confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
مشایخ اباضیهٔ بصره بهویژه ابوعبیده توانستند در نیمه اول قرن ۲ق/۸م، سه مرکز امامت اباضی، مستقل از یکدیگر در حضرموت، مغرب و عمان به وجود آورند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۳, ۵</ref> و یا حداقل در شکلگیری این مراکز دخیل و مؤثر باشند. مثلاً درجینی از کمکهای ابوعبیده به قیام عبدالله بن یحیی و ابوحمزه مختار در حضرموت سخن میگوید<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب،ج ۲، ص۲۶۲</ref> که منجر به تأسیس نخستین امامت اباضی و رویدادی مهم در تاریخ خلافت اموی شد. | مشایخ اباضیهٔ بصره بهویژه ابوعبیده توانستند در نیمه اول قرن ۲ق/۸م، سه مرکز امامت اباضی، مستقل از یکدیگر در حضرموت، مغرب و عمان به وجود آورند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۳, ۵</ref> و یا حداقل در شکلگیری این مراکز دخیل و مؤثر باشند. مثلاً درجینی از کمکهای ابوعبیده به قیام عبدالله بن یحیی و ابوحمزه مختار در حضرموت سخن میگوید<ref>درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب،ج ۲، ص۲۶۲</ref> که منجر به تأسیس نخستین امامت اباضی و رویدادی مهم در تاریخ خلافت اموی شد. | ||
===حضرموت=== | ===[[حضرموت]]=== | ||
*'''قیام حضرموت''' | *'''قیام حضرموت''' | ||
جزئیات تبلیغات اباضیان در جنوب عربستان چندان روشن نیست لیکن میتوان حدس زد به سبب آنکه رؤسای اباضی بصره در میان جماعاتی از قبیلهٔ ازد میزیستند، و بسیاری از شیوخ اباضی هم ازدی بودند و به واسطهٔ آنان مذهب اباضی به آنجا منتقل شده است<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۵</ref>. پس شاید بیسبب نبوده که خوارج در ۷۱ق/۶۹۰م به [[صنعا]] هجوم برده، آنجا را تصرف کردند. گرچه در این اقدام به زودی شکست خوردند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ص۴</ref> بعدها بار دیگر قیام کردند و حکومتی برای خود تشکیل دادند. | جزئیات تبلیغات اباضیان در جنوب عربستان چندان روشن نیست لیکن میتوان حدس زد به سبب آنکه رؤسای اباضی بصره در میان جماعاتی از قبیلهٔ ازد میزیستند، و بسیاری از شیوخ اباضی هم ازدی بودند و به واسطهٔ آنان مذهب اباضی به آنجا منتقل شده است<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۵</ref>. پس شاید بیسبب نبوده که خوارج در ۷۱ق/۶۹۰م به [[صنعا]] هجوم برده، آنجا را تصرف کردند. گرچه در این اقدام به زودی شکست خوردند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ص۴</ref> بعدها بار دیگر قیام کردند و حکومتی برای خود تشکیل دادند. | ||
ستم [[امویان]] بر مردم [[یمن]] و نیز خواست مردم سبب قیام ابویحیی عبدالله بن یحیی بن عمربن اسود بن حارث کندی (از اهالی حضرموت)، قاضی مجتهد و پرهیزگار این سرزمین شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴؛ لویکی، «اباضیان...»، ۶</ref>. وی نامهای به ابوعبیده مسلم و دیگر مراجع اباضی در بصره نوشت. آنان چنین حکم دادند که اگر قادر به صبر نیست، خروج کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴</ref>. | ستم [[امویان]] بر مردم [[یمن]] و نیز خواست مردم سبب قیام ابویحیی عبدالله بن یحیی بن عمربن اسود بن حارث کندی (از اهالی [[حضرموت]])، قاضی مجتهد و پرهیزگار این سرزمین شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴؛ لویکی، «اباضیان...»، ۶</ref>. وی نامهای به ابوعبیده مسلم و دیگر مراجع اباضی در بصره نوشت. آنان چنین حکم دادند که اگر قادر به صبر نیست، خروج کند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴</ref>. | ||
