خداوند با حضرت موسی(ع) مستقیم، بدون واسطه و در غیر قالب همیشگی وحی، سخن گفت. شیخ طوسی و برخی دیگر از عالمان شیعه، معتقدند سخن گفتن خداوند، امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی دارد، اما به اعضا و جوارح مادی مثل دهان نیاز ندارد.
برخی مفسران شیعه مانند آیت الله مکارم شیرازی معتقدند خداوند امواج صوتى و کلمات را در فضا يا اجسام میآفريد و سخن گفتن او، این چنین بود. در مقابل برخی مانند علامه طباطبایی معتقدند، خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده و ما نیز از تعابیر قرآن، چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم.
سخن گفتن بدون واسطه با خداوند را برخی مختص به حضرت موسی دانستهاند. در مقابل عدهای معتقدند علاوه بر موسی(ع)، خداوند با پیامبر اسلام نیز بدون واسطه سخن گفت. در هر صورت صفت «کلیم الله» (کسی که خدا با او سخن گفت) را مختص به حضرت موسی(ع) دانستهاند.
سخن گفتن خداوند با حضرت موسی
خداوند در سوره نساء آورده که با موسی(ع) سخن گفته است: «كَلَّمَ الله مُوسى تَكْليماً؛ خداوند با موسى سخن گفت».[۱] همچنین در سوره اعراف خطاب به موسی(ع) فرموده که او را به جهت رسالتها و سخن گفتن با خداوند، بر مردم برتری داده است.[۲]
مفسران این نوع گفتگو را مختص حضرت موسی(ع)[۳] و فضیلتی برای او برشمردهاند.[۴] طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان، در وجه تمایز سخن گفتن خدا با موسی و دیگر پیامبران گفته است خداوند از طریق وحی با تمام پیامبران صحبت کرده است؛ اما با موسی(ع) بدون واسطه سخن گفت.[۵]
گفتگوی خداوند با حضرت موسی(ع) را مستقیم و بدون واسطه دانستهاند.[۶] در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب میرسد، اما گوینده کلام دیده نمیشود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری میکند.[۷]
امام علی(ع) در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان بیان کرده است.[۸] امام رضا(ع) نیز سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته که با سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.[۹]
صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) ذکر کردهاند[۱۰]، البته برخی معتقدند خداوند در معراج با پیامبر اسلام نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.[۱۱] این محققان معتقدند سخن گفتن بدون واسطه با خداوند، مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) بوده است.[۱۲]
صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.[۱۳]
چگونگی سخن خداوند با موسی(ع)
شیخ طوسی سخن گفتن خدواند با موسی(ع) را حقیقی دانسته است.[۱۴] از نظر علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان نیز سخن گفتن خداوند امر حقیقی است و اثر سخن گفتنهای عادی مانند فهماندن منظور خود به دیگران را دارد؛ اما مانند سخن گفتنهای عادی با واسطه زبان و حنجره نیست.[۱۵]
برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ الله مُوسى تَكْليماً[۱۶]» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند گرفتهاند و معتقدند نمیتوان این سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.[۱۷]
خلق کلام
آیت الله مکارم شیرازی از مفسران شیعه بر این باور است که سخن گفتن خدا با موسى(ع)، بهوسیله آفریدن امواج صوتى در فضا يا اجسام است.[۱۸] شیخ طوسی در کتاب الرسائل العشر آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد میکند تا هدفش را به مخلوقات برساند.[۱۹] برخی دیگر از مفسران نیز نقل کردهاند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آنرا شنید.[۲۰]
نامعلوم بودن نوع سخن
علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم.[۲۱] محمد جواد مغنیه از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آنرا توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و از ماهیت آن سخن نمیگوییم.[۶]
پانویس
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۶۴.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۴۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۳۹۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۶۷.
- ↑ قرشی، تفسير احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۷۰؛ رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۱۸.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
- ↑ فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.
- ↑ شیخ صدوق، التوحيد، ۱۳۹۸ق، ص۷۹.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۵۲.
- ↑ فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲
- ↑ بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۷۹.
- ↑ بروجردی، تفسير جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۴۶۲.
- ↑ «لقب حضرت موسی به فارسی چه میباشد و نبوت ایشان چگونه بود؟»، انجمن کلیمیان تهران.
- ↑ شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۳، ص۲۴۰.
- ↑ طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵ و ۳۱۶.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۶۴.
- ↑ قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۱۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۶۳.
- ↑ شیخ طوسی، الرسائل العشر، ۱۴۱۴ق، ص۹۵.
- ↑ حسینی شیرازی، تبيين القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۱۵.
- ↑ طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۶.
منابع
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمسالدین، دارالکتب العلمیة، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش.
- حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- حسینی شیرازی، سیدمحمد، تبیین القرآن، بیروت، دارالعلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- رشیدرضا، تفسیر المنار، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م.
- سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح: هاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: احمد قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- «لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟»، انجمن کلیمیان تهران تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۴۰۰ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
آیا میدانستید که... | جدیدترین پرسشها |
درگاه:پرسش/آیا میدانستید |