Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی|200px|کتاب بسط تجربه نبوی نوشته عبدالکریم سروش]] | [[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی|200px|کتاب بسط تجربه نبوی نوشته عبدالکریم سروش|پیوند=Special:FilePath/Baste_tajrobe_nabavi.jpg]] | ||
'''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که بر اساس آن، [[وحی]] مختص به پیامبر(ص) نیست، و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد. [[عبدالکریم سروش]] نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است. این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود. به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظرات علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است. | '''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که بر اساس آن، [[وحی]] مختص به پیامبر(ص) نیست، و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد. [[عبدالکریم سروش]] نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است. این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود. به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظرات علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل میکند که از یک سو دل در گرو [[معنویت]] و دین دارد و از سوی دیگر دل در گرو دانش و خِرَد نوین.<ref name=":0">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> او معتقد است خواستن این دو با هم کاملاً ممکن است و به دنبال این است که «دیالوگ و داد و ستدی میان دو سرمایهٔ بزرگ بشریت یعنی دین و خرد نوین» برقرار کند، چنانکه «نه خرد نوین را تابع دیانت کند و نه دیانت را تابع خرد نوین».<ref name=":10">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> | سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل میکند که از یک سو دل در گرو [[معنویت]] و دین دارد و از سوی دیگر دل در گرو دانش و خِرَد نوین.<ref name=":0">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> او معتقد است خواستن این دو با هم کاملاً ممکن است و به دنبال این است که «دیالوگ و داد و ستدی میان دو سرمایهٔ بزرگ بشریت یعنی دین و خرد نوین» برقرار کند، چنانکه «نه خرد نوین را تابع دیانت کند و نه دیانت را تابع خرد نوین».<ref name=":10">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> | ||
==بسط تجربه نبوی== | ==تبیین نظریه بسط تجربه نبوی== | ||
سروش نظریه بسط تجربه نبوی را ابتدا در سال ۱۳۷۶ش در یک سخنرانی به مناسبت [[میلاد پیامبر]] در تهران مطرح کرد. سپس در مجله کیان شماره ۴۷ و سایر مجلات منتشر ساخت و پس از آن در کتابی به نام بسط تجربه نبوی مطرح کرد.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۲۳.</ref> وی معتقد است این نظریه مذمتی برای [[پیامبر اسلام]] و پایین آوردن مقام او نیست.<ref name=":8" /> سروش، پیامبر را فردی مدیر، مُصلِح و فوقالعاده موفق معرفی میکند.<ref name=":8">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۵.</ref> او معتقد است اگر شخصی همه تعلیمات اسلامی از جمله [[توحید]]، [[معاد]]، [[عدل الهی|عدل]] و [[امامت]] را بپذیرد اما محمد بن عبدالله را به پیامبری نشناسد [[اسلام|مسلمان]] نیست.<ref>خرمشاهی و سروش، «بسط بسط تجربه نبوی»، ص۵.</ref> | سروش نظریه بسط تجربه نبوی را ابتدا در سال ۱۳۷۶ش در یک سخنرانی به مناسبت [[میلاد پیامبر]] در تهران مطرح کرد. سپس در مجله کیان شماره ۴۷ و سایر مجلات منتشر ساخت و پس از آن در کتابی به نام بسط تجربه نبوی مطرح کرد.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۲۳.</ref> وی معتقد است این نظریه مذمتی برای [[پیامبر اسلام]] و پایین آوردن مقام او نیست.<ref name=":8" /> سروش، پیامبر را فردی مدیر، مُصلِح و فوقالعاده موفق معرفی میکند.<ref name=":8">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۵.</ref> او معتقد است اگر شخصی همه تعلیمات اسلامی از جمله [[توحید]]، [[معاد]]، [[عدل الهی|عدل]] و [[امامت]] را بپذیرد اما محمد بن عبدالله را به پیامبری نشناسد [[اسلام|مسلمان]] نیست.<ref>خرمشاهی و سروش، «بسط بسط تجربه نبوی»، ص۵.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
