confirmed، templateeditor
۱۱٬۶۰۰
ویرایش
(ویکی سازی) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|'''نفس در فلسفه'''|آشنایی با مفهوم روح مدخل|روح انسان}} | {{درباره ۲|'''نفس در فلسفه'''|آشنایی با مفهوم روح مدخل|روح انسان}} | ||
'''نَفْس''' اصطلاحی فلسفی که از نظر فیلسوفان مسلمان حقیقت و ذات انسان شمرده میشود. نفس، جوهری مجرد و مستقل از بدن است و بدن و اعضای بدن، ابزار آن به شمار میروند. | '''نَفْس''' اصطلاحی فلسفی که از نظر فیلسوفان [[مسلمان]] حقیقت و ذات انسان شمرده میشود. نفس، جوهری مجرد و مستقل از بدن است و بدن و اعضای بدن، ابزار آن به شمار میروند. | ||
شناخت نفس و وجود حقیقی انسان را مقدمه شناخت [[خدا]] و [[معاد]] و اساسیترین بحث علمی و معرفتی برای انسان دانستهاند. در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] متعدد، [[اخلاق]] و [[عرفان]] و [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] از نفس و مباحث آن سخن گفته شده است. | شناخت نفس و وجود حقیقی انسان را مقدمه شناخت [[خدا]] و [[معاد]] و اساسیترین بحث علمی و معرفتی برای انسان دانستهاند. در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] متعدد، [[اخلاق]] و [[عرفان]] و [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] از نفس و مباحث آن سخن گفته شده است. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
مباحث مربوط به نفس انسان که گاهی تحت عنوان [[معرفت نفس]] و گاهی با عنوان خودشناسی مطرح میشود، اساسیترین و محوریترین بحث علمی و معرفتی برای انسان شمرده شده است؛ زیرا شناخت نفس و وجود حقیقی انسان مقدمه شناخت خداوند است.<ref>معلمی، نفس و روح در فلسفه اسلامی و آیات و روایات، ۱۳۹۶ش، ص۱۵.</ref> به باور ابنسینا، حکما و اولیای الهی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که هر کس نفسش را شناخت، پروردگارش را شناخت. همچنین کسی که از شناخت نفسش ناتوان باشد، از شناخت خالقش عاجز خواهد بود. آیه «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»<ref>سوره حشر، آیه ۱۹.</ref> نیز بر این مطلب اشاره دارد که شناخت نفس و فراموشی آن با شناخت خدا و فراموشی او همراه است.<ref>ابنسینا، احوال النفس، ۲۰۰۷م، ص۱۴۷ و ۱۴۸.</ref> از نظر ملاصدرا، شناخت نفس، شناخت [[خدا]]، جهان و همه موجودات است.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳.</ref> از نظر [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]] نیز معرفت نفس ناطقه، كليد معرفت [[بهشت]] و [[آخرت]] است و انسان بدون معرفت [[تجرد نفس|تجرّد نفس]] خود، به حقيقت انسانيت نمیتواند نائل شود.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> به نقل [[حسن حسنزاده آملی]]، فیلسوف و عارف شیعه ایرانی، معرفت نفس را کلید گنجینههای ملکوت دانستهاند.<ref>حسنزاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۱.</ref> [[ملا احمد نراقی]] نیز شناخت نفس را کلید سعادت هر دو جهان دانسته است.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۲.</ref> | مباحث مربوط به نفس انسان که گاهی تحت عنوان [[معرفت نفس]] و گاهی با عنوان خودشناسی مطرح میشود، اساسیترین و محوریترین بحث علمی و معرفتی برای انسان شمرده شده است؛ زیرا شناخت نفس و وجود حقیقی انسان مقدمه شناخت خداوند است.<ref>معلمی، نفس و روح در فلسفه اسلامی و آیات و روایات، ۱۳۹۶ش، ص۱۵.</ref> به باور ابنسینا، حکما و اولیای الهی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که هر کس نفسش را شناخت، پروردگارش را شناخت. همچنین کسی که از شناخت نفسش ناتوان باشد، از شناخت خالقش عاجز خواهد بود. آیه «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»<ref>سوره حشر، آیه ۱۹.</ref> نیز بر این مطلب اشاره دارد که شناخت نفس و فراموشی آن با شناخت خدا و فراموشی او همراه است.<ref>ابنسینا، احوال النفس، ۲۰۰۷م، ص۱۴۷ و ۱۴۸.</ref> از نظر ملاصدرا، شناخت نفس، شناخت [[خدا]]، جهان و همه موجودات است.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳.</ref> از نظر [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]] نیز معرفت نفس ناطقه، كليد معرفت [[بهشت]] و [[آخرت]] است و انسان بدون معرفت [[تجرد نفس|تجرّد نفس]] خود، به حقيقت انسانيت نمیتواند نائل شود.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> به نقل [[حسن حسنزاده آملی]]، فیلسوف و عارف شیعه ایرانی، معرفت نفس را کلید گنجینههای ملکوت دانستهاند.<ref>حسنزاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۱.</ref> [[ملا احمد نراقی]] نیز شناخت نفس را کلید سعادت هر دو جهان دانسته است.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۲.</ref> | ||
