ابوجهل

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ابوجهل بن هشام)
ابوجهل
دشمنان اسلام و پیامبر(ص)
اطلاعات کلی
نام کاملعمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی
لقب/کنیهابوجهل
مذهبمشرک
نسبقریش
خویشاوندان
سرشناس
عکرمة بن ابی‌جهل(فرزند)، ولید بن مغیره(عمو)
زادروز۵۵۴ میلادی
محل زندگیمکه
وفات۱۷ رمضان سال دوم هجری
اطلاعات دیگر
فعالیت‌هاعضویت در دارالندوه، طراحی نقشه قتل پیامبر(ص)، شکنجه و تهدید تازه‌مسلمانان، زمینه‌ساز جنگ بدر


عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی مشهور به ابوجهل (درگذشته ۲ق) از مخالفان پیامبر(ص) و اسلام در مکه. طراحی نقشه قتل پیامبر(ص)، شکنجه و تهدید تازه‌مسلمانان، جلوگیری از شنیدن آیات قرآن توسط مردم، توهین و اهانت به پیامبر(ص)، تلاش برای قطع رابطه قریش با بنی‌هاشم و زمینه‌سازی جنگ بدر از اقدامات او علیه اسلام و مسلمانان بود. مفسران در ذیل حدود سی آیه از قرآن از وی سخن گفته‌اند.

ابوجهل در شکل‌گیری جنگ بدر نقش اساسی داشت و در همین جنگ در سپاه مشرکان کشته شد.

نسب، کنیه و لقب

عمرو بن هشام بن مغیره از مخالفان پیامبر(ص) بود و همواره با او دشمنی می‌کرد.[۱] پدرش هشام بن مغیره از تیره بنی‌مخزوم بود و قریش مرگ او را مبدا تاریخ خود قرار داده بودند.[۲] مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنی‌تمیم بود.[۳] از این رو او ابن‌حنظلیه نیز نامیده شده است.[۴]

کنیه ابوجهل ابوالحَکم بود اما پیامبر(ص) او را ابوجهل نامید.[۵] دلیل این نامگذاری جهالت او و دشمنی‌اش با اسلام ذکر شده است.[۶] همچنین برپایه روایتی از پیامبر(ص) فرعون امت اسلام، ابوجهل است.[۷] براساس گزارش واقدی در کتاب مغازی، پیامبر پیش از شروع جنگ بدر پس از نماز نافله‌ای که خواند کافران از جمله ابوجهل را این گونه نفرین کرد:«أَللّهُمَّ لَايُفْلِتَنَّ فِرْعَوْنُ هذِهِ الاُمَّةِ أَبُوجَهْلُ بْنُ هِشَامٍ» (خداوندا! فرعون اين امّت، ابوجهل موفق به فرار نشود!) چيزى نگذشت كه ابوجهل به دست سربازان اسلام كشته شد. [۸]

عِکرمة بن ابی‌جهل فرزند او بود که با پیامبر دشمنی می‌کرد اما پس از فتح مکه مسلمان شد.[۹]

مخالفت با اسلام

ابوجهل با پیامبر(ص) دشمنی می‌کرد و به شیوه‌های مختلف به او ناسزا می‌گفت[۱۰] و توهین می‌کرد.[۱۱] همچنین شان نزول برخی از آیات قرآن ابوجهل و رفتارهای او در مخالفت با اسلام و پیامبر(ص) دانسته شده است.[۱۲] در دایرة المعارف قرآن ۳۲ آیه از قرآن ذکر شده که مفسران آنها را مرتبط با وی دانسته‌اند.[۱۳] او برای جلوگیری از گسترش اسلام اقداماتی انجام داد برخی از آنها عبارتند از:

جلوگیری از رسیدن آیات قرآن به گوش مردم

محمد بن احمد قرطبی در تفسیر آیه «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسْمَعُواْ لهَِذَا الْقُرْءَانِ وَ الْغَوْاْ فِیهِ لَعَلَّکمُ‌ْ تَغْلِبُون‌؛ کافران گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!»[۱۴] از ابن‌عباس نقل کرده که هر زمان پیامبر قرآن می‌خواند، ابوجهل می‌گفت دادوفریاد کنید تا متوجه نشوند او چه می‌گوید.[۱۵]

طراحی نقشه قتل پیامبر(ص)

به گزارش عبدالملک بن هشام، مشرکان مکه در دارالندوه برای تصمیم‌گیری درباره نحوه برخورد با پیامبر(ص) گرد هم آمدند هر یک پیشنهادی مطرح کردند ابوجهل پیشنهاد داد که پیامبر(ص) را بکشیم اما در قتل او همه قبایل مشارکت کنند تا بنی‌هاشم نتواند با همه قبایل درگیر جنگ شود و به خون‌بهای او رضایت دهند. پیشنهاد او پذیرفته شد از این رو در لیلة‌المبیت برای عملی کردن نقشه قتل پیامبر(ص) از هر قبیله یک نفر حاضر شد. ابوجهل نیز در میان حاضران بود و آنان را تشویق می‌کرد اما با خروج پیامبر(ص) و خوابیدن امام علی(ع) در جای او این نقشه عملی نشد.[۱۶] ابوجهل در سی سالگی به عضویت دارالندوه درآمده بود، در حالی که در آن زمان اعضای دارالندوه به جز بنی‌قصی می‌بایست بیش از چهل سال داشته باشند.[۱۷]

