پرش به محتوا

داستان خضر و موسی: تفاوت میان نسخه‌ها

(ویکی سازی)
خط ۲: خط ۲:


== زمینه‌های ملاقات ==
== زمینه‌های ملاقات ==
قرآن در اینکه چرا حضرت موسی(ع) خواهان این ملاقات بوده، چیزی نمی‌گوید. اما بنابر [[حدیث|روایات]]زمانی که خداوند با موسى(ع) سخن گفت، [[تورات]] را بر او نازل كرد و بسیاری از معجزات را به دست او جاری ساخت؛ موسی(ع) در دل خود گفت: گمان نمی‌كنم خداوند داناتر از من را خلق کرده باشد. در این هنگام [[خداوند]] به [[جبرئیل]] وحى كرد: بنده‏‌ام را قبل از آنكه (در اثر عُجب) هلاک گردد دریاب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است، باید او را پیروى كنى و از او یاد بگیرى».<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۰.</ref>
براساس [[حدیث|روایات]]، پس از آن‌که خداوند با موسى(ع) سخن گفت، [[تورات]] را بر او نازل كرد و بسیاری از معجزات را به دست او جاری ساخت؛ موسی(ع) در دل خود گفت: گمان نمی‌كنم خداوند داناتر از من را خلق کرده باشد. در این هنگام [[خداوند]] به [[جبرئیل]] وحى كرد: بنده‏‌ام را قبل از آنكه (در اثر عُجب) هلاک گردد دریاب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است، باید او را پیروى كنى و از او یاد بگیرى».<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۰.</ref>


در این سفر، فردی موسی(ع) را همراهی می‌کند که قرآن از او با تعبیر «فتی؛ جوان» یاد کرده<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> و روایات او را [[یوشع بن نون]] دانسته‌اند.<ref>ملاحویش، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۴، ص۱۹۰.</ref> این جوان، حضرت موسی(ع) را تا قبل از ملاقات خضر، همراهی می‌کند و بعد از ملاقات دیگر صحبتی از این جوان نیست.<ref>میبدی، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش،‌ ج۵،‌ ص۷۱۹.</ref>
در نهایت حضرت موسی به این سفر می‌رود و شخصی او را همراهی می‌کند که در قرآن با تعبیر «فتی؛ جوان» از او یاد شده<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> و روایات او را [[یوشع بن نون]] دانسته‌اند.<ref>ملاحویش، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۴، ص۱۹۰.</ref> این جوان، حضرت موسی(ع) را تا قبل از ملاقات خضر، همراهی می‌کند و بعد از ملاقات دیگر صحبتی از این جوان نیست.<ref>میبدی، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش،‌ ج۵،‌ ص۷۱۹.</ref>


حضرت موسی بوسیله نشانه زنده شدن ماهی و فراموش کردن آن، از مکان ملاقات اطلاع یافت و بدانجا رفت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۴.</ref> قرآن از مکان این ملاقات تنها تعبیر به مجمع البحرین دارد.<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> با این حال، روایات و گفتارهای مختلفی در تعیین این مکان نقل شده است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۴- ۳۵۵.</ref>
حضرت موسی بوسیله نشانه زنده شدن ماهی و فراموش کردن آن، از مکان ملاقات اطلاع یافته و به آنجا رفت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۴.</ref> قرآن از مکان این ملاقات تنها تعبیر به مجمع البحرین دارد.<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> با این حال، روایات و گفتارهای مختلفی در تعیین این مکان، وجود دارد.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۴- ۳۵۵.</ref>


در نهایت حضرت موسی(ع) توانست شخص مورد نظر خود را ملاقات کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۶.</ref> قرآن از این شخص با توصیف:‌ «بنده‌ای از بندگان که به او رحمت و علم از طرف پروردگار داده شده» یاد می‌کند.<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> مفسران براساس روایات آن شخص را حضرت خضر معرفی کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۰.</ref> البته برخی با این نظریه مخالف بوده و معتقدند این شخص خضر نبوده است.<ref>به نقل از: سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء،‌۱۳۷۷ش، ص۸۲.</ref>
در نهایت حضرت موسی(ع) توانست شخص مورد نظر خود را ملاقات کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۶.</ref> قرآن از این شخص با توصیف:‌ «بنده‌ای از بندگان که به او رحمت و علم از طرف پروردگار داده شده» یاد می‌کند.<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> مفسران براساس روایات آن شخص را حضرت خضر معرفی کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۰.</ref> البته برخی با این نظریه مخالف بوده و معتقدند این شخص خضر نبوده است.<ref>به نقل از: سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء،‌۱۳۷۷ش، ص۸۲.</ref>