به گفته [[سید یدالله یزدانپناه]]، استاد فلسفه اسلامی در [[قم]]، مسئله نفس برای فیلسوفان مسلمان اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا کلید فهم عمیق آموزههای دینی و مسائل فلسفی، [[توحید]] و نفس است. از نظر او، نفس زیربنای دیدگاههای عمیق اسلامی در باب [[نبوت]]، [[امامت]] ([[انسان کامل]])، [[معاد]] و ... است. فیلسوفان مسلمان مباحث اصلی معاد را با نفس و بقای آن پس از مرگ حل و تبیین میکنند.<ref>یزدانپناه، «رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه»، ص۲۹.</ref> یزدانپناه معتقد است که دلیل گسترده شدن مباحث نفس، آموزههای دینی است.<ref>یزدانپناه، «رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه»، ص۳۰.</ref> | به گفته [[سید یدالله یزدانپناه]]، استاد [[فلسفه اسلامی]] در [[قم]]، مسئله نفس برای فیلسوفان مسلمان اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا کلید فهم عمیق آموزههای دینی و مسائل فلسفی، [[توحید]] و نفس است. از نظر او، نفس زیربنای دیدگاههای عمیق اسلامی در باب [[نبوت]]، [[امامت]] ([[انسان کامل]])، [[معاد]] و ... است. فیلسوفان مسلمان مباحث اصلی معاد را با نفس و بقای آن پس از مرگ حل و تبیین میکنند.<ref>یزدانپناه، «رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه»، ص۲۹.</ref> یزدانپناه معتقد است که دلیل گسترده شدن مباحث نفس، آموزههای دینی است.<ref>یزدانپناه، «رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه»، ص۳۰.</ref> | ||
در [[آیه|آیات]] متعددی از [[قرآن]] همچون [[آیه ۱۰۵ سوره مائده]]، [[آیه ۵۳ سوره یوسف]]، [[آیه ۳۵ سوره انبیاء]]، [[آیه ۴۲ سوره زمر]]، [[آیه ۱۶ سوره ق]] و [[آیه ۴۰ سوره نازعات]] از نفس سخن گفته شده است.<ref>نگاه کنید به: معلمی، نفس و روح در فلسفه اسلامی و آیات و روایات، ۱۳۹۶ش، ص۶۲-۶۴.</ref> در [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] نیز به تبع آیات، مباحثی درباره نفس و پیرامون آن مطرح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۷-۴۰۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۰-۳۵۲، ۳۶۴-۳۷۰.</ref> | در [[آیه|آیات]] متعددی از [[قرآن]] همچون [[آیه ۱۰۵ سوره مائده]]، [[آیه ۵۳ سوره یوسف]]، [[آیه ۳۵ سوره انبیاء]]، [[آیه ۴۲ سوره زمر]]، [[آیه ۱۶ سوره ق]] و [[آیه ۴۰ سوره نازعات]] از نفس سخن گفته شده است.<ref>نگاه کنید به: معلمی، نفس و روح در فلسفه اسلامی و آیات و روایات، ۱۳۹۶ش، ص۶۲-۶۴.</ref> در [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] نیز به تبع آیات، مباحثی درباره نفس و پیرامون آن مطرح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۷-۴۰۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۰-۳۵۲، ۳۶۴-۳۷۰.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کردهاند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمیکند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref> به نظر [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، بیشتر متکلمان نفس را جسم لطیفی میدانند که در بدن جاری و ساری است.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۵۹۶.</ref> فخر رازی در رد نظر متکلمان، دلایل فراوان عقلی و نقلی مطرح کرده که نفس غیر از بدن و اجزای آن است.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، النفس و الروح و شرح قواهما، ۱۳۶۴ش، ص۲۷-۵۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۴-۳۹۸.</ref> | نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کردهاند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمیکند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref> به نظر [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، بیشتر متکلمان نفس را جسم لطیفی میدانند که در بدن جاری و ساری است.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۵۹۶.</ref> فخر رازی در رد نظر متکلمان، دلایل فراوان عقلی و نقلی مطرح کرده که نفس غیر از بدن و اجزای آن است.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، النفس و الروح و شرح قواهما، ۱۳۶۴ش، ص۲۷-۵۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۹۴-۳۹۸.</ref> | ||
به باور فیاض | به باور [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، بیشتر فیلسوفان حقیقت انسان را همان [[تجرد نفس|نفس مجرد]] او میدانند.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۵۹۹.</ref> | ||
=== نامهای دیگر === | === نامهای دیگر === |