پرش به محتوا

حبل‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
مفسران درباره تفسیر این واژه نظرات مختلفی دارند. در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] (درگذشت: ۳۲۰ق) روایاتی نقل شده که آل محمد یا [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را مصداق آن معرفی کرده‌اند.<ref> عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ۱۳۸۰ق، ص۱۹۴.</ref> در [[الدر المنثور (کتاب)|تفسیر الدُرُّ المَنْثور]] اثر سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق) از علمای اهل‌سنت نیز روایاتی نقل شده که بر اساس آنها، جماعت، قرآن و عترت پیامبر، عهد و طاعت خدا جزو مصادیق حبل‌الله هستند.<ref>سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، ج۲، ص۲۸۴-۲۸۸.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نیز معتقد است منظور از حبل‌الله در این آیه، قرآن و پیامبر(ص) است. همچنین او منظور از عبارت «و مَنْ یَعْتَصم بالله» در [[آیه ۱۰۱ سوره آل‌عمران]] را  نیز تمسک به آیات الهی و به پیامبر(ص) دانسته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۳۶۹.</ref>
مفسران درباره تفسیر این واژه نظرات مختلفی دارند. در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] (درگذشت: ۳۲۰ق) روایاتی نقل شده که آل محمد یا [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را مصداق آن معرفی کرده‌اند.<ref> عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ۱۳۸۰ق، ص۱۹۴.</ref> در [[الدر المنثور (کتاب)|تفسیر الدُرُّ المَنْثور]] اثر سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق) از علمای اهل‌سنت نیز روایاتی نقل شده که بر اساس آنها، جماعت، قرآن و عترت پیامبر، عهد و طاعت خدا جزو مصادیق حبل‌الله هستند.<ref>سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، ج۲، ص۲۸۴-۲۸۸.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نیز معتقد است منظور از حبل‌الله در این آیه، قرآن و پیامبر(ص) است. همچنین او منظور از عبارت «و مَنْ یَعْتَصم بالله» در [[آیه ۱۰۱ سوره آل‌عمران]] را  نیز تمسک به آیات الهی و به پیامبر(ص) دانسته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۳۶۹.</ref>


به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرِسی]] (درگذشت: ۵۴۸ق) مفسران درباره اینکه منظور نظرات مختلفی دارند برخی آن را قرآن، برخی دیگر [[اسلام|دین اسلام]] و برخی روایات آن را اهل‌بیت پیامبر می‌داند. طبرسی حمل آن بر همه موارد را بهتر دانسته است او برای تأیید این نظر به [[حدیث ثقلین]] استناد کرده است که در آن، [[قرآن]] و [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] به عنوان دو حبل معرفی شده‌اند. در نقل او به جای [[ثقلین]] از تعبیر حبلین استفاده شده است.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۰۵.</ref>  
به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فَضل بن حسن طَبْرِسی]] (درگذشت: ۵۴۸ق) مفسران درباره اینکه منظور نظرات مختلفی دارند برخی آن را قرآن، برخی دیگر [[اسلام|دین اسلام]] و برخی روایات آن را اهل‌بیت پیامبر می‌داند. طبرسی حمل آن بر همه موارد را بهتر دانسته است او برای تأیید این نظر به [[حدیث ثقلین]] استناد کرده است که در آن، [[قرآن]] و [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] به عنوان دو حبل معرفی شده‌اند. در نقل او به جای [[ثقلین]] از تعبیر حبلین استفاده شده است.<ref> طبرسی، مجمع البیان، دارلمعرفه، ج۲، ص۸۰۵.</ref>  


