آیه ۱۱۲ سوره هود

از ویکی شیعه
آیه ۱۱۲ سوره هود
مشخصات آیه
واقع در سورههود
شماره آیه۱۱۲
جزء۱۱
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعپایداری در دینداری


آیه ۱۱۲ سوره هود دستور الهی به پیامبر(ص) و مؤمنان در مورد استواری در مسیر حفظ تمام باورها و اعمالی است که در شریعت به آنها ابلاغ شده است.[۱] به گفته علامه طباطبایی خداوند در این آیه از رسول و مؤمنان می‌خواهد از خط و مشی ترسیم شده در فطرت یعنی عبودیت خدای یکتا، تجاوز نکنند. او با استفاده از آیات دیگر قرآن معتقد است نتیجه این سرکشی چیزی جز شرک و هلاکت نیست.[۲]

﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ۝١١٢ [هود:112]﴿پس همان گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان مکنید که او به آنچه انجام می‏ ۝١١٢

عبارت «کما اُمِرْت» که بعد از امر به پیامبر(ص) آمده، نشان دهنده این است که سابقاً پیامبر به‌صورت مجزا به استقامت امر شده بود. نویسنده تفسیر روح المعانی معتقد است امر سابق ممکن است در عالم معنا صورت پذیرفته باشد؛[۳] اما علامه طباطبایی با رد این سخن، بیان استقامت در سابق را در آیات ۱۰۵ یونس و ۳۰ روم محقق می‌داند.[۴]

محمدجواد مغنیه با توجه به برخی آیات سوره زمر معتقد است انسانِ مستقیم کسی است که به سخنان گوش می‌دهد و بهترین راه را که همان راه قرآن است، انتخاب می‌کند.[۵] مفسران استقامت را قرار گرفتن در جای مناسب خود[۶] یا پایداری جانانه در برابر وظایف محول شده با تمام قوا می‌دانند.[۷]

به گفته مفسران این آیه به قدری بر پیامبر سخت آمد که او بخاطر این آیه فرمود سوره هود مرا پیر کرد.[۸] مغنیه، علت سخت آمدن این آیه بر پیامبر را عدم اطمینان نبی به استقامت افرادی که با او بودند، می‌داند.[۹] فخررازی در تبیین سختی این امر بیان می‌کند که شناخت خداوند یا حفظ تعادل در قوای نفسانی به گونه‌ای که انسان از افتادن در جهات افراط و تفریط در امان باشد، کاری بسیار دشوار است و به طریق اولی، بقاء بر این مسیر بسیار سخت‌تر است. به گفته او بر این اساس، ابن‌عباس از پیامبر نقل می‌کند که در تمام قرآن آیه‌ای سخت‌تر از این آیه بر من نازل نشده است.[۱۰] تفسیر نمونه با نقل روایتی بیان ‌می‌دارد که بعد از این آیه پیامبر دیگر خندان دیده نشد. به باور مکارم شیرازی سبب این مسئله، چهار دستوری است که در این آیه به پیامبر داده شده: ۱. سستی نکردن در امور ۲. داشتن انگیزه الهی در استقامت ۳. پایدار نگهداشتن افراد ۴. جلوگیری از انحراف.[۱۱]

پانویس

  1. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن،‌ دار إحیاء التراث العربی، ج۶ ص۷۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷۴.
  2. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۴۸.
  3. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۳۴۵.
  4. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۴۸.
  5. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۷۳.
  6. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۷۳.
  7. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۴۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۵۸.
  8. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۷۰.
  9. مغنیه، تفسیر کاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۳۴.
  10. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۴۰۶.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۵۸.

منابع

  • آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ایران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، لبنان،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، قم،‌ دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.