شکنجه و تهدید تازه‌مسلمانان

ابوجهل مانع از پیوستن افراد به اسلام می‌شد.[۱۸] هنگامی که کسی مسلمان می‌شد او را تهدید و شکنجه می‌کرد تا از اسلام دست بردارد[۱۹] از جمله بلال حبشی[۲۰] یاسر بن عامر و سمیه بنت خباط به دلیل پذیرفتن اسلام و حمایت از پیامبر(ص) به‌دست وی شکنجه شدند و سمیه بر اثر شکنجه‌های او به شهادت رسید.[۲۱] همچنین او عیاش بن ابی‌ربیعه برادر مادری‌اش که برای پیوستن به مهاجران عازم مدینه شده بود را از قُبا به مکه بازگرداند و زندانی کرد.[۲۲] بر اساس گزارش‌های تاریخی، ابوجهل در مقابله با نومسلمانان برنامه و نقشه‌های مختلف داشت؛ اگر کسی که اسلام آورده بود دارای جایگاه و موقعیتی اجتماعی بود با تحقیر و توهین او را خوار و بی‌اعتبار می‌کرد و اگر تاجر بود او را تهدید به بایکوت و بی‌رونق ساختن تجارت و نابودی سرمایه‌اش می‌کرد و اگر او شخص ضعیفی بود او را می‌زد و تحت فشار قرار می‌داد.[۲۳] [یادداشت ۱]

ابوجهل همچنین تلاش می‌کرد که رابطه قریش با بنی‌هاشم را قطع کند[۲۴] و مانع از رسیدن آذوقه به بنی‌هاشم در شعب ابی‌طالب می‌شد.[۲۵]

زمینه‌ساز جنگ بدر

به گزارش منابع تاریخی ابوجهل در شکل‌گیری جنگ بدر نقش اساسی داشته است. پیامبر(ص) پیش از وقوع این جنگ او و زمعة بن اسود را به دلیل پافشاری بر جنگ نفرین کرد.[۲۶] در سال دوم هجری کاروانی از قریش که ابوسفیان ریاست آن را برعهده داشت مورد تهدید مسلمانان قرار گرفت.[یادداشت ۲] او از قریش تقاضای کمک کرد ابوجهل با لشکری برای حمایت از آن کاروان از مکه خارج شد. با آنکه کاروان به سلامت گذشت، اما به اصرار ابوجهل لشکر مکه به سوی چاه‌های بدر حرکت کرد[۲۷] و در آنجا جنگ بدر میان آنان و سپاه مسلمانان رخ داد. لشکر مکه از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگر از سران قریش کشته شدند.[۲۸] ابوجهل به‌دست معاذ ‌بن عمرو و فرزندان عفراء کشته شد و عبدالله‌ بن مسعود، سر او را از تن جدا کرد.[۲۹]

پانویس

  1. نگاه کنید به ابن‌اسحاق، سیره ابن‌اسحاق، مکتب دراسات التاریخ و المعارف الاسلامیه، ص۱۴۵.
  2. ابن‌حبیب بغدادی، المحبر، دارالاآفاق الجدیدة، ص۱۳۹.
  3. ابن‌هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۱، ص۶۲۳.
  4. نگاه کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۹۱.
  5. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۵.
  6. ابن‌درید، الاشتقاق، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸.
  7. ابن‌اسحاق، سیره ابن‌اسحاق، مکتب دراسات التاریخ و المعارف الاسلامیه، ص۲۱۰.
  8. واقدی، مغازی، ج۱، ص۴۶.
  9. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۶.
  10. ابن‌هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۹۱.
  11. ابن‌هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۹۸-۲۹۹.
  12. برای نمونه نگاه کنید به واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۴۸۷؛ طبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۹۹.
  13. اعلام قرآن از دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۸۱-۳۹۱.
  14. سوره فصلت، آیه۲۶.
  15. قرطبی، تفسیر القرطبی، ۱۴۰۵ق، ج۱۵، ص۳۵۶.
  16. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۴۸۲-۴۸۳.
  17. ابن‌درید، الاشتقاق، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۵.
  18. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۲۰.
  19. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۲۰.
  20. ابن‌اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۳.
  21. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۶۵.
  22. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۶.
  23. سيره ابن هشام، ج۱، ص۲۷۹
  24. ابن‌هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۵۳ـ۳۵۴.
  25. ابن‌اسحاق، سیره ابن‌اسحاق، مکتب دراسات التاریخ و المعارف الاسلامیه، ص۱۶۱.
  26. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۶.
  27. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۷.
  28. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۹ـ۹۱.
  29. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹۱.

یادداشت

  1. وَكَانَ أَبُو جَهْلٍ الْفَاسِقُ ...إذَا سَمِعَ بالرجلِ قَدْ أَسْلَمَ لَهُ شَرَفٌ ومَنَعة، أنَّبه وأخْزاه ...وَإِنْ كَانَ تَاجِرًا قَالَ: وَاَللهِ لنُكْسِدَن تجارتَك، ولنُهلكن مَالَكَ؛ وَإِنْ كَانَ ضَعِيفًا ضَرَبَهُ وأغرَى بِهِ. سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۷۹
  2. مشرکان مکه اموال باقی‌مانده مهاجران را مصادره کرده بودند و بر حصر اقتصادی مسلمانان تلاش می‌کردند.

منابع

  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
  • ابن‌اسحاق، محمد بن اسحاق، سیره ابن‌اسحاق، مکتب دراسات التاریخ و المعارف الاسلامیه، بی‌تا.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق: عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق الزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالاآفاق الجدیدة، بی‌تا.
  • ابن‌حبیب، محمد، المحبَر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتنر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
  • ابن‌درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، تحقیق و شرح: عبدالسلام محمد هارون، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
  • ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • ابن‌هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۵م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۲ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، تحقیق محمد محمد حسنین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵ق.
  • مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن از دایرة المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق کمال بسیونی زعلول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، بیروت، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.

پیوند به بیرون