بحث:کتمان شهادت
چند نکته
با سلام و ضمن تشکر از زحمات نویسنده محترم:
- اولین جمله از شناسه و یا به عبارتی سرشناسه که معرِف مقاله باید باشد، نامفهوم است. خودداری از ابراز شهادت تحمل شده نزد مقام ذیصلاح دانسته شده است. ابهامش هم به خاطر اصطلاح شهادت تحمل شده است که لینک قرمز نیز خورده است.
- این اصطلاح شهادت تحمل شده در چند جای دیگر مدخل تکرار شده است و ظاهراً نقش کلیدی دارد برای فهم تصوری موضوع که همان کتمان شهادت است؛ ولی فقط لینک شده و هیچ اطلاعاتی درباره آن به مخاطب داده نشده است. ضروری است در حد یک نیمخط درباره «شهادت تحمل شده» یا در درون متن و یا در قالب یادداشت، توضیح داده شود.
- خود همین لینک کردن این اصطلاح یعنی «شهادت تحمل شده» جای تردید دارد. بعید میدانم مدخلش نوشته شود. نهایتاً اگر هم نوشته شود، مدخل شهادت فقهی نوشته میشود و در آن این اصطلاح نیز توضیح داده میشود.
- عنوان «تفاوتهای فتوایی در حرمت کتمان شهادت» به نظرم جالب نیست. دیدگاه فقها و یا اختلاف نظر فقها...چنین عناوینی بهتر به نظر میرسد.
- ساختار بخش «حکم فقهی کتمان شهادت» به نظرم تغییر یابد بهتر است و مطالب را میتوان خلاصهتر و نظاممندتر ارائه کرد. اول این که ادلهای که فقها به آن تمسک کردهاند، پس از بیان احکام فقهی بیاید. برای بیان دیدگاه فقها، قائلین به وجوب بیاید؛ اعم از وجوب عینی و وجوب کفایی با توجه به شرایط کتمان شهادت یا ادای شهادت. بعد احکامی که حالت استثنا دارد مانند شهادت دارای ضرر گفته شود.
- قانون اورنمور چی هست؟ در حد چند کلمه بیان شود.
باتشکر
H.ahmadi (بحث) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۸ (+0330)
@H.ahmadi:
سلام. ممنون از توجهتون.
- باید بعدا مدخل تحمل شهادت نوشته شود این شهادت تحمل شده هم به این مدخل مربوط میشود نه مدخل شهادت. بنده هم چون احتمال دادم بعد از ادای شهادت تحمل شهادت نوشته شود و لینک آبی شود دیگه از توضیح تحمل شهادت دست برداشتم اما با اعزه که مشورت کردم گفتند: «به نظر من اولویت ندارد از آقای فلاح بپرسید» من هم دیگه ول کردم مساله را ولی به نظر مدخل تحمل شهادت و ادله اش به همین وسعت و اهمیت کتمان شهادت است. حالا انشا الله بعدا نوشته شود.
- با توجه به تذکر بهجای شما بنده دو یاد داشت در مورد تحمل شهادت و قانون اور نمو افزودم.
- بقیه تغیراتی هم که فرمودید دوستان و اساتید ویکی بعد از گذاشتن نسخه اولیه بنده انجام دادند لذا دیگه از خودم سلب مسولیت میکنم و اگر خودتون صلاح میدونید هرجور مایلید عناوین را عوض کنید.
- یه نکته ای هم در مورد ادله و این حرفها بگم. قبلا مقاله مبسوطی در مورد حجیت علم قاضی نوشتم اقایان گفتند زیاده نویسی دارد گفتند حدود 70 درصد زیاده نویسی است. بنده این نتیجه را گرفتم که ذکر ادله با ان وسعت مورد نظر ویکی نویسان نیست. واقعا از مقاله مذکور اگر 70 درصدش زیاده نویسی باشه حتما ادله اضافه است دیگه!!! لذا بنده کلا ادله نمیآورم جز در حد اشاره. همین کار در مدخل تحلیل خمس نیز کردم. که دیگه نگن 70 درصد اضافه نویسی و اینها.
--Rezashams (بحث) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۱ (+0330)
@Rezashams: با سلام و عرض ادب
- در بحث ضمان و عدم ضمان شاهد چنین آمده است: «در مورد حکم ضمان کتمان شهادت برخی پژوهشگران بر این باورند که شاهد، ضامن نیست.[۲۱] اما در صورتی که ترک شهادت موجب خسارت و تلف مال شود، ضامن دانسته شده است.»
