عین الیقین: تفاوت میان نسخهها
imported>Foadian بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Foadian بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
يقين به معناي از بين رفتن [[شک]] است. <ref>فراهيدى،كتاب العين،۱۴۱۰ق،ج۵، ص۲۲۰</ref> | يقين به معناي از بين رفتن [[شک]] است. <ref>فراهيدى،كتاب العين،۱۴۱۰ق،ج۵، ص۲۲۰</ref> | ||
که دارای سه درجه (علم، عین وحق ) است. | که دارای سه درجه (علم، عین وحق ) است. | ||
# | # [[علم الیقین]]: اين است كه انسان از دلائل مختلف به چيزى ايمان آورد مانند كسى كه با مشاهده دود ايمان به وجود آتش پيدا مى كند. | ||
# عـيـن اليـقين ، و آن در جائى است كه انسان به مرحله مشاهده مى رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مى كند. | # عـيـن اليـقين ، و آن در جائى است كه انسان به مرحله مشاهده مى رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مى كند. | ||
# | # [[حق الیقین]] و آن همانند كسى است كه وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس كند، و به صفات آتش متصف گردد، و اين بالاترين مرحله يقين است .<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷،ص۲۸۵</ref> | ||
تفاوت عین الیقین با علم اليقين مثل ديدن به شنيدن است .در سوره تكاثر اصطلاح عین اليقين، آمده است «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَينَْ الْيَقِين.» <ref>سوره تكاثر، آیه ۵-۷</ref>چنان نيست كه شما خيال میكنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس (با ورود در آن ) آن را به عين اليقين مشاهده خواهيد كرد. | تفاوت عین الیقین با علم اليقين مثل ديدن به شنيدن است .در [[سوره تکاثر|سوره تكاثر]] اصطلاح عین اليقين، آمده است «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَينَْ الْيَقِين.» <ref>سوره تكاثر، آیه ۵-۷</ref>چنان نيست كه شما خيال میكنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس (با ورود در آن ) آن را به عين اليقين مشاهده خواهيد كرد. | ||
[[خداوند |خداوند متعال]] در اين آيات، ابتدا به علم اليقين اشاره نموده، كه اگر انسان علم اليقين داشتته باشد با چشم مي تواند حقايق را در همين دنيا مشاهده كند و جهنم را ببينند. و در ادامه به علم اليقين اشاره كرده كه منظور ديدن [[جهنم]] در [[قيامت]] است.<ref>طباطبایی، الميزان،۱۳۹۴ق، ج۲۰ ،ص۳۵۲ </ref> | [[خداوند |خداوند متعال]] در اين آيات، ابتدا به علم اليقين اشاره نموده، كه اگر انسان علم اليقين داشتته باشد با چشم مي تواند حقايق را در همين دنيا مشاهده كند و جهنم را ببينند. و در ادامه به علم اليقين اشاره كرده كه منظور ديدن [[جهنم]] در [[قيامت]] است.<ref>طباطبایی، الميزان،۱۳۹۴ق، ج۲۰ ،ص۳۵۲ </ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*فراهيدى،خليل بن احمد، كتاب العين،انتشارات هجرت،قم،۱۴۱۰ق. | *فراهيدى،خليل بن احمد، كتاب العين،انتشارات هجرت،قم،۱۴۱۰ق. | ||
*مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب، ۱۳۷۱ش، | *مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب، ۱۳۷۱ش، | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث،۱۴۲۹ق. | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ب]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ب]] |
نسخهٔ ۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ توسط کاربر:Foadian برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
عین الیقین
يقين به معناي از بين رفتن شک است. [۱] که دارای سه درجه (علم، عین وحق ) است.
- علم الیقین: اين است كه انسان از دلائل مختلف به چيزى ايمان آورد مانند كسى كه با مشاهده دود ايمان به وجود آتش پيدا مى كند.
- عـيـن اليـقين ، و آن در جائى است كه انسان به مرحله مشاهده مى رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مى كند.
- حق الیقین و آن همانند كسى است كه وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس كند، و به صفات آتش متصف گردد، و اين بالاترين مرحله يقين است .[۲]
تفاوت عین الیقین با علم اليقين مثل ديدن به شنيدن است .در سوره تكاثر اصطلاح عین اليقين، آمده است «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَينَْ الْيَقِين.» [۳]چنان نيست كه شما خيال میكنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس (با ورود در آن ) آن را به عين اليقين مشاهده خواهيد كرد.
خداوند متعال در اين آيات، ابتدا به علم اليقين اشاره نموده، كه اگر انسان علم اليقين داشتته باشد با چشم مي تواند حقايق را در همين دنيا مشاهده كند و جهنم را ببينند. و در ادامه به علم اليقين اشاره كرده كه منظور ديدن جهنم در قيامت است.[۴]
در روایتی این نوع از یقین خوب منعکس شده است. پیامبر با دیدن حارثة بن مالک بن نعمان انصارى به او فرمود: ای حارثة! در چه حالی است؟ گفت: ای رسول خدا! مؤمن حقیقیام که به یقین رسیدهام. رسول خدا(ص) فرمود: هر چیزى را حقیقتى است، حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: ای رسول خدا! به دنیا بیرغبت شدهام، شب را (براى عبادت) بیدارم و روزهاى گرم را (در اثر روزه) تشنگى میکشم و گویا عرش پروردگارم را مینگرم که براى حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را میبینم که در میان بهشت یکدیگر را ملاقات میکنند و گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ میشنوم. رسول خدا(ص) فرمود: حارثه، بندهای است که خدا دلش را نورانى کرده است. سپس به حارثه فرمود: بصیرت یافتى، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من روزى کند، پیامبر(ص) فرمود: خدایا! به حارثه شهادت را روزى کن. چند روزى بیش نگذشت که رسول خدا لشکرى براى جنگ فرستاد و حارثه هم به میدان جنگ رفت و پس از کشتن تعدادی از افراد دشمن، شهید شد».[۵]
پانویس
منابع
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسه اعلمی، بیروت،۱۳۹۴ق.
- فراهيدى،خليل بن احمد، كتاب العين،انتشارات هجرت،قم،۱۴۱۰ق.
- مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب، ۱۳۷۱ش،
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث،۱۴۲۹ق.