بکیر بن اعین: تفاوت میان نسخهها
imported>Mgolpayegani |
imported>Mgolpayegani جز ←اخلاف بکیر |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==اخلاف بکیر== | ==اخلاف بکیر== | ||
برخی از اخلاف بکیر که از نظر حدیثی و فقهی شناخته شدهاند، از این قرارند: | برخی از اخلاف بکیر که از نظر حدیثی و فقهی شناخته شدهاند، از این قرارند: | ||
'''عبدالحمید بن بکیر''' | '''عبدالحمید بن بکیر''' | ||
[[عبدالحمید بن بکیر]]، از اصحاب [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] (ع)، که بیواسطه و گاه به واسطه [[عبدالملک بن بکیر]] و [[محمد بن مسلم]]، حدیث نقل کرده است و گروهی از محدثان، از جمله [[محمد بن ابی عمیر]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[حسن بن محبوب]] و [[یونس بن عبدالرحمان]]، از او نقل حدیث کردهاند. | [[عبدالحمید بن بکیر]]، از اصحاب [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] (ع)، که بیواسطه و گاه به واسطه [[عبدالملک بن بکیر]] و [[محمد بن مسلم]]، حدیث نقل کرده است و گروهی از محدثان، از جمله [[محمد بن ابی عمیر]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[حسن بن محبوب]] و [[یونس بن عبدالرحمان]]، از او نقل حدیث کردهاند. | ||
'''عمر بن بکیر''' | '''عمر بن بکیر''' | ||
[[عمر بن بکیر]]، صحابی امام صادق (ع). | [[عمر بن بکیر]]، صحابی امام صادق (ع). | ||
'''عبدالاعلی بن بکیر''' | '''عبدالاعلی بن بکیر''' | ||
[[عبدالاعلی بن بکیر]]، راوی حدیث از امام صادق (ع) که در اسناد احادیث زیادی بین او و عمویش عبدالاعلی بن اعین خلط شده است. | [[عبدالاعلی بن بکیر]]، راوی حدیث از امام صادق (ع) که در اسناد احادیث زیادی بین او و عمویش عبدالاعلی بن اعین خلط شده است.<ref>موحد ابطحی، تاریخ آلزراره، ص۱۳۳. </ref> | ||
'''زید و جهم بن بکیر''' | '''زید و جهم بن بکیر''' | ||
[[زید بن بکیر]] و [[جهم بن بکیر]] که [[شیخ طوسى|طوسی]]، | [[زید بن بکیر]] و [[جهم بن بکیر]] که [[شیخ طوسى|طوسی]]،<ref>طوسی، رجالالطوسی، ص۱۰۹.</ref> [[نجاشی]]<ref>نجاشی، فهرست اسماء مصنّفیالشیعة المشتهر برجالالنجاشی، ص ۲۲۲</ref>، [[ابن داوود حلّی]]،<ref>ابن داوود حلّی، کتابالرجال، ص۵۷.</ref> [[قهپائی]]<ref>قهپائی، مجمعالرجال، ج۱، ص۲۷۹. </ref> و [[سید محسن امین|امین]]<ref> امین، اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۹۹ـ۶۰۰.</ref> آنها را در زمره اولاد بکیر نام بردهاند. | ||
'''فرزندان عبدالحمید بن بکیر''' | '''فرزندان عبدالحمید بن بکیر''' | ||
حسین و محمد و علی، فرزندان عبدالحمید بن بکیر و از راویان حدیث، [۳۸] هر چند زراری [۳۹] این سه برادر را فرزندان [[عبدالله بن بکیر]] خوانده است. | حسین و محمد و علی، فرزندان عبدالحمید بن بکیر و از راویان حدیث، [۳۸] هر چند زراری [۳۹] این سه برادر را فرزندان [[عبدالله بن بکیر]] خوانده است. | ||
'''حسن بن جهم بن بکیر''' | '''حسن بن جهم بن بکیر''' | ||