==ملاقات و شرط همراهی==
==ملاقات و همراهی==
حضرت موسی پس از دیدن حضرت خضر تقاضای شاگردی می‌کند<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> اما خضر به جهت این‌که موسی صبر و تحمل با او بودن را ندارد، با این درخواست مخالفت می‌کند.<ref>سوره کهف، آیات۶۷- ۶۸.</ref> در نهایت با این شرط که موسی(ع) از هیچ چیزی سوال نکند، همراهی این دو اتفاق می‌افتد.<ref>سوره کهف، آیه۷۰.</ref>
حضرت موسی پس از دیدن حضرت خضر تقاضای شاگردی می‌کند<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> اما خضر به جهت این‌که موسی صبر و تحمل با او بودن را ندارد، با این درخواست مخالفت می‌کند.<ref>سوره کهف، آیات۶۷- ۶۸.</ref> در نهایت با این شرط که موسی(ع) از هیچ چیزی سوال نکند، همراهی این دو اتفاق می‌افتد.<ref>سوره کهف، آیه۷۰.</ref>


خط ۲۹: خط ۲۹:
در نقل قرآن بسیاری از جزییات مبهم هستند: جوان همراه<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref>، مجمع البحرین<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref>، زنده شدن ماهی،<ref>سوره کهف، آیه۶۳.</ref> بنده خدای با مشخصه عالم ربانی،<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> علم رشدی،<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> علت عدم صبر،<ref>سوره کهف، آیه۶۷.</ref> غلام،<ref>سوره کهف، آیه۷۴.</ref> و ... .
در نقل قرآن بسیاری از جزییات مبهم هستند: جوان همراه<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref>، مجمع البحرین<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref>، زنده شدن ماهی،<ref>سوره کهف، آیه۶۳.</ref> بنده خدای با مشخصه عالم ربانی،<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> علم رشدی،<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> علت عدم صبر،<ref>سوره کهف، آیه۶۷.</ref> غلام،<ref>سوره کهف، آیه۷۴.</ref> و ... .


در این داستان، کلمات همراه با تعلیق و نامفهوم به گونه‌ای چیده شده كه خواننده خود را با موسی همراه و همدرد می‌بیند. گونه‌ای از هم پنداری با شخصیت اصلی داستان در خواننده پدیدار می‌گردد. خواننده و شنونده در مجموعه‌ای از راز و رمزها گرفتار آمده كه نمی‌تواند از آن بگریزد. می‌خواهد بفهمد اما همان پرسش‌ها به سراغش می‌آید كه به سر وقت موسی‌(ع) رفته است و در نهایت او را از وفا به شرط باز داشته و از همراهی محروم ساخته است.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,3693 منصوری، خلیل، '''تاویل در قرآن با نگاهی به داستان موسی و خضر''']</ref>
در این داستان، کلمات همراه با تعلیق و نامفهوم به گونه‌ای چیده شده كه خواننده خود را با موسی همراه و همدرد می‌بیند. گونه‌ای از هم پنداری با شخصیت اصلی داستان در خواننده پدیدار می‌گردد. خواننده و شنونده در مجموعه‌ای از راز و رمزها گرفتار آمده كه نمی‌تواند از آن بگریزد. می‌خواهد بفهمد اما همان پرسش‌ها به سراغش می‌آید كه بر سر موسی‌(ع) رفته است و در نهایت او را از وفا به شرط باز داشته و از همراهی محروم ساخته است.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,3693 منصوری، خلیل، '''تاویل در قرآن با نگاهی به داستان موسی و خضر''']</ref>


==کارهای حضرت خضر==
==کارهای حضرت خضر==
خط ۴۶: خط ۴۶:


== در ادبیات فارسی ==
== در ادبیات فارسی ==
برخی از شاعران فارسی زبان در یک مثنوی مستقل به این داستان پرداخته‌اند: وقار شیرازی مثنوی با نام «مثنوی موسی و خضر» نوشته است.<ref>گرجی، تحلیل بوطیقای قصه موسی و خضر در مثنوی و کشف الاسرار، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۲.</ref>
وقار شیرازی یک مثنوی مستقل با نام «مثنوی موسی و خضر» نوشته است.<ref>گرجی، تحلیل بوطیقای قصه موسی و خضر در مثنوی و کشف الاسرار، ۱۳۸۴ش، ص۱۸۲.</ref> علاوه بر این شاعران بسیاری به این داستان پرداخته و از آن سخن گفته‌اند. برای نمونه [[مولوی]] در ذیل چندین شعر به این داستان اشاره کرده است:{{شعر۲|از کلیم حق بیاموز ای کریم|بین چه می‌گوید ز مشتاقی کلیم|
 
[[مولوی]] نیز در ذیل چندین شعر به این داستان اشاره کرده است:  
{{شعر۲|از کلیم حق بیاموز ای کریم|بین چه می‌گوید ز مشتاقی کلیم|
با چنین جاه و چنین پیغامبری| طالب خضرم ز خودبینی بری<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش۸۷.</ref>}}
با چنین جاه و چنین پیغامبری| طالب خضرم ز خودبینی بری<ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش۸۷.</ref>}}


Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۷۷

ویرایش