به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]]، احتمالات مطرح‌شده برای حبل‌الله اختلافی با یکدیگر ندارند، چرا که منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله‌ ارتباطی با خداوند است. این ارتباط ممکن است با [[قرآن]]، پیامبر(ص)، اهل‌بیت و چیزهای دیگری محقق شود.<ref> مکارم‌ شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹.</ref> او همچنین معتقد است حبل‌الله به این مسئله اشاره دارد که انسان برای نجات از تاریکی، جهل و نادانی به راهنما یا ریسمانی نیاز دارد که با گرفتن و چنگ‌زدن به آن از چاه غفلت بیرون بیایید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر‌ نمونه، ۱۳۷۳-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲.</ref>
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]]، احتمالات مطرح‌شده برای حبل‌الله اختلافی با یکدیگر ندارند، چرا که منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله‌ ارتباطی با خداوند است. این ارتباط ممکن است با [[قرآن]]، پیامبر(ص)، اهل‌بیت و چیزهای دیگری محقق شود.<ref> مکارم‌ شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹.</ref> او همچنین معتقد است حبل‌الله به این مسئله اشاره دارد که انسان برای نجات از تاریکی، جهل و نادانی به راهنما یا ریسمانی نیاز دارد که با گرفتن و چنگ‌زدن به آن از چاه غفلت بیرون بیایید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر‌ نمونه، ۱۳۷۳-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲.</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:
{{منابع}}
{{منابع}}
* سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
* سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
* طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دار المعرفة
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دار المعرفة، بی‌تا.
* عیاشی، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي‌، تصحیح سید هاشم رسولى محلاتى، تهران، المطبعة العلمية، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
* عیاشی، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي‌، تصحیح سید هاشم رسولى محلاتى، تهران، المطبعة العلمية، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴–۱۳۷۳ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴–۱۳۷۳ش.

نسخهٔ ‏۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۵

حَبْل‌الله به‌معنای ریسمان الهی تعبیری قرآنی است که آیه اِعتصام به‌کار رفته است. خدا در این آیه به مسلمانان فرمان می‌دهد که همگی به حبل‌الله چنگ بزنند و پراکنده و گروه‌گروه نشوند.[۱]

مفسران درباره تفسیر این واژه نظرات مختلفی دارند. در تفسیر عیاشی (درگذشت: ۳۲۰ق) روایاتی نقل شده که آل محمد یا امام علی(ع) را مصداق آن معرفی کرده‌اند.[۲] در تفسیر الدُرُّ المَنْثور اثر سیوطی (درگذشت: ۹۱۱ق) از علمای اهل‌سنت نیز روایاتی نقل شده که بر اساس آنها، جماعت، قرآن و عترت پیامبر، عهد و طاعت خدا جزو مصادیق حبل‌الله هستند.[۳] علامه طباطبایی نیز معتقد است منظور از حبل‌الله در این آیه، قرآن و پیامبر(ص) است. همچنین او منظور از عبارت «و مَنْ یَعْتَصم بالله» در آیه ۱۰۱ سوره آل‌عمران را نیز تمسک به آیات الهی و به پیامبر(ص) دانسته است.[۴]

به گفته فَضل بن حسن طَبْرِسی (درگذشت: ۵۴۸ق) مفسران درباره اینکه منظور نظرات مختلفی دارند برخی آن را قرآن، برخی دیگر دین اسلام و برخی روایات آن را اهل‌بیت پیامبر می‌داند. طبرسی حمل آن بر همه موارد را بهتر دانسته است او برای تأیید این نظر به حدیث ثقلین استناد کرده است که در آن، قرآن و اهل‌بیت به عنوان دو حبل معرفی شده‌اند. در نقل او به جای ثقلین از تعبیر حبلین استفاده شده است.[۵]

به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، احتمالات مطرح‌شده برای حبل‌الله اختلافی با یکدیگر ندارند، چرا که منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله‌ ارتباطی با خداوند است. این ارتباط ممکن است با قرآن، پیامبر(ص)، اهل‌بیت و چیزهای دیگری محقق شود.[۶] او همچنین معتقد است حبل‌الله به این مسئله اشاره دارد که انسان برای نجات از تاریکی، جهل و نادانی به راهنما یا ریسمانی نیاز دارد که با گرفتن و چنگ‌زدن به آن از چاه غفلت بیرون بیایید.[۷]

پانویس

  1. سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۳.
  2. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ۱۳۸۰ق، ص۱۹۴.
  3. سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، ج۲، ص۲۸۴-۲۸۸.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۳۶۹.
  5. طبرسی، مجمع البیان، دارلمعرفه، ج۲، ص۸۰۵.
  6. مکارم‌ شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر‌ نمونه، ۱۳۷۳-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲.

منابع

  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دار المعرفة، بی‌تا.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي‌، تصحیح سید هاشم رسولى محلاتى، تهران، المطبعة العلمية، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴–۱۳۷۳ش.