Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==اخباریان تندرو== | ==اخباریان تندرو== | ||
*گفتهاند [[محمد امین استرآبادی]] به عنوان مؤسس مکتب اخباری در میان [[شیعه|شیعیان]] متأخر نخستین کسی بود که باب نقد علم اصول و مجتهدان را گشود و امامیه را به دو بخش اخباریان و مجتهدان (<small>اصولیان </small>) تقسیم کرد<ref>کشمیری، نجوم السماء، ص۴۱؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۲۱؛ بحرانی، لؤلؤه البحرین، ص۱۱۷</ref>. او در آغاز، خود در سلک مجتهدان بود و از مجتهدان بزرگی اجازه أخذ کرد، اما از روش آنان روی برتافت<ref>نک: استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۲؛ نیز خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۱۲۰</ref>. گویا او به شدت تحت تاثیر افکار استادش [[میرزا محمد استرآبادی |میرزا محمد استرابادی]] بوده است <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۱۲۰؛ نیز نک: استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۱، جم</ref>. محمدامین، تعالیم خود را در کتابی با عنوان [[الفوائد المدنیة]] تدوین کرد که از مهمترین منابع اخباریان محسوب میگردد. | *گفتهاند [[محمد امین استرآبادی]] به عنوان مؤسس مکتب اخباری در میان [[شیعه|شیعیان]] متأخر نخستین کسی بود که باب نقد علم اصول و [[مجتهدان]] را گشود و امامیه را به دو بخش اخباریان و [[مجتهدان]] (<small>اصولیان </small>) تقسیم کرد<ref>کشمیری، نجوم السماء، ص۴۱؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۲۱؛ بحرانی، لؤلؤه البحرین، ص۱۱۷</ref>. او در آغاز، خود در سلک [[مجتهدان]] بود و از مجتهدان بزرگی اجازه أخذ کرد، اما از روش آنان روی برتافت<ref>نک: استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۲؛ نیز خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۱۲۰</ref>. گویا او به شدت تحت تاثیر افکار استادش [[میرزا محمد استرآبادی |میرزا محمد استرابادی]] بوده است <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۱۲۰؛ نیز نک: استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۱، جم</ref>. محمدامین، تعالیم خود را در کتابی با عنوان [[الفوائد المدنیة]] تدوین کرد که از مهمترین منابع اخباریان محسوب میگردد. | ||
*از پیروان تندرو و متعصب مکتب اخباری در سده ۱۱ق، [[عبدالله بن صالح بن جمعه سماهیجی بحرانی]] نویسنده کتاب [[منیة الممارسین]] است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۲۴۷؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۱۰</ref>. [[شیخ یوسف بحرانی]] آورده است که وی به اهل اجتهاد بسیار ناسزا میگفت، در حالی که پدرش ملا صالح اهل اجتهاد بود<ref>بحرانی، لؤلؤه البحرین، ص۹۸</ref>. | *از پیروان تندرو و متعصب مکتب اخباری در سده ۱۱ق، [[عبدالله بن صالح بن جمعه سماهیجی بحرانی]] نویسنده کتاب [[منیة الممارسین]] است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۲۴۷؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۱۰</ref>. [[شیخ یوسف بحرانی]] آورده است که وی به اهل اجتهاد بسیار ناسزا میگفت، در حالی که پدرش ملا صالح اهل اجتهاد بود<ref>بحرانی، لؤلؤه البحرین، ص۹۸</ref>. | ||