به باور عبدالکریم سروش، نظریه بسط تجربه نبوی، به تبیین و حل برخی مشکلات کلامی و تفسیری کمک میکند؛ از جمله: | به باور عبدالکریم سروش، نظریه بسط تجربه نبوی، به تبیین و حل برخی مشکلات کلامی و تفسیری کمک میکند؛ از جمله: | ||
* تاریخمندی قرآن و تأثیر آن از فرهنگ عربی و قبائلی، مثل توصیف نعمتهای [[بهشت|بهشتی]] به گونهای که [[حجاز|اعراب حجاز]] آن دوران میپسندیدند؛ مانند [[حوری|حوریان]] نشسته در خیمهها. | *تاریخمندی قرآن و تأثیر آن از فرهنگ عربی و قبائلی، مثل توصیف نعمتهای [[بهشت|بهشتی]] به گونهای که [[حجاز|اعراب حجاز]] آن دوران میپسندیدند؛ مانند [[حوری|حوریان]] نشسته در خیمهها. | ||
* تعارض برخی آیات با نظریات علمی جدید، مانند [[آسمانهای هفتگانه]]، خروج نطفه از پشت مرد، شهابهای آسمانی بهمنزله تیرهایی که به پیکر [[شیطان|شیاطین]] اصابت میکنند و... که به اعتقاد سروش، مفسران جدید برای رهایی از آن، به انواع توجیهات سخت روی آوردهاند و در نهایت مشکلی را نیز حل نکردند. | *تعارض برخی آیات با نظریات علمی جدید، مانند [[آسمانهای هفتگانه]]، خروج نطفه از پشت مرد، شهابهای آسمانی بهمنزله تیرهایی که به پیکر [[شیطان|شیاطین]] اصابت میکنند و... که به اعتقاد سروش، مفسران جدید برای رهایی از آن، به انواع توجیهات سخت روی آوردهاند و در نهایت مشکلی را نیز حل نکردند. | ||
*منافات برخی احکام فقهی با [[عدالت]] و [[کرامت]] آدمی، همچون بریدن دست و پای مفسدان یا جواز [[بردهداری]].<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت بی بی سی فارسی.]</ref> | *منافات برخی احکام فقهی با [[عدالت]] و [[کرامت]] آدمی، همچون بریدن دست و پای مفسدان یا جواز [[بردهداری]].<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت بی بی سی فارسی.]</ref> | ||
== | ==مخالفان== | ||
منتقدان نظریه بسط تجربه نبوی، انسانی و بشری بودن وحی را کلام تازهای ندانسته و معتقدند اعراب [[جاهلیت|عصر جاهلی]] نیز وحی را از درون پیامبر و تخیلات او میپنداشتند، هرچند چنین تصوری، در قالب بسط تجربه نبوی با تعبیراتی زیباتر و پسندیدهتر ارائه شده است.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۳۶</ref> همچنین تجربه نبوی بودن وحی و انکار کلام خدا بودن [[قرآن]] را مخالف آیات قرآن دانستهاند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۰.</ref> نقدهای وارد شده بر نظریه بسط تجربه نبوی عبارتند از: | منتقدان نظریه بسط تجربه نبوی، انسانی و بشری بودن وحی را کلام تازهای ندانسته و معتقدند اعراب [[جاهلیت|عصر جاهلی]] نیز وحی را از درون پیامبر و تخیلات او میپنداشتند، هرچند چنین تصوری، در قالب بسط تجربه نبوی با تعبیراتی زیباتر و پسندیدهتر ارائه شده است.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۳۶</ref> همچنین تجربه نبوی بودن وحی و انکار کلام خدا بودن [[قرآن]] را مخالف آیات قرآن دانستهاند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۰.</ref> نقدهای وارد شده بر نظریه بسط تجربه نبوی عبارتند از: | ||
[[تصویر:نقد فشرده بسط تجربه نبوی.jpg |چپ|200px| پادزهر پاسخی فشرده به کتاب بسط تجربه نبوی]] | [[تصویر:نقد فشرده بسط تجربه نبوی.jpg |چپ|200px| پادزهر پاسخی فشرده به کتاب بسط تجربه نبوی|پیوند=Special:FilePath/نقد_فشرده_بسط_تجربه_نبوی.jpg]] | ||
===قرآن خود را کلام خداوند معرفی میکند و نه کلام پیامبر=== | ===قرآن خود را کلام خداوند معرفی میکند و نه کلام پیامبر=== | ||
حبیبالله طاهری، در مقالهای با عنوان «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، [[آیه|آیات قرآن]] را مجموعه حقایقی دانسته است که از طرف [[خدا]] بر پیامبر(ص) نازل شده و در هیچ جا سخن از تجربه باطنی پیامبر نیست، و کمترین اشارهای در آیات قرآن دیده نمیشود که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است؛<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۱.</ref> بلکه قرآن به صراحت با چنین تصوری مخالفت کرده است؛ چرا که: | حبیبالله طاهری، در مقالهای با عنوان «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، [[آیه|آیات قرآن]] را مجموعه حقایقی دانسته است که از طرف [[خدا]] بر پیامبر(ص) نازل شده و در هیچ جا سخن از تجربه باطنی پیامبر نیست، و کمترین اشارهای در آیات قرآن دیده نمیشود که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است؛<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۱.</ref> بلکه قرآن به صراحت با چنین تصوری مخالفت کرده است؛ چرا که: | ||