ابوعبیده، ابوحمزه مختار و بلج بن عقبه را برای یاری او فرستاد. در اواخر ۱۲۸ در مکه با عبدالله ملاقات کردند. به آنان توصیه شده بود تا در قیام افراط نکنند و به اسلاف اقتدا کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴؛ نیز نک: طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۴۸ و درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۲، ص۲۶۲</ref> فرستادگان همراه عبدالله به حضرموت رفتند و با او بیعت کردند.<ref>طبری، تاریخ، هامنجا؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> و نخستین امامت اباضی بنیاد نهاده شد. عبدالله با عنوان «طالب الحق» بر حکومت نشست.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> | ابوعبیده، ابوحمزه مختار و بلج بن عقبه را برای یاری او فرستاد. در اواخر ۱۲۸ در مکه با عبدالله ملاقات کردند. به آنان توصیه شده بود تا در قیام افراط نکنند و به اسلاف اقتدا کنند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۳۲۴؛ نیز نک: طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۴۸ و درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۲، ص۲۶۲</ref> فرستادگان همراه عبدالله به [[حضرموت]] رفتند و با او بیعت کردند.<ref>طبری، تاریخ، هامنجا؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> و نخستین امامت اباضی بنیاد نهاده شد. عبدالله با عنوان «طالب الحق» بر حکومت نشست.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> | ||
همزمان با آغاز قیام [[عباسیان]] در خراسان و درگیری امویان در سال ۱۲۹، طالب الحق برآن شد تا مکه و [[مدینه]] را تصرف کند و به پیروزی اولیه دست یافتند.<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۷</ref> | همزمان با آغاز قیام [[عباسیان]] در خراسان و درگیری امویان در سال ۱۲۹، طالب الحق برآن شد تا مکه و [[مدینه]] را تصرف کند و به پیروزی اولیه دست یافتند.<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۷</ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
*'''خطبه ابوحمزه در مدینه''' | *'''خطبه ابوحمزه در مدینه''' | ||
وی خطبهای برای اهل مدینه ایراد کرد که در تاریخ اباضیه اهمیت خاص دارد. در این خطبه از اعمال اباضیان دفاع کرد، حقانیت آنان را متذکر شد و از مردم خواست که دست از حمایت آل مروان بردارند و اعلام کرد که قیامش برای اقامهٔ حق و عدل بوده و از سه شخص یا گروه برائت جست: حاکمی که خلاف فرمان خدا عمل کند. کسانی که از چنین حاکمی پیروی کنند و کسانی که راضی به عمل او باشند. آنگاه از خلافت عثمان و حضرت علی(ع) انتقاد کرد، [[معاویه]] را ملعون خواند و از [[ | وی خطبهای برای اهل مدینه ایراد کرد که در تاریخ اباضیه اهمیت خاص دارد. در این خطبه از اعمال اباضیان دفاع کرد، حقانیت آنان را متذکر شد و از مردم خواست که دست از حمایت آل مروان بردارند و اعلام کرد که قیامش برای اقامهٔ حق و عدل بوده و از سه شخص یا گروه برائت جست: حاکمی که خلاف فرمان خدا عمل کند. کسانی که از چنین حاکمی پیروی کنند و کسانی که راضی به عمل او باشند. آنگاه از خلافت عثمان و [[حضرت علی(ع)]] انتقاد کرد، [[معاویه]] را ملعون خواند و از [[یزید]] با زشتترین صفات یاده کرد. به قولی فقط [[عمر بن عبدالعزیز]] را مستثنی کرد و به قولی حتی بر او هم لعنت فرستاد.<ref>جاحظ،البیان و التبیین، ج ۲، ص۹۹-۱۰۳؛ طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۹۵-۳۹۷؛ ابن عبدربه، العقد الفرید،ج ۴، ص۲۲۸-۲۳۱؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۳۷-۲۴۴؛ درجینی، کتاب طبقات المشایخ بالمغرب، ج ۲، ص۲۶۴</ref> | ||
*'''شکست در مکه و مدینه و صنعا''' | *'''شکست در مکه و مدینه و صنعا''' | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
