آیه ۵۱ سوره مائده

از ویکی شیعه
آیه ۵۱ سوره مائده
مشخصات آیه
واقع در سورهمائده
شماره آیه۵۱
جزء۶
اطلاعات محتوایی
شأن نزولدارد
مکان نزولمدینه


آیه ۵۱ سوره مائده مسلمانان را از دوستی و هم‌پیمانی با یهودیان و مسیحیان نهی می‌کند. این آیه تأکید می‌کند که هر کس از مسلمانان با یهودیان یا مسیحیان هم‌پیمان شود، در حقیقت در زمره آنان قرار می‌گیرد. برخی مفسران، بخشی از این آیه را به منافقان نسبت می‌دهند که علی‌رغم نهی قرآن، با کافران دوستی می‌کردند. طبرسی معتقد است که منظورِ این آیه فقط نهی از رابطه با یهودیان و مسیحیان نیست، بلکه سایر کافران را نیز شامل می‌شوند. برخی مفسران از این آیه چنین برداشت کرده‌اند که مسلمانان نباید به این گروه‌ها برای کمک‌های سیاسی یا نظامی تکیه کنند، اما ارتباطات تجاری و اجتماعی با آنها منعی ندارد.

همچنین، در روایات شیعی آمده است که هر کسی که محبت و پیروی از اهل‌بیت پیامبر(ص) را داشته باشد، در حقیقت در زمرۀ آنان به شمار می‌رود.

شأن نزول این آیه را مربوط به حوادث مختلفی، مانند غزوۀ بدر و غزوۀ احد، و در واکنش به تهدیدات یهودیان و مسیحیان علیه مسلمانان دانسته‌اند.

معرفی آیه

قرآن کریم در آیه ۵۱ سوره مائده دربارۀ دوستی و هم‌پیمانی با یهودیان و مسیحیان هشدار می‌دهد و مسلمانان را از همکاری با یهودیان و مسیحیان بر حذر می‌دارد.[۱] همچنین این آیه بیان می‌کند که اگر کسی از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را دوست خود بداند و از آنها کمک بخواهند در زمرۀ آنها است و حکم آنها را دارد.[۲] جوادی آملی معتقد است چنین کسی از هدایت خداوند بهره‌ای نخواهد برد.[۳] برخی مفسران معتقدند بخشِ «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» به منافقان اشاره دارد که با وجود نهی قرآن از ارتباط با کافران، به دوستی با آنان ادامه می‌دادند.[۴] طبق گفتۀ برخی مفسران، در پایان آیه اشاره شده که خداوند کسانی که با تداوم دوستی‌شان با مسیحیان و یهودیان به خود و دیگر مسلمانان ظلم کرده‌اند را هدایت نخواهد کرد.[۵]

طبق برداشت طبرسی، گرچه این آیه فقط یهودیان و مسیحیان را یاد می‌کند؛ اما این نشان می‌دهد که از سایر کفار نیز نمی‌توان یاری خواست.[۶]

متن و ترجمه آیه

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ۝٥١ [مائده:51]﴿ای کسانی که ایمان آورده‌اید یهود و نصاری را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد از آنان خواهد بود آری خدا گروه ستمگران را راه نمی‌نماید ۝٥١

معنا و پیامدهای هم‌پیمانی با یهودیان و مسیحیان

در آثاری که به آیه ۵۱ سوره مائده پرداخته‌اند، چند معنا برای هم‌پیمانی با مسیحیان و یهودیان ذکر شده است:

  • این آیه مسلمانان را از هرگونه هم‌پیمانی با یهودیان و مسیحیان که دشمن پیامبر(ص) و مؤمنان هستند نهی می‌کند.[۷]
  • معنای آیه این است که یهودیان و مسیحیان را حاکم خود قرار ندهید.[۸]
  • معنای آیه این است که به یهودیان و مسیحیان برای کمک گرفتن اعتماد نکنید.[۹]
  • آیه به این معناست که کافران دوست یکدیگرند و بر ضد مسلمانان هم‌پیمانند.[۱۰]
  • آیه اشاره می‌کند که هر کس که از مسیحیان یاری بخواهد، در حقیقت از آنان است و مؤمن واقعی نیست.[۱۱]

به گفتۀ ناصر مکارم شیرازی منظور آیه این نیست که مسلمانان هیچ‌گونه رابطه تجاری و اجتماعی با یهودیان و مسیحیان نداشته باشند؛ بلکه منظور این است که با آنها هم‌پیمان نگردند و در برابر دشمنانِ خود روی دوستی آنها تکیه نکنند؛ زیرا تا زمانی که منافع خودشان و دوستانشان مطرح است، هرگز به امور مسلمانان نمی‌پردازند.[۱۲] همچنین،‌ از این آیه چنین برداشت شده که هم‌پیمانی با کافران باعث تشبه اخلاق اجتماعی مسلمانان به کافران خواهد شد.[۱۳]

