اصحاب عقبه: تفاوت میان نسخهها
imported>Mgolpayegani |
imported>Mgolpayegani |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== تعداد و اسامی== | == تعداد و اسامی== | ||
مورخان و سیرهنویسان تعداد اصحاب عقبه را بین ۱۲ تا ۱۵ تن ذکر کردهاند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵-۱۰۴۴؛ البدایه و النهایه، ج۵، ص۲۰.</ref> منابع در تعیین هویت این افراد | مورخان و سیرهنویسان تعداد اصحاب عقبه را بین ۱۲ تا ۱۵ تن ذکر کردهاند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵-۱۰۴۴؛ البدایه و النهایه، ج۵، ص۲۰.</ref> منابع در تعیین هویت این افراد اختلاف نظر دارند. گروهی شماری از آنان را از [[قریش]] و از [[بنیامیه]] دانستهاند. بر اساس روایتی از [[امام باقر]] شمار آنان ۱۲ تن دانسته شده که ۸ تن از قریش بوده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۹.</ref> [[شیخ صدوق]] بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از بنیامیه و ۵ تن را از سایر قبایل دانسته است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۹۸.</ref> | ||
=== اسامی=== | === اسامی=== | ||
همچنین منابع تاریخی درباره آگاهی اصحاب پیامبر از نام آنان اختلاف دارند. برخی بر این باروند که پیامبر تنها اسامی این افراد را به [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] گفته<ref>یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸.</ref> اما پیامبر وی را از | همچنین منابع تاریخی درباره آگاهی اصحاب پیامبر از نام آنان اختلاف دارند. برخی بر این باروند که پیامبر تنها اسامی این افراد را به [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] گفته<ref>یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸.</ref> اما پیامبر وی را از افشای اسامی آنان بازداشته است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref> بنا بر گزارش واقدی، پیامبر [[عمار ياسر]] را نیز از نام آنان آگاه ساخت.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.</ref> | ||
برخی احتمال دادهاند که رخدادهای سیاسی پس از پیامبر اکرم سبب شده تا برخی از این افراد | برخی احتمال دادهاند که رخدادهای سیاسی پس از پیامبر اکرم سبب شده تا برخی از این افراد حذف و افراد دیگری جایگزین آنان شوند<ref>تاریخ پیامبر اسلام، ص۵۲۳. </ref>؛ مثلا در برخی منابع از [[عبدالله بن ابی]] و ابوعامر راهب در شمار اصحاب عقبه نام برده، در حالیکه گفته شده عبدالله بن ابی در [[جنگ تبوک]] حضور نداشته و ابوعامر راهب نیز پیش از این به روم رفته بود.<ref>بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> | ||
در برخی منابع سعد بن ابیسَرح، ابوحاضر اعرابی، جُلاس بن سُوَید، مجمع بن جاریه، مُلَیح تَیمی، حُصَین بن نُمَیر، طُعَیمَة بن اُبَیرِق و مُرَّة بن رَبیع از اصحاب عقبه دانسته شدهاند.<ref>بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> | در برخی منابع سعد بن ابیسَرح، ابوحاضر اعرابی، جُلاس بن سُوَید، مجمع بن جاریه، مُلَیح تَیمی، حُصَین بن نُمَیر، طُعَیمَة بن اُبَیرِق و مُرَّة بن رَبیع از اصحاب عقبه دانسته شدهاند.<ref>بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> |
نسخهٔ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۳۸
اصحاب عَقَبه، گروهی از صحابه که در مسیر تبوک به مدینه قصد جان پیامبر(ص) را داشتند. تاریخنویسان درباره تعداد، افراد و همچنین آگاهی صحابه از نام آنها اختلاف دارند. برخی مفسران شأن نزول آیه ۷۴ سوره توبه را درباره آنان میدانند.