[[حسن بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب و راویان امام کاظم و [[امام رضا]] (ع) و از محدثان ثقه [۴۰] که با واسطه از محدثانی چون [[بکیر بن اعین]]، [[حماد بن عثمان]]، عبدالله بن بکیر و [[فضیل بن یسار]] حدیث نقل کرده است و محدثان دیگری، چون [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[حسن بن علی بن فضال]]، [[علی بن اسباط]]، [[محمد بن اسماعیل]] و [[محمد بن عبدالحمید]] از او نقل حدیث کردهاند. [۴۱] | [[حسن بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب و راویان امام کاظم و [[امام رضا]] (ع) و از محدثان ثقه [۴۰] که با واسطه از محدثانی چون [[بکیر بن اعین]]، [[حماد بن عثمان]]، عبدالله بن بکیر و [[فضیل بن یسار]] حدیث نقل کرده است و محدثان دیگری، چون [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[حسن بن علی بن فضال]]، [[علی بن اسباط]]، [[محمد بن اسماعیل]] و [[محمد بن عبدالحمید]] از او نقل حدیث کردهاند. [۴۱] | ||
شمار احادیث نقل شده از او، که غالباً فقهی است، به ۱۲۳ میرسد. [۴۲] | شمار احادیث نقل شده از او، که غالباً فقهی است، به ۱۲۳ میرسد. [۴۲] | ||
'''حسین بن جهم بن بکیر''' | '''حسین بن جهم بن بکیر''' | ||
[[حسین بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) که در بعضی کتب رجال، او و حسن بن جهم را خلط کردهاند. [۴۳] | [[حسین بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) که در بعضی کتب رجال، او و حسن بن جهم را خلط کردهاند. [۴۳] | ||
'''علی بن جهم بن بکیر''' | '''علی بن جهم بن بکیر''' | ||
[[علی بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب و راویان [[امام کاظم]] (ع). | [[علی بن جهم بن بکیر]]، از اصحاب و راویان [[امام کاظم]] (ع). | ||
'''محمد بن حسن بن جهم بن بکیر''' | '''محمد بن حسن بن جهم بن بکیر''' | ||
[[محمد بن حسن بن جهم بن بکیر]]، که به تردید در طبقه اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) قرار دارد و چند حدیث نیز از او نقل شده است. [۴۶] | [[محمد بن حسن بن جهم بن بکیر]]، که به تردید در طبقه اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) قرار دارد و چند حدیث نیز از او نقل شده است. [۴۶] | ||
'''سلیمان بن حسن بن جهم''' | '''سلیمان بن حسن بن جهم''' | ||
[[سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر]]، از مشایخ [[شیعه]]، معروف به [[ابوغالب زراری|زراری]]، [۴۷] که از طریق مادر با [[آل طاهر|آلطاهر]] نسبت داشت و بدین جهت همراه آنان به [[نیشابور]] رفت و پس از بازگشت آلطاهر از [[خراسان]] به [[کوفه]] برگشت. | [[سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر]]، از مشایخ [[شیعه]]، معروف به [[ابوغالب زراری|زراری]]، [۴۷] که از طریق مادر با [[آل طاهر|آلطاهر]] نسبت داشت و بدین جهت همراه آنان به [[نیشابور]] رفت و پس از بازگشت آلطاهر از [[خراسان]] به [[کوفه]] برگشت. | ||
محل سکونت او در کوفه سالها به عنوان محله شیعه نشین [[آل زراره]] معروف بود. [۴۸] | محل سکونت او در کوفه سالها به عنوان محله شیعه نشین [[آل زراره]] معروف بود. [۴۸] | ||
'''محمد بن سلیمان''' | '''محمد بن سلیمان''' | ||
[[محمد بن سلیمان]]، معروف به [[ابوطاهر زراری]] (۲۳۷ـ۳۰۱)، از ثقات اصحاب حدیث که با [[امام حسن عسکری]] (ع) مکاتبه داشته و کتاب الآداب والمواعظ و کتاب الدعاء از آثار اوست. | [[محمد بن سلیمان]]، معروف به [[ابوطاهر زراری]] (۲۳۷ـ۳۰۱)، از ثقات اصحاب حدیث که با [[امام حسن عسکری]] (ع) مکاتبه داشته و کتاب الآداب والمواعظ و کتاب الدعاء از آثار اوست. | ||