*قرآن کلامالله معرفی شده است: | *قرآن کلامالله معرفی شده است: | ||
# «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ؛ و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود».<ref>سوره توبه، آیه ۶.</ref> این نوع آیات با نظریه بسط تجربه نبوی منافات دارند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۲.</ref> | #«وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ؛ و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود».<ref>سوره توبه، آیه ۶.</ref> این نوع آیات با نظریه بسط تجربه نبوی منافات دارند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۲.</ref> | ||
# «وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلىَ قَلْبِک؛ و این قرآن به یقین فرستاده خداوند است كه روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورده است».<ref>سوره شعراء، آیات ۱۹۲-۱۹۴.</ref> [[آیت الله منتظری]]، از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]]، معتقد بود این آیات صراحت دارند که قرآن از طرف خداوند نازل شده است و پیامبر فقط نقش وساطت در ابلاغ کلام خدا داشت.<ref>منتظری، سفیر حق و صفیر وحی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰-۴۱.</ref> | #«وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلىَ قَلْبِک؛ و این قرآن به یقین فرستاده خداوند است كه روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورده است».<ref>سوره شعراء، آیات ۱۹۲-۱۹۴.</ref> [[آیت الله منتظری]]، از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]]، معتقد بود این آیات صراحت دارند که قرآن از طرف خداوند نازل شده است و پیامبر فقط نقش وساطت در ابلاغ کلام خدا داشت.<ref>منتظری، سفیر حق و صفیر وحی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰-۴۱.</ref> | ||
*خداوند در آیات بسیاری میفرماید که ما قرآن را نازل کردیم: | *خداوند در آیات بسیاری میفرماید که ما قرآن را نازل کردیم: | ||
#«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنى عربى نازل كردیم، شاید شما درك كنید».<ref>سوره یوسف، آیه ۲.</ref> | #«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنى عربى نازل كردیم، شاید شما درك كنید».<ref>سوره یوسف، آیه ۲.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
پیام خاتمیت با این معنا این است که هیچ فهمی از دین را فهم خاتم ندانیم و از این طریق راه این دریا را به دریاهای دیگر بگشاییم و به بسط تجربه نبوی مجال دهیم.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۸۷.</ref> | پیام خاتمیت با این معنا این است که هیچ فهمی از دین را فهم خاتم ندانیم و از این طریق راه این دریا را به دریاهای دیگر بگشاییم و به بسط تجربه نبوی مجال دهیم.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۸۷.</ref> | ||
==نقد== | ===نقد=== | ||
براساس این معنای خاتمیت رویکرد به انبیاء، رویکردی ضد عقل دانسته شده که ختم نبوت با آزاد سازی عقل مساوی خواهد بود.<ref>بهمنپور، «بنگر که را به قتل که دلشاد میکنی»، ص۸۲۷.</ref> در حالی که [[قرآن]] مخالفان خود را دعوت میکند که استدلال خود را بیان کنند «هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین؛ اگر راست میگویید هر برهانى دارید بیاورید<ref>سوره بقره، آیه۱۱۱.</ref>»<ref name=":13">فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref> و نه تنها از مخالفان، برهان خواسته، بلکه خود قرآن به اقامة برهان پرداخته است. خداوند برای آدمی چون فرعون و امثال وی که در باطل بودنش شکی نیست، برهان اقامه کرده،<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۴،</ref> | براساس این معنای خاتمیت رویکرد به انبیاء، رویکردی ضد عقل دانسته شده که ختم نبوت با آزاد سازی عقل مساوی خواهد بود.