*ابو احمد جمال الدین محمد بن عبدالنبی، محدث نیشابوری استرابادی (<small>م. ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م </small>)، معروف به [[میرزا محمد اخباری]] از مجتهدان نامدار اصولی مانند [[میرزای قمی|میرزا ابوالقاسم قمی]]، [[شیخ جعفر کاشف الغطا |شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء]]، [[میر سیدعلی طباطبایی]]، [[سید محمدباقر حجت الاسلام اصفهانی]] و [[محمدابراهیم کلباسی]] به زشتی یاد میکرد و با آنان دشمنی آشکار داشت <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، صص۱۲۷ به بعد؛ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ص۲۵۰</ref>. بدین رو، حکم قتلش توسط علمای بنام آن زمان ازجمله [[سیدمحمد مجاهد]]، پسر میر سیدعلی طباطبایی و شیخ موسی، پسر شیخ جعفر کاشف الغطاء و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله شبر]] و نیز [[اسدالله کاظمینی|شیخ اسدالله کاظمینی]] امضا شد. | *ابو احمد جمال الدین محمد بن عبدالنبی، محدث نیشابوری استرابادی (<small>م. ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م </small>)، معروف به [[میرزا محمد اخباری]] از [[مجتهدان]] نامدار اصولی مانند [[میرزای قمی|میرزا ابوالقاسم قمی]]، [[شیخ جعفر کاشف الغطا |شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء]]، [[میر سیدعلی طباطبایی]]، [[سید محمدباقر حجت الاسلام اصفهانی]] و [[محمدابراهیم کلباسی]] به زشتی یاد میکرد و با آنان دشمنی آشکار داشت <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، صص۱۲۷ به بعد؛ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ص۲۵۰</ref>. بدین رو، حکم قتلش توسط علمای بنام آن زمان ازجمله [[سیدمحمد مجاهد]]، پسر میر سیدعلی طباطبایی و شیخ موسی، پسر شیخ جعفر کاشف الغطاء و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله شبر]] و نیز [[اسدالله کاظمینی|شیخ اسدالله کاظمینی]] امضا شد. | ||
==اخباریان میانه رو== | ==اخباریان میانه رو== | ||
*[[شیخ یوسف بحرانی]] (<small>د ۱۱۸۶ق /۱۷۷۲م </small>)، روشی میانه بین اخباریان و اصولیان برگزید<ref>کشمیری، نجوم السماء، ص۲۷۹؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۲۷۱؛ مدرس، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۶۰</ref>. بحرانی، مدعی بود که در شیوه فقهی بر مسلک [[محمد تقی مجلسی]] است که حد وسط میان اخباری گری و اصولی گری است<ref>نک: کشمیری، نجوم السماء، ص۲۸۳</ref>. [[وحید بهبهانی]] از مخالفت با شیخ یوسف بحرانی پرهیز نداشت و مردم را از خواندن نماز جماعت با او نهی میکرد.<ref>نک: مامقانی، نقیح المقال، ج۲، ص۸۵</ref>. شیخ یوسف بحرانی، به عنوان پیشوای اخباریان هرجا که مناسب میدید، آنان را از انتقادات تند و ناسزا، که موجب بروز شکاف میان شیعیان و نزاع میان علمای اصولی و اخباری میشد، برحذر میداشت. | *[[شیخ یوسف بحرانی]] (<small>د ۱۱۸۶ق /۱۷۷۲م </small>)، روشی میانه بین اخباریان و اصولیان برگزید<ref>کشمیری، نجوم السماء، ص۲۷۹؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۲۷۱؛ مدرس، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۶۰</ref>. بحرانی، مدعی بود که در شیوه فقهی بر مسلک [[محمد تقی مجلسی]] است که حد وسط میان اخباری گری و اصولی گری است<ref>نک: کشمیری، نجوم السماء، ص۲۸۳</ref>. [[وحید بهبهانی]] از مخالفت با شیخ یوسف بحرانی پرهیز نداشت و مردم را از خواندن نماز جماعت با او نهی میکرد.<ref>نک: مامقانی، نقیح المقال، ج۲، ص۸۵</ref>. شیخ یوسف بحرانی، به عنوان پیشوای اخباریان هرجا که مناسب میدید، آنان را از انتقادات تند و ناسزا، که موجب بروز شکاف میان شیعیان و نزاع میان علمای اصولی و اخباری میشد، برحذر میداشت. | ||