پیروی از امامان شیعه

در برخی از تفاسیر روایی شیعه همچون البرهان و نورالثقلین روایتی از امام صادق(ع) با این مضمون وجود دارد که هر کسی که دوست‌دار و پیرو خاندان پیامبر(ص) باشد و آنها را بر دیگر مردم مقدم بدارد، از هر قوم و نژادی که باشد به دلیل اینکه به آنها محبت ورزیده و از آنها پیروی کرده است، او نیز به منزلۀ عضوی از خاندان پیامبر(ص) است.[۱۴] در این روایت به بخش «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» در آیه ۵۱ سوره مائده استناد شده است.[۱۵]

شأن نزول

دربارۀ شأن نزول آیه ۵۱ سوره مائده چند نقل وجود دارد. طبق یک نقل، پس از جنگ بدر و در پی اینکه گروهی از یهودیان مسلمانان را تهدید کردند، عبادة بن صامت خزرجی (متوفای ۳۴ق)، نزد پیامبر(ص) رفت و از دوستان یهودی خود دوری کرد؛ اما عبداللّٰه بن اُبی (متوفای ۹ق) این کار را نکرد؛ زیرا می‌ترسید که در آینده به آنها احتیاج پیدا کند؛ اما به خواستۀ پیامبر(ص) قبول کرد از آنان دوری کند و این آیه نازل شد.[۱۶] طبق نقل دیگر در جنگ احد، گروهی از مردم خواستند به یهودیان مدینه یا به مسیحیان شام پناه ببرند که این آیه نازل شد.[۱۷]

طبق نقل دیگری این آیه هنگامی نازل شد که پیامبر(ص) قلعه بنی‌قریظه، قبیله یهودی ساکن مدینه را بعد از غزوه خندق محاصره کرد. پیامبر(ص) به درخواست یهودیان، یکی از اصحاب خود به نام ابولبابه انصاری را نزد ایشان فرستاد. یهودیان از ابولبابه پرسیدند که آیا تسلیم پیامبر(ص) بشوند. او پاسخ مثبت داد؛ اما با اشاره دست به گلوی خویش فهماند که اگر تسلیم شوند، کشته می‌شوند و آنان را از تسلیم شدن بازداشت.[۱۸]

با این حال، علامه طباطبایی احتمال داده است که این آیه همچون بسیاری دیگر از آیات این سوره، بعد از سال ۵ق نازل شده باشد؛ چون طبق اسناد تاریخی بعد از این زمان بود که مسلمانان ناگزیر به پیمان با یهودیان و مسیحیان یا چاره‌جویی در برابر دسیسه‌های آنان شدند.[۱۹]

پانویس

  1. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۱۴۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۵ش، ج۴،ص۴۰۹.
  2. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۵.
  3. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۰ش، ج۲۳، ص۳۴.
  4. کاشانی، تفسیر کبیر منهج الصادقین...، ۱۳۳۶ش، ج۳، ص۲۵۴.
  5. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۴۱.
  6. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۱۹.
  7. تقی‌زاده اکبری، جهاد در آینه قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۶۹.
  8. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۱۷.
  9. تقی‌زاده اکبری، جهاد در آینه قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۶۹.
  10. تقی‌زاده اکبری، جهاد در آینه قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۶۹.
  11. تقی‌زاده اکبری، جهاد در آینه قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۶۹.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۵ش، ج۴،ص۴۱۰.
  13. مومنی، بررسی تحلیلی مواجهه قرآن با یهود، ۱۳۹۰ش، ص۱۴۱.
  14. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۹۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۴۰.
  15. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۹۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۴۰.
  16. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۱۸.
  17. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۱۸.
  18. معرفت، التفسیر الأثری الجامع، ۱۳۸۷ش، ج۱۴، ص۱۸.
  19. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۵۲ش، ج۵، ص۳۶۷.

منابع

  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۵ق.
  • تقی‌زاده اکبری، علی، جهاد در آینه قرآن، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
  • حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم(ج۲۳)، به تحقیق جمعی از محققان، قم، نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی؛ جمعی از پژوهشگران قرآنی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش/۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۳۷۳ش/۱۴۱۵ق.
  • کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله، تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • معرفت، محمدهادی، التفسیر الأثری الجامع، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۸۷ش/۱۴۲۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش.
  • مومنی، علی‌اکبر، بررسی تحلیلی مواجهه قرآن با یهود، قم، دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۰ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۶ش.