او واسطه انتقال کتب برخی از اصحاب ائمه به نسلهای بعد بوده است. [۴۹] | او واسطه انتقال کتب برخی از اصحاب ائمه به نسلهای بعد بوده است. [۴۹] | ||
به نقل زراری [۵۰] و [[شیخ طوسی]]، [۵۱] [۵۲] وی مورد توجه حضرت [[امام عصر |امام عصر (عج)]] نیز بوده و توقیعاتی برای او صادر شده است. | به نقل زراری [۵۰] و [[شیخ طوسی]]، [۵۱] [۵۲] وی مورد توجه حضرت [[امام عصر |امام عصر (عج)]] نیز بوده و توقیعاتی برای او صادر شده است. | ||
نواده ابوغالب، محمد بن عبیدالله بن احمد، نیز به ابوطاهر زراری معروف بوده و بعضاً در اسناد، احادیث او و محمد بن سلیمان را خلط کردهاند. [۵۳] | نواده ابوغالب، محمد بن عبیدالله بن احمد، نیز به ابوطاهر زراری معروف بوده و بعضاً در اسناد، احادیث او و محمد بن سلیمان را خلط کردهاند. [۵۳] | ||
'''علی بن سلیمان زراری''' | '''علی بن سلیمان زراری''' | ||
ابوالحسن علی بن سلیمان زراری، از محدثان و فقهای مورد توجه امام عصر (عج) بوده و با آن حضرت پیوند و ارتباط داشته، و توقیعاتی نیز از جانب ایشان دریافت داشته است. | ابوالحسن علی بن سلیمان زراری، از محدثان و فقهای مورد توجه امام عصر (عج) بوده و با آن حضرت پیوند و ارتباط داشته، و توقیعاتی نیز از جانب ایشان دریافت داشته است. | ||
کتاب [[النوادر (کتاب)|النوادر]] از آثار اوست. [۵۴] [۵۵] | کتاب [[النوادر (کتاب)|النوادر]] از آثار اوست. [۵۴] [۵۵] | ||
'''جعفر بن سلیمان زراری''' | '''جعفر بن سلیمان زراری''' | ||
جعفر فرزند دیگر سلیمان را نیز از اصحاب [[امام هادی]] (ع) خواندهاند. [۵۶] [۵۷] | جعفر فرزند دیگر سلیمان را نیز از اصحاب [[امام هادی]] (ع) خواندهاند. [۵۶] [۵۷] | ||
← فرزندان دیگر سلیمان | ← فرزندان دیگر سلیمان | ||
از سه فرزند دیگر او، به نامهای احمد و حسن و حسین، نیز در رسالة فی آلاعین زراری [۵۸] یاد شده است. | از سه فرزند دیگر او، به نامهای احمد و حسن و حسین، نیز در رسالة فی آلاعین زراری [۵۸] یاد شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۰
{{subst:الگوی خالی|فراموش کردید الگو را جابنشانید. به جای {{ویرایش}} باید {{جا:ویرایش}} را تایپ کنید.}}
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۹ مه ۲۰۱۴ توسط [[کاربر:{{{کاربر}}}]] برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
ابوجَهم بکیر بن اعین بن سُنْسُن شیبانی کوفی، از مشهورترین اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) است. خاندان او، آل اعین، از نخستین و مهمترین خانوادههای شیعه در کوفه بودند. شماری از فرزندان بکیر نیز، تا زمان غیبت کبرای امام عصر (عج) (قرن چهارم ) در فقه و حدیث سرآمد بودند که نامدارترین آنها عبدالله بن بکیر و ابوغالب احمدبن محمد زُراری هستند.
بکیر صحابی ائمه
هر چند بکیر را در شمار صحابیان امام سجاد (ع) نیاوردهاند، احادیث منقول از او نشان میدهد که زمان آن امام را نیز درک کرده است.[۱]
اما بکیر بطور قطع از اصحاب امام باقر[۲] و امام صادق (ع) است[۳] که بدون واسطه و گاه به واسطه برادرش، زرارة بن اعین، از آنان حدیث نقل کرده است.