*[[سید نعمت الله جزایری|سید نعمت الله جزایری شوشتری]] (<small>درگذشت ۱۱۱۲ق /۱۷۰۰م </small>) با اینکه اخباری بوده، در تأیید مجتهدان و هواداران ایشان و ارج نهادن به نظرات آنان تلاش بسیاری داشته است.<ref>مدرس، ریحانة الادبف ج۳، ص۱۱۳</ref> | *[[سید نعمت الله جزایری|سید نعمت الله جزایری شوشتری]] (<small>درگذشت ۱۱۱۲ق /۱۷۰۰م </small>) با اینکه اخباری بوده، در تأیید [[مجتهدان]] و هواداران ایشان و ارج نهادن به نظرات آنان تلاش بسیاری داشته است.<ref>مدرس، ریحانة الادبف ج۳، ص۱۱۳</ref> | ||
*برخی [[ملا محسن فیض کاشانی]] (<small>درگذشت ۱۰۹۱ق/ ۱۶۸۰م </small>) را نیز از اخباریان شمرده اند.<ref>برای نمونه: خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۸۵</ref> فیض کاشانی میگوید: «مقلد قرآن و حدیثم و از غیر آن بیگانه.»<ref>فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶</ref> هر چند به ظاهر، مراد او در اینجا تقابل با تصوف است نه اجتهاد و علم اصول؛ اما فیض معتقد بوده که عقول مردم عادی(غیر معصوم)، ناقص و غیر قابل اعتماد است و حجت نیست.<ref>فیض کاشانی، ده رساله، صص۱۶۹-۱۷۰</ref>فیض در بعضی آثارش از جمله ''الکلمات الکمنونه'' آشکارا بر مجتهدان تاخته و روش اصولی آنان را نقد کرده است. بررسی آرای او در برخی آثارش از جمله این کتاب، تردیدی در گرایشش به اخباریگری باقی نمیگذارد. او معتقد است که اصولیان با بازکردن باب اجتهاد اصولی، تکلیف را بر مکلفان سخت کردند و در چیزهایی سخن گفتند که خداوند سخن نگفته و حکمت در آن بوده که مسکوت بمانند.<ref>برای نمونه نک: فیض کاشانی، الکلمات الکمنونه، ص۲۰۹ و ۲۱۵.</ref> | *برخی [[ملا محسن فیض کاشانی]] (<small>درگذشت ۱۰۹۱ق/ ۱۶۸۰م </small>) را نیز از اخباریان شمرده اند.<ref>برای نمونه: خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۸۵</ref> فیض کاشانی میگوید: «مقلد قرآن و حدیثم و از غیر آن بیگانه.»<ref>فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶</ref> هر چند به ظاهر، مراد او در اینجا تقابل با تصوف است نه اجتهاد و علم اصول؛ اما فیض معتقد بوده که عقول مردم عادی(غیر معصوم)، ناقص و غیر قابل اعتماد است و حجت نیست.<ref>فیض کاشانی، ده رساله، صص۱۶۹-۱۷۰</ref>فیض در بعضی آثارش از جمله ''الکلمات الکمنونه'' آشکارا بر [[مجتهدان]] تاخته و روش اصولی آنان را نقد کرده است. بررسی آرای او در برخی آثارش از جمله این کتاب، تردیدی در گرایشش به اخباریگری باقی نمیگذارد. او معتقد است که اصولیان با بازکردن باب اجتهاد اصولی، تکلیف را بر مکلفان سخت کردند و در چیزهایی سخن گفتند که خداوند سخن نگفته و حکمت در آن بوده که مسکوت بمانند.<ref>برای نمونه نک: فیض کاشانی، الکلمات الکمنونه، ص۲۰۹ و ۲۱۵.</ref> | ||
*[[محمدتقی مجلسی]] (<small>درگذشت ۱۰۷۰ق/۱۶۶۰م </small>) نیز از پیروان متعادل مکتب اخباری بوده، و چنان که گفته شده، آموزشهای محمد امین استرابادی را صریحاً تأیید میکرده است.<ref> 57 S, ,.EI</ref> | *[[محمدتقی مجلسی]] (<small>درگذشت ۱۰۷۰ق/۱۶۶۰م </small>) نیز از پیروان متعادل مکتب اخباری بوده، و چنان که گفته شده، آموزشهای محمد امین استرابادی را صریحاً تأیید میکرده است.<ref> 57 S, ,.EI</ref> | ||