<ref>بهمنپور، «بنگر که را به قتل که دلشاد میکنی»، ص۸۲۷.</ref> در حالی که [[قرآن]] مخالفان خود را دعوت میکند که استدلال خود را بیان کنند «هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین؛ اگر راست میگویید هر برهانى دارید بیاورید<ref>سوره بقره، آیه۱۱۱.</ref>»<ref name=":13">فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref> و نه تنها از مخالفان، برهان خواسته، بلکه خود قرآن به اقامة برهان پرداخته است. خداوند برای آدمی چون فرعون و امثال وی که در باطل بودنش شکی نیست، برهان اقامه کرده،<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۴،</ref> | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
مخالفان خاتمیت با این معنا که مبتنی بر بلوغ عقلی بشر بوده و عقلانیت جای وحیانیت را میگیرد، معتقدند این نظریه به جدا شدن بخش مهمی از دین با عنوان عرضیات و امور تاریخی کشیده میشود.<ref name=":0" /> همچنین براساس این مبنا، حوزه دیانت، به عنوان حوزه فراعقلی و خردگریز حساب میشود.<ref name=":0" /> | مخالفان خاتمیت با این معنا که مبتنی بر بلوغ عقلی بشر بوده و عقلانیت جای وحیانیت را میگیرد، معتقدند این نظریه به جدا شدن بخش مهمی از دین با عنوان عرضیات و امور تاریخی کشیده میشود.<ref name=":0" /> همچنین براساس این مبنا، حوزه دیانت، به عنوان حوزه فراعقلی و خردگریز حساب میشود.<ref name=":0" /> | ||
== | ==بسط تجربه دینی و مسئله امامت== | ||
سروش معتقد است مقتضای خاتمیت این است که پس از پیامبر سخن هیچکس در رتبه سخن وی نمینشیند و حجیت گفتار او را ندارد. او با این مبنا به مسئله [[امامت]] اشکال کرده که امامانِ برخوردار از وحی باطنی، [[معصوم]] و مفترضالطاعه را چگونه باید فهمید که با خاتمیت سازگار باشد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/246602/من-و-مصباح-همداستانیم «من و مصباح همداستانیم»، سایت خبرگزاری مهر.]</ref> | سروش معتقد است مقتضای خاتمیت این است که پس از پیامبر سخن هیچکس در رتبه سخن وی نمینشیند و حجیت گفتار او را ندارد. او با این مبنا به مسئله [[امامت]] اشکال کرده که امامانِ برخوردار از وحی باطنی، [[معصوم]] و مفترضالطاعه را چگونه باید فهمید که با خاتمیت سازگار باشد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/246602/من-و-مصباح-همداستانیم «من و مصباح همداستانیم»، سایت خبرگزاری مهر.]</ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
البته سروش با وجود انتقاداتی که به جایگاه امامت دارد معتقد است در جلالت شأن آن بزرگواران سخن و نزاعی نیست.<ref name=":0" /> و همچنین معتقد است انتقاد او به این جایگاه امامان از ایمان دینی و اعتقاد به خاتمیت برمیخیزد، و نباید این را ظلمی برآل محمد و یا حسادتی بر فضایل آنان دانست، بلکه معتقد است اگر جشنی برپا میشود جشن بلند مرتبهبودن خاتمیت و برائت از غلّو است.<ref name=":0" /> | البته سروش با وجود انتقاداتی که به جایگاه امامت دارد معتقد است در جلالت شأن آن بزرگواران سخن و نزاعی نیست.<ref name=":0" /> و همچنین معتقد است انتقاد او به این جایگاه امامان از ایمان دینی و اعتقاد به خاتمیت برمیخیزد، و نباید این را ظلمی برآل محمد و یا حسادتی بر فضایل آنان دانست، بلکه معتقد است اگر جشنی برپا میشود جشن بلند مرتبهبودن خاتمیت و برائت از غلّو است.<ref name=":0" /> | ||
==نقد== | ===نقد=== | ||