روایات نقل شده از بکیر
بنا بر احصای ابوالقاسم خوئی[۴] احادیث منقول از بکیر در کتب اربعه حدیثی شیعه به ۱۲۵ میرسد که جز چهار حدیث بقیه فقهیاند.[۵]
جایگاه او نزد ائمه
امام صادق (ع) او را بعد از وفاتش تکریم کرده و به همنشینی وی در آخرت با پیامبر (ص) و امیرمؤمنان (ع) اشاره کرده است . بحرالعلوم[۶] پس از نقل این روایت آن را صحیح و معتبر دانسته است.[۷]
ناقلان حدیث از بکیر
شمار زیادی از محدثان، از جمله عبدالله بن بکیر، ابان بن عثمان، جمیل بن دراج، حریز بن عبدالله، عبدالرحمان بن حجاج، علی بن رِئاب و عمر بن اذینه از او حدیث نقل کردهاند.[۸]
در اسناد برخی از احادیث نامهای کسانی چون ابن ابی عمیر آمده که از بکیر نقل حدیث کردهاند، در حالی که از نظر زمانی بین آنها فاصله زیادی وجود دارد. برخی رجال شناسان این اسناد را تصحیح و مورد اشتباه را روشن کردهاند.[۹]
شهرت فرزندان بکیر
فرزندان بکیر به بکیریون و وُلدجهم و بیش از همه به زُراری (منسوب به زرارة بن اعین، برادر بکیر) معروفاند[۱۰] و نسبت اخیر به نوشته ابوغالب به این جهت بوده که مادر حسن بن جهم بن بکیر نواده زرارة بن اعین بود. گویا ذکر همین نسبت در توقیعات امام هادی (ع) برای سلیمان بن جهم در رواج آن[۱۱] تأثیر جدی داشته است.[۱۲]
اخلاف بکیر
برخی از اخلاف بکیر که از نظر حدیثی و فقهی شناخته شدهاند، از این قرارند:
عبدالحمید بن بکیر عبدالحمید بن بکیر، از اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع)، که بیواسطه و گاه به واسطه عبدالملک بن بکیر و محمد بن مسلم، حدیث نقل کرده است و گروهی از محدثان، از جمله محمد بن ابی عمیر، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب و یونس بن عبدالرحمان، از او نقل حدیث کردهاند.
عمر بن بکیر عمر بن بکیر، صحابی امام صادق (ع).
عبدالاعلی بن بکیر عبدالاعلی بن بکیر، راوی حدیث از امام صادق (ع) که در اسناد احادیث زیادی بین او و عمویش عبدالاعلی بن اعین خلط شده است.[۱۳]
زید و جهم بن بکیر زید بن بکیر و جهم بن بکیر که طوسی،[۱۴] نجاشی[۱۵]، ابن داوود حلّی،[۱۶] قهپائی[۱۷] و امین[۱۸] آنها را در زمره اولاد بکیر نام بردهاند.
فرزندان عبدالحمید بن بکیر حسین و محمد و علی، فرزندان عبدالحمید بن بکیر و از راویان حدیث، [۳۸] هر چند زراری [۳۹] این سه برادر را فرزندان عبدالله بن بکیر خوانده است.
حسن بن جهم بن بکیر حسن بن جهم بن بکیر، از اصحاب و راویان امام کاظم و امام رضا (ع) و از محدثان ثقه [۴۰] که با واسطه از محدثانی چون بکیر بن اعین، حماد بن عثمان، عبدالله بن بکیر و فضیل بن یسار حدیث نقل کرده است و محدثان دیگری، چون احمد بن محمد بن عیسی، حسن بن علی بن فضال، علی بن اسباط، محمد بن اسماعیل و محمد بن عبدالحمید از او نقل حدیث کردهاند. [۴۱] شمار احادیث نقل شده از او، که غالباً فقهی است، به ۱۲۳ میرسد. [۴۲]
حسین بن جهم بن بکیر حسین بن جهم بن بکیر، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) که در بعضی کتب رجال، او و حسن بن جهم را خلط کردهاند. [۴۳]
علی بن جهم بن بکیر علی بن جهم بن بکیر، از اصحاب و راویان امام کاظم (ع).