*[[ملا خلیل بن غازی قزوینی]] (<small>درگذشت ۱۰۸۹ق/۱۶۷۸م </small>) که از معاصران [[شیخ حر عاملی]]، [[محمدباقر مجلسی]] و [[ملامحسن فیض کاشانی]] و از شاگردان [[شیخ بهایی]] و [[میرداماد]] بود و با اجتهاد کاملاً مخالفت ورزیده، آن را انکار میکرد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۳، ص۲۷۰؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۲۶۳</ref> | *[[ملا خلیل بن غازی قزوینی]] (<small>درگذشت ۱۰۸۹ق/۱۶۷۸م </small>) که از معاصران [[شیخ حر عاملی]]، [[محمدباقر مجلسی]] و [[ملامحسن فیض کاشانی]] و از شاگردان [[شیخ بهایی]] و [[میرداماد]] بود و با اجتهاد کاملاً مخالفت ورزیده، آن را انکار میکرد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۳، ص۲۷۰؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۲۶۳</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
===وحید بهبهانی=== | ===وحید بهبهانی=== | ||
{{اصلی|وحید بهبهانی}} | {{اصلی|وحید بهبهانی}} | ||
مبارزه اصولیان و اخباریان که از سده ۱۱ق آغاز گردید و با تندروی های اخباریان ادامه یافت، در نهایت از سوی مجتهدان و در رأس ایشان [[وحید بهبهانی|آقا وحید بهبهانی]] (<small>د ۱۲۰۵ق /۱۷۹۱م </small>) به مبارزهای جدی و منسجم بر ضد اخباری گری تبدیل شد<ref>صالحی، مقدمه بر غنیمة المعاد فی شرح الارشاد (موسوعه) برغانی، ج۱، ص۲۵؛ مدرسی طباطبایی، مقدمهای بر فقه شیعه، ص۶۰</ref>. در زمان وحید بهبهانی، شهرهای [[عراق]] به ویژه [[کربلا]] و [[نجف]]، پایگاه اخباریان بود و ریاست ایشان را در آن زمان [[شیخ یوسف بحرانی]] برعهده داشت. در همان حال طرفداران اصول و اجتهاد، شدیداً در انزوا قرار گرفته بودند، تا اینکه وحید به کربلا مهاجرت کرد<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، صص۹۴، ۹۵</ref> و به مبارزهای جدی و شدید بر ضداخباری گری پرداخت. | مبارزه اصولیان و اخباریان که از سده ۱۱ق آغاز گردید و با تندروی های اخباریان ادامه یافت، در نهایت از سوی [[مجتهدان]] و در رأس ایشان [[وحید بهبهانی|آقا وحید بهبهانی]] (<small>د ۱۲۰۵ق /۱۷۹۱م </small>) به مبارزهای جدی و منسجم بر ضد اخباری گری تبدیل شد<ref>صالحی، مقدمه بر غنیمة المعاد فی شرح الارشاد (موسوعه) برغانی، ج۱، ص۲۵؛ مدرسی طباطبایی، مقدمهای بر فقه شیعه، ص۶۰</ref>. در زمان وحید بهبهانی، شهرهای [[عراق]] به ویژه [[کربلا]] و [[نجف]]، پایگاه اخباریان بود و ریاست ایشان را در آن زمان [[شیخ یوسف بحرانی]] برعهده داشت. در همان حال طرفداران اصول و اجتهاد، شدیداً در انزوا قرار گرفته بودند، تا اینکه وحید به کربلا مهاجرت کرد<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۲، صص۹۴، ۹۵</ref> و به مبارزهای جدی و شدید بر ضداخباری گری پرداخت. | ||