پرسش این ست که با فرض عدم خسارت و یا تلف مال مورد نظر اساسا ضمان معنی دارد که در جمله نخست گفته شده ضامن نیست و در جمله دوم گفته شده اگر ترک شهادت موجب خسارت و تلف شود شاهد ضامن است؟Erfaq (بحث) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۳ (+0330) @Erfaq: سلام. بله منظور این بوده که با عنوان کتمان ضمانی برای شخص نیست مگر اینکه عناوین دیگر بار شود. به نظرم باتوجه به فرمایش شما حالا یجور دیگه بازنویسی بشه خوبه. تشکر--Rezashams (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۱ (+0330)
با سلام و ضمن تشکر از زحمات نویسنده محترم
- این عبارت و محتوا در متن شما نیست اما در شناسه هست:اما جرمانگاری آن در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای مشکلات عدیدهای نظیر در حد یک توصیه اخلاقی ماندن و نداشتن ضمانت اجرایی مناسب در صورت بروز این جرم است.
- الان من نفهمیدم مشکلات جرم انگاری کتمان شهادت چیست اینکه در حد یک توصیه اخلاقی ماندن مشکل است ؟ بهتر است کلا این جملات از شناسه حذف شود بنظرم. Sm.khadem (بحث) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۳۸ (+0330)
باسلام و ادب
- این عبارت در متن هم بود و با یکم موارد اضافه . دوستان ویرایشگر زحمت کشیدند از متن حذف کردند اما از شناسه نکردند!!
- ببینید جرم انگاری یعنی در قانون کتمان شهادت جرم محسوب شود. حال اشکال این است که قاضی بجای اینکه به شاهد بگوید در صورت کتمان مجازات در پیش است صرفا بهصورت یک توصیه اخلاقی او را ارشاد میکند. توصیه میکنم نسخه قدیمی تر این مقاله را ببینید. دوستان که زحمت حذف و ویرایش میکشند نومن ببعض و نکفر ببعض میشوند.
--Rezashams (بحث) ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۰ (+0330)
@Rezashams: با سلام. همانگونه که دوستان گفتند سرشناسه کاملا ابهام دارد. توجیهاتی که در این صفحه نوشتید، قابل پذیرش نیست. ما با خواندن سرشناسه و حتی تمام شناسه هیچ آگاهی واضحی از این عنوان مدخل نمیتوانیم داشته باشیم. لطفا حتما اصلاح شود.Rezapour (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۲ (+0330)
@Rezapour:
باسلام خدمت جناب رضاپور عزیز. سرشناسه ابهام دارد!!!!!!!
- اقای احمدی درمورد شناسه گفتند که تحمل شهادت را توضیح دهید که امتثال امر شد و توضیحش بعنوان یادداشت آمد.
- در جواب آقای خادم که البته به ابهام شناسه اشاره نکردند و صرفا گفته اند یک جمله در شناسه هست که در متن نیست. بنده هم در جواب ایشان گفتم که دوستان حذف کردند منکه تا اخر عمر پاسخگوی حذف دوستان نیستم. باید موقع حذف حواسشون جمع باشه. حتی مورد دومی که اقای خادم گفتند نیز بخاطر حذف دوستان است که موجب ابهام شده.
- شما اولین ویرایش این صفحه از من رو ببینید با حالت فعلی زمین تا آسمان فرق دارد. دوستان هرکدوم اومدن هرجور تونستند حذف کردند. مسئولیت این حذفها با بنده نیست. اگه قرار باشه ما یه صفحه بذاریم هرکس بیاد هرچی تونست حذف کنه بعد اخرش هم مسئولیت حذفهای لاحق با نویسنده باشه که من کل سال باید بشینم پای یه صفحه. تکرار میکنم اگر شناسه گویا نیست بخاطر حذفهای بی مورد دوستان است. به نسخه اول مراجعه کنید.--Rezashams (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۲ (+0330)
@Rezashams: با سلام مجدد. کلام من نسبت به انتقاد آقای احمدی بود در مورد ابهام سرشناسه. در متن اولیه خودتان نیز همین سرشناسه وجود داشته است: «کتمان شهادت خودداری از ابراز شهادت تحمل شده نزد مقام ذیصلاح دانسته شده است.» امروزه نیز همین سرشناسه هست با تغییراتی اندک که هنوز هم ابهام دارد. در کل آنچه از سرشناسه نوشتید و آنچه الان هست، مفید فایده نیست و بر ابهام میافزاید. به نظرم باید تغییر کند.
- اگر فردی بر مدخل شما دست زد. شما مخالف بودید و به نظرتان اشتباه بود یا ریتم مدخل را خراب کرده، حتما در صفحه بحث تذکر دهید و اگر طرف مقابل بر حرف خود بود براساس قواعد ویکی به نفر سومی داده میشود تا حَکَم شود. اینچنین هم از بحثهای اضافی جلوگیری میشود و هم مدخل به مقبولیتی میرسد.
- در مورد سرشناسه اگر با حرف بنده مخالف بودید به نفر سومی پب بزنید تا حَکَم باشد.
- ضمنا تعابیری مانند «که من کل سال باید بشینم پای یه صفحه» فرار به جلو بوده و شایسته شأن شما نیست.