محمد بن حسن بن جهم بن بکیر محمد بن حسن بن جهم بن بکیر، که به تردید در طبقه اصحاب امام کاظم و امام رضا (ع) قرار دارد و چند حدیث نیز از او نقل شده است. [۴۶]
سلیمان بن حسن بن جهم سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر، از مشایخ شیعه، معروف به زراری، [۴۷] که از طریق مادر با آلطاهر نسبت داشت و بدین جهت همراه آنان به نیشابور رفت و پس از بازگشت آلطاهر از خراسان به کوفه برگشت. محل سکونت او در کوفه سالها به عنوان محله شیعه نشین آل زراره معروف بود. [۴۸]
محمد بن سلیمان محمد بن سلیمان، معروف به ابوطاهر زراری (۲۳۷ـ۳۰۱)، از ثقات اصحاب حدیث که با امام حسن عسکری (ع) مکاتبه داشته و کتاب الآداب والمواعظ و کتاب الدعاء از آثار اوست. او واسطه انتقال کتب برخی از اصحاب ائمه به نسلهای بعد بوده است. [۴۹] به نقل زراری [۵۰] و شیخ طوسی، [۵۱] [۵۲] وی مورد توجه حضرت امام عصر (عج) نیز بوده و توقیعاتی برای او صادر شده است. نواده ابوغالب، محمد بن عبیدالله بن احمد، نیز به ابوطاهر زراری معروف بوده و بعضاً در اسناد، احادیث او و محمد بن سلیمان را خلط کردهاند. [۵۳]
علی بن سلیمان زراری ابوالحسن علی بن سلیمان زراری، از محدثان و فقهای مورد توجه امام عصر (عج) بوده و با آن حضرت پیوند و ارتباط داشته، و توقیعاتی نیز از جانب ایشان دریافت داشته است. کتاب النوادر از آثار اوست. [۵۴] [۵۵]
جعفر بن سلیمان زراری جعفر فرزند دیگر سلیمان را نیز از اصحاب امام هادی (ع) خواندهاند. [۵۶] [۵۷]
← فرزندان دیگر سلیمان از سه فرزند دیگر او، به نامهای احمد و حسن و حسین، نیز در رسالة فی آلاعین زراری [۵۸] یاد شده است.
پانویس
- ↑ طوسی، الفهرست، ص ۷۴؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۵۹.
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۶.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۹۹ـ۶۰۰.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۶۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۹۳؛ ص۱۰۹؛ ص۴۳۸.
- ↑ بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم:المعروف بالفوائدالرجالیة، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۳۱۵؛ علاّمه حلّی، رجال، ص۲۸؛ قهپائی، مجمع الرجال، ج۱، ص۲۷۹؛ امین، اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۹۹ـ۶۰۰.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۶۰ـ۳۶۱؛ مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوالالرجال، ج۲، ص۱۷۵.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۶۲؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۳۸۶.
- ↑ موحد ابطحی، تاریخ آلزراره، ص۱۸۵؛ زراری، رسالة فی آل اعین، مع شرحها لمحمدعلی موحدابطحی، ج۲، ص۱۱.
- ↑ زراری، رسالة فی آل اعین، مع شرحها لمحمدعلی موحدابطحی، ج۲، ص۱۱.
- ↑ بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم:المعروف بالفوائدالرجالیة، ج۱، ص۲۲۸۲۲۹.
- ↑ موحد ابطحی، تاریخ آلزراره، ص۱۳۳.
- ↑ طوسی، رجالالطوسی، ص۱۰۹.
- ↑ نجاشی، فهرست اسماء مصنّفیالشیعة المشتهر برجالالنجاشی، ص ۲۲۲
- ↑ ابن داوود حلّی، کتابالرجال، ص۵۷.
- ↑ قهپائی، مجمعالرجال، ج۱، ص۲۷۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۹۹ـ۶۰۰.