او در کنار بحثها و استدلالهای علمی خود در رد اخباری گری و اثبات طریقه اجتهاد، از برخوردهای عملی نیز در راه مبارزه با اخباری گری رویگردان نبود، و چنان که گفته شد، نماز گزاردن به امامت شیخ یوسف بحرانی _پیشوای اخباریان_ را تحریم کرد<ref>نک: مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۸۵</ref>. در پی اقدامات وحید بهبهانی و دیگر فقیهان اصولی برجسته آن زمان، اصولیان از انزوا به درآمدند و در برابر اخباریان به قدرت رسیدند. | او در کنار بحثها و استدلالهای علمی خود در رد اخباری گری و اثبات طریقه اجتهاد، از برخوردهای عملی نیز در راه مبارزه با اخباری گری رویگردان نبود، و چنان که گفته شد، نماز گزاردن به امامت شیخ یوسف بحرانی _پیشوای اخباریان_ را تحریم کرد<ref>نک: مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۸۵</ref>. در پی اقدامات وحید بهبهانی و دیگر فقیهان اصولی برجسته آن زمان، اصولیان از انزوا به درآمدند و در برابر اخباریان به قدرت رسیدند. | ||
از جمله کتب وحید که در رد اخباریان و دفاع از مجتهدان به رشته تحریر در آمده، [[رساله الاجتهاد و الاخبار]] است. وحید بهبهانی را به سبب مبارزۀ نظری و عملی شدید و طولانیاش با اخباریان، مروج مذهب، رکن طایفه شیعه، پایه استوار شریعت در سده ۱۳ ق و نیز مجدِد مذهب و مروج طریقه اجتهاد دانستهاند<ref>نک: خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۹۴</ref>. | از جمله کتب وحید که در رد اخباریان و دفاع از [[مجتهدان]] به رشته تحریر در آمده، [[رساله الاجتهاد و الاخبار]] است. وحید بهبهانی را به سبب مبارزۀ نظری و عملی شدید و طولانیاش با اخباریان، مروج مذهب، رکن طایفه شیعه، پایه استوار شریعت در سده ۱۳ ق و نیز مجدِد مذهب و مروج طریقه اجتهاد دانستهاند<ref>نک: خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۹۴</ref>. | ||
===شیخ انصاری=== | ===شیخ انصاری=== | ||
{{اصلی|شیخ مرتضی انصاری }} | {{اصلی|شیخ مرتضی انصاری }} | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
اخباریان ادله را به کتاب و سنت منحصر میدانند و بر خلاف اصولیان، اجماع و عقل را حجت نمیشمارند. | اخباریان ادله را به کتاب و سنت منحصر میدانند و بر خلاف اصولیان، اجماع و عقل را حجت نمیشمارند. | ||
===سایر اختلافات=== | ===سایر اختلافات=== | ||
#منع از تحصیل ظن؛ اخباریان تحصیل احکام از طریق «ظن» را منع کرده، بر خلاف مجتهدان فقط «علم» را حجت میدانند. | #منع از تحصیل ظن؛ اخباریان تحصیل احکام از طریق «ظن» را منع کرده، بر خلاف [[مجتهدان]] فقط «علم» را حجت میدانند. | ||
#تقسیم بندی احادیث؛ [[احادیث]]، نزد اخباریان بر دو نوع صحیح و ضعیف است، اما در آثار مجتهدان اخبار بر ۴ نوع صحیح، موثق، حسن و ضعیف تقسیم میشود. | #تقسیم بندی احادیث؛ [[احادیث]]، نزد اخباریان بر دو نوع صحیح و ضعیف است، اما در آثار [[مجتهدان]] اخبار بر ۴ نوع صحیح، موثق، حسن و ضعیف تقسیم میشود. | ||
#تقلید از غیر معصوم (ع)؛اصولیان مردم را به دو گروه [[مجتهد]] و [[مقلد]] تقسیم میکنند، اما اخباریان تقلید از غیر معصوم را مجاز نمیدانند. | #تقلید از غیر معصوم (ع)؛اصولیان مردم را به دو گروه [[مجتهد]] و [[مقلد]] تقسیم میکنند، اما اخباریان تقلید از غیر معصوم را مجاز نمیدانند. | ||
#اخذ به ظواهر کتاب؛ اصولیان ظاهر [[قرآن]] را حجت میدانند و آن را بر ظاهر خبر ترجیح میدهند، اما اخباریان تمسک به ظاهر کتاب را تنها در صورت وجود تفسیری از معصوم مجاز میشمارند. | #اخذ به ظواهر کتاب؛ اصولیان ظاهر [[قرآن]] را حجت میدانند و آن را بر ظاهر خبر ترجیح میدهند، اما اخباریان تمسک به ظاهر کتاب را تنها در صورت وجود تفسیری از معصوم مجاز میشمارند. |