پرسش:چرا خداوند، کوهی را روی سر بنیاسرائیل قرار داد؟
خداوند، کوهی را بالای سر بنیاسرائیل قرار داد تا به دستوراتی که به آنها داده شده، عمل نمایند. بنیاسرائیل نیز به پیمان خود بازگشته و از خداوند اطاعت کردند. این داستان به صورت مختصر در چندین آیه آمده است.
برخی مفسران بالای سرآوردن کوه را به همان معنای لفظی و ظاهری آن دانستهاند. در مقابل برخی مفسران احتمال دادهاند بنیاسرائيل به جهت زلزله، چنین گمان کردند که این کوه بر بالای سر آنها قرار گرفته و قرآن همین احساس آنها را نقل کرده است. تعدادی نیز احتمال دادهاند در اثر زلزله یا صاعقه قطعهای بزرگ از کوه جدا شده و لحظهای بر روی سر بنیاسرائیل قرار گرفته و چنین تصور كردند كه بر روی آنها فرو خواهد افتاد.
عالمان شیعه در پاسخ به اینکه این داستان، اجبار در یک امر اعتقادی بوده، پاسخ دادهاند که این معجزه به درخواست خود بنیاسرائیل بود که گفته بودند اگر قرار است خداوند با ما میثاقی ببندد، کاری کند که بدانیم امر خلاف عادتی است. برخی نیز آوردهاند که اصل عقیده برای بنیاسرائیل ثابت شده بود و آنها بدان ایمان داشتند. آنها در آغاز پذیرش موضوعات شریعت و میثاقی بودند. که این موضوعات جنبه عملی ایمان داشت و لازم بود خداوند با معجزهای آنان را در این مسیر، ثابت قدم دارد.
نافرمانی بنیاسرائيل و تهدید به عذاب
بنیاسرائیل از عملکردن به دستوراتی از تورات، خودداری کردند.[۱] پس از این نافرمانی بود که خداوند کوهی را بالای سر آنان آورد تا بترسند[۲] و به دستورات عمل کنند.[۳] آیات متعددی در قرآن به این واقعه اشاره کردهاند: دو آیه از سوره بقره با تعبیر «وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ؛ و كوه طور را بالاى سر شما قرار دادیم»[۴] و در سوره نساء با تغییر اندکی آمده است.[۵] در سوره اعراف کمی بیشتر به این موضوع پرداخته: «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِم؛ و هنگامى كه كوه را همچون سايبانى بر فراز آنها بلند كرديم، آن چنان كه گمان كردند بر آنان فرود میآمد».[۶] جبل را در این آیه، به معنای کوه[۷] و یا یک کوه خاص دانستهاند.[۸]
پذیرفتن معنای ظاهری بالا آمدن کوه
برخی مفسران همچون طبرسی مفسر شیعی قرن ششم، معنای ظاهری آیه را حجت دانسته و معتقد است که خداوند ملائکه را فرستاد تا کوه را بالای سر بنیاسرائیل قرار دهند و اگر دستورات الهی را نپذیرفتند، بر سر آنان فرود آورند. بنیاسرائیل، با مشاهده کوه، تسلیم دستورات الهی شدند و برای خداوند سجده کردند.[۹]
محمد حسین فضلالله از مفسران شیعی با توجه به معنای ظاهری آیه، در تفسیر خود آورده است که کوه بر بالای سر آنها قرار گرفت تا بترسند و از نافرمانی دست بردارند.[۱۰]
مصباح یزدی از عالمان شیعی، براساس حجیت ظاهر آیه بر این باور است که خداوند با معجزه، کوه را بالای سر آنان برد و در این حال بود که با خداوند پیمان بستند.[۱۱]
زلزله و تصور بالا آمدن کوه
مکارم شیرازی مفسر شیعی احتمال داده كه قطعه بزرگی از كوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و یا صاعقه شديد از جا كنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى كه چند لحظه، آن را بر بالای سر خود ديدند و تصور كردند كه بر روی آنها فرو خواهد افتاد.[۱۲]
رشید رضا از مفسران معاصر اهلسنت معتقد است، آیه «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ» صراحت در این ندارد که کوه در آسمان و بر بالای سر بنیاسرائيل قرار گرفته باشد، بلکه احتمال دارد نوعی زلزله بوده و با تکان خوردن کوه گمان کردند که کوه بر بالای سر آنها قرا گرفته است.[۱۳]
اجبار در ایمان
برخی عالمان شیعه در پاسخ به اینکه معجزه بالای سر آمدن کوه، اجبارکردن در یک امر اعتقادی بوده است، پاسخ دادهاند که اصل عقیده برای بنیاسرائیل ثابت شده بود و آنها بدان ایمان داشتند. آنها در آغاز وارد شدن در موضوعات شریعت و میثاقی بودند که جنبه عملی ایمان را داشت و لازم بود خداوند با معجزهای آنان را در این مسیر، ثابت قدم سازد.[۱۴]
برخی نیز معتقدند این معجزه به درخواست خود بنیاسرائیل بود که گفته بودند اگر قرار است خداوند با ما میثاقی ببندد، کاری کند که بفهمیم امر خلاف عادتی است.[۱۵]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۹۳.
- ↑ فضل الله، تفسير من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۷۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۹۴.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۳، آیه۹۳.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۵۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۷۱.
- ↑ شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۱، ص۲۸۶.
- ↑ شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۷۷.
- ↑ یزدی، «نکتههایی از داستانهای بنیاسرائیل در سوره بقره»، سایت آیت الله مصباح یزدی.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۹۴.
- ↑ رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸۴.
- ↑ فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۷۸.
- ↑ مصباح یزدی، «نکتههایی از داستانهای بنیاسرائیل در سوره بقره»، سایت آیت الله مصباح یزدی.
منابع
- رشید رضا، تفسیر المنار، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
- مصباح یزدی، «نکتههایی از داستانهای بنیاسرائیل در سوره بقره»، سایت آیت الله مصباح یزدی، تاریخ درج مطلب: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
آیا میدانستید که... | جدیدترین پرسشها |
درگاه:پرسش/آیا میدانستید |