ریشتراشی: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) ←پیشینه بحث و دیدگاه فقیهان: افزودن منبع به پانویس |
P.motahari (بحث | مشارکتها) ←منابع: افزودن منبع |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
*حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | *حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
*منافی، سیدحسین، «بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى»، فصلنامه فقه، ش۵۹، ۱۳۸۹ش. | *منافی، سیدحسین، «بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى»، فصلنامه فقه، ش۵۹، ۱۳۸۹ش. | ||
*موسوى خمينى، سيدروح الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سيدمحمدحسين بنىهاشمى خمينى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق | |||
*نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینة البحار، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق. | *نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینة البحار، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق. | ||
[[رده:موضوعات فقهی]] | [[رده:موضوعات فقهی]] |
نسخهٔ ۳ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۷
ریشتراشی یا حَلقِ لِحیه، از موضوعاتی است که در فقه درباره حرمت یاعدم حرمت آن برای مردان بحث میشود. این موضوع نخستین بار در قرن هفتم هجری، به عنوان یک مسئله فقهی مطرح شده است. از قرن هشتم تا قرن سیزدهم، فقیهان به حرمت ریشتراشی فتوا میدادند؛ اما امروزه آن را بنا بر احتیاط واجب حرام میدانند. ابوالقاسم خوئی و برخی از مراجع تقلیدِ پس از او، گذاشتن ریش پروفسوری را حرام نمیدانند.
پیشینه بحث و دیدگاه فقیهان
ریشتراشی نخستین بار در قرن هفتم هجری به صورت یک مسئله فقهی مطرح شد. اولین فقیهی که از این مسئله سخن گفت، یحیی بن سعید حلی بود که تراشیدن ریش را برای مردان شایسته ندانست؛ البته این سخن، بر حرمت تراشیدن دلالت ندارد و تنها نشان میدهد که از دیدگاه او این کار مکروه بوده است.[۱]
در نوشتههای شهید اول که یک قرن پس از او میزیست، عبارتی وجود دارد که اشاره به حرمت تراشیدن ریش نزد وی دارد؛ اما تنها از قرن دهم یا یازدهم هجری بود که فقیهانی چون ابن ابی جمهور احسایی، میرداماد و شیخ بهایی به صراحت به حرمت آن فتوا دادند. بعد از آنها نیز دیگر فقیهان چون حر عاملی، صاحب جواهر و شیخ انصاری قائل به حرمت ریشتراشی شدند.[۲]
بیشتر فقیهان معاصر به حرمت ریش تراشی فتوا ندادهاند؛ اما بنا بر احتیاط واجب آن را حرام میدانند.[۳]
دلایل حرمت
در کتابهای فقهی دلایل فراوانی درباره حرمت ریشتراشی آمده است که فقهاء هیچ یک از آنها را بیاشکال نمیدانند؛ از این رو به حرمت آن فتوا نمیدهند و تنها به علت آنکه هیچ یک از پیامبران و اولیاء خدا و پیروان آنها ریش نمیتراشیده است، درباره آن احتیاط واجب میکنند.[۴]
برخی از دلایل حرمت ریشتراشی، عبارت است از:
- اجماع فقیهان شیعه از قرن هشتم هجری تا امروز؛ هیچ یک از آنان ریشتراشی را جایز ندانسته است؛
- آیه ۱۱۹ سوره نساء که از قول شیطان میگوید که انسانها را وادار می کند تا آفرینش خدا را تغییر دهند.[۵] اینکه شیطان این جمله را در مقام دشمنی با خدا بیان کرده است، نشان میدهد که تغییر در آفرینش خدا گناهی بزرگ است. به جهت آنکه تراشیدن ریش از مصادیق تغییر در آفرینش خداوند است، این کار حرام است؛
- از سویی در قرآن آمده است که از آیین حضرت ابراهیم(ع) تبعیت کنید[۶] و از سوی دیگر در روایتی گذاشتن ریش جزء آیین او به شمار آمده است.[۷] مجموع این آیه و روایت نتیجه میدهد که تراشیدن ریش جایز نیست؛
- روایاتی که به إعفاء ریش امر کرده است؛ برخی گفتهاند: منظور از «إعفاء» نتراشیدن یا گذاشتن ریش است و نتیجه گرفتهاند که ریشگذاشتن واجب است؛
- روایاتی که از همشکلشدن با غیرمسلمانان نهی کرده است. در برخی از روایات آمده است: «از ما نیست کسی که خود را به کفار شبیه میکند؛ خود را به یهودیان و مسیحیان شبیه نکنید».[۸] بر این اساس، گفتهاند: از آنجا که غالبا غیرمسلمانان ریش خود رامیتراشند، تراشیدن ریش موجب شبیهشدن به آنان میشود و از این رو حرام است.[۹]
ریش پروفسوری
برخی از فقیهان معاصر، معتقدند که واژه «لحیه»(ریش)، تنها به موهای چانه دلالت دارد و موهای دو طرف صورت را شامل نمیشود. بنابراین تراشیدن موهای ناحیههای غیر از چانه اشکال ندارد. بر پایه این سخن، مدلی از ریش که امروزه ریش پروفسوری نامیده میشود، حرام نیست. نخستین فقیهی که چنین فتوایی داد، سید ابوالقاسم خوئی بود. برخی از مراجع تقلید پس از او نیز چنین فتوایی دارند.[۱۰]
پانویس
منابع
- قرآن کریم، ترجمه فولادوند.
- بهشتی، احمد و وحید واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، فصلنامه تخصصی فقه و مبانی حقوق اسلامی، ش۲۴، ۱۳۹۰ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- منافی، سیدحسین، «بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى»، فصلنامه فقه، ش۵۹، ۱۳۸۹ش.
- موسوى خمينى، سيدروح الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سيدمحمدحسين بنىهاشمى خمينى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق
- نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینة البحار، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
- ↑ بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۸.
- ↑ بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۸.
- ↑ بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۹؛ ر.ک: امام خمينى، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸۳۵.
- ↑ بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۴۵.
- ↑ «...وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّـهِ...»؛«...و وادارشان مىكنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند...»
- ↑ قرآن، سوره نحل، آیه ۱۲۳.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۴۶.
- ↑ منافی، «بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى»، ص۲۸۵-۲۸۸.
- ↑ منافی، «بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى»، ص۲۸۹.