نامگذاری
عقبه در لغت به معنای راه دشوار در کوه است[۱] در فارسی به گردنه گفته میشود.[۲] در مسیر بازگشت پیامبر از جنگ تبوک به سوی مدینه گردنهای قرار داشت که برخی از صحابه در آنجا قصد جان پیامبر را کردند. در برخی منابع از این افراد به اصحاب عقبه یاد شده است.[۳]
همچنین به گروهی از صحابه که در سالهای دوازدهم و سیزدهم بعثت در راه منا به مکه با پیامبر بیعت کردند و پیمان آنها به بیعت عقبه مشهور است، اصحاب عقبه گفته میشود.[۴]
ترور نافرجام پیامبر
در رمضان سال نهم قمری، هنگامی که پیامبر از غزوه تبوک باز میگشت؛ گروهی از صحابه بر سر راه آن حضرت در گردنه کوهی کمین کرده و تصمیم داشتند حضرت را ترور کنند، آنان میخواستند شتر پیامبر را رم دهند به این امید که پیامبر از کوه پرتاب و کشته شود. پیش از اقدام آنان پیامبر حذیفه را از نقشه آنان آگاه کرد و از او خواست تا آنان را دور سازد و به آنها بگوید اگر کنار نروند، پیامبر آنان را با نامهای پدران و قبیلههایشان صدا خواهد زد.[۵] آنان در حالی که صورتهای خود را پوشانده بودند وارد سپاه اسلام شدند تا شناخته نشوند.[۶] اُسَید بن حُضَیر از رسول خدا اجازه خواست تا آنان را به قتل برساند اما حضرت نپذیرفت.[۷]
تعداد و اسامی
مورخان و سیرهنویسان تعداد اصحاب عقبه را بین ۱۲ تا ۱۵ تن ذکر کردهاند.[۸] منابع در تعیین هویت این افراد اختلاف نظر دارند. گروهی شماری از آنان را از قریش و از بنیامیه دانستهاند. بر اساس روایتی از امام باقر شمار آنان ۱۲ تن دانسته شده که ۸ تن از قریش بوده است.[۹] شیخ صدوق بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از بنیامیه و ۵ تن را از سایر قبایل دانسته است.[۱۰]
اسامی
همچنین منابع تاریخی درباره آگاهی اصحاب پیامبر از نام آنان اختلاف دارند. برخی بر این باروند که پیامبر تنها اسامی این افراد را به حذیفه گفته[۱۱] اما پیامبر وی را از افشای اسامی آنان بازداشته است.[۱۲] بنا بر گزارش واقدی، پیامبر عمار ياسر را نیز از نام آنان آگاه ساخت.[۱۳]
برخی احتمال دادهاند که رخدادهای سیاسی پس از پیامبر اکرم سبب شده تا برخی از این افراد حذف و افراد دیگری جایگزین آنان شوند[۱۴]؛ مثلا در برخی منابع از عبدالله بن ابی و ابوعامر راهب در شمار اصحاب عقبه نام برده، در حالیکه گفته شده عبدالله بن ابی در جنگ تبوک حضور نداشته و ابوعامر راهب نیز پیش از این به روم رفته بود.[۱۵]
در برخی منابع سعد بن ابیسَرح، ابوحاضر اعرابی، جُلاس بن سُوَید، مجمع بن جاریه، مُلَیح تَیمی، حُصَین بن نُمَیر، طُعَیمَة بن اُبَیرِق و مُرَّة بن رَبیع از اصحاب عقبه دانسته شدهاند.[۱۶]
آیات مرتبط
برخی مفسران نزول آیه ۷۴ سوره توبه «و هَمّوا بِما لَم یَنالوا»
را در شأن اصحاب عقبه میدانند.[۱۷] البته برخی روایات نزول این آیه را مربوط به ماجرای ترور پیامبر در سال دهم قمری و پس از حجة الوداع در گردنه هرشا میدانند؛ که ۱۴ تن از صحابه تصمیم گرفتند پیامبر را ترور کنند.[۱۸] طبرسی ماجرای اصحاب عقبه را در ذیل آیات ۶۴-۶۵ سوره توبه نیز آورده است.
در روایتی از امام صادق مراد از ...اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطـنُ بِبَعضِ ما کسَبوا... اصحاب عقبه معرفی شده است.[۲۰]
پانویس
منابع
- ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
- قرشی، سید علیاکبر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۱۲ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، بیروت، بیتا.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
- ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق: مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، دارالمعرفة، بیروت، بیتا.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، المطبعة العلمیه، تهران، ۱۳۸۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی، ناصرخسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
- آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تجدید نظر؛ ابوالقاسم گرجی، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۸ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح: علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح: طیب موسوی جزایری، قم، دارالکتب، قم، ۱۴۰۴ق.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح: عبدالله اسماعیل الصاوی، دارالصاوی، القاهره، بیتا(افست: قم، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة).
- راغب اصفهانی، المفردات.
- بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، تحقیق: عبدالمعطی قعلجی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۹۸۵م-۱۴۰۵ق.
- ↑ راغب، مفردات، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ قرشی، قاموس، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۳.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۶؛ یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، بیروت، ج۱، ص۴۶۸؛ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۳۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸.
- ↑ البدایة و النهایة، ج۵، ص۱۹
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۳.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵-۱۰۴۴؛ البدایه و النهایه، ج۵، ص۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۹.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۹۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۶۸.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۵.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۴۴.
- ↑ تاریخ پیامبر اسلام، ص۵۲۳.
- ↑ بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.
- ↑ بیهقی، ج۵، ص۲۵۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۹.
- ↑ قمی، تفسیر، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۰.
- ↑ عیاشی، تفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۰۱.