Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
جز (←معرفی اجمالی) |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
[[علامه طباطبایی]] به نقل از [[تفسیر | [[علامه طباطبایی]] به نقل از [[تفسیر الدر المنثور]]، [[شأن نزول]] آیه را مربوط به برخی از همسرانِ [[انصار]] میداند که [[عهد]] کرده بودند اگر فرزندی به دنیا بیاورند، آنها را یهودی کنند و به همین دلیل زمانی که [[یهودیان بنی نضیر]] به خاطر پیمان شکنی به بیرون [[مدینه]] رانده شدند، پدران آن فرزندان اجازه خروج به آنها نمیدادند و درصدد بودند آنها را به اجبار [[مسلمان]] کنند تا اینکه آیه لا اکراه فی الدین نازل شد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۳۴۷.</ref> البته علامه طباطبایی قول دیگری را نقل میکند که فردی از [[پیامبر اکرم(ص)]] سوال نموده، آیا میتواند فرزندان نصرانی خود را به پذیرش اسلام مجبور نماید که این آیه در پاسخ نازل شده است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۳۴۸.</ref> | ||
در [[تفسیر مجمع البیان]] از قول قتادة بن دعامه، حسن و ضحاک آمده است، این آیه درباره [[اهل کتاب|اهل کتابی]] که از آنها [[جزیه]] دریافت میشد نازل شده است. سدی گفته است، این آیه درباره همه [[کافران]] است و بعدها با [[آیه قتال]] نسخ شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۳۱و۶۳۲.</ref> از [[ابن عباس]] نیز نقل شده آیه لا اکراه فی الدین مربوط به فرزندان یهودی دسته مشخصی از انصار است و برخی دیگر هم معتقدند که مخاطب آیه همه مردم هستند؛ به این معنا که در دین که مسئلهای قلبی است، برای هیچ شخصی اجبار وجود ندارد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۳۱و۶۳۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰و۱۱.</ref> | در [[تفسیر مجمع البیان]] از قول قتادة بن دعامه، حسن و ضحاک آمده است، این آیه درباره [[اهل کتاب|اهل کتابی]] که از آنها [[جزیه]] دریافت میشد نازل شده است. سدی گفته است، این آیه درباره همه [[کافران]] است و بعدها با [[آیه قتال]] نسخ شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۳۱و۶۳۲.</ref> از [[ابن عباس]] نیز نقل شده آیه لا اکراه فی الدین مربوط به فرزندان یهودی دسته مشخصی از انصار است و برخی دیگر هم معتقدند که مخاطب آیه همه مردم هستند؛ به این معنا که در دین که مسئلهای قلبی است، برای هیچ شخصی اجبار وجود ندارد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۳۱و۶۳۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰و۱۱.</ref> |