پس از تصرف مکه و مدینه، اباضیان خطر مهمی برای امویان بودند.مروان سپاهی ۴۰۰۰ نفره را به جنگ آنان فرستاد و سپاه ۶۰۰ نفره اباضیان به فرماندهی بلج را در جمادی الاول ۱۳۰ در [[وادی القری]] شکست داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۴۴؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۴۴-۲۴۶؛ ابن اثیر،الکامل، ج ۵، ص۲۹۱</ref>. ابوحمزه به مکه رفت.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۹۹</ref> پس از آن، امویان به پشتیبانی مردم مکه، مکه را از اباضیان پس گرفتند. جسد ابوحمزه و سه تن دیگر از سران اباضی در همانجا بهدار آویخته شد.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۹۵-۳۹۷؛مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص۲۴۲؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۴۷.</ref> | پس از تصرف مکه و مدینه، اباضیان خطر مهمی برای امویان بودند.مروان سپاهی ۴۰۰۰ نفره را به جنگ آنان فرستاد و سپاه ۶۰۰ نفره اباضیان به فرماندهی بلج را در جمادی الاول ۱۳۰ در [[وادی القری]] شکست داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۴۴؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۴۴-۲۴۶؛ ابن اثیر،الکامل، ج ۵، ص۲۹۱</ref>. ابوحمزه به مکه رفت.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۹۹</ref> پس از آن، امویان به پشتیبانی مردم مکه، مکه را از اباضیان پس گرفتند. جسد ابوحمزه و سه تن دیگر از سران اباضی در همانجا بهدار آویخته شد.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۳۹۵-۳۹۷؛مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص۲۴۲؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۲ج ۳، ص۲۴۷.</ref> | ||
پس از یک ماه، ابن عطیه فرمانده سپاه اموی به سوی صنعا رفت و بر اباضیان پیروز شد. عبدالله بن یحیی کشته شد. اندکی از اباضیان توانستند به حضرموت بگریزند.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۴۰۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۴۴؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص۲۵۴-۲۵۵</ref> ابن عطیه اگرچه حضرموت را محاصره کرده بود، اما به فرمان مروان به سمت مکه بازگشت و در میانه راه، چند تن از خوارج او را کشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص۲۵۴-۲۵۵</ref> | پس از یک ماه، ابن عطیه فرمانده سپاه اموی به سوی صنعا رفت و بر اباضیان پیروز شد. عبدالله بن یحیی کشته شد. اندکی از اباضیان توانستند به [[حضرموت]] بگریزند.<ref>طبری، تاریخ، ج ۷، ص۴۰۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۴۴؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص۲۵۴-۲۵۵</ref> ابن عطیه اگرچه حضرموت را محاصره کرده بود، اما به فرمان مروان به سمت مکه بازگشت و در میانه راه، چند تن از خوارج او را کشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص۲۵۴-۲۵۵</ref> | ||
از تمامی قلمرو عبدالله بن یحیی تنها حضرموت به عقاید اباضی وفادار ماند. مسعودی گوید که در زمان او (سال ۳۳۲ق/۹۴۴م) بیشتر مردم آنجا اباضی مذهب بودند و از لحاظ عقاید میان آنان و اباضیان عمان اختلافی نبود<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص۲۴۲</ref>. ظاهراً اغلب اباضیان جنوب عربستان پیرو شاخهٔ وَهْبیه بودهاند که مهمترین فرقهٔ اباضی شمرده میشد. از پیروان شاخهٔ طَریفیه و احتمالاً گروهی از فرقه نُکّاری نیز در میان آنان بودهاند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۱۵</ref>.اباضیان حضرموت پس از چندی گرفتار اختلافات داخلی شدند و به تدریج به امامت اباضی عمان پیوستند<ref>لویکی، «اباضیان...»،، ۹-۱۲</ref>. | از تمامی قلمرو عبدالله بن یحیی تنها حضرموت به عقاید اباضی وفادار ماند. مسعودی گوید که در زمان او (سال ۳۳۲ق/۹۴۴م) بیشتر مردم آنجا اباضی مذهب بودند و از لحاظ عقاید میان آنان و اباضیان عمان اختلافی نبود<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص۲۴۲</ref>. ظاهراً اغلب اباضیان جنوب عربستان پیرو شاخهٔ وَهْبیه بودهاند که مهمترین فرقهٔ اباضی شمرده میشد. از پیروان شاخهٔ طَریفیه و احتمالاً گروهی از فرقه نُکّاری نیز در میان آنان بودهاند<ref>لویکی، «اباضیان...»، ۱۵</ref>.اباضیان حضرموت پس از چندی گرفتار اختلافات داخلی شدند و به تدریج به امامت اباضی عمان پیوستند<ref>لویکی، «اباضیان...»،، ۹-۱۲</ref>. |