضوع