آیه ۴۲ سوره روم به پیامبر(ص) فرمان میدهد تا از مردم بخواهد برای آگاهی از عاقبت اقوام گذشته به مسافرت و مشاهده آثار بهجایمانده از آنها بپردازند.[۱] صدور این فرمان، به جهت دیدن فسادهای پدیدآمده به دست انسانها بر روی زمین دانسته شده که در آیهٔ قبل به آن اشاره شده است.[۲] سفارش به سفرکردن، بارها در قرآن تکرار شده است.[۳]
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | روم |
شماره آیه | ۴۲ |
جزء | ۲۱ |
اطلاعات محتوایی | |
درباره | عبرت گرفتن از گذشتگان |
آیات مرتبط | آیه ۱۱ سوره انعام • آیه ۶۹ سوره نمل • آیه ۲۰ سوره عنکبوت • آیه ۱۳۷ سوره آلعمران • آیه ۳۶ سوره نحل |
﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ ٤٢﴾ [روم:42]
﴿بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است ٤٢﴾
سوره روم: آیه ۴۲
مکارم شیرازی توجه به کاخهای ویرانشده، اموال از بینرفته، استخوانهای پوسیده، جمعیت نیرومندی که پراکنده شده و سر از قبر درآورده را از موارد عبرت گرفتن از آثار گذشتگان برشمرده است.[۴] وی مشاهده این آثار را مؤثرتر از مطالعه و شنیدن تاریخ میداند.[۵] علامه شعرانی بازدید از بناهای تاریخی مانند اهرام مصر و خرابههای بابِل و اطلاع یافتن از تمدنهای گذشته را مطلوب دانسته است. وی بر این باور است که انسان با دیدن این آثار نسبت به افول قدرتهای ظالم زمانه خود و قدرت خدا، ایمان و امید بیشتری پیدا میکند.[۶] برخی مفسران با استناد به این آیه، جهانگردی هدفمند را مورد سفارش دین و محافظت از آثار گذشتگان را برای عبرتگرفتن، لازم دانستهاند.[۷]
طبرسی امر موجود در آیه را امر واقعی ندانسته و آن را به معنای مبالغه در موعظه عنوان کرده است.[۸] برخی این امر را به معنای امر به تفکر و عبرت گرفتن تفسیر کردهاند.[۹] در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که منظور از سفر کردن، خواندن قرآن است که در آن اخبار گذشتگان و عاقبت آنها ذکر شده است.[۱۰] از ابنعباس نیز روایتی با همین مضمون ذکر شده است.[۱۱]
بخش پایانی این آیه تأکید دارد اکثر اقوام گذشته مشرک بودهاند.[۱۲] به اعتقاد برخی مفسران، اشاره به کثرت مشرکان، این پیام را برای مسلمان دارد که نباید از انبوه مشرکان بترسند؛ چراکه خدا گروههای بزرگی از این دست افراد را در گذشته هلاک کرده است[۱۳] و بتهایشان نتوانستند آنها را از عذاب الهی نجات دهند.[۱۴] زمخشری با استناد به این مطلب که اکثر هلاکشدگان مشرک بودهاند، میگوید اقلیتی نیز مشرک نبودهاند؛ ولی هلاک شدند. وی در ادامه چنین نتیجه میگیرد که علت نابودی مشرکان و غیر مشرکان، انجام گناه بوده است نه شرک.[۱۵] در مقابل، برخی دیگر از مفسران هم شرک و هم معصیت را عامل نابودی اقوام گذشته میدانند.[۱۶] ه باور مکارم شیرازی، خدا در قرآن در آیات متعددی توصیه به سیر و گردشگری در زمین برای عبرت گرفتن از گذشتگان کرده است که از جمله این آیات میتوان به آیه ۲۰ سوره عنکبوت، آیه ۱۱ سوره انعام، آیه ۶۹ سوره نمل، آیه ۳۶ سوره نحل و آیه ۱۳۷ سوره آلعمران اشاره کرد[۱۷]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲-۴۵۳.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ش، ج۴، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲.
- ↑ سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ۱۶۳.
- ↑ شعرانی، پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۴.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۲۰۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۱.
- ↑ ماتریدی، تأویلات اهلالسنه، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۲۴۸؛ طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.
- ↑ فیض کاشانی، تفیسر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۳۵.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۱۸۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.
- ↑ طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۸۳.
- ↑ ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۳۹۶؛ سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ .مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۰۴.
منابع
- ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- سبزواری، محمد، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- شعرانی، ابوالحسن، پژوهشهای قرآنی علامه شعرانی در تفاسیر مجمعالبیان، روحالجنان و منهجالصادقین، تحقیق محمدرضا غیاثی کرمانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضلالله یزدی و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیبالبیان، تهران، اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
- فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، تفسیر الصافی، تصحیح حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- کاشانی، فتحالله بن شکرالله، تفسیر کبیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن اعلمی، ۱۳۳۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.