[[آیت الله سبحانی]] از متکلمان معاصر شیعه معتقد است [[علم امام|علوم اهل بیت(ع)]] سرچشمه دیگری دارد که میتوان از آن با عنوان الهام یاد کرد.<ref name=":9" /> ایشان معتقد است الهام اختصاص به [[پیامبران]] نداشته و در طول تاریخ گروهی از شخصیتها از آن بهرهمند بودهاند.<ref name=":9">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5636/54861/ سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی; پاسخ ایت الله سبحانی به دکتر سروش»]</ref> قرآن از افرادی یاد میکند که پیامبر نبودند اما اسراری از غیب بر آنها الهام میشد.<ref name=":9" /> | [[آیت الله سبحانی]] از متکلمان معاصر شیعه معتقد است [[علم امام|علوم اهل بیت(ع)]] سرچشمه دیگری دارد که میتوان از آن با عنوان الهام یاد کرد.<ref name=":9" /> ایشان معتقد است الهام اختصاص به [[پیامبران]] نداشته و در طول تاریخ گروهی از شخصیتها از آن بهرهمند بودهاند.<ref name=":9">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5636/54861/ سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی; پاسخ ایت الله سبحانی به دکتر سروش»]</ref> قرآن از افرادی یاد میکند که پیامبر نبودند اما اسراری از غیب بر آنها الهام میشد.<ref name=":9" /> | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
برخی در نقد سروش معتقدند براساس تعریف او از خاتمیت، اثری از [[ولایت]] پس از پیامبر اسلام باقی نمیماند، در حالی که آیات و روایات به ولایت افرادی غیر از پیامبر اشاره دارد. از جمله آیه ولایت: «إِنَّما وَلِیكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ<ref>سوره مائده، آیه۵۵. | برخی در نقد سروش معتقدند براساس تعریف او از خاتمیت، اثری از [[ولایت]] پس از پیامبر اسلام باقی نمیماند، در حالی که آیات و روایات به ولایت افرادی غیر از پیامبر اشاره دارد. از جمله آیه ولایت: «إِنَّما وَلِیكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ<ref>سوره مائده، آیه۵۵. | ||
</ref>؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند همانها كه نماز را برپا میدارند، و در حال ركوع، زكات میدهند» که بر ولایت غیر پیامبر اشاره دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۷.</ref> | </ref>؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند همانها كه نماز را برپا میدارند، و در حال ركوع، زكات میدهند» که بر ولایت غیر پیامبر اشاره دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۷.</ref> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۴۹: | ||
*قائمینیا، علیرضا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: ۹ دی ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۲۳ دی ۱۳۹۹ش. | *قائمینیا، علیرضا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: ۹ دی ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۲۳ دی ۱۳۹۹ش. | ||
*قمی، «برهان تجربه دینی»، مجله نقد و نظر، شماره ۲۵ و ۲۶، زمستان۱۳۷۹ش - بهار۱۳۸۰ش. | *قمی، «برهان تجربه دینی»، مجله نقد و نظر، شماره ۲۵ و ۲۶، زمستان۱۳۷۹ش - بهار۱۳۸۰ش. | ||
* قنبری، خلیل، [http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf «از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه»]، ص۱۰. | *قنبری، خلیل، [http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf «از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه»]، ص۱۰. | ||
*[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون، تاریخ درج مطلب: ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۴ بهمن ۱۳۹۹ش. | *[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون، تاریخ درج مطلب: ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۴ بهمن ۱۳۹۹ش. | ||
*مجتهد شبستری، محمد، «هرمنوتیک فلسفی و تعدد قرائتها از دین»، بازتاب اندیشه، شماره ۲۱، ۱۳۸۰ش. | *مجتهد شبستری، محمد، «هرمنوتیک فلسفی و تعدد قرائتها از دین»، بازتاب اندیشه، شماره ۲۱، ۱۳۸۰ش. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۷: | ||
*منتظری، حسینعلی، سفیر حق و صفیر وحی، تهران، خردآوا، ۱۳۸۷ش. | *منتظری، حسینعلی، سفیر حق و صفیر وحی، تهران، خردآوا، ۱۳۸۷ش. | ||
*نبویان، محمود، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، مجله رواق اندیشه، شماره ۱، خرداد و تیر۱۳۸۰ش. | *نبویان، محمود، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، مجله رواق اندیشه، شماره ۱، خرداد و تیر۱۳۸۰ش. | ||
<span></span> | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۴: | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
[[رده:خاتمیت]] | [[رده:خاتمیت]] |